40 سال پس از آن غائله | واقعه ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ در دانشگاه تهران که مصادف با روز فوت مصدق بود و به درگیری بین نیروهای اصولگرا و نیروهای هوادار بنیصدر انجامید یکی از وقایع مهمی بود که پیامدهای نامطلوبی را در جدا کردن نیروهای ایفا کرد. این جریان که سومین سخنرانی تشنجزای بنی صدر در سال 1359 بعد از ۱۷ شهریور در میدان شهدا و ۲۲ بهمن در میدان آزادی بود، به شدت صحنه درگیری نیروهای حزب اللهی و اعضای نهادهای انقلابی از یک سو با گروه های طرفدار بنیصدر و مخصوصاً گارد ریاست جمهوری، افراد سازمان مجاهدین قلب، افراد دفتر بنی صدر و گروههای ملیگرا، جبهه ملی و گروههای چپگرا شامل رنجبران، پیکار، فداییان خلق، اتحادیه کمونیستها و.... گردید. اعلامیههای منتشر شده در محیط نشاندهنده حضور ۳۰ سازمان سیاسی در این مراسم بود.
در این مراسم مخالفین و موافقین انقلاب با هم درگیر شدند. از یک طرف شعار «بنیصدر پینوشه، ایران شیرین نمیشه» و «لیبرال، منافق، پیوندتان مبارک» شنیده میشد و از سوی دیگر شعار «مرگ بر چماقدار» و «مرگ بر بهشتی» شنیده میشد. با ورود بنیصدر صدای سوتهای ممتد حضار و کف زدنهای طولانی فضای دانشگاه را پر کرده بود. در حین سخنرانی او درگیریها ادامه یافت و گروههای طرفدار بنیصدر افراد حزب اللهی را به عنوان عوامل اغتشاش معرفی میکردند. طرف مجاهدين و بنىصدر اين بار با هماهنگى و انسجام بيشترى در درگيرى شركت و مخالفان را به شدت كتك زدند و سركوب كردند. درگيرى به بيرون از دانشگاه و خيابانها كشيده شد. رييس جمهور هم از پشت ميكروفون دستور سركوب مىداد و بين مردم و مجاهدين خلق و هواداران بنىصدر چيزى شبيه جنگ رخ داد. خيابانهاى اطراف دانشگاه تهران تا ساعتها حالت جنگ زده داشت. هواداران سازمان، حزب رنجبران و احتمالاً گروههاى مخالف ديگر در مسير خيابانها به بعضى فروشگاهها، ماشينهاى دولتى و حتى پليس حمله كردند. بعضى شخصيتهاى سياسى، وكلاى مجلس و افسران پليس در اين ماجرا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. با زحمت زياد پليس بعد از ساعتها همكارى با كميته و سپاه بر اوضاع شهر مسلط شد. این ماجرا تماماً از تلویزیون پخش شد.
سازمان با برنامهريزى قبلى و تدارك كافى، گروههاى بيست تا سى نفره ميليشيا را براى شركت در مراسم چهارده اسفند سازماندهى كرده بود. افرادى كه ورزيدهتر و داراى هيكل درشتتر از ديگران بودند به عنوان گروه ضربت انتخاب شده بودند. افراد مسلح به چاقو، كمربند و پنجه بوكس را در اطراف و اكناف محوطه دانشگاه گمارده بودند تا در صورت فرياد شعار مخالفان، آنها را سركوب نمايند. در جمعبندى درون گروهى بعد از مراسم، مسئولان سازمان گفتند كه «در داخل دانشگاه خوب كتك زديم ولى در خارج از دانشگاه بعضى از ميليشياها كتك خوردند.» رجوى هم در يك تحليل درون گروهى اظهار داشت كه هدف اصلى سازمان از مشاركت درمراسم 14 اسفند و درگيرىهاى سازماندهى شده آن، «قدرت نمايى» در مقابل نهادهاى انقلابى بود.
در روز ۲۵ اسفند ۱۳۵۹ امام خمینی(ره) پس از نشستی طولانی با مقامات عالی کشور (دکتر بهشتی، آقای هاشمی رفسنجانی، آیتالله موسوی اردبیلی، آیتالله سید علی خامنهای، بنی صدر، شهید رجایی و مهندس بازرگان) ضمن معیار قرار دادن قانون اساسی در سنجش اعمال نهادها، برای حل اختلاف پیش آمده فرمان تشکیل هیئتی مرکب از نمایندگان خود ایشان «آیتالله مهدوی کنی)، نماینده رئیس جمهور (حجتالاسلام اشراقی) و نماینده آقایان بهشتی، رجایی و هاشمی رفسنجانی(آیتالله یزدی» صادر نمودند. عمدهترین وظایف این هیئت که در بندهای ۶ ۷ و ۸ بیانیه امام آمده بود، عبارت بود از: تشخیص مقام یا مقامات متخلف و معرفی آنان به مردم و نهایتاً مواخذه آنها توسط مقامات مسئول، ممنوعیت سخنرانی برای رئیس جمهور، نخستوزیر، رئیس دیوان عالی کشور و رئیس مجلس شورای اسلامی و شناسایی مطبوعات متخلف و معرفی آنها به دادستان انقلاب.
متاسفانه شروع کار هیئت هیچ گونه تاثیری در جلوگیری از توسعه اغتشاشات از طرف بنیصدر و گروههای وابسته به وی نداشت. نهایتاً هیئت در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۳۶۰ سخنرانیها و مصاحبههای مطبوعاتی بنیصدر را تخلف از بیانیه ده مادهای امام و تخلف از قانون اساسی کشور اعلام کرد. بنیصدر به این رأی اعتراض نمود و هیئت را متخلف و طرفدار مخالفین خود قلمداد نمود. به دنبال این جریانات امام در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۶۰ بنیصدر را از فرماندهی کل قوا عزل نمود. عزل وی موجب شد که مجاهدین خلق حفاظت از جان وی را به عهده بگیرند. به دنبال عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا، نمایندگان مخالف وی در مجلس شورای اسلامی با احساس اینکه نظر امام از بنیصدر برگشته، سریع دست به کار شدند و طرح عدم کفایت سیاسی وی را در مجلس مطرح نمودند. این طرح پس از مذاکرات مفصل مخالفین و موافقین سرانجام در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ از مجموع ۱۹۵ نماینده حاضر در مجلس با ۱۷۷ رای موافق و یک رای مخالف به تصویب رسید. متعاقب این مصوبه، ابوالحسن بنيصدر با حكم امام خميني(ره) از ریاست جمهوری نیز عزل شد.
منابع:
- غائله چهاردهم اسفند ۱۳۵۹، ظهور و سقوط ضد انقلاب، انتشارات نجات، ۱۳۶۴
- تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، دکتر یحیی فوزی، ۱۳۸۷ موسسه چاپ و نشر عروج، ج اول، ص 333 تا 335
- سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، جلد ۲ ، ص 497 تا 499
این مطلب تاکنون 1657 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|