وزیر مختار آمریکا در تهران: رضا شاه بزرگترین ملّاک جهان بود | در طول بیست سالی که رضاخان دیکتاتور ایران بود، نواحی وسیعی از کشور را که شامل 7000 روستا، آبادی، و مرتع میشد به تملک شخص خود درآورد. طبق نقشهای که سفارت آمریکا در سال 1954 برای نمایش پراکندگی «املاک پهلوی» و بررسی فروش آنها از سال 1952 به بعد تهیه کرد، رضا شاه نواحی وسیعی از شمال و غرب کشور (عملاً همه لرستان و بخش اعظمی از شمال خوزستان) را به تملک خود درآورده بود که متعاقباً به پسرش رسید. ماجرای اسکان اجباری عشایر لُر و عرب [تخته قاپو]، یعنی همانهایی که رضاشاه به زور زمینهایشان را در لرستان و شمال خوزستان مصادره کرده بود، به تفصیل در گزارشهای «کامرهارت» ثبت و ضبط شده است که در پایین به آن اشاره خواهد شد.
به عقیده هارت، رضا شاه در سال 1932 بزرگترین ملّاک جهان بود. هارت حدس میزند که رضاشاه در این رؤیا به سر میبرد که عرض و طول املاکش به صدها مایل برسد و تا چشم کار میکند در مالکیت او باشد. چنانکه از نقشه سفارت پیداست، رویای رضاشاه به حقیقت پیوسته بود. رضاشاه نه فقط بزرگترین ملّاک تاریخ ایران شد، بلکه به احتمال قوی در تاریخ ثبت شده بشر هم نظیری برای او نبود. برای شرح چگونگی غصب این زمینها از صاحبانشان و ظلمی که به آنها روا شد، از اعدام و مرگ در زندان گرفته تا تبعید، کتابها باید نوشت. در جای دیگری شرح دادهام که در فاصلة سالهای 1932 تا 1935 که رضا شاه در گوشة کوچکی از مازندران شروع به غصب زمین کرد، چه اتفاقاتی افتاد.
از گزارشهای دیپلماتیک سفارت آمریکا معلوم میشود که رضاخان روند تصاحب گسترده زمینها را خیلی زود پس از رسیدن به سلطنت آغاز کرد. در گزارش فیلیپ هافمن وزیر مختار وقت آمریکا در تهران به تاریخ مارس 1927 درباره «سفر زیارتی» رضا شاه به قم چنین آمده است: «شاه در شانزدهم ماه جاری، یعنی تاریخ ولادتش، ظاهراً با اتومبیل عازم زیارت قم شد. جدیدترین گزارش از این سفر شاه حاکیست که او به اصفهان رفته، و در تاریخ بیستم ماه جاری از آنجا عازم خرمآبادِ لرستان شده است. میگویند هدف اصلی شاه از این مسافرت سرکشی به املاکش در آن منطقه است.» این املاک همان زمینهایی بود که رضاخان از عشایر نگونبخت لرستان مصادره کرده بود.
کمی پس از این گزارش، در مییابیم (و البته تعجبی ندارد) که غصب زمینها به املاک روستایی محدود نمیشد؛ بلکه اعضای فامیل و اطرافیان رضا شاه هم از زمینخواری او در امان نبودند. فیلیپ در گزارش خود مینویسد:
"....خیلیها معتقدند که شاه، از زمان رسیدن به تاج و تخت، به جمعآوری ثروت از راههای غیرقانونی مشغول است، آنهم به هزینه دولت و اشخاص دیگر. میگویند یکی از این راهها مصادره مشکوک روستاها و زمینهای مناطق مختلف مملکت از سوی رضاشاه و اعضای خانوادهاش و همچنین پذیرفتن «پیشکشی»های مختلف است. در همین ارتباط باید بگویم که کاخ شخصی شاه یعنی همان ملک بسیار بزرگی که به سر و وضع آن رسیده و زمانی که در تهران است در آن سکونت دارد، قبلاً به شاهزاده فیروز قاجار، وزیر مالیه فعلی، تعلق داشت. طبق شایعات، این ملک را به رضا پهلوی «پیشکش» کردهاند. علاوه بر این، به من گفتهاند که مخارج خانواده شاه کلاً از وجوهی تامین میشود که وزارت جنگ در اختیارش میگذارد؛ نتیجتاً، پولی که وزارت مالیه بابت مخارج زندگی خانواده سلطنتی میپردازد فقط به ثروت شخصی شاه اضافه میکند. به من گفتهاند که احتمالاً شاه با تجدید قرارداد دولت [ایران] و میلسپو برای اعطای امتیازات خارجی مخالفت خواهد کرد، زیرا در فکر اعطای امتیاز بهرهبرداری از چند میدان نفتی شمال به روسهاست. میدانهای نفتی اخیر در دست یک شرکت ایرانی موسوم به شرکت نفت سمنان (یا شرکت خوریان) است که ریاست اسمی آن را امیر منظّم، یکی از دوستان متمول شاه بر عهده دارد، و گمان میرود که شاه و تیمورتاش از سهامداران بسیار بزرگ شرکت باشند. دلیل ارسال این گزارشها که تمامی مطالب آن را از منابع موثق به دست آوردهام، مطلع كردن وزارت امور خارجه از «پیش زمینه» وضعیت واقعی حال حاضر ایران است....."
البته گزارش ثروتاندوزی چپاولگرانه رضا شاه به همین جا ختم نشد. در گزارش فیلیپ به تاریخ اکتبر 1927 آمده است: «به گمانم از نظر همه افرادی که دلمشغول اوضاع سیاسی حال حاضر کشور هستند، وضع مملکت خراب و اساساً نامطلوب است. البته شنیدهام که میگویند حالا که شاه ثروت شخصی زیادی به هم زده، تمام تلاش خود را صرف پیشبرد مصالح مردم و مملکت میکند. شخصاً بدم نمیآید این حرفها را باور کنم، ولی نمیفهم چرا شاه باید بجای اینکه خوشنامترین آدمها را دور خود جمع کند، دقیقاً بدترینشان را جمع کرده است.» فیلیپ در گزارش بعدیاش خبر میدهد که قرار است خط آهن از زمینهایی که رضا شاه «تصرف کرده» عبور کند و به همین دلیل ارزش آنها چند برابر خواهد شد. «شاه هنوز به همراه وزیر دربار و رجال دیگر در مازندران به سر میبرد. گزارش میرسد که آنها از آستارا، بندر گز، و جاهای دیگر بازدید کردهاند. گمان میرود که شاه زمینهای زیادی را در مجاورت خط آهنی که قرار است از مازندران عبور کند، تصرف کرده است. وزیر مختار بریتانیا خیلی محرمانه به من گفت که شنیده است دولت شوروی برای امضای موافقتنامههای ایران و شوروی پيشكشهاي قابل توجهی داده است.»
منبع: دکتر محمد قلی مجد، رضاشاه و بریتانیا، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1389، ص 64 تا 67
این مطلب تاکنون 1876 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|