چند سئوال و یک پیشنهاد | بودهاند، سیاست دیرین دولت این کشور بوده است. ایجاد تروریسم از سوی آمریکا در دوره جنگ سرد با بنیان نهادن و تأمین مالی برخی جریانها به منظور ممانعت از نفوذ شوروی در منطقه شکل گرفت که در نتیجه آن القاعده به وجود آمد. همچنین، ظهور داعش در عراق و سوریه با حمایت مستقیم آمریکا صورت گرفت و به حیات تروریستی و مملو از خونریزی خود ادامه داد. سازمان مجاهدین خلق که ترور 17 هزار نفر را در سالهای اول انقلاب اسلامی ایران در پیشینه خود ثبت کرده است مورد حمایت علنی آمریکا و متحدین اروپایی آن کشور است. نه این جنایتها و نه آن حمایتها هیچگاه ناقض حقوق بشر به حساب نیامده است.
موضوع مداخله در امور داخلی کشورها یک سیاست مستمر و دیرین آمریکا بوده است. این سیاست در مورد کشورهای مستقل و مقاوم در برابر آمریکا عمدتاً در چارچوب راهبرد «تغییر رژیم» دنبال میشود. دهها کودتای خونین در چهارگوشه جهان در راستای همین راهبرد توسط آمریکاییها هدایت و رهبری شده است. در بسیاری موارد، سیاست مداخله در امور داخلی کشورها آشکارا با اقدامات ضد حقوق بشری همراه بوده است. جمهوری اسلامی ایران در حیات 42 ساله خود انواع سیاستهای خصمانه آمریکا را تجربه کرده است که بسیاری از آنها با مبانی و موازین حقوق بشر در تعارض و تناقض آشکار بوده است. ساقط کردن عمدی هواپیمای مسافری بر فراز خلیج فارس و کشتار 300 سرنشین غیرنظامی و خدمه آن با کدامیک از قواعد حقوق بشری سازگار بوده است؟
سیاست اعمال تحریم بر ضد ملت ایران از جمله رایجترین سیاستهای آمریکا در قبال جمهوری اسلامی طی این مدت بوده است. در نظام قضایی آمریکا هیچگاه تحریم اقتصادی و دارویی یک کشور مستقل، حتی اگر قربانیانش را از ملت و از بیماران نیازمند آن کشور برگزیند، مصداق نقض حقوق بشر به شمار نمیرود.
حمایت از ریاض در جنگ یمن که تاکنون کشتار هزاران شهروند بیگناه یمنی اعم از زنان و کودکان را به دنبال داشته است، را باید مثال دیگری در کارنامه ضد حقوق بشری آمریکا در سطح بینالمللی به حساب آورد. آمارها نشان میدهد که از ابتدای سال ۲۰۱۶ حدود 4500 شهروند یمنی به دلیل حملات هوایی عربستان جان خود را از دست دادهاند. سازمان ملل ارزیابی کرده که ۱۶ میلیون یمنی (بیش از نیمی از جمعیت) با وجود کمکهای انساندوستانه بینالمللی در معرض تهدید غذایی قرار دارند. دبیر کل سازمان ملل اعلام کرده که جنگ در یمن به عنوان بدترین بحران انسانی سال به «جنگی فراموش شده» تبدیل شده است. با این حال دولت آمریکا در سال 1397 و 1398 حمایت از ریاض را به عنوان عامل همه این جنایتها و فجایع مورد تاکید قرار داد. آمارها نشان میدهد که دو سوم از تسلیحات مورد استفاده عربستان در جنگ یمن از سوی آمریکا تامین و ارسال شده است. با این حال هیچگاه عملکرد عربستان و حامی آمریکاییاش «نقض حقوق بشر» به حساب نیامده است.
رژیم صهیونیستی از بدو شکلگیری موجودیت نامشروع خود با حمایت آمریکا در اراضی اشغال شده فلسطین مرتکب جنایات گوناگون شده است. از سال 1351 خورشیدی، آمریکا در برابر بیش از ۴۰ قطعنامه شورای امنیت علیه رژیم صهیونیستی حق وتو را به کار برده است. آمریکا در جهت حمایت از این رژیم و اقدامات جنایتکارانه آن در سال ۱۳۹۷ «قدس» را به عنوان پایتخت این رژیم به رسمیت شناخت و در اردیبهشت ماه این سال سفارت خود را از تل آویو به بیتالمقدس منتقل کرد که با محکومیت جهانی نیز مواجه شد. این اقدام آمریکا در حالی اتفاق افتاد که رژیم صهیونیستی در پاسخ به اعتراضات، صدها تن از فلسطینیان را با حمایت آشکار آمریکا به خاک و خون کشید. ولی این جنایات و آن حمایتها نه تنها هیچگاه به عنوان «نقض حقوق بشر» تلقی نشد بلکه آمریکا در خرداد ماه ۱۳۹۷ با اعلام حمایت از رژیم صهیونیستی از شورای حقوق بشر سازمان ملل نیز خارج شد تا متهم به نقض تعهداتش نسبت به این شورا نگردد.
