ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 190   مهر ماه 1400
 

 
 

 
 
   شماره 190   مهر ماه 1400


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
سنگ تمام برای آمریکایی‌ها و پاداش آن!

توران منصوری
حسنعلی منصور فرزند علی منصور (یکی از وزیران و نخست‌وزیران حکومت پهلوی) در سال 1302ش در تهران به دنیا آمد. با اتمام تحصیلات مقدماتی برای ادامه تحصیل به اروپا رفت و در رشته علوم سیاسی و اقتصاد لیسانس گرفت. در بازگشت به ایران به استخدام وزارت امورخارجه درآمد و بعد از مدتی به ریاست دفتر نخست‌وزیری منصوب شد. در کابینه منوچهر اقبال به معاونت وزارت بازرگانی و قائم‌مقامی دبیرکل شورای عالی اقتصاد برگزیده شد. در سال 1339، کانون مترقی را تأسیس کرد که در ظاهر جهت تنظیم برنامه‌های اقتصادی تأسیس شده بود، ولی در واقع زمینه را برای کسب صدارت او فراهم می‌کرد. در انتخابات بیست‌ویکمین دوره مجلس شورای ملی، منصور و کانون مترقی بیشترین فعالیت را داشتند که منصور به عنوان نماینده دوم تهران انتخاب شد و در مجلس لیدری اکثریت را بر عهده گرفت و «حزب ایران نوین» را تأسیس کرد. در نتیجه این تلاش‌ها با استعفای اسدالله علم، در اسفند 1342 حسنعلی منصور به نخست‌وزیری رسید.(1)
کانون مترقی
«کانون مترقی» در ابتدا بر پایه و اساس یک گروه متشکل که «پیشرو» نام داشت توسط حسنعلی منصور، ایرج منصور، محمدعلی مولوی، فریدون معتمد وزیری و امیرعباس هویدا و حدود سی عضو دیگر در سال 1339، تشکیل شد ولی پس از مدتی پنج تن از این اعضا از جمله حسنعلی منصور، محسن خواجه نوری، امیرعباس هویدا، منوچهر شاهقلی و فتح‌الله ستوده در14 اردیبهشت1340، تصمیم به تغییر نام آن گرفتند و رسماً تشکیل «کانون مترقی» را اعلام کردند. پس از تنظیم اساسنامه، هدف این کانون را مطالعات و تحقیقات علمی درباره مسائل فنی، اقتصادی، مالی و به‌طور خلاصه مسائل اجتماعی اعلام کردند. از نکات مهم اساسنامه «کانون مترقی» عدم دخالت در امور سیاسی بود.(2) بر اساس گزارشی از سازمان سیا درباره این کانون نوشته شده است: «ریشه این گروه، دوره‌ای بود که منصور در سال 1338 به راه انداخته بود. وجه اشتراک نُه عضو اولیه گروه همان تعلقات حرفه‌ای و اجتماعی‌شان بود. همه جوان بودند... در عین حال همه در پی منافع شخصی خود بودند. هشت نفرشان تحصیل‌کرده خارج بودند. چهارنفرشان فارغ‌التحصیل فرانسه بودند. بعد از حدود دو سال، دوره منصور به شکل «کانون مترقی» درآمد. هدف آنها کندوکاو در زمینه مسائل سیاسی و اقتصادی مملکت بود. شمار اعضای آن به تدریج به حدود دویست نفر رسید. اکثریت این افراد کسانی بودند که با منصور و امیرعباس هویدا، پیوندی حرفه‌ای یا شخصی داشتند.»(3)
در مورد اعضای «کانون مترقی» هم گفته شده است: «غالباً در رشته‌های اقتصادی و اجتماعی دارای اطلاعات و مایه علمی بودند، ولی ایمان به رعایت منافع مردم و علاقه‌مندی به خدمت در اغلب آنان وجود نداشت. آنان گروهی بودند که می‌خواستند به هر قیمت شده به مقامات بالای کشوری دست یابند.»(4) از نکات مهم درباره این کانون ارتباط آن با آمریکاست، گفته می‌شود که تأسیس این کانون طرحی بوده است که با همکاری گراتیان یاتسویچ، رئیس‌دفتر سیا در ایران ریخته شده است.(5) بر اساس گزارش ساواک در تاریخ 22 اسفند 1340، آمریکایی‌ها به علی امینی سفارش کردند که برای پست‌های مهم از اعضای کانون مترقی استفاده کند.(6) در واقع آمریکا قصد داشت از طریق این جوانان که راه‌گشای او برای پیش بردن سیاست‌های خود در ایران بودند، طرح‌های خود را در ایران اجرا کند. تقریباً از سال 1338 این تیم جوان توانستند با اشتغال در پست‌های مهم کشور بر همه بخش‌های مختلف مسلط شوند که در نهایت همه آنها در کانونی تحت عنوان کانون مترقی جمع شدند و در مجلس بیست‌ویکم به عنوان نماینده وارد مجلس شدند. محمدرضا پهلوی هم در 8 خرداد 1342 حمایت خود را از این کانون اعلام و آن را به عنوان دفتر مطالعات اقتصادی و اجتماعی خود معرفی کرد.(7)
فعالیت در انتخابات مجلس
در شرایطی که به دلیل خفقان سیاسی،‌ انتخابات بیست‌ویکمین دوره مجلس شورای ملی از طرف روحانیان تحریم شده بود، رهبران «کانون مترقی» و برخی از اعضای آن وارد فعالیت پارلمانی و سیاسی شدند، آن هم در حالی‌ که از مواد مهم اساسنامه آن عدم دخالت در مسائل سیاسی بود. با آغاز فعالیت‌های انتخاباتی، منصور با همکاری و کمک هویدا و تعداد معدودی از اعضای اولیه کانون، یک لیست انتخاباتی تهیه و اسامی کاندیداهایی که برای مجلس آینده باید آماده شوند را فراهم کردند.(8) در همین ارتباط اسدالله علم در خاطرات خود می‌نویسد: «منصور در شب انتخابات 1342 از خانه استوارت راکول(9) به من زنگ زد و درخواست کرد که هر طور شده او را نماینده اول تهران اعلام کنند.»(10)
استوارت راکول- وزیر مختار وقت آمریکا در ایران- در دیداری که با شاه پس از وقایع 15 خرداد داشت در ارتباط با نقش کانون مترقی در انتخابات این دوره مجلس شورای ملی چنین گفت: «ما در اینجا به این نتیجه رسیده‌ایم که هسته اصلی سیاست‌های آتی شاه، منصور و کانون مترقی اوست. شاه می‌خواهد مجلس آینده را به کمک همین گروه و با ترکیبی از کاردانان و صاحبان صنعت و سرمایه تشکیل دهد.»(11)
حزب ایران نوین
با انجام انتخابات و موفقیت «کانون مترقی» ، نمایندگان عضو این کانون در مجلس حدود صد نفر بودند که به رهبری منصور، فراکسیون مترقی را در مجلس تشکیل دادند و این تعداد به همراه 22 نماینده از گروه دهقانان و سیزده نماینده از گروه کارگران دست به ائتلاف زدند و ائتلاف نهضت ششم بهمن را تشکیل دادند. به این‌ترتیب در این فراکسیون 135 نفر از نمایندگان مجلس شرکت داشتند و توانستند اکثریت مجلس را به دست آوردند.(12) به این ‎صورت کانون مترقی در مسائل سیاسی جایگاه خاصی به‌ دست آورد و از این رو منصور تصمیم گرفت این کانون را گسترش و به یک حزب سیاسی تبدیل کند. در نهایت در 29 آبان 1342 به همراه تعدادی از نمایندگان در ملاقات با محمدرضا پهلوی برای تشکیل حزب رهنمود خواست. محمدرضا پهلوی در این دیدار، پشتیبانی خود را از این حزب اعلام کرد و قول مساعدت داد.(13) به دنبال آن، منصور به عنوان کارگردان اصلی حزب، در تاریخ 24 آذر 1342 رسمیت حزب را تحت عنوان «حزب ایران نوین» اعلام کرد.(14)
دولت حسنعلی منصور
