ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 188   مرداد ماه 1400
 

 
 

 
 
   شماره 188   مرداد ماه 1400


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
معرفی مهمترین چهره‌ پشت صحنه کودتای 28 مرداد

عبدالله شهبازی
تاکنون نقش «جرج کندی یانگ» (1911- 1990) در کودتای 28 مرداد 1332 و پیوندهای او با حکومت محمدرضا پهلوی در سال‌های پس از کودتا مورد توجه مورخین ایرانی قرار نگرفته است.
«جرج کندی یانگ» از چهره ‌های سرشناس سیاسی و اطلاعاتی تاریخ معاصر بریتانیاست که به دلیل جایگاه برجسته‌اش در حوادث معروف به «توطئه علیه دولت ویلسون» و نقش او در ایجاد شبکه های سرّی پیمان ناتو در دوران جنگ سرد، به‌ ویژه شبکه گلادیو در ایتالیا، مورد توجه جدّی پژوهشگران بریتانیا و سایر کشورهای غربی است. مورخین اطلاعاتی از یانگ به‌عنوان طرّاح عملیات کودتای 28 مرداد 1332 نام می‌برند. زیرا او در سال 1332 قائم‌مقام اینتلیجنس سرویس بریتانیا (ام. آی. 6) بود و در این سمت طراحی و فرماندهی «عملیات چکمه» را به‌دست داشت. یانگ در سال‌های پسین با محمدرضا پهلوی و سِر شاپور ریپورتر رابطه نزدیک داشت و تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران هم در خریدهای نظامی ایران از انگلیس و هم در فعالیت‌های به‌غایت مخفی شبکه‌های اطلاعاتی بریتانیا و پیمان ناتو در ایران مؤثر بود.
در سال 1993، یعنی دو سال پس از مرگ «جرج کندی یانگ»، انتشارات «فی‌بر» در لندن کتابی منتشر کرد با عنوان «کتاب جاسوسی فی‌بر». ویراستار این اثر یکی از سرشناس‌ترین مورخین اطلاعاتی بریتانیاست که از نام مستعار «نیجل وست» استفاده می‌کند. نام واقعی او «روپرت الاسون» و از اعضای فعال حزب محافظه‌کار است. الاسون ده سال نماینده مجلس عوام بود و هم‌اکنون سردبیری بخش اروپایی فصلنامه اطلاعاتی را به‌عهده دارد. «نیجل وست» مؤلف کتب فراوانی دربارۀ تاریخ سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی بریتانیاست. بررسی آثار «نیجل وست» بیانگر پیوندهای او با سرویس‌های مخفی بریتانیاست و شیوه تحلیل و سبک نگارش وی به‌گونه‌ای است که باید او را مورخ نیمه رسمی این سرویس‌ها به‌شمار آورد. «نیجل وست» نخستین مورخی است که به‌طور مشروح دربارۀ نقش «جرج کندی یانگ» در کودتای 28 مرداد 1332 سخن گفته است.
«جرج کندی یانگ» دو سال هدایت عملیات R8 (محاصره اقتصادی اتحاد شوروی) را به‌دست داشت و در سال 1951 در مقام رئیس بخش خاورمیانه «ام. آی. 6» منصوب شد. در این زمان سرلشگر «استوارت منزیس» رئیس ام. آی. 6 بود و «رکس بنسون» از مقامات عالی‌رتبه سرویس فوق به‌شمار می‌رفت. مورخین از منزیس به‌عنوان «سرجاسوس وینستون چرچیل» یاد می‌کنند. این امر بیانگر ارتباطات استوار منزیس و کادر عالی‌رتبه آن زمان ام. آی. 6 با کانون‌های قدرتی است که چرچیل نماینده برجسته ایشان در عرصه سیاست به‌شمار می‌رفت، به‌رغم این‌که در آن زمان زمام دولت بریتانیا به‌دست حزب کارگر، به‌رهبری «کلمنت اتلی» بود.
