درس تاریخ
ابوالفضل بیهقی در کتاب «تاریخ بیهقی» مینویسد: «میخواهم که داد این تاریخ به تمامی بدهم و گرد زوایا و خبایا برگردم تا هیچ چیز از احوال پوشیده نماند؛ و هیچ چیز نیست که به خواندن نیرزد که آخر هیچ حکایت از نکتهای که به کار آید خالی نباشد.»
یکی از اندیشمندان درباره فایده فهم تاریخ گفته است: تاریخ آئینه عبرت و درس عبرتی است که در آن، حوادث جهان گذران با نقشهای گوناگون تکرار میشود تا آیندگان از حصول علم و اطلاع بر اسباب و علل پیدایش نیک و بد و سود و زیان احوال نیاکانشان پندها برگیرند و در مقام صلاح و اصلاح خود برآیند؛ و اگر نه برای حصول این مرام باشد، صرف عمر گرانمایه به داستان سرایی و گفتن و نوشتن و خواندن و به خاطر سپردن یادگاری که به دورانهای پیشین مربوط است و در حال امروزی ما موثر نیست، کاری است بیهوده. پس بر ماست که دورنمای حوادث گذشته را با چشم بصیرت در آئینه جهاننمای تاریخ بنگریم و عموم و خصوص آن را با احوال عمومی و خصوصی خود بسنجیم و نتیجه این بحث و تحقیق را در طلب سود و صلاح شخصی و نوعی خویش به کار بندیم. با تعقیب این روش است که پی خواهیم برد جمله حوادث جهان، همانند چهار فصل سال پیاپی تکرار میشود و صاحب خرد خواهد توانست از تاریخ و اطلاع از گذشتهها عبرت بگیرد و برای حال و آینده خویش پندها آموزد و تجربهها بیندوزد.
مطالعه تاریخ فوایدی دارد که عمدهترین آنها عبارت است از:
1 – عبرتآموزی از گذشته به عنوان چراغ راه آینده
یكی از ویژگیهای انسانهای آگاه، عبرت آموزی از وقایع و حوادث است. تاریخ جامعه بشری سرشار از حوادث و رویدادهایی است كه با مطالعه و مشاهده آنها میتوان در زندگی فردی و اجتماعی درسهای مفیدی آموخت و عبرت گرفت. تاکید بر مفهوم عبرت آموزی در نگرش و بیان تاریخی مورخان مسلمان جایگاه والایی دارد. مورخان نامداری چون بیهقی، طبری، مسعودی، یعقوبی و ... این مفهوم را در آثار خود مورد توجه و تاکید قرار دادهاند تا جایی که ابنخلدون مورخ معروف، اثر مشهور خود را «العبر» نامیده است.
2 - آشنایی با میراث گذشتگان
میراث گذشته هر قوم، سازنده هویت و بیان كننده ریشه تاریخی آن قوم است. بیتوجهی مردم یك سرزمین به میراث خود و نادیده گرفتن آن، بیهویتی، جذب شدن به فرهنگ ملل دیگر و ناتوانی ملی در حل مشكلات را به دنبال خواهد داشت.
3 - شناخت علل عظمت و انحطاط جوامع و علم به قوانین و سنن حاكم بر زندگی بشر
تاریخ، آیینه ظهور تمدنها است. در صفحه زلال این آیینه میتوان مشاهده كرد كه از دیرباز، جوامع و ملتهایی برآمده، زندگی كرده و به عظمت و افتخار رسیدهاند و ملتهایی نیز آمدهاند كه به دلایل متعدد، نام و اثر پرافتخاری از آنها باقی مانده است. مطالعه تاریخ، ما را با علل این عظمتها و یا انحطاطها آشنا میسازد و در یك نگاه این آشنایی مقدمه شناخت قوانین و سنن حاكم بر زندگی بشر است.
4 – آشنایی با روح ملتها
آشنایی با تاریخ جوامع و ملل در نهایت به ما میآموزد که جلوههای روح عمومی در هر ملتی چگونه است. برای مثال در بعضی از ملتها عدالتطلبی و در برخی استیلاطلبی بروز بیشتری داشته همچنان که در گروه دیگری از ملل، کسب ثروت و قدرت، و در بعضی دیگر لطافت و ظرافتهای روحی مانند شعر و ادب و هنر و یا روح دینخواهی و معنویت جلوه بیشتری دارد. ممکن است در برخی از ملتها، چند خصلت جلوه بیشتری داشته باشد که در برخی از دورهها یکی از این جنبهها ظهور کند.
|