ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 164   تير ماه 1398
 

 
 

 
 
   شماره 164   تير ماه 1398


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
چرا اویسی نخست‌وزیر نشد؟

سرتیپ جواد معین‌زاده (از چهره‌های برجسته ساواک و از دوستان ارتشبد غلامعلی اویسی فرماندار نظامی تهران در زمان کشتار 17 شهریور تهران) در خاطرات خود نوشته است: روزی که شاه ارتشبد ازهاری را به عنوان نخست‌وزیر انتخاب نمود و آن پیام معروف را که «من صدای انقلاب شما را شنیدم» از رادیو به اطلاع همگان رساندند، خیلی از نظامیان تکان خوردند. تا آن روز امید ما این بود که پادشاه کشور و فرمانده کل قوا بالاخره ارتشی را که برای دفاع از قانون اساسی و کشور سوگند خورده بود خواهد خواست تا در شرایط بحرانی وارد عمل شود و کشور را از سقوط نجات دهد. ولی متاسفانه حضور مشاورانی که با توجه به بیماری و اعصاب متشنج رهبر کشور دقیقاً نقش "اسب تروا" را در کاخ بازی می‌کردند باعث شد که ریاست دولت به کسی سپرده شود که خبر نخست‌وزیریش سرلشکر خسرو داد را به فغان آورد و بی توجه به اینکه در کاخ نیاوران است، فریاد زد که بالاخره آمریکایی‌ها آدم خود را آوردند.
دکتر اصلان افشار قاسملو رئیس تشریفات دربار در مورد نخست‌وزیری ازهاری چنین می‌گوید:
سفرای آمریکا و انگلستان مرتب به دیدار شاه می‌آمدند و مطالبی می‌گفتند و شاه هم چون مشکل مملکت را سیاسی می‌دانست می‌خواست برای آن راه حل سیاسی پیدا کند. بنابراین به گفته‌های آنان اهمیت زیادی می‌داد. در روزهایی که اوضاع خیلی متشنج بود و بخصوص در آخرین روزهای حکومت شریف‌امامی که وضع کشور را خیلی بحرانی دیدم چند تن از دوستان از قبیل سپهبد بدره‌ای، سپهبد هاشمی نژاد، سرلشکر خسرو داد، سرتیپ جواد معین‌زاده، کامبیز آتابای و جهان‌بین هنگام غروب در دفترتشریفات به من گفتند شما را به خدا از اعلیحضرت بخواهید فکری اساسی به حال این مملکت بکند؛ زیرا کشور دارد از دست می‌رود. من جلوی اتومبیل در حضور آقایان به پای اعلیحضرت افتادم و گفتم قربان فکری بکنید زیرا این وضع قابل دوام نیست. بانک‌ها و مغازه‌ها را آتش می‌زنند، امنیت به کلی از بین رفته و دوستان ما بیچاره شده‌اند. خسروداد با چشمانی اشکبار گفت به ارتشی‌ها هم در شهر بی احترامی می‌شود.
شاه تحت تاثیر این گفته‌ها به من فرمودند: «به اویسی تلفن کنید با او کار دارم» از این گفته همه خصوصاً نظامی‌ها خوشحال شدند که اویسی مامور تشکیل کابینه می‌گردد و با قاطعیت عمل خواهد کرد. من هم موضوع را به اویسی اطلاع دادم. پس از چند لحظه اعلیحضرت فرمودند: «سفرای آمریکا و انگلستان را هم بخواهید که به کاخ بیایند.»
سفرای آمریکا و انگلستان شرفیاب شدند و شاهنشاه با آنها به مشورت پرداختند. به دنبال آن با شهبانو نیز مذاکراتی انجام دادند و سپس به من فرمودند: «ما تصمیم گرفتیم ازهاری را مامور تشکیل کابینه کنیم.» پرسیدم پس اویسی چه می‌شود؟ فرمودند: «تلفن کنید که با او کاری ندارم.» از قرار معلوم سفرای آمریکا و انگلستان معتقد بودند که اویسی با خشونت رفتار خواهد کرد و کار مشکل‌تر می‌شود. فرح نیز معتقد بود که باید با تظاهرکنندگان با ملایمت رفتار شود که در نتیجه شاه از نخست وزیری اویسی منصرف شد و تصمیم به نخست وزیری ازهاری گرفت. بلافاصله ازهاری احضار و مامور تشکیل کابینه شد. در مراکش هم وقتی از شاه پرسیدم چرا در این مورد تغییر عقیده دادید، گفت: سفرای آمریکا و انگلستان معتقد بودند که اویسی اهل شدت عمل است و کار را بدتر خواهد کرد. بهتر است شخص ملایمی تعیین شود که مردم را ساکت کند. نظر شخصی من این است که تمام این کارها طبق برنامه بوده و آمریکا و انگلستان نمی‌خواستند وضع آرام شود.
محمود طلوعی در این رابطه می‌نویسد: بعد از استعفای شریف امامی، ارتشبد اویسی که از خشن‌ترین فرماندهان نظامی بود برای تشکیل دولت نظامی در نظر گرفته شده بود. برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر هم تلفنی موافقت آمریکا را با انتصاب اویسی اعلام کرده بود. ولی شاه تصور کرد آمریکایی‌ها اویسی را برای جانشینی او در نظر گرفته‌اند. از این رو ناگهان تصمیم خود را عوض کرد و یکی از ضعیف‌ترین ژنرال‌های خود را به ریاست دولت نظامی منصوب نمود.

منبع:محمدعلی علمی و سعید قانعی، نخست‌وزیران ایران از صدر مشروطه تا فروپاشی دولت بختیار، انتشارات علمی، 1391، ص 713 تا 715

این مطلب تاکنون 2555 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir