تهران ۱۱۱ سال پیش | از زمان صدارت میرزا تقی خان امیرکبیر و گشایش مدرسه عالیه دارالفنون ملت ایران که به زیان های دو عهدنامه گلستان و ترکمانچای پی برده بود، اندک اندک به حقوق خود آشنا شده از خواب غفلت بیدار گردید. پیوند با اروپا و مغرب زمین و خواندن جراید و کتب خارجی و یا ترجمه آنها، مردم ایران را با روش اندیشه تودههای باختر زمین آشنا کرد. انتشار افکار آزادی خواهانی چون سید جمالالدین اسدآبادی و شیخ هادی نجم آبادی و ملکم خان ناظمالدوله و همچنین خواندن جرایمی مانند روزنامههای قانون، حبلالمتین و اختر که در خارج منتشر میشد انگیزههای بیداری مردم ایران را فراهم آورد. موفقیت مردم ایران در لغو قرارداد رژی و ایستادگی در برابر نیروهای ناصرالدین شاه و امین السلطان، این مسئله را برای آن روشن ساخت که از راه وحدت می توانند با ستم و جور جنگیده، دادگری را در کشور برقرار سازند. ناصرالدینشاه زنده بود و به دلیل نیروی فراوانی که داشت ملت را جرئت اقدامی علیه وی نبود. پس از کشته شدن ناصرالدین شاه، حکومت مظفرالدین شاه که پادشاهی بی اراده و بیمار بود به مردم ایران فرصت داد که به گرفتن آزادی و احقاق حق خود برخیزند و ستمگرانی چون میرزا علی اصغرخان اتابک و عین الدوله را از پیش پای خود بردارند و حکومت قانون را که برخاسته از اراده ملت است در سراسر کشور استقرار بخشند. از این جهت مردم را به خیزش علیه استبداد ترغیب کردند. مردم هم فداکارانه برخاستند و با نثار جان و ایثار و خونهای بسیار سرانجام توانستند مشروطیت را و دموکراسی یعنی حکومت مردم بر مردم را به جای حکومت خودکامهای که سدهای دراز ملت ایران را در زیر فشار خود رنج میداد برقرار سازند.
اقدامات امینالدوله برای تعیین میزان دخل و خرج مملکتی و تنظیم بودجه و جلوگیری از رشوه و مفتخواری و تاسیس عدلیه مخصوصاً محدود ساختن مواجب و مستمری اطرافیان شاه موجب تحریک دشمنان ایشان شد و اعوان امینالسلطان هم که برای برگشتن او دست و پا میکردند آتش را دامن میزد تا آنکه شاه در ۱۳۱۶ امینالدوله را از کارها بر کنار نمود و امین السلطان را از قم به تهران احضار و به صدارت برقرار کرد.
صدارت دوم امینالسلطان در عهد مظفرالدین شاه از ۱۳۱۶ تا ۱۳۲۱ هجری قمری طول کشید و در این دوره که او به لقب اتابک اعظم نیز ملقب شد حال بدبختی و بیچارگی و نسبت در ایران چندین برابر سابق بیشتر گردید، چه امینالسلطان به جای آنکه برای بی پولی و پریشان احوالی کشور از طریق اصلاحات داخلی و بریدن دست دزدان و رشوه خوار آن چارهای بیندیشد دست به کار استقراض از خارجه زد. چنانکه در ۱۳۱۸ و ۱۳۲۰ هجری قمری دو فقره قرض منحوس از دولت روسیه کرد و عواید گمرک شمال ایران را برای استهلاک این مرزها در حقیقت در اختیار روسها گذاشت و مستشاران بلژیکی حکم مأمورین روسیه را در اداره گمرک و تجارت پیدا کردند و نوز تا آنجا قدرت پیدا نمود که در ۱۳۲۱ هجری قمری وزیر گمرک ایران شناخته شد. اما پولی که از وجه این قرضها عاید گردید همه صرف پرداخت مواجب هم قطاران و دو سفر بینتیجه شاه به فرنگستان گردید. حتی دو دینار از آن به خیر و صلاح مملکت خرج نشد. غیر از این دو قرض که از روسیه بود قرض دیگری نیز در 1318 هجری قمری از انگلیس شد و در مقابل آن عایدات شیلات بحر خزر و پستخانه و تلگراف خانه و گمرکات فارس و خلیج فارس به گرو این دولت رفت و به این ترتیب بهترین راه درآمد کشور دردست خارجیان قرار گرفت و تسلط اجانب بیش از پیش توسعه پیدا کرد.
خرابی وضع مالی و سفرهای بیهوده و بوالهوسانه شاه و حرکات خودخواهانه امینالسلطان بالاخره باعث اعتراضات شدید مردم شد و چون این اوضاع را از اتابک میدانستند در عزل او روحانیون تهران فشار آوردند. ایشان هم عزل او را از شاه خواستند. مظفرالدین شاه امینالسلطان را منفصل و سلطان مجید میرزا عینالدوله را در جمادی الاخر ۱۳۲۱ به جای او صدراعظم نمود.
سوء قصد به جان محمد علی شاه در روز هشتم اسفند ۱۲۸۵ فرصت مناسبی به دست وی داد تا در مقابل مجلس بایستد و مشاوران روسی او هم که مجلس را مانع بزرگی در راه تحمیل سیاستهای خود در ایران میدانستند، سرانجام محمدعلی شاه را وادار کردند مجلس را به توپ ببندد و نمایندگان آن را بازداشت و تبعید نماید این واقعه روز ۱۴ خرداد ۱۲۸۶ رخ داد و علاوه بر بازداشت و تبعید آیتالله سید عبدالله بهبهانی و آیتالله سید محمد طباطبایی و عدهای از آزادیخواهان و طرفداران مشروطه، عده دیگری از آزادیخواهان از جمله ملکالمتکلمین و میرزا جهانگیرخان شیرازی مدیر روزنامه صور اسرافیل درباغشاه به دار آویخته شدند
کودتای محمدعلی شاه به قیام آزادیخواهان در سراسر ایران خصوصا آذربایجان، گیلان و اصفهان انجامید. در این میان قوای روس در اردیبهشت ۱2۸۸ برای حمایت از محمدعلی شاه وارد آذربایجان شدند و کشتیهای جنگی انگلیس نیز در خرداد همان سال در خلیج فارس موضع گرفتند. مجاهدین گیلان و آذربایجان و سواران بختیاری در اواسط تیر ۱۲۸۸ به طرف تهران حرکت کردند و بعد از پیوستن به یکدیگر در اطراف تهران، روز ۲۲ تیر به تهران حملهور شدند و روز ۲۴ تیر تهران را به تصرف کامل خود در آوردند. محمدعلی شاه و شاهزادگان و طرفداران استبداد هم به سفارت روس پناهنده شدند و مجلسی تحت عنوان «هیئت عالی» که از طرف مشروطه طلبان برای اداره امور مملکت تشکیل شده بود روز ۲۵ تیر محمدعلی شاه را از سلطنت خلع و پسر ۱۲ ساله او سلطان احمد میرزا را به سلطنت برگزید. مجلس عالی همچنین از عضدالملک بزرگ خاندان سلطنتی قاجار را به نیابت سلطنت تعیین کرد و سلطنت پادشاه جدید به طور رسمی از اول مرداد ۱۲۸8 آغاز گردید.
منبع: نخست وزیران ایران از صدر مشروطه تا فروپاشی دولت بختیار، سعید قانعی و محمدعلی علمی، انتشارات علمی با همکاری نشر آسونه، ۱۳۹۱، صفحه ۲۸ تا ۳۲
این مطلب تاکنون 1791 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|