ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 164   تير ماه 1398
 

 
 

 
 
   شماره 164   تير ماه 1398


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
کابینه‌ای که 4 روز دوام داشت!

پس از ترور رزم‌آرا و ملی شدن نفت، حسین علاء به نخست‌وزیری دست یافت. ولی او مرد میدان حوادث سخت نبود. سپس به دنبال ملی شدن صنعت نفت و به منظور عملی کردن این قانون، مجلس به نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق رای تمایل داد.(اردیبهشت 1330) مصدق برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت یک کمیته پنج نفره تشکیل داد و برای تحویل گرفتن تاسیسات نفتی، این کمیته را در خردادماه به خوزستان فرستاد. دولت انگلستان به شورای امنیت سازمان ملل شکایت کرد. در مهر همان سال دکتر مصدق برای شرکت در جلسه شورای امنیت سازمان ملل به نیویورک رفت و با «دین آچسن» وزیر خارجه آمریکا ملاقات کرد و او را در باب حقانیت ادعای ایران تحت تاثیر قرار داد.
مجلس هفدهم در 7 اردیبهشت 1331 گشایش یافت. از 79 نماینده، 30 نفر وابسته به جبهه ملی بودند یا موضعی بسیار نزدیک با آن داشتند. در 25 تیر 1331 دکتر مصدق اسامی وزیران مورد نظر خود را به شاه تقدیم کرد و طی آن خود را به عنوان وزیر جنگ معرفی نمود. شاه این پیشنهاد را نپذیرفت. نخست‌وزیر استعفانامه‌ای نوشت و قضاوت راجع به این موضوع را مستقیماً به مردم ارجاع کرد که این امر سبب شد بحرانی ملی شکل بگیرد.
بنا به فرمان شاه در جلسه مجلس شورای ملی بدون حضور 28 نفر از طرفداران دکتر مصدق، 42 نفر از طرفداران دربار حضور یافتند و 40 نفر به نخست‌وزیری احمد قوام رای دادند. اما افکار عمومی به شدت با این عمل مخالف بود. یک روزنامه مصری نوشته بود: «نهضتی که دکتر مصدق برای حل کردن نفت در ایران به وجود آورد خاموش شدنی نیست. قوام یا هر نخست‌وزیر دیگر که به جای مصدق بیاید نمی‌تواند این نهضت را نادیده بگیرد و برای حل مسئله نفت از قوانین ملی شدن صنعت نفت ایران منحرف شود.»
قوام پس از انتصاب به نخست‌وزیری (26 تیر 1331) اعلامیه شدیداللحنی صادر کرد: «من به همان اندازه که از عوام‌فریبی در امر سیاسی بیزارم در مسائل مذهبی نیز از ریا و سالوس منزجرم. کسانی که به بهانه مبارزه با افراطیون سرخ، ارتجاع سیاه را تقویت نموده‌اند که لطمه شدیدی به آزادی وارد ساخته، زحمات بانیان مشروطیت را از نیم قرن به این طرف به هدر داده‌اند....وای به حال کسانی که در اقدامات مسلحانه من اخلال نمایند و در راهی که در پیش دارم مانع بتراشند یا نظم عمومی را بر هم بزنند....چنان که در گذشته نشان داده‌ام بدون ملاحظه از احدی و بدون توجه به موقعیت و مقام مخالفین، کیفر اعمالشان را در کنارشان می‌گذارم. حتی ممکن است تا جایی پیش بروم که با تصویب پارلمان، دست به تشکیل محاکم انقلابی زده، روزی صدها تبهکار را از هر طبق به موجب حکم خشک و بی شفقت قانون قرین تیره‌روزی سازم.... کشتیبان را سیاستی دگر آمد - 27 تیر 1331 – رئیس الوزرا، قوام السلطنه»
در مقابل انتخاب قوام السلطنه به نخست‌وزیری 30 نفر از نمایندگان مجلس شورای ملی اعلامیه‌ای انتشار دادند و مردم را به مقاومت دعوت کردند. آیت‌الله کاشانی نیز در اطلاعیه‌ای اعلام کرد:
«احمد قوام بایدبداند که در سرزمینی که مردم رنجدیده آن پس از سال‌ها رنج و تعب، شانه از زیر بار دیکتاتوری بیرون کشیده‌اند، نباید رسما اختناق افکار و عقاید را اعلام و مردم را به اعدام دسته جمعی تهدید نماید. من صریحا می‌گویم که بر عموم برادران مسلمان لازم است که در راه جهاد اکبر، کمر همت بربسته و برای آخرین مرتبه به وابستگان استعمار ثابت کنند که تلاش آنها در به دست آوردن قدرت و سیطره گذشته، محال است»
روز 30 تیر خیابانهای منتهی به مجلس و دیگر خیابانها و چهارراه‌های مرکز شهر را سربازان مسلح اشغال کردند و درگیری‌ها آغاز شد. در جریان ناآرامی‌های تیرماه بیش از 250 تظاهرکننده در تهران، همدان، اهواز، اصفهان و کرمانشاه کشته و یا به شدت زخمی شدند. خشونت‌آمیزترین برخوردها در تهران بود. روز 30 تیر در تهران پس از 5 ساعت درگیری، فرماندهان نظامی دستور دادند تا افراد به پادگانهای خود بازگردند. در این درگیری‌ها 29 تظاهرکننده جان خود را از دست دادند. مقارن ساعت 4 بعد از ظهر همان روز شاه به ناگزیر قوام‌السلطنه را برکنار کرد و علاء وزیر دربار خبر این استعفا (برکناری) را به نمایندگان نهضت ملی داد.

منبع:دکتر رضا شعبانی، استاد دانشگاه شهید بهشتی، تاریخ ایران، موسسه و انتشارات ندای تاریخ، چاپ اول 1394، ص 468 تا 470

این مطلب تاکنون 2212 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir