یک کودتا و چند ابهام | چرچیل همان کسی بود که قبلاً در منصب وزارت جنگ با همکاری پدر شاپور ریپورتر یعنی اردشیر جی کودتای سیاسی، نفتی، فرهنگی سوم اسفند 1299 را با عاملیت رضاخان پهلوی در ایران به انجام رسانده بود. او این بار با همکاری پسر اردشیر جی یعنی شاپور ریپورتر در صدد انجام کودتایی دیگر در ایران بود.
ایجاد آشوب و دامن زدن به اختلاف در بین رهبران نهضت و مردم به شکلی گسترده از سوی عوامل شبکههای علنی و غیر علنی جاسوسی بیگانگان در احزاب، مطبوعات، مجلس، سازمانهای دولتی و جریانهای سیاسی دنبال میشد. قتل فجیع افشار طوس رئیس شهربانی دکتر مصدق، هتک حرمت آیت الله کاشانی از رهبران بسیار موثر نهضت مردم و دهها عملیات ایذایی، زمینهساز اتفاقی بود که همه آگاهان سیاسی منتظر وقوع آن بودند. این در حالی بود که حتی شبکههای علنی جاسوسی نظیر شبکه رشیدیانها نیز بدون هیچ مانع جدی به فعالیت خود ادامه میدادند. دکتر غلامحسین صدیقی که در زمان وقوع کودتا وزیر کشور کابینه مصدق بود و تا پایان به نخست وزیر وفادار ماند، صراحتاً اظهار میداشت که از سال 1331 منتظر وقوع حادثهای جدی بودیم. وی در 9 مرداد 1332 به عنوان وزیر کشور طی یک سخنرانی در کرج نسبت به وقوع کودتا هشدار داد. در همان روزها برخی از روزنامهها خبر از فعل و انفعالاتی میدادند که منظور نهایی آنها کودتا و سرنگونی دولت بود. با این حال هیچ اقدام جدی برای مقابله با کودتا از سوی دولت صورت نگرفت.
در 24 مرداد، در ساعات شب، مرحله اول کودتا با صحنهگردانی نظامیان آغاز شد و سرهنگ نصیری فرمانده گارد سلطنتی با فرمان عزل دکتر مصدق از نخست وزیری، که به امضای شاه رسیده بود، به نخست وزیری مراجعه ولی قبل از هر اقدامی دستگیر شد. شاه از کشور گریخت و کودتا موقتاً خنثی شد.
در عصر روز 25 مرداد، مردم که از فرار شاه باخبر شده بودند به خیابانها ریخته علیه شاه و به طرفداری از حکومت مصدق تظاهرات کردند. سران جبهه ملی نظیر دکتر فاطمی نیز طی سخنانی آتشین، مردم را تحریک کرده و دکتر فاطمی خواهان برچیده شدن بساط سلطنت شد. این اقدام در مجموع به ضرر طرفداران نهضت ملی شدن نفت تمام شد. زیرا از یکسو موضوع برچیدن بساط سلطنت مطرح شد و از سوی دیگر تظاهرات سازمان یافته و گسترده طرفداران حزب توده آغاز شد و خوف سقوط کشور به دامان کمونیسم افزایش یافت. رهبران جبهه ملی نیز مردم و شهر را به تودهایها واگذاشتند و هیچ اقدامی برای آماده نگاه داشتن مردم برای مقابله با اقدامات بعدی کودتاچیان و یا تصفیه ارتش و شهربانی انجام ندادند. این در حالی بود که شبکههای جاسوسی و عوامل اجرایی آنها مشغول تدارک مرحله بعدی کودتا بودند.
در 27 مرداد 1332 آیتالله کاشانی طی نامه مهمی ضمن مطلع ساختن دکتر مصدق از امکان وقوع کودتا از سوی آمریکاییها، از وی تقاضا میکند به همراه او به مقابله با این توطئه برخیزند. اما پاسخ سرد و منفی دکتر مصدق، آخرین شانس مقاومت را نیز از بین برد.
نورالدین کیانوری از رهبران حزب توده نیز مدعی بود که وقوع کودتا در 28 مرداد را به اطلاع دکتر مصدق رسانده و اعلام کرده بود که حاضر است با استفاده از نیروهای حزب توده، دولت را برای شکست دادن کودتا یاری کند. البته در خصوص این ادعا و لطماتی که حزب توده بر نهضت ملی شدن نفت وارد نمود، گفتو گوها و بحث های فراوانی صورت گرفته است. مطالعه اظهارات دکتر صدیقی در خصوص وقایع روز 28 مرداد نشان میدهد که دولت هیچگونه آمادگی برای مقابله با کودتا نداشت. تعویض سه تن از فرماندهان شهربانی در صبح روز 28 مرداد، خود حاکی از سردرگمی، انفعال و بی برنامگی دولت در مقابل کودتاگران بود و این علاوه بر اطلاع قبلی دولتمردان از وقوع کودتا، بسیار قابل تامل است. همکاری نظامیان با ارازل و اوباش و فواحش در عصر 28 مرداد به کار دولت مصدق خاتمه داد و از عصر همان روز نخست وزیر با اصرار، خواهان تسلیم خود به فرمانداری نظامی شد و در روز بعد، وی و تعدادی از وزیران کابینه خود را تسلیم کردند و....
|
|
|