«نیجل وست»، مورخ نیمه رسمی سرویس اطلاعاتی بریتانیا، می‌نویسد:
در سال 1951 یانگ طرحی را به دولت بریتانیا ارائه داد که با نام رمز «عملیات باکانیر» شناخته می‌شود. این طرح پیش‌درآمد طرح کودتای 28 مرداد 1332 است. باکانیر به معنی «دزد دریایی» است و این نامی است که مقامات سرویس اطلاعاتی بریتانیا به دکتر محمد مصدق، نخست‌وزیر ایران، داده بودند. عملیات باکانیر طرحی بود برای بازپس‌گیری اموال ملّی شده شرکت نفت انگلیس و ایران. دولت «کلمنت اتلی» این طرح را رد کرد ولی در اواخر این سال حزب محافظه‌کار، به‌رهبری وینستون چرچیل، زمام قدرت را به‌دست گرفت. بدینسان اوضاع به‌سود یانگ دگرگون شد و سر جان سینکلر، رئیس جدید ام. آی. 6، یانگ را به‌عنوان قائم‌مقام خود منصوب کرد. طرح مردود شده عملیات باکانیر با نام جدید «عملیات چکمه» به تصویب رسید و با همکاری سیا به مرحله عمل درآمد.
«جرج کندی یانگ» طرّاح و فرمانده اصلی کودتا بود و با سماجت و پیگیری این عملیات را هدایت می‌کرد تا بدان‌جا که حتی در لحظه‌ای سرنوشت‌ساز و حساس با مداخله خودسرانه خود مانع کناره‌گیری سیا از عملیات کودتا شد.
این اقدام مربوط به زمانی است که طرح اولیه کودتا در 25 مرداد 1332به شکست انجامید، نعمت‌الله نصیری و تعدادی از کودتاچیان دستگیر شدند و محمدرضا پهلوی وحشت زده از رامسر به بغداد گریخت. این حادثه، که ویلبر در تاریخچه خود با عنوان «شکست آشکار» به توصیف جزئیات آن پرداخته، مقامات عالی‌رتبه وزارت امور خارجه آمریکا و سیا در واشنگتن را نیز وحشت زده کرد و آنان دستور لغو عملیات را صادر و برای ایستگاه سیا در تهران ارسال کردند. در آن زمان ارتباطات واشنگتن با ایستگاه سیا در تهران با واسطه امکانات مخابراتی ایستگاه ام. آی. 6 در نیکوزیا (قبرس) اداره می‌شد که فردی به‌نام جان کالینز در رأس آن قرار داشت. در این لحظه خطیر، «جرج کندی یانگ» مانع ارسال دستور واشنگتن به ایستگاه سیا در تهران شد، در نتیجه شبکه سیا به همکاری خود با شبکه اینتلیجنس سرویس تا پایان مرحله دوّم طرح کودتا ادامه داد و به این ترتیب پیروزی نهایی عملیات در 28 مرداد تأمین شد.
«نیجل وست» می‌نویسد:
معهذا، در یک لحظه سرنوشت‌ساز وزارت امور خارجه آمریکا کنترل اعصاب خود را از دست داد و در میانه عملیات کودتا تصمیم به ترک آن گرفت. ولی تمامی مکاتبات سیا با تهران از طریق ایستگاه اینتلیجنس سرویس در قبرس انجام می‌شد و یانگ ترتیبی داد که ارسال پیام مقامات آمریکایی به مأموران‌شان در تهران به تأخیر افتد و تنها پس از سقوط مصدق و اعاده اقتدار شاه به‌دست ایشان رسد.
طی ده سالی که از انتشار کتاب «نیجل وست» می‌گذرد، به‌تدریج نام «جرج کندی یانگ»، قائم‌مقام وقت ام. آی. 6، به‌عنوان طرّاح و فرمانده عملیات کودتای 28 مرداد 1332 به منابع تاریخی راه یافته است. جرالد جیمز در خاطرات خود از «جرج کندی یانگ» می‌نویسد:
