تصویب خیانتنامهای به نام «کاپیتولاسیون» | گردآورنده: ساجدی روز ۲۱ مهر ۱۳۴۳ ماده واحده منظم به «قرارداد وین» تحت عنوان «لایحه کاپیتولاسیون» در یک جلسه پر سر و صدای مجلس شورای ملی با نطق مخالفین و موافقین سرانجام به تصویب رسید. با تصویب این لایحه، مستشاران نظامی آمریکا در ایران از مصونیتها و معافیتهای قید شده در قرارداد وین برخوردار شدند.(1) این لایحه قبلاً در سوم مرداد همان سال در جلسه فوقالعاده مجلس سنا که تا نیمههای شب ادامه داشت به تصویب سناتورها رسیده بود.(2) لایحه مزبور که پس از تصویب در مجلسین حالت قانون را یافته بود، ابتدا شامل حال مستشاران آمریکایی بود ولی بی آنکه در جایی نوشته شود، در مرحله بعد خانوادههای مستشاران را نیز شامل شد و سپس به فوریت شامل حال همه آمریکاییها در ایران حتی جهانگردان آنان گردید.
امام خمینی(ره) زمانی که از این مصوبه باخبر شدند، به شدت آن را مورد حمله قرار دادند. امام سخنرانی خود را که در 4 آبان 1343 و همزمان با سالروز میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) ایراد کردند، با آیه «انا لله و انا الیه راجعون» آغاز نمودند و فرمودند: «عید ایران را عزا کردند...عظمت ایران از بین رفت...عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند.» امام در باره ماهیت لایحه کاپیتولاسیون فرمودند: «قانونی در مجلس بردند تا تمام مستشاران نظامی امریکا با خانواده هایشان، با کارمندهای فنیشان، با کارمندان اداریشان، با خدمهشان، با هرکسکه بستگی به آنها دارد، اینها از هر جنایتی که در ایران بکنند مصون هستند! اگر یک خادم امریکایی، اگر یک آشپز امریکایی، مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پا منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد! دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد! ملت ایران را از سگهای امریکا پستتر کردند. اگر چنانچه کسی سگ امریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او میکنند؛ اگر شاه ایران یک سگ امریکایی را زیر بگیرد، بازخواستش میکنند؛ و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد! چرا؟ برای اینکه میخواستند وام بگیرند از امریکا!»(3)
امام در این سخنرانی، مملکت را در اشغال آمریکاییها، وکلای مجلسین ایران را خائن، و مصوبات آنها را غیرقانونی خواندند و...(4) امام در همان روزسخنرانی، در پیامی جداگانه، لایحه کاپیتولاسیون را «سند بردگی ملت ایران» خواندند(5)
این سخنرانی زمینه بازداشت و تبعید حضرت امام را به وجود آورد. در ساعت هشت صبح روز چهارشنبه 13 آبان سال 1343 امام خمینی(ره) با یک فروند هواپیماى هرکولس آمریکایى از فرودگاه مهرآباد تهران، به مقصد ترکیه تبعید شدند. سرهنگ امیر افضلى رئیس بخش امور اجتماعى ساواک که امام را همراهى مىکرد، در گزارشهاى ارسالی خود، اظهارنظری را از قول امام نقل کرده که در تاریخ ماندگار شده است. امام در هواپیما فرمودند: «من به جرم دفاع از حیثیت ارتش و استقلال وطنم تبعید میشوم.»(6)
اکنون این سئوال مطرح است که به راستی در آن زمان چه حادثهای رخ داده بود که «حیثیت ارتش» و «استقلال وطن» را نشانه رفته بود تا امام را وادارد که از این حیثیت و استقلال دفاع کنند؟
تبعید امام به فاصله 9 روز پس از سخنرانی کوبنده ایشان علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی به وقوع پیوست.
«حق قضاوت کنسولی» یا «کاپیتولاسیون» در ایران، به عنوان یک پدیده منسوخِ باقیمانده از عصر استعمار ملتها، بیش از 100 سال پیش در نهم مرداد 1297 در دوره قاجار و در کابینه صمصامالسلطنه رسماً لغو شده بود و این لکه ننگ از پیشانی تاریخ کشورمان پاک گردیده بود.(7) در سال 1300 خورشیدی نیز کابینه سید ضیاءالدین طباطبایی بر این لغو تاکید دوباره نهاد(8) و در 20 اردیبهشت سال 1307 در کابینه مخبرالسلطنه هدایت نیز لغو نهایی آن به تصویب رسید.(9) در آن زمان رضاشاه در پوشش «نوسازی در دادگستری» به پیگیری هدف اصلی خود یعنی زدودن نفوذ سنتی روحانیون در نظام قضایی کشور همت گماشته بود و برای جلوگیری از عکس العمل آنان، موضوع لغو کاپیتولاسیون را نیز در این «نوسازی» گنجاند(10) و سپس بر طبل این الغاء کوبید و برای آن چند شبانه روز جشن گرفت. اما به هر حال در تبلیغات جاری در کشور توانست امتیاز «خاتمه دادن به موضوع قضاوت کنسولی» را در عملکرد خود به ثبت برساند. با این همه، محمدرضا پهلوی به خاطر دریافت یک وام 200 میلیون دلاری از آمریکا(11) و با هدف خشنودسازی آمریکاییها، تسلیم فشار آنان شد و حق قضاوت کنسولی یا كاپيتولاسيون را به نفع آنان دوباره احیا کرد.
لایحه کاپیتولاسیون پس از برگزاری رفراندوم شاه و تصویب لایحه موسوم به «انجمنهای ایالتی و ولایتی» که هردو با موضعگیری امام خمینی(ره) روبرو شد، در مجلس مطرح گردید. برداشتن موانع حقوقی و قانونی حضور نیروهای آمریکایی و تضمین امنیت همه جانبه آنان در ایران برای شاه اهمیت بسزایی داشت. آمریکاییها که راهنمای شاه برای انجام این تحولات بودند مصمم بودند رژیم شاه را حفظ کنند و شاه نیز بقای خود را در تن دادن به این خواستهها میدید. در چنین شرایطی واگذاری بعضی امتیازات و از جمله احیاء کاپیتولاسیون با هدف اعطای مصونیت سیاسی و کنسولی به اتباع آمریکایی در ایران، در دستور کار دولت قرار گرفت. پیشنهاد تصویب کاپیتولاسیون ابتدا در اسفند ۱۳۴۲ از سوی سفارت آمریکا به دولت امینی داده شد. اما امینی که به تبعات چنین امتیازی واقف بود آن را مسکوت گذاشت(12) این پیشنهاد در کابینه بعدی به ریاست امیر اسدالله علم پیگیری شد و در ۱۳ مهر ۱۳۴۲ در جلسه وزیران و در مرداد ۱۳۴۳ در مجلس سنا به تصویب رسید و سپس در دوران تصدی حسنعلی منصور در ۲۱ مهر ۱۳۴۳ به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
حسنعلی منصور سیاستمداری بود که مانند پدرش «منصور الملک» پرورش یافته انگلیسیها بود.(13) او موسس «کانون مترقی» در اوایل ۱۳۴۰ و سپس بانی تبدیل این کانون به «حزب ایران نوین» در ۱۳۴۲ بود.(14) حسنعلی منصور از ابتدا مورد توجه محافل سیاسی آمریکا از جمله «گراتیانیاتسویچ» نماینده سازمان «سیا» در تهران بوده است. یاتسویچ مستاجر منزل حسنعلی منصور بود و در تصمیمسازی برای وی نقش بسزایی داشت.(15) وی قبل از نخستوزیری حسنعلی منصور گفته بود: «منصور را من به نخستوزیری خواهم رساند؛ همانطور که علی امینی را من نخستوزیر کردم»(16)
بدیهی است در چنین شرایطی به تصویب رساندن لایحهای مانند کاپیتولاسیون از شخصی مانند حسنعلی منصور، پدیده تعجبآوری نیست.
در تصویب لایحه کاپیتولاسیون، دو خیانت همزمان دیده میشد. یکی اصرار و فشار آمریکاییها برای تصویب این لایحه که به منزله وهن حیثیت و شخصیت جامعه ایرانی بود و دیگری بیاختیار بودن نمایندگان منتسب به ملت در مجلس، و نبود جسارت لازم در آنان برای جلوگیری از تصویب لایحه.
آقای حسین خطیبی که به هنگام تصویب لایحه کاپیتولاسیون، نایب رئیس وقت مجلس شورای ملی بود سالها بعد اعلام کرد: مهندس ریاضی رئیس مجلس یک شب قبل از تصویب لایحه تمارض کرد و از من خواست فردا مجلس را اداره کنم. وی گفت این لایحه قبلاً در کابینه اسدالله عَلَم مطرح شده بود ولی وی جرات نکرده بود آن را رسانهای کند. آمریکاییها نیز اصرار داشتند که لایحه در دوره فترت مجلس به تصویب برسد و علنی نشود. خطیبی افزود: برعکس روال کار، که لوایح باید اول در مجلس شورا به تصویب برسد و سپس به سنا فرستاده شود آن را از اول به سنا بردند و با رای بالا تصویب کردند و سپس به مجلس شورای ملی فرستادند تا نمایندگان تکلیف خود را بدانند.(17)
حسنعلی منصور نخستوزیر وقت برای تصویب این لایحه تحت فشار شاه، و شاه تحت فشار آمریکا بود. از این رو این لایحه با اکثریت ضعیفی به تصویب رسید. بدین معنی که از 136 رأي مأخوذه، لايحه مورد نظر با 74 رأي موافق و 61 رأي مخالف تصويب شد(18)
جالب توجه اینکه «در این رایگیری عدهاي از اعضاي "حزب ايران نوين" نقش مخالفين لايحه را بازي ميكردند! آنان در حقيقت مخالفت نبودند، خاصه در آن جو اختناق و استبداد، هم ساواك در يك طرف قضيه قدرتمند بوده و هم حكومت. كساني كه به عنوان مخالف صحبت ميكردند، عموماً يا از اعضای حزب ايران نوين بودند كه نقش بازي ميكردند و يا از لژهاي فراماسونري. اين نكته هم گفتني است كه تشكيلات فراماسونري اكثراً به سمت قدرت امريكا چرخيده بود و در حقيقت نفوذ انگليس به اعتدال خود رسيده بود.»(19)
«سكوتي كه احزاب و رجال سياسي در قضيه كاپيتولاسيون كردند، چه احزاب چپ، چه احزاب راست و يا ملي، قابل تامل است. هيچكدام اقدامي نكردند. جالب اینکه برخی از اینها خود را مدافع ملت و منافع ملی میدانستند، ولی در این قضیه سکوت ناشایستی کردند و متاسفانه بعدها هم به هیچ وجه علت سکوتشان بیان نشد.»(20)
به هرحال يازده روز پس از تصويب لایحه مصونيت قضائي مستشاران آمريكا، حسنعلي منصور موفق شد با ضمانت دولت آمريكا از بانكي آمريكايي200 ميليون دلار وام بگيرد تا صرف خريد سلاح از آن كشور شود. محافل سياسي ايران واگذاري اين وام را نشانه پاداش به دولت ايران به خاطر تصويب لایحه تلقي كردند. (21) اما این مصوبه نه تنها باعث بدنامي حسنعلي منصور شد، بلکه زمینه ترور و مرگ وی را نیز فراهم ساخت. منصور 100 روز پس از تصویب کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی، در مقابل درب ورودی مجلس توسط یکی از اعضای جمعیت فدائیان اسلام به نام محمد بخارایی به ضرب سه گلوله به هلاکت رسید.(22)
از زمان تصویب لایحه کاپیتولاسیون به ویژه از زمان تبعید امام تا پیروزی انقلاب اسلامی، طی یک دوره 14 ساله، پدیده منحوس کاپیتولاسیون، ترسیم کننده ماهیت روابط آمریکائیها با ملت ایران بود. بین دو کشور روابط حاکم و محکوم برقرار شده بود و شکل این روابط نیز همانگونه بود که در پیام ۴ آبان ۱۳۴۳ امام پیشبینی شده بود. شاید بتوان گفت استمرار كاپيتولاسيون در ايران يكي از مهمترين عوامل پيدايش مقاومت سياسي و اسلامی عليه شاه و از جمله دلایل اصلی شكلگيري و استمرار نهضت امام خمیني(ره) بود. امريكا حق نامشروعی را از ملت ايران گرفت و البته این امر همراه با عوامل دیگر باعث شد چندسال بعد تمامي منافع خود را در ايران از دست بدهد.
پیمان کاپیتولاسیون و امتیازات و ملحقات آن در روز 23 اردیبهشت 1358 از سوی شورای انقلاب اسلامی برای همیشه و به طور نهایی لغو گردید. با این اعلام هرگونه حقوق كنسولي و قضايي كه درگذشته تحت عنوان كاپيتولاسيون به كشورها و اتباع خارجي داده شده بود، لغو گرديد. خبر این الغاء را دکتر ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه دولت موقت در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد. وی روز 22 اردیبهشت در مصاحبهای اظهار داشت : «ما خود را درگیر اختلاف میان دو ابرقدرت نمیکنیم و بیطرفی مثبت را پی میگیریم و در این مسیر قرارداد کاپیتولاسیون را که در 1343 با آمریکا امضا شد، ملغی میدانیم زیرا شرایط جدید را مناسب آن نمیدانیم.»(23) روزنامه اطلاعات نیز در 24 اردیبهشت 1358 در این رابطه نوشت:
«دیروز به پیشنهاد هیات وزیران، شورای عالی انقلاب، موضوع لغو قانون کاپیتولاسیون منعقده در مهر 1343 را تصویب کرد. متن قانونی که به تصویب رسیده و به اجرا گذارده شد، به این شرح است : «قانون مصوب 21 مهرماه 1343 راجع به استفاده مستشاران نظامی آمریکا در ایران از مصونیتهای خاص و معافیتهای قرارداد وین، لغو میشود. – نخست وزیر»(24)
وزارت امور خارجه نیز متعاقباً اطلاعیهای به این شرح انتشار داد:
«بنا به پیشنهاد هیات وزیران و تصویب شورای عالی انقلاب اسلامی، «قانون مصوب 21 مهرماه 1343 راجع به استفاده مستشاران نظامی آمریکا در ایران از مصونیتهای خاص و معافیتهای قرارداد وین(کاپیتولاسیون) از تاریخ 23/2/1358 لغو گردید.»(25)
پینوشت:
1 - غلامرضا نجاتی تاریخ سیاسی ۲۵ ساله ایران انتشارات رسا جلد ۱ صفحه ۳۰۴
2 – همان، همان صفحه
3 – صحیفه امام، جلد 1، ص 416
4 - صحیفه، همان، ص 419 و 423
5 – صحیفه، همان، ص 409
6 – تحلیلی از نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، ج 1، ص 744
7 - سیدرضا نیازمند، رضاشاه از تولد تا سلطنت، ج ۱، تهران: دنیای کتاب، چاپ دوم: ۱۳۸۸، ص 475 و 476
8 - نیلگون دریایی، کاپیتولاسیون از مشروطه تا پهلوی، فصلنامه مطالعات تاریخی، ش 39، زمستان 1391، ص 236
9 - نیلگون دریایی، همان، ص 242 و باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، نشرگفتار، 1376، ج 1، ص 230
10 - نیلگون دریایی، همان، ص 243 و 244
11 - غلامرضا نجاتی، تاریخ بیست و پنج ساله ایران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، 1371، ج 1، ص 305
12 - دایرهالمعارف انقلاب اسلامی، انتشارات سوره مهر، ج سوم، 1394، ص 147
13 - ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۷۰ ، جلد ۲ ، صفحه ۳۵۵ 14 - ظهور و سقوط ، همان، صفحه ۳۵۷
15 - همان، صفحه ۳۶۱
16 - همان، صفحه ۳۶۲
17 - نشريه «ايام» (جام جم) ويژه تاريخ معاصر، شماره 10، آبان 1384. به نقل از : «رنج رايگان؛ خاطرات سياسي فرهنگي و اجتماعي دكتر حسين خطيبي، به كوشش مرتضي رسوليپور، تهران: 1382، نشر نوگل، صص 312 ـ 300»
18 - مشروح مذاكرات مجلس شوراي ملي دوره بيست و يكم، جلسه 102، سهشنبه 21 مهر 1343، ص 64
19 - نشست تخصصي حق قضاوت كنسولي ، كاپيتولاسيون ، مجموعه سخنرانيها و مقالات ، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ، چاپ اول : بهار 1384، ص 34
20 – نشست تخصصی، همان، ص 35
21 - مظفر شاهدی ، سه حزب ، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ، بهار 1387 ، ص 545
22 - غلامرضا نجاتی، همان، ص 311 و روزنامه اطلاعات، 1 بهمن 1343، ش 11594، ص 1
23 – دکتر یحیی فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، موسسه چاپ و نشر عروج، 1387، ج 1، ص 174
24 - روزنامه اطلاعات ، 24 اردیبهشت 1358، ص 4
25 - همان
این مطلب تاکنون 1347 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|