ماجرای ملاقات با برژینسکی | روز ۱۲ آبان ۱۳۵۸ آقایان مهدی بازرگان نخست وزیر و ابراهیم یزدی وزیر خارجه دولت موقت رهسپار الجزایر شدند تا در کنفرانسی به مناسبت سالگرد انقلاب الجزایر شرکت کنند. یکی از میهمانان این کنفرانس برژینسکی مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا بود که بین او و بازرگان و یزدی ملاقاتی صورت گرفت. تلویزیون ایران همان شب تصاویر این ملاقات را پخش و موجی از اعتراض مردمی را متوجه نخست وزیر و وزیر خارجه کرد. چراکه برژینسکی کسی بود که در همان زمان امام خمینی را یک مخاطره برای کشورهای مختلف میدانست. او گفته بود:
«با تجدید حیات اسلام بنیادگرا در سراسر منطقه در پی سقوط شاه، و تشنجات ناشی از ایران، (امام) خمینی یک مخاطره مستمر برای منافع ما در منطقهای که حیات غرب کاملا به آن وابسته است، ایجاد کرده است. بنیادگرایی اسلامی پدیدهای است که به طور عمده در گزارشها و بررسیهای اطلاعاتی ما به آن بیتوجهی شده است. این پدیده امروزه آشکارا نظم و ثبات موجود را تهدید میکند. موج بنیادگرایی اسلام بیش از حد مغلوب کننده است.»(1)
دیدار بازرگان با برژینسکی در داخل کشور موجب اعتراضهای شدیدی شد. از جمله حزب جمهوری اسلامی که مشیای متفاوت با دولت بازرگان داشت، در بیانیهای این ملاقات را غیرمنطقی دانست و نوشت:
« در زمانی که امام امت به شدت سیاستهای تجاوزکارانه آمریکا را محکوم میکند آیا ملاقات با برژینسکی میتواند با حرکت انقلابی مردم مسلمان ایران هماهنگ باشد؟ اگر چنانچه گفتگو با برژینسکی ضرورت داشت چرا این ملاقات در سطح بالای سیاسی که در اروپا و فرهنگ سیاست جهانی مفهومی ویژهای دارد صورت گرفته است؟ آیا بهتر نبود این ملاقات در سطوح پایینتری صورت میگرفت. ما نمیتوانیم از آمریکا بخواهیم روش خود را نسبت به ما تغییر دهد. بلکه باید با حرکات مناسب انقلابی و سیاسی آمریکا را ناگزیر به عقب نشینی در منطقه نماییم. آیا شما چنین درخواستی را کردهاید؟ مقتضی است که توضیحات لازم را بدهید. ما لازم میدانیم که گزارش این ملاقات، کامل و تمام در اختیار امام خمینی و شورای انقلاب گذارده شود.»(2)
بازرگان از ملاقات خود با برژینسکی در الجزیره دفاع کرد و دیدار با نمایندگان کشورهای مختلف را حق نخست وزیری دانست و گفت: این ملاقات را آقای یزدی میدانست و بعد از ایشان خواهش کردم که مخصوصاً شب قبل از مسافرت خدمت امام برسید. مطالب مختلف از جمله اینکه روابط ما با آمریکا چگونه است و چگونه خوب است و ما چه نظری داریم ، یا ایشان چه فرمایشی دارند، صحبت کنید. ..... این چه جرمی است؟ آن نخست وزیری که بخواهد برای ملاقات با وزرا اجازه بگیرد، برای لای جرز خوب است. مگر من هویدا هستم یا امام محمدرضاشاه هستند که آب خوردن را هم باید اجازه بگیریم؟ اصلاً این چه ایراد و چه حرف بی معنی است؟ اگر بنا باشد نخستوزیر و وزیر خارجه و دفاع مورد اعتماد نباشند و تشخیص نداشته باشند آنها را اصلاً نباید نگاه داشت و امام هم هیچ وقت چنین توقعی از من نداشتند....»(3)
پینوشت:
1 - دولت موقت، خیرالله سمیعی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، زمستان 1380، صفحه ۲۰۹، ستیز غرب با آنچه بنیادگرایی اسلامی مینامد، محسن داوودی، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، بولتن شماره ۳۰، تیر ۱۳۶۸
2 - طلوع و غروب دولت موقت، احمد سمیعی، صفحه ۲۳۲
3 - مشکلات اولین سال پس از پیروزی انقلاب، مهدی بازرگان، صفحه ۲۹
منبع: تاریخ انقلاب اسلامی، جلد اول: دولت موقت از تشکیل تا استعفا، موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، 1392، ص 117 تا 119
این مطلب تاکنون 1715 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|