محمدرضا پهلوی پس از برکناری علی امینی و انجام اصلاحات به دست خود، تصمیم بر این گرفت که برنامه‌های خود را با کمک اسدالله علم که بیش از هر کسی به شاه وفادار بود انجام دهد. از این رو با استعفای امینی در تیر 1341 به دستور محمدرضا پهلوی علم روی کار آمد و همان‌طور که از اول به اراده شاه آمده بود، با وجود مجلس، بدون اعتنا به قوه مقننه بار دیگر به دستور شاه از نخست‌وزیری استعفا داد. اسفند 1342 علم، نخست‌وزیر به کاخ مرمر نزد شاه رفت و استعفای کابینه را تقدیم او کرد.(15) با استعفای علم، حسنعلی منصور از شاه فرمان صدارت گرفت و کابینه خود را در کاخ مرمر به محمدرضا پهلوی معرفی کرد و اظهار داشت که این دولت در راستای هدف‌های انقلاب مورد نظر پهلوی دوم، علاوه بر این ‌که اقدامات دولت گذشته را دنبال می‌کند، برنامه نوسازی کشور را نیز در پیش می‌گیرد و اظهار امیدواری کرد که بتواند در اجرای برنامه‌های شاه گام بردارد.(16) همچنین نخست‌وزیر طی معرفی هیئت دولت در مجلس اظهار داشت که این دولت نیز اصول و اهداف انقلاب سفید را سرلوحه برنامه‌های خود قرار داده است.(17)
حیله و ترفند
پس از آن که حکومت پهلوی خود را در مبارزه با ادامه محاصره امام خمینی(ره) ناتوان دید، تصمیم به آزادی ایشان در فروردین 1343 گرفت. حسنعلی منصور در حیله و ترفندی، برای این ‌که روحانیت را با خود همراه سازد اعلام کرد: «ما معتقدیم که ملت و دولت ایران یک ملت و دولت مسلمان و دین اسلام یکی از مترقی‌ترین و برجسته‌ترین ادیان جهان می‌باشد. مقام روحانیت برای ما با ارزش است. اینجانب مأموریت دارم که مراحم و عطوفت خاص شاهنشاه را به مقامات روحانی ابلاغ نمایم.»(18)
همچنین حکومت پهلوی برای نشان دادن همراهی روحانیت با برنامه‌های خود دست به انتشار مقاله‌ای در روزنامه اطلاعات مورخ 18 فروردین 1343 زد که در آن پس از آوردن مباحثی درباره انقلاب سفید و همراهی مردم چنین نوشت: «و چقدر جای خوشوقتی است که جامعه روحانیت نیز اکنون با همه مردم همگام در اجرای برنامه‌های انقلاب شاه و مردم شده است.»(19) ولی امام خمینی(ره) با آگاهی از این مقاله طی سخنانی ادعای حکومت را تکذیب و اهداف آنها را از طرح این مباحث بیان کردند.(20)
لایحه مصونیت مستشاران آمریکایی
با مرگ کندی، رئیس‌جمهور آمریکا و ریاست جمهوری لیندون جانسون، آمریکا تصویب طرح واگذاری دویست میلیون دلار اسلحه و مهمات به محمدرضا پهلوی را منوط به موافقت ایران با اعطای مصونیت سیاسی به پرسنل نظامی آمریکا و خانواده‌هایشان کرد. با فشار و پیگیری موضوع از سوی آمریکا، محمدرضا پهلوی، اسدالله علم را مأمور تهیه لایحه‌ای در این زمینه کرد. علم نیز این لایحه را در اواخر عمر دولت خود در بهمن 1342 به مجلسین سنا و شورای ملی ارائه داد. قبح این امتیاز آنچنان بود که در ارائه از طرف دولت، نام این لایحه در پرده‌ای از ابهام مطرح می‌شد. لایحه مذکور ابتدا به صورت یک ماده واحده از سوی علم به مجلس سنا ارائه شد و حاکی از آن بود که متن یادداشت سفارت آمریکا در تهران و پاسخ وزارت امور خارجه ایران به تصویب هیئت دولت رسیده و اجرای آن موکول به تصویب مجلسین شده است. با جابه‌جایی منصور به جای علم، دفاع از این لایحه به عهده دولت جدید گذاشته شد.
در نتیجه فشارهای آمریکا و تصویب قرارداد وین در خرداد 1343 در مجلس سنا، حسنعلی منصور مأموریت تصویب این قرارداد را بر عهده گرفت. برای این کار در مرداد همان سال در حالی ‌که نمایندگان مجلس سنا در تعطیلات تابستانی به سر می‌بردند، جلسه فوق‌العاده‌ای در ظاهر امر جهت رسیدگی به لایحه تسهیل وصول مالیات‌ها و لایحه اصلاحی بودجه کشور تشکیل و در خلال آن لایحه «الحاق یک ماده به قرارداد وین» مطرح شد. جلسه فوق‌العاده سنا تنها با حضور 26 نفر از 60 سناتور و با حضور نخست‌وزیر، هیئت دولت و معاون وزارت امور خارجه در ساعت نه و پانزده دقیقه صبح تشکیل شد و تا ساعت یازده و نیم شب ادامه داشت. تمام وقت مجلس سنا پیرامون لایحه اصلاح بودجه صحبت شد و زمانی که سناتورها خسته بودند و قصد رفتن داشتند نخست‌وزیر طرح ماده واحده «الحاق یک ماده به قرارداد وین» را قرائت کرد.(21)
پس از آن منصور برای طرح لایحه تقاضای فوریت کرد و در این ارتباط گفت: «استدعای فوریت می‌کنم برای این ‌که بشود امشب، چون یک مطلب کاملاً ساده و عادی است، تصویب بشود.»(22) به این ترتیب در حالی ‌که سناتورها بسیار خسته بودند پس از نیم ساعت بحث در ساعت دوازده شب ماده واحده را تصویب کردند و آن را برای رأی نهایی به مجلس شورای ملی فرستادند.(23)
لایحه مذکور در جلسه علنی مجلس در روز سه‌شنبه 21 مهر 1343 مورد بررسی قرار گرفت. این جلسه از ساعت 8 صبح آغاز شد و تا 5 بعدازظهر ادامه داشت. در این جلسه 52 نفر از نمایندگان غایب بودند و عبدالله ریاضی، رئیس مجلس نیز پنج روز قبل از طرح لایحه به بهانه معالجه به آمریکا رفته بود و ریاست مجلس با نایب رئیس مجلس، حسین خطیبی بود.(24)
در ابتدای جلسه لایحه مربوط به قرارداد وین مطرح شد. با طرح این لایحه، نمایندگان مختلف در مخالفت با آن شروع به صحبت کردند که از جمله آنها هلاکو رامبد، نماینده تالش بود. وی در مخالفت گفت: «باید مشخص شود افراد خانواده فردی که شامل این مصونیت است شامل چه کسانی است. نکته دیگر این‌ که این امتیازات باید متقابل باشد و باید گفته شود چند نفر از مأموران ما در کشورهای خارجی از این امتیازات استفاده می‌کنند؟ و این لایحه چه سود و مصلحتی برای کشور ما دارد؟» حسنعلی منصور،‌ نخست‌وزیر وقت،‌ در پاسخ گفت: «هیچ اجباری در قبول هیچ اصلی نیست و قرارداد بین‌المللی وین به امضای بیش از شصت کشور جهان رسیده است و این مسائل از نظر بین‌المللی بسیار عادی است و در آینده نیز متخصصین ما در کشورهای دیگر صاحب چنین امتیازاتی خواهند شد.» در نهایت این لایحه مربوط به قرارداد وین تصویب شد.(25)
سپس گزارش کمیسیون خارجه و لایحه راجع به برخورداری مستشاران نظامی آمریکا در ایران از مصونیت‌ها و معافیت‌های قرارداد وین مطرح شد. با طرح لایحه برخی از نمایندگان اخطار نظام‌نامه‌ای دادند و گفتند که لایحه باید در کمیسیون دادگستری و نظام بررسی شود. نخست‌وزیر در پاسخ به گفت‌وگوی خود با رئیس مجلس، قبل از سفر وی اشاره کرد و با توضیحاتی در مورد دستور کار مجلس و ارجاع لایحه به کمیسیون‌ها، بر پایبندی خود به قانون اساسی تأکید ورزید. منصور در توجیه این امتیاز به مستشاران آمریکایی گفت: «این عده معدود کسانی هستند که دولت ایران به آنها نیازمند است و آنها اجباری ندارند که اگر این امتیازات داده نشود خدمت دولت را بپذیرند. این امتیاز نظایر بی‌شماری داشته که به تصویب مجلس رسیده» و نمونه‌ای از این تعداد بی‌شمار را نام برد، مانند مؤسسات بین‌المللی وابسته به سازمان ملل و کارشناسان FAO وWHO که اینها هیچ مباینتی با قانون اساسی ندارند. منصور با اشاره به «کمک‌های دولت دوست ما آمریکا» بعد از جنگ بین‌الملل دوم به عنوان متخصص فنی در ارتش ایران، گفت: «ما نیازمند تعداد معدودی کارشناس هستیم که وجود آنها برای تعلیمات فنی نیروی انتظامی مملکت ضروری است. کمک‌های موثری که از سوی آمریکا بعد از جنگ بین‌الملل دوم به ایران و سایر کشورهای دنیا شده را بنده و شما جایز نیست چشم‌پوشی کنیم.» منصور در توضیحاتش نمایندگان با نفوذ مجلس مانند ناصر بهبودی و هلاکو رامبد را مورد خطاب قرار داد و گفت: «تقاضای امتیاز از زمان دولت قبل مطرح بوده است و یادداشتی به دستور او (اسدالله علم) صادر شد که بعد از افتتاح مجلسین و تصویب کنوانسیون وین این موافقت‌نامه هم به تصویب برسد، مثل سایر تصویب‌نامه‌هایی که در دوره فترت صادر شده و یادداشت‌های متبادله دولت گذشته مورد تأیید و احترام دولت اوست.»
اما توضیحات منصور برای بسیاری از نمایندگان کافی و قانع‌کننده نبود. به همین دلیل مخالفت خود را با لایحه از جوانب مختلف مطرح کردند. از این رو مسئولیت عمده دفاع از لایحه بر عهده نخست‌وزیر بود که در این جلسه چندین‌بار ناگزیر از توضیح شد و پشت تریبون قرار گرفت. منصور که انتظار مخالفت گسترده نمایندگان را نداشت از همان ابتدای جلسه و تحرکات داخل مجلس متوجه شد که روز سختی پیش‌رو دارد. او در پاسخ به سخنان مخالفان، مجدداً سیر مراحل لایحه از دولت قبل را متذکر شد و گفت: «در کوچه و بازار یا تحت تحریکات داخلی و خارجی ممکن است مطالبی گفته شود، ولی ارکان مملکتی و قوه عاقله مملکت باید مصالح را تشخیص داده و با قدرت و شهامت اجرا کنند، والا هیچ کار مثبتی قابل اجرا نیست و باید در فکر ارضای خاطر افکار مختلفی بود که از مجاری خاصی ناشی می‌شود و در بین کسانی که از جزئیات و کلیات مسائل بین‌المللی و فنی با خبر نیستند امکان دارد تأثیر بگذارد.»
در ادامه جلسه صادق احمدی به عنوان مخالف لایحه پشنهاد کرد درجه‌داران هیئت مستشاری از شمول این ماده مستثنی شوند. منصور گفت: «اعضای هیئت مستشاری آمریکا را نمی‌توان تفکیک کرد.» او به تعداد آنها هم اشاره نکرد و گفت: «یک زمانی ممکن است چهل نفر، یک زمانی ممکن است چهار نفر احتیاج باشد و یک زمانی اصلا احتیاج نباشد. این یک مصونیت معقول متداول دنیای متمدن امروز است.» در لابه‌لای حرف‌های منصور، صادق احمدی پرسید: «راننده جزء اعضای هیئت است؟» منصور پاسخ منفی داد، اما این نماینده قانع نشد و استناد کرد به این معنا که در متن لایحه تصریحی در این رابطه وجود ندارد. در واقع منصور برای آرام کردن و توجیه نمایندگان مخالف، از جانب خود لایحه را تفسیر می‌کرد. در نهایت از 135 نماینده حاضر 74 نفر موافق و 61 نفر به عنوان مخالف رای دادند.(26)
سخنرانی امام خمینی(ره) در مخالفت با لایحه مذکور و موارد دیگر چون انجمن‌های ایالتی و ولایتی و...، حکومت پهلوی را وادار به عکس‌العمل کرد و حسنعلی منصور در جلسه 113 در تاریخ 19 آبان 1343 در مجلس شورای ملی حاضر شد تا نمایندگان را در این زمینه توجیه نماید. او ابتدا حرکت‌هایی که علیه لایحه مزبور صورت گرفت را نتیجه اقدام یک عده معدودی دانست و گفت: «بودن چند کارشناس خارجی در قسمت‌های اقتصادی و نظامی به عناوین مختلف و با قراردادهای گوناگون و منطبق با مصالح هر کشوری به اندازه‌ای برای ما روشن شده است که این افکار نمی‌تواند در این مسیر خللی وارد کند... کشورهای اروپایی، آمریکای جنوبی، آسیای دور و خاورمیانه نیز طی قراردادهای مختلف بر اساس احتیاجات خود این امتیازات را واگذار کرده‌اند... از سال 1330، سه قرارداد یا امتیاز سیاسی کامل‌تر و وسیع‌تر تصویب شده است... رئیس و اعضاى هیئت مستشارى نظامى آمریکا که در ایران با تأیید دولت انجام وظیفه می‌کنند طبق قرارداد بین‌المللى وین از مزایاى مربوط به کارمندان ادارى و فنى به شرح مندرج در بند 2 ماده 37 قرارداد مزبور استفاده می‌نمایند و پس از ابلاغ قانون که لایحه آن منضم به دو فقره یادداشت وزارت امور خارجه ایران و سفارت کبراى آمریکا در تهران است از طرف دولت عمل خواهد شد.»(27) خلاصه‌ای از حرف‌های منصور در روزنامه‌ها درج شد.(28)
ترور حسنعلی منصور
با آغاز نهضت روحانیت در نیمه دوم سال 1341 افراد و هیئت‌های مذهبی که سابقه فعالیت در دهه‌های 1320 و 1330 داشتند، در مبارزات گرد آمدند.(29) در سال 1342 این هیئت‌های مذهبی که جداگانه فعالیت می‌کردند به یکدیگر معرفی شدند تا مؤتلف شوند.(30) مهدی عراقی نام هیئت‌های مؤتلفه را پیشنهاد داد.(31) اعضای مؤتلفه اسلامی از همان آغاز نهضت اسلامی که فعالیت‌های خود را شروع کردند، بیشتر به پخش و نشر اعلامیه‌ها و سر و سامان دادن به تظاهراتی که در تهران شکل می‌گرفت می‌پرداختند.(32) پس از تصویب لایحه مصونیت اتباع آمریکا، این گروه متن سخنرانی امام خمینی(ره) را به صورت اعلامیه پخش کردند. با تبعید امام، در مراسمی در مسجد سید عزیزالله واقع در بازار تهران قطعنامه‌ای صادر کردند و خواستار بازگشت ایشان و رفع اهانت نسبت به حوزه علمیه قم شدند و به دولت پانزده روز مهلت دادند که امام خمینی(ره) به کشور بازگردانده شود، در غیر این‌صورت به مبارزه جدی‌تری روی خواهند آورد.(33) پس از مدتی بعضی از اعضای هیئت به این نتیجه رسیدند که از طریق مبارزه سیاسی به تنهایی به اهداف خود نمی‌رسند از این رو به فکر مبارزه مسلحانه افتادند.(34)
شاخه نظامی مؤتلفه در دی‌ ماه 1343 تصمیم گرفتند برنامه‌های خود را شروع کنند و در قدم اول تصمیم داشتند محمدرضا پهلوی هدف اول آنها باشد، ولی به دلایلی از این کار منصرف شدند.(35) در مرحله بعد یازده تن از دولتمردان حکومت پهلوی از جمله نخست‌وزیر، رئیس ساواک، رئیس شهربانی، رئیس مجلس شورا و... در نظر گرفته شدند و نفر اول آنها نیز برای این کار حسنعلی منصور بود.(36) از جمله دلایلی که برای ترور منصور اقدام کردند این بود که او مجری اصلی به تصویب رساندن لایحه کاپیتولاسیون بوده و دستور تبعید امام خمینی(ره) از طرف او بوده است.(37) محمد بخارایی و دیگر کسانی که همراه او در این اقدام بودند نیز در دادگاه علت حرکت خود را تبعید امام خمینی(ره) توسط منصور دانستند.(38)
گروه شش نفره شاخه مسلحانه مؤتلفه، شامل مهدی عراقی، علی اندرزگو، صادق امانی، محمد بخارایی، مرتضی نیک‌نژاد و رضا صفارهرندی(39) برنامه ترور منصور را برای تاریخ اول بهمن 1343 که مصادف با 17 رمضان و سالروز جنگ بدر بود برنامه‌ریزی کردند و به این خاطر نام عملیات را نیز طرح بدر نامیدند(40) و در نامه‌ای خطاب به مراجع تقلید انگیزه اقدام خود را تبعید مرجع تقلید خود اعلام کردند.(41) در اول بهمن 1343، حسنعلی منصور توسط محمد بخارایی، در مقابل مجلس شورای ملی از پا درآمد.(42) با دستگیری او حکومت توانست دیگر اعضای گروه را بازداشت کند(43) و پس از محاکمه، چهار تن از آنها به اسامی محمد بخارایی، رضا صفارهرندی، مرتضی نیک‌نژاد و صادق امانی به اعدام و مهدی عراقی، حبیب‌الله عسگراولادی، عباس مدرسی فرد، ابوالفضل حیدری و محمدتقی کلافچی به زندان ابد محکوم شدند.(44) با مرگ منصور، حکومت پهلوی برای انکار نارضایتی مردم از حکومت، تلاش کرد تا این حرکت را به دولت‌های بیگانه و خارجی مرتبط کند، اما با توجه به اظهارات عاملین این اقدام در دادگاه و برخی مقامات دولتی، در این زمینه ناکام ماند.(45)
پی‌نوشت‌ها:
1-نظری، منوچهر، رجال پارلمانی ایران (از مشروطه تا انقلاب اسلامی)، تهران، ‌فرهنگ مصور،‌ 1388،‌ صص 813- 811؛ ذولفقاری، ابراهیم، «حسنعلی منصور»، فصلنامه مطالعات تاریخی، زمستان 1383، شماره 5، صص 64- 63
2- حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، جلد 1، 1380، صص 49- 35
3- میلانی، عباس، معمای هویدا، تهران، نشر اختران، 1385، صص 173- 172؛ کابینه حسنعلی منصور به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، جلد 1، 1383، ص 25
4- تفرشی، مجید، خاطرات دکتر جلال عبده(چهل سال در صحنه)، تهران، خدمات فرهنگی رسا، جلد2، 1368، ص 735
5- صفوی، فاطمه، زنان و حزب ایران نوین، فصلنامه مطالعات تاریخی، تابستان 1387، شماره 21، ص 156
6- حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک، پیشین، ص 62
7- روزنامه اطلاعات، شماره 11107، چهارشنبه 15 خرداد 1342، ص 1؛ حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک، پیشین، ص 85
8- ذوالفقاری، ابراهیم، «حسنعلی منصور»، فصلنامه مطالعات تاریخی، زمستان 1383، شماره 5، ص 77
9-S. Rockwell
10- میلانی، پیشین، ص 143
11- همان، ص 194
12- حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک، پیشین، ص 17
13- ذوالفقاری، ابراهیم، قصه هویدا، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1386، صص140-141
14- حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک، پیشین، ص 276
15- روزنامه اطلاعات، شماره 11335، شنبه 17 اسفند 1342، ص 1
16- همان، شماره 11336، یکشنبه 18 اسفند 1342، ص 15
17- صورت مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره بیست‌ویکم، جلسه 49
18- روزنامه اطلاعات، شماره 11352، یکشنبه 16 فروردین 1343، ص 13
19- روزنامه اطلاعات، شماره 11355، سه‌شنبه 18 فروردین 1343، ص 2
20- روحانی، حمید، تحلیل و بررسی از نهضت امام خمینی، تهران، راه امام، 1356، جلد1، ص 654
21- اسناد لانه جاسوسی، مستشاری نظامی آمریکا در ایران(2)، ج71، تهران، مرکز نشر لانه جاسوسی، 1369، ص11
22- همان، ص12
23- همان، ص15
24- صورت مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره بیست‌ویکم، جلسه 104
25- همان
26- همان
27- صورت مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره بیست‌ویکم، جلسه 113
28- روزنامه اطلاعات، شماره 11527، یکشنبه 10 آبان 1343، ص8
29- پاشازاده، غلامعلی، زندگی و مبارزات شهید اسدالله لاجوردی، تهران، مرکز اسناد اتقلاب اسلامی، 1388، صص36- 33
30- سرابندی، محمدرضا و نبوی، حسین، خاطرات حاج احمد قدیریان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، صص 80- 79؛ کیمیافر، محمد، خاطرات حبیب‌الله عسگر اولادی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1389، ص 79
31- غلامعلی پاشازاده، پیشین، ص 36
32- مقدم، کاظم، خشونت قانونی(شرح حال شهید حاج صادق امانی همدانی)، قم، محدث و دفتر نشر برگزیده، 1380، ص 127
33- کیمیافر، محمد، پیشین، صص 163- 160
34- جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی- سیاسی ایران 1357-1320، چ 7، قم، نشر مورخ، 1386، ص 376
35- مقدسی، محمود، دهشور، مسعود، شیرازی، حمیدرضا، ناگفته‌ها: خاطرات شهید حاج مهدی عراقی (پاریس- پاییز 1978-1357)، تهران، خدمات فرهنگی رسا، 1370، ص 209 ؛ خاطرات عزت‌شاهی، به کوشش محسن کاظمی، تهران، سوره مهر، 1385، ص 34
36- بادامچیان، اسدالله، آشنایی با جمعیت مؤتلفه اسلامی، تهران، اندیشه ناب، 1384، ص 165
37- خاطرات ابوالفضل توکلی بینا، تدوین، محمود طاهر احمدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، ص 106
38- فارسی، جلال‌الدین، زوایای تاریک، تهران، حدیث، 1373، ص 129
39- اسطوره مقاومت؛ شهید سید اسدالله لاجوردی، ج1، تهران، مجمع فرهنگی شهید آیت‌الله بهشتی، 1384، ص 49
40- کیمیافر، محمد، پیشین، ص167
41- همان، ص 168
42- روزنامه اطلاعات، شماره 11594، پنجشنبه اول بهمن 1343، ص 1
43- همان، شماره 11595، جمعه2 بهمن 1343، ص 2
44- امیری، حکیمه، تاریخ شفاهی هیئت‌های مؤتلفه اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1386، ص 172؛ فارسی، جلال‌الدین، پیشین، ص 130
45- روایتی از متفاوت کیفرخواست منتشر نشده اعضای مؤتلفه اسلامی در دادگاه اعدام منصور، کتاب ماه فرهنگی تاریخی یادآور، آذر و زمستان 1387- بهار 1388، سال دوم، شماره چهارم و پنجم، ص 75

منبع:سایت 15 خرداد، مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی

این مطلب تاکنون 1439 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir