«پل پیروزی» یا جهنمی از قحطی، مرگ، فساد و فلاکت! | ماه شهریور سالگرد دو رویداد بزرگ در تاریخ ایران و جهان است. رویداد نخست آغاز جنگ جهانی دوم در 10 شهریور 1318 و رویداد دوم، اشغال خاک ایران توسط قوای متجاوز انگلیس و روسیه در 3 شهریور 1320 است.
جنگ جهانی دوم را قدرت های فزونطلب و استعمارگر به راه انداختند و حدود شش سال کل جهان را به آتش کشیدند. مسائل مربوط به جنگ جهانی دوم فراوان است ولی آنچه به طور کلی می توان گفت این است که در جریان این جنگ حدود 40 میلیون نفر از میان رفتند و به طور متوسط روزانه 25 هزار نفر در اثر جنگ جان باختند. در ایران نیز همان طور که در جنگ جهانی اول حدود ده میلیون ایرانی در اثر جنگ گرفتار مرگ شدند و 40 درصد جمعیت ایران از بین رفت در جنگ جهانی دوم نیز میلیونها نفر گرفتار مرگ و سایر حوادث ناشی از جنگ شدند.
هنگامی که جنگ جهانی دوم اوج گرفت و متفقین (انگلیس آمریکا و روسیه) احساس خطر کردند با همفکری و هماهنگی یکدیگر ایران را اشغال نمودند تا از موقعیت جغرافیایی و عمومی ایران برای پیروزی بر رقیب استفاده کنند و به متحد خود (شوروی) سلاح و مهمات برسانند. این اقدام متفقین تاثیر اساسی بر سرنوشت جنگ گذاشت زیرا متفقین از راه و راه آهن ایران، از کلیه وسایل حمل و نقل و خطوط ارتباطی ایران، از بنادر و شهرهای ایران، از موسسات اداری و نظامی ایران، از کارگاهها و کارخانههای ایران، از نفت ایران، از نیروی انسانی ایران، از خواربار و محصولات دامی و زراعی ایران، از رودخانهها و مزارع و باغهای ایران و خلاصه از همه ظرفیت ایران برای پیروزی بر رقیب استفاده کردند و استثمار ملت ایران را به بالاترین حدی که غیرقابل توصیف است رساندند. علاوه بر این جامعه ایران را گرفتار آسیبهای ویرانگر اخلاقی کردند و آن مناطقی را که نیروهایشان مستقر شده بودند به فساد کشاندند.
گرچه متفقین به دلیل کمک حیاتی ایران به پیروزی آنها میهن ما را «پل پیروزی» خواندند ولی این پل پیروزی برای ایرانیان جهنمی از قحطی، مرگ، فساد و فلاکت بود. زیرا سربازان متفقین تمام ارزاق و ثروت ملت ایران را ربودند و برای مردم ما چیزی باقی نگذاشتند. هنگامی هم که جنگ تمام شد باز هم ملت ایران در تب آثار سوء جنگ میسوخت. متفقین به ویژه آمریکاییها و انگلیسیها تحمیل مصیبت به ملت ایران را تا آن جا رساندند که حتی اشیاء و ماشین آلات و آهن پارههایی را که به دردشان نمیخورد و میبایست وجهی نیز برای حمل آنها به جاهای دوردست و خارج از شهرها بپردازند تا به زبالهدانهای خارج شهرها انتقال بدهند به دولتهای دست نشانده خود در ایران فروختند و پول گزافی دریافت کردند.
علاوه بر همه این ها پیامدهای سوء سیاسی جنگ جهانی دوم مهلک تر از ابعاد دیگر است زیرا متفقین بودند که محمدرضا پهلوی را بر ملت ایران تحمیل کردند و از طریق او حدود چهاردهه ایران را غارت نمودند و لطمه های بسیار عمیق و گسترده فرهنگی، اجتماعی، انسانی، اقتصادی، دینی، اخلاقی و... بر ایران وارد کردند که بحث پیرامون آن بسیار مفصل است.
آثار جنگ جهانی دوم در سطح جهان اسلام نیز بسیار اندوهبار است و اگر قرار باشد در این زمینه سخن گفته شود مثنوی هفتاد من خواهد شد. فقط به یکی از آثار این جنگ در سطح جهان اسلام که تولد نامیمون رژیم صهیونیستی است اشاره میکنیم. متفقین که طرف پیروز جنگ جهانی دوم بودند با زمینهسازی های کاذب و با غوغاگری و با مطرح کردن این موضوع که در جریان جنگ جهانی دوم به یهودیان ظلم شده و به اصطلاح میلیونها نفر از آنها کشته شدهاند در صدد برآمدند هزینه ستم ادعایی و کاذب به یهودیان را از جیب مسلمانان بپردازند و فلسطین را در اختیار صهیونیستها قرار بدهند. بدین ترتیب بود که فاجعهای به وقوع پیوست و رژیم صهیونیستی با توطئه صهیونیستها و غربیها به وجود آمد.
یکی از مسائل و موضوعات تاریخی که امام خمینی(ره) پیوسته از آن با اندوه یاد میکردند وضعیت ایران در جنگ جهانی دوم و عواقب این جنگ در ایران است. امام بارها پیرامون این موضوع سخن گفتهاند. تکرار موضوع توسط امام نشان میدهد که نسبت به آن حساسیت داشته و همواره در این باره آزردگی خاطر تاریخی داشتهاند.
یکی از مهم ترین آزردگی تاریخی امام خمینی(ره) انفعال ارتش و نیروهای مدافع ایران در جریان اشغال میهن است. اساسا امام شخصی بود که برای عزت و اقتدار ملی و اسلامی اهمیت فوق العاده قائل بود و از هر دوره تاریخی که ایران و نیروهای دفاعی ایران گرفتار انفعال و بی عرضگی بودهاند گلایهمند بوده و به آنهایی که علل و زمینههای انفعال و بی عرضگی را فراهم کردهاند به شدت میتاختند.
مدیریت بسیار ضعیف، منفعلانه و تسلیمطلبانه نیز از محورهایی است که امام شدیدا نسبت به آن انتقاد داشتند و معتقدبودند که مجموعه نیروهای سیاسی و نظامی و اداری جامعه به دلایل متعدد موضع سنجیده و عزتمندی در جریان جنگ جهانی دوم و در زمان حمله متفقین به ایران نداشته اند.
ستم گسترده و سازمان یافته متفقین به مردم و غارت داراییهای ملی و ارزاق عمومی و تحمیل قحطی سنگین بر مردم در جریان جنگ جهانی دوم از دیگر مسائل مربوط به این جنگ است که همواره امام از آن به عنوان یک خاطره تلخ تاریخی یاد میکردند. عواقب ناگوار سیاسی که حدود چهار دهه فرصت تاریخی را ازملت ایران گرفت و فلاکت و عقب ماندگی و مسائل مهلک را بر ملت ایران تحمیل کرد از دیگر موضوعات مربوط به جنگ جهانی دوم است که امام همواره از آن به تلخی یاد میکردند.
امام معتقد بودند که ملت ایران در جریان جنگ جهانی دوم غارت و بعد از آن نیز ذبح شد. نمونههایی از سخنان امام خمینی(ره) درباره آنچه ذکر شد چنین است:
کسانی که سنشان اقتضا میکند و زمانهای گذشته را به یاد دارند میدانند که چگونه جنگ شد و به کشور ما وارد شدند و عواقب جنگ چه بود و چه چیزهایی را به دنبال داشت. در جنگ دوم جهانی ما هیچ قدرتی نداشتیم و دیگران به کشور ما وارد شدند و من به یاد دارم که بر ملت چه گذشت. من باب نمونه در آن موقع وسایل اولیه زندگی پیدا نمیشد و اگر هم بود فاسد بود. (صحیفه امام جلد 16 ص 270)
من تاریخی برای شما بگویم که گمان ندارم هیچ یک از شما در آنوقت بوده باشید و آن مسائل را از نزدیک لمس کرده باشید: وقتی که ارتش انگلستان و شوروی ـ روسیه آنوقت ـ جنگ داشتند با آلمان و طرفدارهای او قبلا به دستور آنها در ایران راهها را ساختند و خط آهن کشیدند؛ برای اینکه تجهیزات آنها عبور کند از اینجا و بعد در یک ساعتی از ارتش روسیه و ارتش انگلستان هجوم کردند به ایران. به مجرد اینکه در سرحد ـ سرحدهای دور ـ اینها وارد شدند وضع ارتش ایران به هم خورد. در سرحدات اول ادعا شده بود که سه ساعت مقاومت کردند و بعد که رضاشاه پرسیده بود ـ از قراری که نقل کردهاند ـ چرا اینقدر کم مقاومت کردید گفته بودند: اینکه گفتند سه ساعت یک دروغ بوده ما همچون که آمدند فرار کردیم. و آنوقت معروف شد که آن یکی که دو نمی شود، اعلامیه ارتش ایران است. در این هجوم که یک اعلامیه داد دوم نداشت. این در سرحدات بود. من آن روز تهران بودم و در یک میدانی که نزدیک به این خط آهن ایستگاه خط آهن بود آنجا بودم و دیدم که سربازها در تهران از سربازخانهها بیرون آمدهاند و دارند فرار میکنند. هیچ در تهران خبری نبود. فقط در سرحدات بود که خبرش رسیده بوده که بله اینطور شده است. سربازها از سربازخانهها بیرون آمده بودند و یکیشان را یکی دو نفرشان را من دیدم که دنبال یک شتری که یک باری به بارش بود میگشتند که چیزی ازش بیفتد بخورند. تقریبا تمام فرماندهان ارتش چمدانهاشان را بستند و فرار کردند؛ از تهران فرار کردند؛ فرار کردند که بروند بیرون. (صحیفه امام جلد 17 ص 144 و 145)
من هر دو جنگ بینالمللی را یادم هست و گمان ندارم هیچ کدام از شما جنگ بینالمللی اول را یادش باشد. در جنگ بینالمللی من کوچک بودم لکن مدرسه میرفتم و سربازهای شوروی را در همان مرکزی که ما داشتیم در خمین من آنجا آنها را میدیدم و ما مورد تاخت و تاز واقع شدیم در جنگ بینالمللی اول. جنگ بینالمللی دوم ما مورد تاخت و تاز سه قوه واقع شدیم: آمریکا انگلستان شوروی. سربازهای آنها در همه کشور ما تقریبا پخش بودند. شوروی تقریبا از بیرون تهران تا خراسان، انگلستان در قم و آنجاها و کسان دیگر هم جاهای دیگر. ما مورد تاخت و تاز بودیم به عنوان پل پیروزی. ما باید مورد تاخت و تاز واقع شویم تا آقایان پیروز بشوند. بعد هم که پیروز شدند و حال صلح پیش آمد باز ما ذبح شدیم. کشورهای ضعیف اینطورند در حال صلح مورد تاخت و تازند و ذبح و در حال جنگ هم همین طور. (صحیفه نور جلد 12 ص 136)
این توجه را داشته باشیم که شما خیال نکنید که جنگ است و ما سختی جنگ داریم. آقا! شما هر کدامتان ادراک کرده باشید این جنگ دوم با اینکه به ما هیچ ارتباط نداشت ما داخل جنگ نبودیم ما کنار بودیم در عین حال به واسطه همین جنگ ایران قحطی شد. در ایران نان پیدا نمیشد یک چیزی بود سیاه مثل این عبای من سیاه بود یک چیز اینطور قلمبهای می دادند به مردم. یک دانه نان سنگکی شما در تهران پیدا نمیکردید. در قم که ما بودیم تمام دکانها بسته شده بود و هیچ پیدا نمیشد. (همان جلد 16 ص 162)
ما داخل جنگ نبودیم طرف جنگ نبودیم و لکن اینها ریختند به ایران و ایران هم هیچ نتوانست کاری بکند و آن ارتش شاهنشاهی و آن حرفهایی که رضاخان می گفت معلوم شد همهاش پوچ بود. اینها وقتی وارد شدند دیدید که ارزاق چه جور بود، دیدید که هیچ نانی پیدا نمیشد، دیدید برنج نبود، هیچ نبود، جیره بندی بود آن هم با آن قیمت گران در بعضی اجناس (همان جلد 17 ص 172)
اگر دقت کنیم مشاهده خواهیم نمود که اکنون نیز گرفتاریهای اساسی ایران و جهان اسلام ریشه در جنگ جهانی دوم دارد؛ زیرا قالب کنونی جهان که به سلطه قدرت های غربی و استعماری رسمیت داده و حقوق ملل مسلمان را نادیده گرفته است حاصل همان جنگ شوم است. امید است این آثار شوم هرچه زودتر از میان ملل اسلامی رخت بربندد و جهان اسلام به جایگاه واقعی خود در عرصه جهانی بازگردد.
علی معصومی وزوایی
روزنامه جمهوری اسلامی - 15 اردیبهشت 1386
این مطلب تاکنون 1231 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|