چگونه محموله های طلای ایران در آمریکا مفقود شد! | اسناد و مدارک حکایت از آن دارد که قسمتی از درآمدهای نفتی ایران در دوران حکومت رضاشاه تبدیل به طلا و در بانکهای نیویورک سپردهگذاری شد، و پس از آن دیگر کسی اثری از آنها نیافت. به موجب قرارداد اصلاحی اوت 1940، دولت بریتانیا موافقت کرد که سالیانه تا مبلغ 3 میلیون لیره از درآمدهای نفتی را با احتساب نرخ رسمی ارز به دلار یا طلا تبدیل کند. مدارک نشان میدهد که به محض امضای قرارداد، لندن به بانک کانادا دستور داد که طلاهای درخواستی ایران را در اختیار آن دولت قرار دهد، و بدین ترتیب ارسال محمولههای طلا از کانادا به حساب بانک ملی ایران در بانک اروینگ تراستِ نیویورک شروع شد. اطلاعات مربوط به محمولههای طلا از کانادا به بانک اروینگ تراستِ نیویورک در یادداشت گفتگویی که در تاریخ 18 اکتبر 1940 بین ال. دبلیو. نوک، رئیس بانک فدرال رزرو نیویورک، و تاورز، رئیس بانک کانادا (بانک مرکزی کانادا) انجام شد، آمده است:
«...تاورز، رئیس بانک کانادا، امروز بعد از ظهر ساعت 4:20 تماس گرفت. او گفت اطلاعاتی درباره دو معاملهای که اخیراً از طریق بانک آنها صورت گرفته است، دارد که شاید برایمان جالب باشد: الف - محموله طلا در حدود 115 هزار اونس [000/022/2 دلار] از اُتاوا به بانک اروینگ تراست در وجه بانک ملی ایران، و ب - پرداخت 643 هزار دلار و خردهای به بانک کمیکال نشنال بانک در وجه بانک مرکزی بولیوی. در هر دو مورد، دستور از لندن رسیده بود که متعاقب امضای چند قرارداد پرداخت از سوی دولت بریتانیا این مقدار طلا و پول را به ترتیب در وجه بانک ملی ایران و بانک مرکزی بولیوی واریز کنیم، که پس از آن به دستور مقامات ذیصلاح، طلای مزبور به بانک اروینگ تراست و مبالغ پول هم به نشنال کمیکال بانک انتقال یافت...»(1)
با توجه به اینکه دستورهاي فوق از لندن رسیده بود، و همچنین گزارش انگرت، کاملاً واضح است که طلای فوق بخشی از درآمد صادرات نفت ایران بوده است. شایان ذکر است که طلای مزبور نزد بانک اروینگ تراست سپردهگذاری شده بود و نه بانک فدرال رزرو نیویورک، که ذخایر طلای ایران اصولاً باید در آن نگهداری میشد. علاوه بر این، با توجه به تاریخ تماس تلفنی تاورز معلوم میشود که ارسال محمولههای طلا از کانادا به نیویورک تقریباً بلافاصله بعد از امضای قرارداد اصلاحی بین دولت ایران و شرکت نفت انگلیس و ایران شروع شده بود. همچنین واضح است که ارسال محمولههای طلا ادامه داشت. یکی از یادداشتهای وزارت خزانهداری آمریکا که برای وزارت امور خارجه این کشور ارسال شده بود شاهدی بر این مدعاست.
در اوایل سال 1941، شایع شد که ایالات متحده قصد دارد سپردههای متعلق به تمامی کشورهاي خارجی را مسدود کند. این مسئله موجب نگرانی عدهای شده بود که مبادا ایران سپردههای خود را در بانکهای آمریکا به سوییس منتقل کند. این امر در وزارت امور خارجه و وزارت خزانهداری آمریکا مورد بحث قرار گرفته و نتایج آن در یادداشتی که یکی از مقامات وزارت خزانهداری برای موری در وزارت امور خارجه فرستاده است، ذکر شده است:
«...این مسئله را با آقای لیوسی در بخش اقتصادی در میان گذاشتم و ایشان ابراز داشتند که هنوز معلوم نیست آیا طرحی برای مسدود کردن کلیه سپردههای خارجی عملی خواهد شد یا خیر، به همین دلیل فعلاً نمیتوان نظری در اینباره داد. از نظر او چون هنوز نمیتوان هیچ تضمینی به آقای رینولدز و ایرانیها داد، هیچ کاری از دست ما بر نمیآید. آقای لیوسی با آقای کوچرن در وزارت خزانهداری تماس گرفت و اطمینان یافت که ایرانیها هنوز مقادیر چندان قابلملاحظهای از سپردههای خود را که از قرار معلوم برای پرداخت هزینه سفارشهایشان در بانک اروینگ تراست نگهداری میکنند، بیرون نکشیدهاند. از طرف دیگر، ایرانیها حتی با ارسال طلا از کانادا داراییهایشان را در آمریکا تقویت نیز کردهاند...»(2)
معلوم است که پس از انتقال طلاها به آمریکا دیگر هیچ اثری از آنها پیدا نشد. در سال 1943، میلسپو پیشنهاد کرد که برای مقابله با تورم قدری طلا به مردم فروخته شود. هدف از این اقدام کاهش نقدینگی ناشی از جنگ در اقتصاد ایران بود. اگر پول نقدی که در دست مردم بود به طلا تبدیل میشد و نه کالا، فشارهای تورمی قدری تسکین مییافت. این پیشنهاد مورد موافقت دولت آمریکا قرار گرفت و بین وزارت خزانهداری آمریکا و بانک ملی ایران توافق شد که مقداری طلا از ایالات متحده به ایران حمل شود.
بین سالهای 1943 تا 1945 چندین محموله طلا با هواپیما از نیویورک به ایران ارسال شد. با وجود این، در سال 1943، برغم ارسال محمولههای طلایی که در یادداشت وزارت امور خارجه و تاورز، رییس بانک کانادا به آن اشاره شده است، بانک ملی ایران هیچ طلایی در ایالات متحده نداشت. طبق اسناد وزارت خزانهداری، ایران مجبور شد طلای مورد نظر را از وزارت خزانهداری آمریکا بخرد و هزینه آن را به دلار پرداخت نماید. وزارتخانه فوق خود را برای فروش حداکثر 8 میلیون دلار طلا به بانک ملی ایران آماده کرده بود.(3)
پی نوشت :
1 - «ال. دبلیو. نوک»، یادداشت مورخ 18 اکتبر 1940
2 - «دبلیو. ال. پی» به «والاس موری»، مورخ 7 مه 1941
3 - وزارت خزانه داری، یادداشت شماره (556/51/891)، مورخ 3 مارس 1943 منبع:دکتر محمد قلی مجد، رضاشاه و بریتانیا، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، بهار 1389، ص 358 تا 361 این مطلب تاکنون 2862 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|