ملعبهای به نام «حقوق بشر»
روز 19 آذر 1327 لایحهای در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید که دنیا آن را به عنوان «اعلامیه جهانی حقوق بشر» میشناسد. این مصوبه باعث شد که روز 19 آذر هر سال از سوی جهانیان به عنوان «روز جهانی حقوق بشر» شناخته شود.
این بیانیه متشکل از یک مقدمه و 30 ماده است که مواد 3 الی 21 آن در باره حقوق مدنی و سیاسی است، مواد 22 الی 27 آن در باره حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی است و مواد 28 الی 30 آن از وجود سیستمی که تحقق ارزشهای منطبق بر موازین حقوق بشر در آن ممکن و میسر باشد بحث میکند.
احترام به حقوق آحاد بشر، سابقهای طولانی در تمدنهای بشری داشته است. پیامبران الهی و به ویژه دین اسلام و آیات و احکام قرآن اثرگذارترین فرمانهای مربوط به رعایت حقوق بشر را به ارمغان آوردهاند و بسیاری از مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر برگرفته از آموزههای احکام الهی است.
انگیزه تدوین اعلامیه جهانی حقوق بشر، وقوع دو جنگ پیاپی جهانی در نیمه اول قرن بیستم میلادی بود. این دو جنگ که به فاصله اندکی از یکدیگر، دنیا را در شعلههای آتش خود سوزاندند، جهانیان را به نگاهی تازه به زندگی صلحآمیز واداشتند. چرا که بیتوجهی به حقوق انسانها و تجاوز از حقوق فردی و اجتماعی، عنصری بود که زمینهساز بروز جنگ تلقی شد. از این رو همزمان با تدوین منشور سازمان ملل متحد، طرح اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز پیشنهاد شد که در 1327 به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسید.
گرچه مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر بر آزادیهای فردی و اجتماعی افراد بشر تاکید دارد اما در سالهای پس از تصویب آن، دستمایه فشار کشورهای قدرتمند بر دیگران و بهانهای برای مداخله در امور داخلی کشورهای ضعیف قرار گرفته است. از جمله آمریکا که خود را از حامیان حقوق بشر میداند، وبرخی از رئیسان جمهور این کشور که با این شعار به قدرت رسیدند، از مدافعان حکومتهای دیکتاتوری به شمار میروند.
در سال 1355 خورشیدی وقتی جیمیکارتر رئیس جمهور آمریکا با شعار حمایت از حقوق بشر وارد مبارزات انتخاباتی شد و از رقیب خود پیش افتاد از حکومت محمدرضا پهلوی که از نقض کنندگان عمده حقوق بشر در ایران به شمار میرفت، همچنان حمایت میکرد. رژیم شاه نیز حمایت از حقوق بشر را در ژستهای تبلیغاتی خویش در دستور کار خود قرار داده بود ولی زندانهای این رژیم همواره مملو از زندانیان سیاسی و افرادی بود که به نحوی با روش اداره کشور توسط حکومت شاه مخالفت میورزیدند. از آن گذشته هیچیک از 30 ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر توسط حکومت پهلوی رعایت نمیشد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همان دولتها و قدرتهای بد سابقه مدعی دفاع از حقوق بشر، به دفعات بیانیههایی را در باره وضعیت حقوق بشر علیه ایران منتشر کردند؛ بیانیههایی که عمدتاً با استناد به ادعای گروههای سیاسی معاند جمهوری اسلامی و یا فرقه ضاله بهائی، تهیه میشد.
دولتهای مدعی دفاع از حقوق بشر در اینگونه موضعگیریها و در نشر اینگونه بیانیهها علیه ایران دو هدف متمایز را دنبال میکردند. یکی مبارزه با احکام نورانی اسلام در حوزههای حقوقی و قضایی، و دیگری مبارزه با جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک مجموعه مستقل و ناوابسته.
بدیهی است اینگونه عملکردهای مغرضانه، جز توهین به شعور جامعه جهانی و تمسخر سازمانها و مجامع بینالمللی و دستاوردهای آنها، تاکنون ثمر دیگری نداشته است.
متاسفانه پرچمداران حقوق بشر در صحنه بینالمللی عمدتا حکومتهایی هستند که رفتارشان کمترین انطباقی با موازین حقوق بشر نداشته و گاه در ضدیت کامل با آن بوده است.
|