گزارشی از مراحل سقوط خرمشهر در آبان ۱۳۵۹ | دکتر حسین علایی درگیریها در اطراف اروندرود و در منطقه بین خرمشهر تا مرز شلمچه از روز ۲۱ شهریور ۱۳۵۹ به صورت تبادل آتش آغاز شد و تا روز شروع جنگ تعدادی از پاسداران سپاه خرمشهر در این ناحیه شهید یا مجروح شدند. اما از بعد از ظهر روز اول جنگ، خرمشهر هم زیر آتش توپخانه و خمپاره ارتش عراق قرار گرفت. یکی از محورهای مهم تهاجم ارتش عراق در استان خوزستان حمله از مسیر منطقه زید تا شلمچه بود. جاده شلمچه بصره یکی از خطوط مواصلاتی بسیار مناسب ارتش عراق برای اشغال خرمشهر و نیز پیشروی به سوی آبادان و اشغال این شهر بود. فاصله خرمشهر تا بصره ۲۴ کیلومتر و تا مرز شلمچه ۱۵ کیلومتر است. در آغاز جنگ، خرمشهر حدود ۲۰۰ هزار نفر جمعیت داشت و به دلیل وجود تاسیسات بندری گمرک و راهآهن سراسری از اهمیت اقتصادی فراوانی برای ایران برخوردار بود. این شهر دارای شهرت جهانی و حتی از اهواز مرکز استان هم معروفتر بود. امروز نیز بندر خرمشهر ۲۰ اسکله پهلوگیری دارد و روزانه توان تخلیه تا شش هزار تن بار را دارد.
در شروع جنگ ارتش عراق از محور شلمچه پیشروی خود را به سوی خاک ایران آغاز کرد و تهاجم به خرمشهر را از غرب این شهر شروع نمود. در این هنگام ارتش ایران در محور شلمچه هیچ تیپ رسمی سازمان یافتهای نداشت. ولی مواضع و پایگاه هوایی از گردان دژ در فاصله بین مرز شلمچه و خرمشهر استقرار یافته بودند. گردان دژ از شلمچه تا کوشک مستقر بود و در آغاز جنگ 680 نفر نیرو داشت. در بمبارانهای روزهای اول و دوم جنگ در ۲۲ کیلومتری غرب پل نو ۷۵ نفر و در منطقه کوشک ۶۰ نفر از رزمندگان گردان دژ شهید و تعدادی هم زخمی شدند. پس از حمله ارتش عراق بلافاصله سپاه خرمشهر و یک گروهان از گردان ۱۵۱ دژ خرمشهر که از ۲۶۹ نفر سازمانی خود فقط ۸۶ نفر را در اختیار داشت به همراه ستادهای مقاومت مردمی در مساجد و مدارس و محلهها فعال گردیدند و حماسهآفرینی ها آغاز شد. در آن زمان سپاه خرمشهر دارای ۱۵۰ نفر پاسدار بود که ۵۰۰ رزمنده داوطلب هم از مردم خرمشهر با آنها همکاری میکردند ماموریت تصرف خرمشهر به تیپ ۳۳ نیروی مخصوص و تیپ ۲۶ زرهی از لشکر ۵ مکانیزه محول شده بود. لشکر ۳ زرهی هم قرار بود به سمت آبادان پیشروی کند و آن منطقه را به اشغال درآورد. واحدهایی از لشکر ۱۱ پیاده ابتدا از جاده شلمچه به سمت خرمشهر حرکت نمودند. وضعیت باتلاقی زمین اطراف جاده شلمچه امکان عبور آسان به ارتش عراق نمیداد. در این مسیر مقاومتهایی از سوی نیروهای سپاه خرمشهر و افراد گردان دژ صورت گرفت ولی سرهنگ کاشانی فرمانده محور شلمچه و سرهنگ مرادی خود را تسلیم کردند و به عراق پناهنده شدند. با این حال سرگرد سیدمحمدعلی شریفالنسب و سرگرد اقارب پرست که بعدها شهید شدند حماسههای ماندگاری در همکاری با نیروهای مردمی آفریدند.