من در کلوپ «ماندی» با «جرج کندی یانگ» آشنا شدم که در سال 1961 از مقام خود به‌عنوان قائم‌مقام ام. آی. 6 مستعفی شده و به کمپانی «کلینورت بنسون» پیوسته بود... «جرج یانگ» ابلهان را تحمل نمی‌کرد. او مردی شجاع و استوار بود. او را نمی‌توان یک افسر اطلاعاتی متعارف شمرد. آن‌چه من از یانگ فراگرفتم این بود که حوادث واقعاً باید چگونه تحقق یابند نه این‌که مردم چگونه دربارۀ تحقق آن‌ها تصوّر می‌کنند... او یکی از افرادی بود که در استراتژی اعاده قدرت شاه در ایران نقش داشت. او به‌طور آشکار به من گفت که چگونه آن‌ها، به کمک سیا، از طریق اطلاعات کاذب و شورش‌های سازمان‌یافته، به‌طور کامل دولت ایران به‌رهبری دکتر مصدق را تضعیف کردند؛ و نیز برای من شرح داد که چگونه در یک کشور دیگر با ارسال یک ریش‌تراش حاوی مواد منفجره یک وزیر مهم را کشتند. فیلیپ دیویس نیز در رساله خود دربارۀ نهادینه شدن تکاپوهای اطلاعاتی در ام. آی. 6 از «جرج کندی یانگ» یاد می‌کند که هدایت عملیات را به‌دست داشت.
سرانجام با انتشار کتاب مهم «استفن دوریل» دربارۀ تاریخ 50 ساله اخیر اینتلیجنس سرویس بریتانیاست که بار دیگر نام «جرج کندی یانگ» به‌عنوان طرّاح و رهبر کودتا در ایران مطرح می‌شود. روزنامه گاردین به مناسبت انتشار این کتاب، در مقاله‌ای با عنوان «دولت ایران دست‌نشانده ما بود»، در شماره مورخ 2 مه 2000، چنین نوشت:
....تا همین اواخر بیش‌تر مردم وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا و سیا را به‌عنوان عامل کودتای 28 مرداد 1332 در ایران ملامت می‌کردند که مانند همه جای دیگر کره ارض به‌دنبال استقرار حکومت‌های دست‌نشانده بود. ولی اکنون کتابی منتشر شده که نشان می‌دهد یک توطئه‌گر دیگر نیز در کودتا شرکت داشت: دولت بریتانیا به‌رهبری وینستون چرچیل که خود را مدافع سینه‌چاک دمکراسی می‌خواند. دوریل در کتاب خود نشان می‌دهد که وزارت خارجه بریتانیا و بازوی اطلاعاتی آن (ام. آی. 6) نقش اساسی در ایجاد و گسترش آشوب‌هایی ایفا کردند که به سقوط دولت مصدق انجامید. رهبری این اقدامات علیه دولت محبوب ایران را، به نمایندگی از سوی کمپانی‌های بسیار منفور انگلیسی، «مرد دیوانه» ام. آی. 6 یعنی «جرج کندی یانگ» به‌دست داشت. یانگ بعدها به حرفه بانکداری تجاری در لندن مشغول شد و به یکی از افراطی‌ترین فعالان نژادپرست بریتانیا بدل گردید. یانگ با پشتوانه مالی سیا فعالیت خود را بر وسائل ارتباط جمعی ایران متمرکز کرد. او از طریق انتشار داستان‌های دروغ، پرداخت رشوه به روزنامه‌نگاران ایرانی، و انجام هر نوع دسیسه کثیف دیگر که لازم تشخیص می‌داد، کار خود را پیش ‌برد. «جرج کندی یانگ» ثابت کرد که در سیاست بریتانیا در قبال ایران، بهره‌جویی و کسب سود بسیار مهم‌تر از احترام به اصول دمکراسی است.

منبع:فصلنامه مطالعات تاریخی، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ج 1

این مطلب تاکنون 1449 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir