مناقبخواني در تاريخ معاصر ايران | كساني كه دستي در هنر آوازي ايران دارند بدون شك با هنر مناقبخواني هم آشنا هستند، چون در اين نوع از خواندن، بخش گستردهاي از گنج آوازهاي موسيقي ايران نهفته است. پس از كودتاي پهلوي اول اعمال و افعال مذهبي ممنوع و هنر مناقبخواني هم به اضمحلال دچار شد آنچه در اين باره باقي ماند، كورسوهايي در روستاها و شهرهاي دور از مركز بود. بيمهري به منقبتخوانان حدود هشتاد سال ادامه پيدا كرده است. منقبت خواندن، هنر قدسي، مذهبي، آييني ايرانيان است. گرچه مسقطالرأس مناقب به لحاظ ستايش ائمه اطهار(ع) به سيد حميري ميرسد اما هنر ستايشگري در ايران داراي تاريخچهاي كهنتر از عهد هخامنشيان است. ايرانيان پس از اسلام و گرويدن به مذهب شيعه همان هنر ستايشگري را در خدمت خاندان علويان درآوردند و پيشتاز هنري بس عظيم شدند كه اوج آن در قرن پنجم و ششم هجري بود.
مهدي زيركي، كارشناس تاريخ اعتقاد دارد كه دوره آل بويه و سلجوقيان دو دوره بسيار مهم در رشد و شكوفايي تشيع و فرهنگ آن است. از جمله عناصر و آداب شيعي كه در اين دوره رشد زيادي يافت و در دورههاي بعد هم با روندي رو به گسترش به حيات خود ادامه داد، مناقبخواني بود. در اين حركت فرهنگي، شعرا و خوانندگان شيعي با نقل شعر و نثر به مدح و منقبت اهل بيت پيامبر(ص) ميپرداختند و از اين راه سعي در ترويج مذهب خود و جذب ديگران داشتند. غير از شعراي منقبتسرا كه در مدح امامان و گاه ذم مخالفان شعر ميسرودند مناقبخوانان افرادي بودند كه در شهرها ميگشتند و در اماكن عمومي به ذكر مناقب ائمه و برخي از صحابه با نقل اشعار و نثرهاي ادبي ميپرداختند. به دليل تأثير زياد اين جنبش فرهنگي ادبي در جلب مردم و زنده نگه داشتن فرهنگ تشيع، مناقبخواني از اهميت فراواني برخوردار است. با نگاهي به تاريخ سياسي آل بويه و سلجوقيان و بررسي وضعيت فرهنگ ادبي جامعه و سپس وضعيت فرهنگي ادبي شيعيان در دو دوره مذكور معلوم ميشود كه شيعيان با شناخت خوب از اوضاع زمانه خويش و بهرهگيري از نيروي فكري هنري خود ابزار فرهنگي مناسب و قدرتمندي را براي ترويج و بقاي مذهب و در واقع براي مبارزه مثبت به كار گرفتهاند كه تأثير و استقبال مردمي و رشد و گسترش آن گواه اين سخن است. بررسي روند مناقبخواني در اين دوره نشان ميدهد كه اين گروه در ايجاد شور و اميد در شيعيان و نهادينه كردن فرهنگ و آداب تشيع و نيز جذب ديگر گروهها موفق بودهاند.
بسياري داعيه اين را دارند كه تعزيهخواني موسيقي رديف و دستگاه را حفظ كرده است، در حالي كه به جرأت ميتوان گفت تمامي هنرهاي مذهبي آييني در گونههاي خود، چونان مقتلخواني، منقبتخواني، مرثيهخواني و... اين حفاظت را انجام دادهاند و تعزيه بخشي را حافظ شده است... گروهي از صنف مناقبخوانان به نام سقايان كه سقاخواني انجام ميدهند هنوز در كاشان و اطراف كاشان و برخي شهرهاي استان مركزي، يزد، اصفهان، سمنان، سبزوار زندگي ميكنند كه نوعي كر (آواز دستهجمعي) را در شكلي بدوي ميخوانند كه بديع و زيباست و تا به حال در هيچ كجا ارايه نشده است. اين گروهها مناقبي ميخوانند كه روح را تازه ميكند...
كتابي تحت عنوان «مناقبخواني» امسال در شمارگان 1100 نسخه و با قيمت سه هزار تومان توسط انتشارات سوره مهر عرضه شده است. گرچه اين كتاب به لحاظ انعكاس نظرات گوناگوني كه در اين باره ارايه شده كتابي يكدست نيست و نياز به بازخواني دوباره دارد اما عزم گردآورندهاش را بايد ستود زيرا در ميان گونههاي مختلفي كه در مدح ائمه(ع) ميشناسيم سراغ مظلومترين آنها رفته است و همان گونه كه خودش هم ميگويد، اين نغمهها و آواهاي گمنام، مظلومتر از ماهيت مظلوم موسيقي نواحي و مناطق ايرانند.
منبع: كتاب هفته، شماره 287، شنبه 28 خرداد 1390. این مطلب تاکنون 3659 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|