آمریکائیها در شرایطی زشتترین رفتار را نسبت به موضوع «حقوق بشر» از خود نشان دادهاند که حداقل بیش از دو قرن است که در تبلیغات خود تلاش کردهاند تا اعلامیه استقلال آمریکا (1776) را در حد یک «منشور جهانی حقوق بشر» ارتقاء دهند.
این رفتار را فرانسویها نیز دارند. آنان به «اعلامیه حقوق شهروندی فرانسه» که در ۱۷۸۹به تصویب رسیده و از جمله اسناد اساسی انقلاب فرانسه به شمار میرود، به خود میبالند. آنان فرانسه را به عنوان «مهد آزادی و دموکراسی غربی» و یکی از بانیان اصلی «اعلامیه جهانی حقوق بشر» میشمارند. ولی همین کشور اکنون سالهاست که موزهای از 18000 جمجمه متعلق به مردم الجزایر را که توسط استعمارگران فرانسوی سلاخی شدهاند در پاریس به نمایش گذارده است.
از سال ۱۸۳۰ تا ۱۹۶۲، فرانسویها به مدت ۱۳۲ سال، کشور مسلمان الجزایر را در اشغال خود داشتند. آنان در این سالها بالغ بر پنج میلیون نفر از مردم الجزایر را به قتل رساندند.
بریدن سررهبران دینی، فرماندهان مقاومت الجزایر و فرستادن سرها به پاریس، سالها جزو اقدامات عادی فرانسویها بود! وقتی سیاستمداران فرانسوی به ادعای خودشان «اعلامیه جهانی حقوق بشر» را به کمک سایر متحدان غربی خویش مینوشتند، نظامیانشان در الجزایر مشغول سربریدن و قصابی مردم الجزایر بودند تا بتوانند با فرستادن سرهای مبارزین الجزایری به پاریس موزه خود را تکمیل کنند.
در جامعه فرانسه مسلمانان اولین متهمان هر خرابکاری در این کشور معرفی میشوند و این عملکرد تاکنون ناقض «حقوق بشر» تلقی نشده است. در این کشور آزادی قلم و بیان وجود دارد. ولی کسی با استفاده از این آزادی نمیتواند به تشریح جنایات اسرائیل بپردازد و یا ابعاد دروغین «هولوکاست» را برملا کند. در جامعه فرانسه، افرادی نظیر روژه گارودی، نویسنده و محقق فرانسوی، تنها به دلیل نوشتن کتابی تاریخی درباره جنایات صهیونیسم بینالملل و انکار هولوکاست محاکمه میشود. «آزادی» برای چنین فعالیتهایی وجود ندارد. ولی با استفاده از همین آزادی به راحتی میتوان به پیامبران الهی توهین کرد و بالاترین مقام کشور، از این توهین به عنوان مظهری از «آزادی و دمکراسی در کشور» حمایت میکند.
ای کاش آنهایی که ۷۰ سال پیش «اعلامیه جهانی حقوق بشر» را مینوشتند در چند تبصره توضیح میدادند که از دیدگاه آنان چه کسانی «بشر» نامیده میشوند تا ظلم و جنایت و نامردمی متوجه آنها نگردد؟ خوب بود توضیح میدادند حقوق بشر دقیقاً شامل چه حقوقی است که حتی کشتن انسانها ناقض آن به شمار نمیرود؟ خوب بود توضیح میدادند که ضمانت اجرایی «اعلامیه جهانی حقوق بشر» چیست؟
کمترین پیشنهاد این است که این اعلامیه را از بایگانیهای خاک خورده سازمان ملل بیرون آورند و بر سردر کاخهای کشورهای بانیان آن بیاویزند تا چشم رهبران آنها همه روزه به متن آن بیفتد. شاید کمی از خود و از عملکرد خویش شرم کنند.
سردبیر
|
|
|