تبانی شوم | حمله نظامی رژیم بعثی عراق علیه ایران در آخرین روزهای شهریور سال 1359 سبب شد تا گروهکهای مخالف نظام جمهوی اسلامی از بیثباتی برآمده از حمله ناگهانی و غافلگیرانه رژیم بعثی عراق در راستای رسیدن به اهداف شوم و تجزیهطلبانه خود استفاده کنند. این گروهکها از همان روزهای نخستین جنگ تحمیلی علیه نظام جمهوری اسلامی با هم و با عراق متحد شدند. از جمله این گروهکها چریک¬های فدایی خلق، حزب رزگاری، حزب دمکرات و گروهک کومله بودند که در روز 16 مهر 1359 یعنی تنها 17 روز پس از آغاز حمله رژیم بعثی عراق علیه ایران علیه نظام جمهوری اسلامی اعلام همبستگی کردند و همزمان و همگام با دشمن اصلی یعنی رژیم بعثی عراق به تجاوز و تعدی به مرزها و مناطق مختلف کشور پرداختند.
گروهک کومله
واژه «کومله» در زبان کردی به معنای «جمعیت، انبوه مردم و گروه» است و در ادبیات نوشتاری معنای «جامعه» و در بعضی مواقع معنی «ملت» را دارد. شکلگیری رسمی این گروهک به سال 1357 و زمانی که تحت عنوان «سازمان انقلابی زحمتکشان کومله» فعالیت خود را آغاز کرد، باز میگردد. با وجود این، اعضای گروهک کومله مدعی هستند که سابقه مبارزاتی و شکلگیری آنها به سالهای قبل از انقلاب برمیگردد. در واقع اعضای این گروهک بر آن بودند تا با رساندن سوابق مبارزاتی خود به قبل از انقلاب اسلامی به عنوان مبارزین علیه رژیم ستم شاهی برای خود کسب اصالت کنند. با این حال نقطه شروع حرکت این سازمان به سال 1357 و ادغام سه سازمان گروه انقلابی زحمتکشان کردستان ایران، اتحادیه کشاورزان و گروه شیرین بهاره بر میگردد (1)
این گروهک ابتدا ایدئولوژی مائوئیسم را برگزید و بعد از مدتی با تغییر گرایش به سمت مارکسیسم- لنینیسم نام سازمان زحمتکشان کردستان ایران که به اختصار کومله نامیده میشد را برای خود انتخاب کرد. حزب کومله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در کنار حزب دمکرات، خواهان خودمختاری کردستان و تجزیه آن از ایران شد که این مسئله زمینه ساز حضور ارتش و سپاه در شهرهای کردنشین برای پایان دادن به تنشها گردید. همزمان با آغاز جنگ تحمیلی، گروهک کومله با سایر گروهکهای ضد انقلاب علیه جمهوری اسلامی اعلام همبستگی کردند تا از این طریق بخش از توان مبارزاتی نظام را که میبایست صرف مقابله با رژیم بعثی عراق شود به خود مشغول سازند (2)
گروهك رزگاري
گروهک رزگاری (رستگاری) یکی دیگر از گروهکهای ضد انقلاب بود که در دوران پس از انقلاب در مناطق غربی ایران شکل گرفت. این گروهک بر اساس رهنمودهاي سران مرتجع كشورهاي عربي منطقه با هدف سرنگوني جمهوري اسلامي، مبارزه با افراد بومي طرفدار نظام در منطقه و كسب خودمختاري به وجود آمد. در واقع این گروهک بر آن بود تا با دامن زدن به تعصبات مذهبی اهالی مناطق کردنشین غرب کشور و طرح ضدیت میان شیعه و سنی به مقصود خود دست یابد (3). رهبری این گروهک بر عهده شیح عثمان نقشبندی بود. گروهك رزگاري تشكيلات و سازماندهي مشخصي نداشت و تمامي كمكهاي مالي و تبليغاتي خود را از رژيم بعث عراق دريافت ميكرد و بعد از ضربات جمهوري اسلامي به اين گروهك، سران آن متواري و بيشتر اعضايش تسليم شدند (4)
چریکهای فدائیان خلق
شکلگیری گروهک چریکهای فدائی خلق به انشعاب در سازمان چریکهای فدائی خلق در سال 1358 باز میگردد. در واقع این گروه سیاسی بخشی از سازمان چریکهای فدائی خلق است که در فروردین 1350 از ادغام دوگروه چپ گرا تشکیل شد. گروه اول که بیژن جزنی، عباس سورکی، علیاکبر صفایی فراهانی، محمد صفاری آشتیانی و حمید اشرف از مؤسسان آن بودند و در سال 1342 تشکیل و مبارزات خود را شروع کرد و گروه دوم که مسعود احمدزاده و امیر پرویز پویان از پایهگذاران آن بودند و در سال 1346 مبارزات خود را شروع نمود. مارکسیسم - لنینیسم ایدئولوژی رسمی گروه بود. استراتژی اصلی آن-ها برای نیل به هدف نیز جنگ چریکی و مشی قهر آمیز بود ( 5). سازمان چریکهای فدایی خلق در طول ۷ سال رویارویی مسلحانه با رژیم پهلوی، عملیاتهای متعددی انجام داد و علاوه بر ترور افراد مهمی همچون سرلشکر فرسیو دادستان کل ارتش و فاتح سرمایهدار معروف، اقدام به بمب گذاری در مراکزی همچون ستاد مرکزی ژاندارمری، پاسگاههای ژاندارمری، کلانتریها و مراکز پلیس و شهرداریها کرد (6)
بعد از انقلاب با وجود آن که کار سازمان گسترش پیدا کرد اما اعضای این گروه نتوانستند سیاست واحدی در مقابل جمهوری اسلامی اتخاذ کنند. در واقع دو دیدگاه متضاد میان اعضای سازمان وجود داشت که باعث شد به دو گروه تقسیم شوند. گروه اول که اکثریت اعضای سازمان نیز حامی آن بودند نبرد مسلحانه را رد و خواستار اتخاذ موضع مسالمت آمیز در مقابل جمهوری اسلامی بودند و همان نام «سازمان چریکهای فداییان خلق» را بر خود گذاشتند و گروه دیگر که در اقلیت بودند، خواستار ادامه مبارزه مسلحانه بودند و نام «چریکهای فدایی خلق» را برای خود انتخاب کردند. در واقع فرق دو گروه در بود و نبود کلمه «سازمان» بود. با توجه به اینکه موسس گروه اقلیت، اشرف دهقانی و محمد حرمتی پور بودند، معمولا آنها را با نام اشرف دهقانی نیز میشناسند. اما نام رسمی آنها چریک های فدایی خلق ایران است. (7) این گروه با عنایت به مشی مسلحانه و قهر آمیز خود علیه نظام جمهوری اسلامی، حمله عراق به مرزهای غربی ایران را فرصت تلقی کرده و در همان روزهای نخستین جنگ با سایر گروهکها ضد انقلاب علیه جمهوری اسلامی اعلام همبستگی کرد (8)
حزب دمکرات
حزب دموکرات کردستان ایران در سال 1324 شمسی توسط قاضی محمد در شهر مهاباد تشکیل شد. این حزب در آغاز تاسیس بیانه هفت بندی در راستای خودمختاری منطقه کردستان تنظیم کرد و تنها چهار ماه پس از تاسیس حزب با حمایت دولت شوروی اقدام به تشکیل جمهوری کردستان کرد. اما این جمهوری خودمختار تنها یازده ماه دوام آورد و با خروج نیروهای شوروی از خاک ایران سقوط کرد. پس از سقوط جمهوری مهاباد، حزب دموکرات توسط حزب توده بازسازی شد و تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 کجدار و مریز به حیات خود ادامه داد. بعد از پیروزی انقلاب حزب دموکرات به رهبری عبدالرحمان قاسملو فعالیتهای خود را از سر گرفت تا از بی ثباتی برآمده از آغاز انقلاب استفاده کرده و امتیازی به دست آورد. این حزب با خلع سلاح پادگان مهاباد و تسلیح خود در تمام مناطق سعی داشت تا دولت تازه تاسیس انقلابی را برای تن دادن به خواستههای خود تحت فشار قرار دهد (9) با وجود این امام خمینی(ره) و دولت موقت با خواستههای تجزیه طلبانه این حزب مخالفت کردند. حزب دموکرات در ادامه فعالیتهای خود ضمن اعلام مخالفت با جمهوری اسلامی، رفراندوم جمهوری اسلامی را تحریم کرد و با سلاح¬ها و نیروهای خود کنترل بیشتر مناطق کردنشین استان آذربایجان غربی و بخش اعظم مناطق سنی مذهب استانهای کردستان و کرمانشاه را به دست گرفت. سرانجام در ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ به فرمان امام خمینی(ره) تهاجم وسیعی توسط نیروهای مسلح جمهوری اسلامی با کمک پیروان کُرد انقلاب اسلامی به نیروهای حزب دموکرات کردستان و حزب کومله صورت گرفت که باعث شد حزب دموکرات کردستان به خاک کشور عراق عقب نشینی کند و به فعالیت مسلحانه ادامه دهد (10)
نیروهای چریکی حزب دموکرات هم زمان با آغاز جنگ تحمیلی و حمله رژیم بعثی عراق به مرزهای غربی حملات خود را بار دیگر از سرگرفتند. نیروهای نظامی این حزب یا به رزمندگانی که برای مقابله با اشغال منطقه توسط عراق عازم مناطق مرزی بودند حمله میکردند یا همزمان با نیروهای عراقی به مناطق مختلف کشور حمله مینمودند. در واقع این حزب حمله عراق را به مثابه فرصتی تلقی میکرد که با کمک آن بتواند به اهداف خود دست یابد.
منابع:
1 – وبسایت تابناک (1388)، کومله، گروهک منحله یا عامل سرویس اطلاعاتی؟، بازبینی شده در 5/10/ 1396
2 - جلایی پور، حمید رضا، کردستان و علل تدوام بحران پس از انقلاب اسلامی، تهران، دفتر مطالعات وزرات امور خارجه ، ص 45 تا 49، وبسایت تابناک، 1388
3 - ایزدی مصطفی، جواد استکی و مسعود یاران ، مجاهدت¬های خاموش، ضد انقلاب و اشرار (فعالیت های ضد انقلاب)، تهران، انتشارات دانشگاه امام حسین (ع)، 1386، ص 40 تا 55
4 - مجله امتداد، فرجام شغالان در بیشة شیران: نگاهی گذرا به رویدادهای کردستان در روزها و سال¬های نخستین انقلاب، شماره 30، تیرماه 1387، ص 15 تا 17
5 - آبراهامیان، یرواند (1377)، ایران بین دو انقلاب، مترجم احمد گل محمدی و ابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، ص 595
6 – وبسایت هابیلیان (پایگاه خبری تحلیلی مطالعات تروریسم) (1392)، بیوگرافی سه دهه فعالیت تروریستی گروهک تجزیه طلب کومله از تولد تاکنون، بازبینی شده در 4/10/1396
7 - امجد، محمد (1380)، ایران از دیکتاتوری سلطنتی تا دین سالاری، مترجم حسین مفتخری، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران، ص 176
8 – وبسایت هابیلیان، همان
9 - بسطامی، رضا (1383)، همسویی حزب دموکرات کردستان ایران و رژیم صدام در آغاز جنگ تحمیلی، مجله نگین ایران ، شماره 8، ص 107 و 108
10 - جلایی پور، همان، ص 18 تا 40
این مطلب تاکنون 1732 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|