ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 154   شهريور ماه 1397
 

 
 

 
 
   شماره 154   شهريور ماه 1397


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
راهپیمایی‌های انقلاب
تاکتیک مؤثر در فروپاشی نظام شاهنشاهی(قسمت سوم)

سید محمود پورهادی
راهپیمایی عاشورای حسینی
راهپیمایی سراسری عاشورای 1357 که روز 20 آذر آن سال برگزار شد، بسیار پرشورتر و با حضور گسترده‌تری از مردم برگزار شد. زیرا ‌کسانی‌ که‌ در روز تاسوعا احتمالاً به ملاحظه حکومت نظامی و یا از ترس تکرار فاجعه‌ای مثل 17 شهریور نیامده‌ بودند در روز عاشورا مطلع‌ شده‌ و آمدند. مردم بامشاهده‌ی‌ آرامش‌ راه‌پیمایی‌ تاسوعا، در راه‌پیمایی‌ روز عاشورا شرکت‌ بسیار فعالانه‌تری داشتند و جمعیت‌های زیادی به صورت خانوادگی آمده بودند. در این‌ راهپیمایی‌ که در همان مسیر راهپیمایی تاسوعا شکل گرفت و مانند همان راهپیمایی به میدان آزادی ختم گردید، همه‌ بر این‌ باور بودند که‌ باید حرف‌ آخر را بزنند. این احساس، وجود داشت که دیگر محدودیتی‌ در کار نیست. هر کس‌، هر حرفی‌ می‌خواست‌ می‌زد و هر اعلامیه‌ای‌ که‌ تمایل‌ داشت‌ می‌چسباند و پخش‌ می‌کرد. مهم‌ترین‌ شعار آن‌ روز شعار «مرگ‌ بر شاه‌» بود که‌ در روز تاسوعا کمتر شنیده شده بود. شعار معروف «ای‌ شاه ‌خائن‌، آواره‌ گردی‌، خاک‌ وطن‌ را ویرانه‌ کردی‌، کشتی‌ جوانان‌ وطن ‌الله‌اکبر، کردی‌ هزاران‌ در کفن‌ الله‌اکبر، مرگ‌ بر شاه‌، مرگ‌ بر شاه‌« محصول عاشورای 57 بود. شعارهای‌ دیگر عبارت‌ بودند از: «ای‌ شهید حق‌ آیم‌ به‌ سویت‌، بهشت ‌موعود در پیش‌ رویت‌«؛ «حکومت‌ اسلامی‌ ایجاد باید گردد»؛ «تا شاه‌ کفن ‌نشود، این‌ وطن‌ وطن‌ نشود»، «زندانی سیاسی آزاد باید گردد، حکومت اسلامی ایجاد باید گردد»، «سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن»، «توپ تانک مسلسل دیگر اثر ندارد، حکومت نظامی دیگر ثمر ندارد»، «ازهاری بیچاره، بازم بگو نواره، نوار که پا نداره» و...
قطعنامه‌ی‌ 17 ماده‌ای‌ که‌ در پایان‌ این‌ راه‌پیمایی‌ خوانده‌ شد قطعنامه پایانی هر دو راهپیمایی تاسوعا و عاشورا بود.(1) در این قطعنامه برخی‌مسایل‌ برای‌ نخستین‌ بار مطرح‌ شد. فرازهای‌ این‌ قطعنامه‌ که‌ در تاریخ ‌ثبت‌ شده‌، بدین‌ قرار است‌: «تأیید رهبری‌ بلامنازع‌ حضرت‌ امام‌، برکناری‌ شاه‌ و برچیده‌ شدن‌ بساط‌ سلطنت‌، برقراری حکومت عدل اسلامی، نفی‌ استعمار خارجی‌ و نیل‌ به ‌استقلال‌ و خودکفایی‌ ملی‌، حفظ‌ حقوق سیاسی‌ و اجتماعی‌ افراد جامعه‌ و اقلیت‌های‌ مذهبی‌، اعطای‌ آزادی واقعی‌ و حفظ‌ حیثیت‌، شرف‌ و کرامت‌ انسانی‌ به‌ زن‌ها، اجرای‌ عدالت‌اجتماعی‌ و نفی‌ هرگونه‌ تبعیض‌ و استثمار، احیای‌ کشاورزی‌ که‌ بر اثر انقلاب‌ شاه‌ و ملت‌ نابود شده‌ بود، پیشرفت‌ صنعت‌، ادامۀ‌ اعتصابات‌ تا سقوط‌ رژیم‌، احتراز از احتکار و گران‌فروشی‌، اخطار به‌ ارتش‌ و دعوت‌ از ارتشیان‌ برای‌ اتحاد با مردم‌، رد اتهام‌ نفوذ کمونیست‌ها و کمونیسم‌ در انقلاب‌ اسلامی‌، آزادی‌ کلیه‌ی‌ زندانیان‌ سیاسی‌، ادامۀ‌ نهضت‌ تا نفی‌ رژیم‌ و سقوط‌ رژیم‌ خائن‌ شاه‌ و...»(2)
