شکست یک استراتژی
موضوع تحریم اقتصادی آمریکا علیه ایران و شکست این سیاست به دلیل ارتباطات زیاد کشورها در حوزههای اقتصادی و فنآوری و همچنین تلاش کمپانیهای اروپایی و دیگر کشورهای صنعتی برای جایگزینی، همواره مورد توجه سیاستمداران و کارشناسان روابط بینالملل بوده است. این تحریمها به جای آنکه جمهوری اسلامی ایران را در تنگنا و انزوا قرار دهد، شرکتهای آمریکایی را از منافع معاملات تجاری با ایران در حوزه نفت و گاز و صنعت و معدن محروم کرده است. این امر موجب عصبانیت شرکتهای آمریکایی گردیده و آنها تاکنون به دفعات ناخرسندی خود را از این سیاست به هر شکل ممکن ابراز نمودهاند.
اکنون بیشتر اندیشمندان و کارشناسانی که در زمینه تحریمهای ایران مطالعه و تحقیق کردهاند، تایید میکنند که تحریمهای آمریکا بر تغییر رفتار ایران در جهت اهداف آمریکا تاثیری نداشته است. این مطالعات به خوبی کارا نبودن تحریمها را نشان میدهد.
از جمله منابع برجستهای که راجع به تاثیر تحریمها بر ایران در داخل آمریکا منتشر شده کتابی است به قلم «ارنست . اچ . پرینگ» با عنوان : «احساس مطلوب یا کار مطلوب با تحریمها»(1) در این کتاب، نویسنده به گونهای متقاعد کننده و مستدل نشان میدهد که عموم تحریمهای یکجانبه به اهداف مورد نظر آمریکا نرسیده بلکه تاثیر نامطلوب بر منافع آمریکا بر جای گذارده است.
در سال 1997 مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی مستقر در واشنگتن طرح مطالعاتی گستردهای را در زمینه تحریمهای یکجانبه اقتصادی آمریکا اجرا کرد. هدف این طرح آن بود که منافع و هزینههای تحریمها را بررسی و جایگزینهای موثری برای تغییر سیاست تحریم تدوین و توصیه کند.
اعضای کمیته هماهنگی برای این طرح، مقامات اجرایی، اعضای کنگره آمریکا، استادان، متخصصان، تحلیلگران سیاسی و رهبران غیر دولتی بودند. ریاست این کنگره را اعضای کنگره از هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه و از مجلس نمایندگان و سنا برعهده داشتند. این کمیته دو گزارش جالب در این باره منتشر کرد. کتاب برجسته فوقالذکر نیز نتیجه کار همین کمیته است. این تحقیق نتیجه میگیرد که همه تحریمهای یکجانبه آمریکا با ناکامی مواجه است. در کتاب مذکور جزئیات طرح مطالعاتی راهبردی و بینالمللی آمریکا تشریح شده و در آن جنبههای مختلف تحریم های یکجانبه آمریکا در گذشته، حال و آینده نزدیک تشریح شده است. در این کتاب به طور خاص ویتنام به عنوان قربانی پیشین تحریمهای آمریکا و ایران و کوبا به عنوان اهداف کنونی تحریمها مورد بررسی قرار گرفتهاند. ارزیابیهای فنی و بحثهای گستردهای که در سراسر این مطالعه عرضه میشود، به خوبی روشن میسازد که هیچیک از تحریمها به اهداف برنامهریزی شده مورد نظر طراحان آن دست نیافته و در آینده نیز دست نخواهند یافت.
در این تحقیق تاثیر سیاسی و اقتصادی تحریمها علیه ایران و منافع تجاری و امنیتی آمریکا به تفصیل بررسی شده و از جمله در بخشی از آن آمده است:
«تحریم یکجانبه آمریکا علیه ایران از اوایل 1999 بدون آنکه ارزشی داشته باشد، بازتاب نامطلوبی بر منافع آمریکا داشته است. تاثیر این تحریمها بر ایران به ویژه تحریم واردات آمریکا از ایران بسیار اندک بوده است. تحریم صادرات آمریکا و سرمایهگذاری در ایران بر منافع تجاری آمریکا تاثیر نامطلوب کوتاه مدت و همچنین درازمدت خواهد داشت. محروم شدن شرکتهای آمریکایی از فعالیت در بخش نفت ایران بر موقعیت ژئوپلیتیک آمریکا در آسیای مرکزی نیز تاثیر منفی داشته است.»
البته با وجود همه این حقایق بعید به نظر میرسدکه آمریکا از تحریمهای خود علیه ایران دست بکشد. زیرا هنوز سایه هولناک کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل(ایپک) بالای سر بسیاری از قانونگذاران آمریکایی است و نمایندگان کنگره برای رایهایی که به احزابشان داده میشود، بیش از منافع ملی آمریکا احترام قائلند.
|