میلسپو؛ خدمت یا خیانت؟ | ساجدی تاریخ معاصر ایران دوستان و دشمنان زیادی را در خود تجربه کرده است؛ کسانی که عملکردشان در سرنوشت تاریخ کشورمان موثر بوده است. از این رو مطالعه این عملکردها و همچنین توجه به خط فکری مورخینی که راجع به آنها مینویسند، میتواند معرف خدمات یا خیانتهای آنان باشد.
میلسپو یک اقتصاددان آمریکایی و متخصص در امور مالی بود که دوبار و متعاقب دو جنگ جهانی به ایران آمد و خدماتی را نیز در جهت اصلاح امور مالی کشور ارائه کرد. اما او در کنار مأموریت ظاهری خود، یکی از عوامل باز شدن پای مستشاران آمریکایی به ایران نیز بود. او کسی بود که با دعوت دولت قاجار و به خاطر نیازی که به تخصص او برای نجات اقتصاد کشور احساس میشد، به ایران آمد ولی با تنفر افکار عمومی و با حکم مجلس شورای ملی، از ایران اخراج گردید. بنابراین، شخصیت واقعی میلسپو و اهدافی که برای رسیدن به آن تلاش میکرد بدون مطالعه زندگی وی میسر نیست.
«آرتور. چستر. میلسپو»، حقوقدان و کارشناس مالی آمریکایی در 1262 خورشیدی در ایالت میشیگان آمریکا متولد شد. مدرک دکترای خود را در رشته اقتصاد از دانشگاه «جان هاپکینز» و سپس دکترای حقوق خود را از دانشگاه «ایلینویز» دریافت کرد. وی پس از ۲ سال تدریس در سمت دانشیار علوم سیاسی در دانشگاه «جان هاپکینز»، در سال 1297 خورشیدی به عنوان مشاور تجاری وزارت امورخارجه آمریکا استخدام گردید. در همین سمت بود که به دعوت دولت احمد قوام(قوامالسلطنه) ، به استخدام دولت ایران در آمد.(1)
ماموریت اول میلسپو
دولت وقت ایران در سال ۱۳۰۱ خورشیدی تصمیم گرفت برای تأمین کسری بودجه و حل معضلات اقتصادی کشور از کارشناسان آمریکایی بهره بگیرد. در آن زمان که مقارن سالهای نخستین پس از جنگ جهانی اول بود اوضاع اقتصادی و مالی ایران به شدت نابسامان بود. جنگ، صدمات و خسارات فراوانی به بار آورده بود. در آن جنگ، ما بیطرف بودیم و بی طرفی خود را رسماً به دولتهای متخاصم اعلام نیز کرده بودیم؛ ولی بیش از همه آن دولتها از آن جنگ خسارت دیدیم. مرگ هولناک نیمی از جمعیت کشورمان بر اثر قحطی، تنها یکی از دستاوردهای جنگی بود که ما در آن دخالتی نداشتیم. در آن زمان اساساً سازمانی منطقی برای اداره امور مالیه کشور به لحاظ عدم برنامهریزی و دخالتهای بیگانگان و عوامل داخلی آنها وجود نداشت. با این حال، قوامالسلطنه نخستوزیر وقت تصمیم گرفت از وجود کارشناسان آمریکایی برای اصلاح اوضاع پریشان مالی و اقتصادی کشور استفاده کند.(2)
لایحه استخدام دکتر میلسپو و همراهان وی در جلسه علنی روز 4 مرداد 1301 مجلس شورای ملی به تصویب رسید(3) میلسپو در راس یک هیئت 11 نفره روز 26 آبان آن سال وارد تهران شد و از 19 آذر به عنوان رئیس کل مالیه با اختیارات وسیع شروع به کار کرد.(4)
در قانون استخدام میلسپو اختیارات تامی به او داده شد. هیچ خرجی بدون اجازه وی نباید انجام میشد و دولت ایران نیز هیچگونه تعهد مالی بدون موافقت میلسپو نمیتوانست بر عهده بگیرد. ترفیع یا تنزل مقام، جابجایی یا عزل کارمندان امور مالیه، خرید اقلام، و هر تصمیمی که با بودجه عمومی و خزانه کشور مربوط میشد، تنها در حیطه صلاحیت «ریاست کل مالیه» بود. حتی وزیر مالیه وقت، در مقابل میلسپو اختیاری نداشت و تمام تشکیلات وزارت مالیه و ادارات آن در شهرستانها تحت نظر مستقیم دکتر میلسپو و همکاران آمریکایی او بود. این اختیارات بخشی از متن لایحه استخدامی میلسپو بود که در 15 ماده به تصویب مجلس شورای ملی رسیده بود.(5)
از همان لحظه نخست که میلسپو و هیئت مستشاران آمریکایی شروع به کار کردند، با مخالفت مالکان بزرگ، فئودالها، زمینداران و اشراف کشور که سالیان متمادی از پرداخت عوارض قانونی خود طفره میرفتند، رو به رو شدند. مخالفین به هر وسیله ممکن مشکلات عدیدهای برای میلسپو به وجود میآوردند. آنان با اعمال نفوذ در مجلس و نزد اطرافیان رضاخان سردار سپه، مخالفتهایی را در ارکان مختلف کشور علیه میلسپو دامن زدند و روابط رضاخان را نیز با وی و هیئت آمریکایی همراهش تیره کردند. رضاخان نیز خود به ویژه از تلاش میلسپو برای خاتمه دادن به ریختوپاشهای مالی در ارتش ایران شدیداً دلخور بود. در آن زمان تصمیمگیری راجع به دخل و خرج هزینههای ارتش منحصراً در اختیار رضاشاه بود و او به کسی اجازه دخالت در این امور را نمیداد.(6) رضاشاه همچنین در برابر خواستههای مکرر میلسپو جهت برخورداری از اختیارات بیشتر مخالفت و ابراز نارضایی میکرد. در نتیجه پس از پنج سال به خدمت مستشاران آمریکایی خاتمه داده شد(7) رضاشاه روز 25 فروردین 1306در دیدار با وزیر مختار آمریکا در ایران، عدم رضایت خود را نسبت به کارنامه میلسپو به اطلاع وی رساند. بدین ترتیب دور اول ماموریت میلسپو تا اول خرداد 1306 به طول انجامید و وی در 13 مرداد این سال به کشورش بازگشت.(8)
ذکر این نکته ضروری است که بعضی کارشناسان اقتصادی که در باره عملکرد میلسپو در دوره اول ماموریتش قضاوت کردهاند، معتقدند مواردی از اقدامات اصلاحی وی در آن زمان و در آن شرایط بحرانی ایران، ضروری بود. میلسپو درآمد ملی را متمرکز کرد و زمام امور مالیه را طبق قانون، شخصا عهدهدار شد. او میخواست بودجه عمومی کشور را تحت کنترل درآورد؛ اما سردارسپه اصرار داشت نیمی از درآمد کشور به وزارت جنگ اختصاص یابد و بودجه آن وزارتخانه مقدمتر از همه وزارتخانهها پرداخت شود. اخذ مالیات از ثروتمندان و سرمایهداران بانفوذ و حکام قدرتمند ایالات، ایجاد موازنه در بودجه کشور و تحدید کشت تریاک، به عنوان نمونههایی از اقدامات مثبت میلسپو در دوره اول حضورش در ایران ذکر شده است.
ماموریت دوم میلسپو
پای میلسپو که در بحران اقتصادی پس از جنگ جهانی اول به ایران باز شده بود، یک بار دیگر و این بار در خلال جنگ دوم جهانی به کشورمان باز شد. جالب آنکه در هر دو بار، قوامالسلطنه، دولت را در اختیار داشت و در هر دو بار، او بود که میلسپو را به ایران دعوت کرد.
در سالهای اولیه دهه ۱۳۲۰ و در شرایطی که نیروهای متفقین در ایران جولان میدادند و حکومت رضاشاه نیز از هم پاشیده شده بود، اقتصاد ایران در وضعی بسیار اسفبار قرار داشت. تورم، افزایش قیمتها، تشکیل بازار سیاه، کمبود خوار و بار، احتکار و قحطی که نتیجه مستقیم حضور ارتشهای بیگانه بود، موجبات نارضایتی شدید مردم را فراهم ساخته بود و ضروری به نظر میرسید که متفقین اقدامی برای بهبود وضع اقتصاد ایران به عمل آورند. در چنین شرایطی روز ۱۳ خرداد ۱۳2۱ وزیر مختار ایران در واشنگتن در ملاقات با وزیر خارجه آمریکا از وی خواست یک مشاور اقتصادی را برای اصلاح امور اقتصادی ایران معرفی کند. دولت آمریکا نیز سه ماه بعد در ۲۳ شهریور ۱۳۲1 مجدداً دکتر آرتور میلسپو را به عنوان مشاور امور اقتصادی به ایران معرفی کرد. قوامالسلطنه که اینبار نیز سکاندار دولت بود، بلافاصله در ۲۱ آبان ۱۳۲1 لایحه استخدام مجدد میلسپو را به عنوان رئیس دارایی ایران به مجلس شورای ملی (دوره سیزدهم) داد و مجلس نیز لایحه استخدام نامبرده و مستشاران آمریکایی همراه او را برای مدت ۵ سال دیگر با حقوق ۱۸ هزار دلار در سال، همراه با خانه مسکونی و اثاثیه کامل و هزینه سفر از آمریکا به ایران، به تصویب رساند. در همین لایحه بود که کلنل شوارتسکوف آمریکایی نیز برای مستشاری ژاندارمری استخدام گردید.(10)
میلسپو به این ترتیب برای بار دوم به ریاست کل دارایی ایران انتخاب شد. او در دی ماه ۱۳۲۱ وارد تهران شد و به عنوان رئیس کل دارایی با اختیارات وسیعی امور مالی و اقتصادی کشور را در دست گرفت و خزانهداری، حمل و نقل، توزیع خواربار و تثبیت قیمتها و حتی تعدیل اجارهبها در اختیار او و ۶۰ نفر از مستشاران همکار وی قرار داده شد.(11) «کمکم ارتش و شهربانی را هم به عهده مستشاران آمریکایی گذاشتند و حتی به میلسپو حق قانونگذاری نیز دادند.» (12)
میلسپو این بار به مراتب بیشتر از سفر اول خود از دولت و مجلس ایران اختیارات گرفت.(13) او مجاز بود هر بار در جلسات دولت راجع به مسائل مالی صحبت میشد، به اختیار خود حضور یابد و یا هر بار قرار بود در کمیسیونهای مجلس شورای ملی درباره امور مالی کشور تصمیمگیری شود، شرکت نماید. پرداخت یا انتقال وجوه عمومی، انتقال اموال دولتی، تقلیل یا الغاء مالیاتها و عوارض، فقط با امضای وزیر دارایی و آن هم با تصویب کتبی رییس کل دارایی(- میلسپو) امکانپذیر بود. علاوه بر این استخدام کارشناسان بیگانه و معاونین آنها برای خدمت در وزارت دارایی یا ادارات وابسته به امور مالی کشور فقط با تقاضا و پیشنهاد میلسپو امکانپذیر بود و همه در مقابل وی مسئول بودند.(14)
میلسپو در دور جدید فعالیت خود در ایران به تدریج افرادی را که در وزارت دارایی و ادارات تابعه آن بیشتر در برابر مستشاران آمریکایی تملق میکردند، جایگزین افراد و کارشناسان تحصیلکرده و واجد شرایط این وزارتخانه نمود. او کسی را که انگلیسی میدانست بر صاحبمنصبان تحصیلکرده کشور ترجیح میداد. بر اساس مقررات استخدامی وی، یک مترجم درجه چهار، ۵۰۰ ریال بیشتر از کسی که مدارک دکترا داشت، حقوق میگرفت. او حتی با مداخله در امور سیاسی کشور، گرایش به حزب و دسته و گروه سیاسی را در داخل وزارت دارایی ممنوع کرده بود.(15)
اقدامات وی این بار نارضاییهای زیادی را در جامعه برانگیخت. کمبود ارزاق و مایحتاج عمومی در اثر سیاستهای نادرست میلسپو و سوء استفاده مستشاران آمریکایی همراه وی، وضعیتی به مراتب بدتر از قبل پیدا کرد. بهای اجناس سیر صعودی یافت، قحطی و گرسنگی در برخی مناطق مردم را به ستوه آورد. مستشاران بعد از ۲ سال مطالعه، وزارت خواروبار تاسیس کردند و اقدام به جیره بندی مواد غذایی کردند. بدهی دولت به بانک ملی به طور سرسام آوری افزایش یافت و راهحلی که مستشاران پیشنهاد کردند، استقراض خارجی بود.(16)
در سال ۱۳۲۲ مستشاران آمریکایی از مجموعه 5/7 میلیون خروار تولیدات گندم ایران تنها 5/1 میلیون خروار آن را به مردم ایران اختصاص دادند و در حالی که هزاران نفر از مردم ایران با خوردن معجونی عجیب به نام «نان سیلو» مریض میشدند و میمردند، ۶ میلیون خروار باقیمانده را در اختیار نیروهای متفقین قرار دادند.
حملات روزنامههای تودهای و چپگرا به میلسپو از یکطرف و عدم حمایت روزولت رئیس جمهور آمریکا از وی، به خاطر اتحاد نظامی که در آن زمان با استالین داشت، در کنار پارهای ندانمکاریهای خود میلسپو، سبب نارضایی عمیق افکار عمومی نسبت به وی شده بود.
میلسپو در دوره کابینه محمد ساعد مراغهای نخست وزیر وقت تلاش کرد دو کارشناس نفتی آمریکا را به ایران آورد تا درباره میزان ذخایر نفتی ایران در سراسر کشور مطالعاتی انجام دهد. این تلاش مخالفتهای شدیدی را در مجلس و در جامعه ایجاد کرد و به عنوان نوعی امتیاز دادن به بیگانگان تلقی گردید.(17)
از فروردین ۱۳۲۳ مبارزه با میلسپو آغاز شد و لغو اختیارات وی در مجلس شورای ملی مطرح گردید. در این سال بسیاری از جلسات مجلس شورای ملی صحنه بحث علیه اختیارات خارجیان و به ویژه مستشاران بیگانه شده بود. ساعد مراغهای نخست وزیر که به ویژه از سوی روسها برای اعطای امتیاز نفت استانهای شمالی کشور تحت فشار بود، در جلسه ۲۷ مهر ۱۳۲۳ مجلس شورای ملی اعلام کرد دولت ایران تصمیم دارد قبل از روشن شدن اوضاع اقتصادی دنیا و استقرار صلح عمومی از هرگونه اقدام درباره واگذاری امتیاز به خارجیان جلوگیری کند.(18) گرچه لبه تیز این مصوبه متوجه روسها بود ولی متعاقباً به میلسپو نیز سه ماه مهلت داده شد تا خود را با شرایط جدید وفق دهد. روز ۱۱ آذر ۱۳۲۹ لایحهای در مجلس تصویب شد که اعطای هرگونه امتیاز به خارجیان را ممنوع میکرد.(19) یک ماه بعد مجلس زیر فشار افکار عمومی در ۱۹ دی 1323 قانونی مبنی بر سلب اختیارات فوقالعاده میلسپو را نیز تصویب کرد(20) و سپس دولت اقدام به برکناری وی و اخراج از ایران کرد. در شرایطی که اقتصاد کشور به ورشکستگی بیشتر کشیده بود و دولت قادر به پرداخت حقوق کارمندانش نبود اما میلسپو حقوق خود را تا یک سال بعد هم دریافت کرد. (21)
میلسپو پس از ۲ سفر به ایران، در بازگشت به عنوان مشاور ریاست جمهور آمریکا، و نیز سردبیر یک نشریه مشغول به کار شد و در ایجاد و تنظیم برنامه «اصل چهار ترومن» دخالت مستقیم داشت. او در 3 شهریور 1334 در ایالت میشیگان آمریکا بر اثر سکته قلبی در ۷۲ سالگی درگذشت.(22)
پینوشت:
1 – روزشمار تاریخ معاصر ایران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ج اول، ص 473
2 - عبدالرضا هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، نشر پیکان، 1394، ص 14
3 - روزشمار تاریخ معاصر ایران، همان، ج 2، ص 255
4 - همان، ص 495 و 545
5 – همان، ص 253 و 254
6 - میلسپو، آرتور، ماموریت آمریکا در ایران، ترجمه حسین ابوترابیان، ص۱۷۷، تهران، رسام، بی تا
7 - عبدالرضا هوشنگ مهدوی، همان، همان ص 26
8 - بهروز طيراني، روزشمار روابط ایران و آمریکا، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی، 1379، ص 21
9 - روزنامه دنیای اقتصاد، اول خرداد 1393، شماره 3205، مقاله: میلسپو ومستشاران مالی آمریکایی در ایران
10 - باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، نشر گفتار، ۱۳۷۶، جلد ۱، صفحه ۳۵۰
11 - عبدالرضا هوشنگ مهدوی، همان، همان ص 88
12 – جلالالدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، دفتر انتشارات اسلامی، 1387، ج1، ص 281
13 – لایحه اختیارات میلسپو روز 13 اردیبهشت 1322 در 8 ماده به تصویب هیئت دولت رسید/ باقر عاقلی، همان، ص 356
14 – گذشته چراغ راه آینده است، ن. جامی، انتشارات ققنوس، پاییز ۱۳۶۲ ، صفحه 180
15 - گذشته چراغ راه آینده است، همان، ص 185
16 - جلالالدین مدنی، همان، ص 282
17 - جمشید صداقت کیش، روابط ایران و آمریکا، انتشارات دهخدا، ۱۳۵۷ صفحه ۱۵ و 16
18 - فصلنامه مطالعات تاریخی، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، شماره ۱۰ ، صفحه ۹۶
19 - فصلنامه، همان، صفحه 97
20 - باقر عاقلی، همان، ص 373
21 - جلالالدین مدنی، همان، ص 282
22 – روزشمار سایت مرکز اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران
این مطلب تاکنون 1431 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|