به گفتۀ حسین فردوست در خاطرات خود، شاه و ازهاری از داخل بالگرد نظامی و از بالا گستردگی حضور مردم در راهپیمایی عاشورا را دیده بودند. او در این باره می‌گوید:
«هنگامی كه تظاهرات عظیم تاسوعا و عاشورا پیش آمد، محمدرضا و ازهاری با بالگرد از تمام سطح شهر بازدید كردند. محمدرضا خطاب به ازهاری گفت:
«همه خیابان‌ها مملو از جمعیت است؛ پس موافقان من كجا هستند؟» ازهاری پاسخ داد: «درخانه‌هایشان» با شنیدن این جمله آخرین امید محمدرضا به یاس بدل شد و گفت: «پس فایده ماندن من در این مملكت چیست؟» ازهاری پاسخ داد: «این بسته به ‌نظر خودتان است.»(3)
بعد از تظاهرات‌ عظیم‌ عاشورا، خبرنگار روزنامه‌ی‌ فرانسوی‌ لوموند به‌ شاه‌ گفته بود:
«شما هم‌ مانند ژنرال‌ دوگل‌ (رئیس‌ جمهور اسبق‌ فرانسه‌) از طرفداران‌ خود بخواهید که‌ به‌ حمایت ‌شما به‌ خیابان‌ها بریزند و از شما حمایت‌ کنند. آن‌‌چنان‌ که‌ مردم‌ فرانسه‌ به ‌خیابان‌ شانزه‌لیزه‌ ریختند و از دوگل‌ حمایت‌ کردند.» شاه‌ در جواب ‌می‌گوید: «تأسف‌ در این‌ است ‌که‌ طرفداران‌ من‌ اکنون‌ در شانزه‌لیزه‌ هستند!!»(4)
اولین‌ بازتاب تظاهرات میلیونی روز عاشورا در سراسر کشور برای ارتش در پادگان لویزان تهران اتفاق افتاد. در ساعت‌ 2 بعدازظهر روز عاشورا 20 آذرماه 1357 چند درجه‌دار و سرباز در ناهارخوری‌، افسران‌ حکومت‌ نظامی‌ را به‌ رگبار بستند. ارتشبد عباس قره باغی وزیر كشور كابینه ازهاری در كتاب خاطرات خود، ماجرا را این‌چنین شرح می‌دهد:
«در روز عاشورا علاوه بر خونریزی در بعضی از شهرهای كوچك اتفاقات دیگری نیز صورت گرفت. از جمله تیراندازی به وسیله چند نفر درجه دار و سرباز از طرفداران مخالفین و مذهبی‌ها بر روی افسران و درجه‌داران در داخل ناهارخوری پادگان لویزان گارد شاهنشاهی كه در جریان آن عده‌ای افسر و درجه دار و سرباز به قتل رسیدند. هر چند جریان این واقعه مخفی نگهداشته شد و تعداد كشته‌شدگان رسماً اعلام نگردید. ساعت 5/1 بعد از ظهر عاشورا یك افسر، دو درجه‌دار و چهار سرباز مسلح به ناهارخوری افسران ارشد پادگان لویزان حمله بردند و با رگبار مسلسل هفتاد و دو نفر از افسران ارشد و درجه‌داران پادگان لویزان و هوانیروز را كشته... اعلامیه غیررسمی حاكی است 27 افسر، 41 درجه‌دار و 4 سرباز را كشته‌اند. كلیه حمله كنندگان به غیر از یك سروان هوانیروز كه دستگیر شده، كشته شده‌اند.»(5)