صبح روز اول مهر ۱۳۵۹ گردان تکاوران نیروی دریایی ارتش از بوشهر با ۴ گروهان و ۱۱۲ خودرو و با استعداد حضور حدود ۶۰۰ تکاور به آبادان وارد شد تا در دفاع از خرمشهر شرکت نماید. فرمانده این واحد پس از شناسایی منطقه متوجه شد آرپی جی ۷ در مقابل تانکهای عراقی کاربرد بیشتری نسبت به سایر سلاح های انفرادی دارد. لذا ۲۰0 درخواست کرد و در ۷ مهر ماه توانست از منطقه دوم دریایی تحویل بگیرد. وی تعدادی از جوانان داوطلب و بسیار پر انگیزه خرمشهری را آموزش داده و آنها را در بین تکاوران در دفاع از خرمشهر به کار گرفت. پس از چهار روز درگیری و مقابله با مقاومتهای پراکنده، عناصری از لشکر ۱۱ عراق خود را به پل نو در منطقه خرمشهر رساندند ولی در آنجا با مقاومت بیشتر رزمندگان مواجهه و متوقف شدند. این واحدها سپس به منظور دور زدن خرمشهر از سمت شمال آن خود را به جاده خرمشهر- اهواز رساندند که در آنجا نیز با مقاومت نیروهای ایرانی مواجه شدند. حمله ارتش عراق از محور گمرک خرمشهر و سمت فیلیه نیز با مقاومت سنگین مدافعان خرمشهر مواجه شد. هدف اصلی متجاوزان عراقی تصرف ساختمان فرمانداری و پل خرمشهر بود تا با اشغال آنها بتوانند شهر را به تسلیم وادارند.
در مجموع بیشترین مقاومتهای روزهای اول جنگ در خرمشهر به وقوع پیوست و روحانیون شهر از جمله حجتالاسلام شیخ محمدحسن شریف قنوتی درکنار رزمندگان حماسه های فراوانی آفریدند. شیخ شریف قنوتی از ۱۶ مهرماه تا لحظه شهادتش در ۲۴ مهر با رزمندگان همراهش در منطقه شرق به راهآهن خرمشهر در برابر تهاجم ارتش عراق مقاومت میکرد. تکاوران نیروی دریایی ارتش نیز به فرماندهی ناخدا هوشنگ صمدی در طول جنگ خرمشهر مقاومت خوبی کردند و با تقدیم حدود ۷۶ شهید علاوه بر دفاع از خرمشهر توانستند پایگاه دریایی خرمشهر را حفظ کنند.
با گذشت ۳ روز از شروع جنگ، دانشجویان سالهای دوم و سوم دانشکده افسری ارتش نیز در روز ۲۲ مهر ۱۳۵۹ وارد اهواز شدند و تعدادی از آنها در کوی آریا واقع در منطقه بین آبادان و خرمشهر مستقر شدند. تعداد ۳۰۰ نفر از این دانشجویان از روز ۷ مهر ۱۳۵۹ در قالب سه گردان به مدافعین خرمشهر پیوستند و با گردان دژ همکاری کردند. همچنین ۱۸۰ نفر از همافران و درجهداران و افسران هوانیروز داوطلبانه در ترکیب گردان دژ به دفاع از خرمشهر پرداختند.
اشغال خرمشهر برای ارتش عراق بسیار مهم و به منزله موفقیت این کشور در تهاجم به ایران بود. تصرف بندر خرمشهر در کنار رودخانه اروند دسترسی عراق به یکی از مهمترین اهداف نظامی در جنگ محسوب میشد. زیرا با این پیروزی بخش مهمی از اروندرود را به تصرف کامل خود در میآورد. ضمن اینکه پیشروی عراق به سمت آبادان و تصرف جزیره آبادان و نیز حرکت به سمت اهواز منوط به تصرف خرمشهر بود. برای مردم ایران نیز دفاع از خرمشهر، علامت تصمیم آنها به مقابله با دشمن و تسلیم نشدن در برابر تهاجم نظامی ارتش عراق تلقی میشد.
به هر حال به رغم کشته یا مجروح شدن عده زیادی از مدافعین شهر حماسههای فراوان در خرمشهر اتفاق افتاد. در همان هفته اول تهاجم سراسری عراق ساختمان سپاه پاسداران خرمشهر زیر آتش شدید ارتش عراق قرار گرفت و تعدادی از پاسداران شهید و زخمی شدند. با این حال سپاه دزفول برای محمد جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر حدود ۱۰۰ قبض ژ3 و سایر سلاحهای سبک ارسال گردید.
یکی از شدیدترین درگیریها نیز در روز ۱۰ مهر ۱۳۵۹ در حوالی میدان راهآهن اتفاق افتاد. در این روز رزمندگان اعزامی از اصفهان با کمک رزمندگان سپاه خرمشهر توانستند ضمنا فراری دادن واحدهایی از ارتش عراق ۳۶ تانک و نفربر را به غنیمت بگیرند و چون امکان انتقال آنها را به پشت جبهه نداشتند آنها را به آتش کشیدند و در نهایت ارتش عراق با افزودن تیمهای دیگر به واحدهای خود محاصره شهر را تکمیل کرد و برای بار سوم به سمت جاده اهواز - خرمشهر و کنارههای رود کارون از دو محور به خرمشهر حمله نمود و تلاش کرد عقبه نیروهای موجود در خرمشهر را که از مسیر اهواز به قطع شده بود از مسیر آبادان نیز قطع نماید ساعت ۷:۳۰ صبح روز ۱۲ مهرماه در حالی که تانکهای عراقی قصد عبور از پل نو را داشتند بخشهایی از این پل که به بعضی از پایههای آن از روزهای قبل، مواد منفجره تی ان تی بسته شده بود، منفجر و عبور قوای عراقی از پل متوقف گردید. ارتش عراق پس از نهایی شدن از اشغال خرمشهر از محور پل نو واقع در ضلع غربی آن شهر تصمیم گرفت با عبور دادن لشکر ۳ از رودخانه کارون به سمت آبادان پیشروی نماید.
سرانجام در ۱۹ مهر ۱۳۵۹ یک لشکر زرهی ارتش عراق از رودخانه کارون در منطقه مارد گذشت جادههای خرمشهر - اهواز و آبادان - اهواز را بست و خرمشهر را به طور کامل محاصره کرد. در پی این اقدامات دیگر کمک به نیروهای مدافع خرمشهر ممکن نبود. وقتی ارتش عراق از رودخانه کارون عبور کرد، ایران هیچ نیرویی در شرق رودخانه کارون نداشت و مقاومتی در برابر تهاجم ارتش عراق صورت نگرفت. در چنین شرایطی ۷ گردان پیاده نیرو مخصوص از نیروهای عراقی با پشتیبانی دو گردان تانک و یک گردان مکانیزه در شامگاه روز ۲۱ مهر ۱۳۵۹ توانست خود را به مدخل خرمشهر برسانند. از این زمان جنگ خیابانی و خانه به خانه با متجاوزان آغاز شد و در آخرین روزها و در واپسین لحظات درگیریها مسجد جامع خرمشهر تنها سنگر و پایگاه اصلی مقاومت و حماسه آفرینی رزمندگان بود.
بیشترین مقاومت پاسداران و رزمندگان خرمشهری در روز ۲۴ مهر ۱۳۵۹ صورت گرفت. در همین روز بود که خرمشهر به «خونین شهر» تبدیل شد در این روز ارتش عراق توانست خود را به اطراف مسجد جامع خرمشهر برساند و امکان استفاده از این مسجد را که عقبه مدافعین خرمشهر محسوب میشد، از بین ببرد. همچنین در این روز دو تن از مدافعان خرمشهر که هردو ۱۳ ساله بودند به اسامی حسین فهمیده از کرج و بهنام محمدی از خوزستان به شهادت رسیدند.
در ابتدای تهاجم ارتش عراق مردم خرمشهر تلاش میکردند در شهر باقی بمانند ولی با شدت گرفتن حملات
خمپارهای و توپخانهای به مناطق مسکونی مردم ناگزیر به ترک خانه و کاشانه در همان هفته اول جنگ شدند. در نهایت در روزهای آخر کمتر از هزار نفر از رزمندگان مقاومت که از شهرهای مختلف کشور آمده بودند به مقاومت در این شهر ادامه دادند. این افراد سلاح و مهمات و غذای کافی نداشتند و به دلیل نابسامانیهای ناشی از تهاجم گسترده ارتش عراق به سراسر مناطق مرزی، مسئولان رسمی تلاش مناسبی برای رساندن سلاح و مهمات به مدافعان خرمشهر نمیکردند. البته ارتش عراق هم با مسدود کردن جادههای خرمشهر - آبادان کمک رسانی را بسیار مشکل کرده بود. سرانجام پادگان دژ هم در بعد از ظهر ۲۷ مهر ۱۳۵۹ از سمت شمال به دست ارتش عراق افتاد و ۱۹ نفر از مدافعان آن به شهادت رسیدند. آخرین نفراتی که با سیطره ارتش عراق بر خرمشهر از این شهر بیرون رفتند، پاسدار صمد شفیعی از رزمندگان آذربایجانی و ستوان دوم اسماعیل زارعیان از گردان دژ بودند. سرانجام پس از یک جنگ ۳۴ روزه و با وجود فداکاریهای به یاد ماندنی در پایان روز سوم و آغاز روز چهارم آبان ماه ۱۳۵۹ خرمشهر به تصرف کامل ارتش عراق در آمد. البته جزیره مینو و بعضی از مناطق شرقی خرمشهر مثل کوتشیخ و کوی آریا همچنان در دست رزمندگان باقی ماند و هیچگاه به اشغال ارتش متجاوز در نیامد. از نخستین ساعات اشغال خرمشهر ارتش عراق به غارت بانک ها و کارخانجات و منازل این شهر پرداخت. همچنین آنها تمام اموال تجار ایرانی در گمرک خرمشهر از جمله ۲۶۲۱ خودرو سواری را که بیش از ۷۰۰ دستگاه آن وانت تویوتا بود با خود بردند. در جریان اشغال شهر نمونههایی از تجاوز به حریم انسانی توسط نظامیان عراقی رخ داد. قسمتهایی از شهر با بولدوزر تخریب و تسطیح و تبدیل به مواضع ارتش عراق گردید. هزاران واحد مسکونی منهدم شد و خانههای مردم آسیبهای شدیدی دید و در نهایت خرمشهر به موزه جنایات صدام در جنگ تبدیل شد.
ارتش عراق برای تصرف خرمشهر در مجموع حدود ۱۵۰۰ کشته و نزدیک به ۴ هزار نفر زخمی برجای گذاشت و حدود ۲۱۵ دستگاه تانک و نفربر خود را نیز از دست داد. نظامیان عراقی با تسلط بر خرمشهر روی دیوارهای آن نوشتند «جئنا لنبقی» یعنی «آمدیم تا بمانیم» ولی سرانجام با فداکاریهای رزمندگان اسلام از این شهر بیرون رانده شدند.
در ایام مقاومت خرمشهر حدود ۳۵ نفر از خانمها نیز شرکت داشتند که از انبار مهمات موجود در کنار رودخانه کارون حفاظت میکردند و در حمل مهمات و تخلیه مجروحین و در آشپزخانه نیز به رزمندگان کمک میکردند. در دوره ۳۴ روزه مقاومت در خرمشهر رزمندگان اسلام روزانه بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ نفر مجروح داشتند و حدود ۷۰۰ نفر نیز در مقابله با ارتش عراق به شهادت رسیدند. تعداد ۴۲۰ نفر از این شهدا در خرمشهر مدفون هستند و پیکر حدود ۱۰۰ نفر از آنها در صحنه درگیری در محور خرمشهر تا شلمچه باقی ماند.
اشغال خرمشهر را میتوان در نداشتن دفاع مستحکم در لب مرز به هنگام آغاز تهاجم ارتش عراق و نزدیکی خرمشهر با مرز و نرسیدن تجهیزات و تسلیحات و مهمات و نیروی کافی برای دفاع از این شهر و نیز اراده عراق برای تصرف این بندر دانست.
خرمشهر با گذشت بیش از یک ماه از آغاز جنگ به دست ارتش عراق افتاد ولی تاخیر در اشغال آن و مقاومتهای انجام شده در این شهر موجب شد آهنگ حرکت ارتش عراق به سمت سایر اهداف تعیین شده کند گردد. در واقع مقاومتهای انجام شده در خرمشهر موجب ناتوانی ارتش عراق در اشغال آبادان و حفظ شهر از اشغال شد و به دفاع از خوزستان کمک فراوانی کرد. این تاخیر فرصتی پدید آورد تا ایران بتواند با گسیل نیروهای خویش جبهههای جنگ را تا حد زیادی سر و سامان دهد. مقاومت در خرمشهر باعث شد لشکر ۵ مکانیزه به جناح راست خودش مطمئن باشد و خیلی دیر و با تاخیر به سمت اهواز حرکت نماید. اگر مقاومت در خرمشهر و سوسنگرد نبود شهر اهواز به اشغال ارتش عراق در آمده بود. در نهایت مقاومت خرمشهر حفظ دور تک را از ارتش عراق گرفت و موجب وقفه در پیشروی ارتش عراق در سایر جبههها شد. معطل ماندن ارتش عراق پشت دروازههای خرمشهر به ایران فرصت لازم را داد تا قوای خود را از سراسر کشور به جبهه اعزام و برای مقابله با ارتش عراق برنامه ریزی نماید. در دوران جنگ ۱۴۰ نفر از مردم غیرنظامی خرمشهر شهید و ۳۰۳ نفر از آنها مجروح شدند.
منبع:تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، انتشارات مرز و بوم، 1395، جلد 1، ص 221 تا 228 این مطلب تاکنون 1492 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|