ضمناً در همان‌ روز گروه‌ زیادی‌ از سربازها، با اسلحه‌ و بدون‌ اسلحه‌، فرارکردند که‌ آمار دقیقی‌ از تعداد آن‌ها در دست نیست. در واقع این اتفاق، بخوبی نشان می‌داد بدنه اصلی ارتش که یکی از نقاط مهم اتکاء حکومت شاه بود، با مردم هماهنگ شده بودند؛ زیرا به چشم خویش دیدند اکثریت مردم در خیابان‌های شهرهای بزرگ ایران مخالفت خود را با ادامه حکومت پهلوی اعلام کردند. به ویژه آنکه در روز عاشورای 57، تمام شهرهای ایران شاهد راهپیمایی مردم بود. اما در بعضی شهرها به خشونت گرایید. در اصفهان ساختمان ساواک توسط مردم به آتش کشیده شد. در همدان استاندار را یک سرباز وظیفه از پای در آورد. در نجف‌آباد 50 نفر و در اراک 40 نفر از مردم به وسیله مأموران به شهادت رسیدند. (6)
جیمی کارتر رئیس جمهور آمریکا که روز نهم آذر از قدرت شاه و از اعتماد خود نسبت به وی سخن به میان آورده بود،(7) پس‌ از مشاهدۀ ‌راهپیمایی‌ تاسوعا و عاشورا، ناامیدانه‌ اعلام‌ کرد که‌ نمی‌داند آیا شاه‌ ایران‌ می‌تواند با این‌ آشوب‌های‌ خونین‌ در کشورش‌ باقی‌ بماند یا خیر.(8)
امام خمینی‌(ره‌) در همان‌ عصر عاشورا در مصاحبه‌ با تلویزیون ‌سی‌،بی‌،اس‌ (C.B.S) فرمودند: «ملت شجاع، این را قبلاً بارها اعلام کرده بودند و شاه اصلاً هیچ جهت قانونی دیگر ندارد و تمام ملت برای چندمین بار در سراسر ایران اعلام کردند که ما شاه را نمی‌خواهیم.»(9)
در همین روز امام در جمع دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج تصریح کردند: «تظاهرات دیروز و امروز در ایران راه عذر را از همه کس و همه دولتها سد کرد. دیگر دولت‌ها نمی‌توانند ادعا کنند که شاه قانونی است... رفراندومی که دیروز و امروز شد و قطعنامه‌هایی که صادر شد به همه دنیا ثابت کرد که شاه ساقط است.»(10)
امام افزودند: «مجلس‌ آمریکا باید از کارتر مؤاخذه‌ و او را استیضاح‌ کند که‌ چرا از یک‌ حکومتی‌ پشتیبانی ‌می‌کند که‌ پایۀ‌ ملی‌ ندارد و هیچ‌کس با او در ایران موافقت ندارد.... این‌ خلاف‌ مصلحت مملکت‌ آمریکا است‌. اگر این‌ پشتیبانی‌ باشد نفت‌ برای‌ آمریکا نخواهد بود. آن‌هایی‌ که‌ از شاه‌ حمایت‌ می‌کنند، چه‌ آمریکا، چه‌ انگلستان‌ و چه‌ شوروی‌ و چه‌ سایر ممالک‌ که ‌نیازمند به‌ نفت‌ ایران‌ هستند باید بدانند که‌ ما حتی‌ با فروش‌ عادلانۀ نفت‌ موافقت‌ نخواهیم‌ کرد.»(11)
بعد از راهپیمایی بزرگ عاشورا علاوه بر بدنه ارتش، زمامداران‌ و وابستگان‌ رژیم‌ یکی‌ بعد از دیگری‌ از کشور خارج‌ شدند. حمایت‌غربی‌ها از شاه‌ هم‌ به ‌تدریج‌ کاهش‌ یافت. این‌ مسائل‌ در ظاهر و روان شاه‌ خیلی‌ اثر گذاشت‌. در واقع مهم‌ترین دستاورد راهپیمایی‌های تاسوعا و عاشورا در سال 1357 آن بود که شاه‌ پس از این دو راهپیمایی بزرگ به این جمع‌بندی رسید که توبه نامه‌ای که در 15 آبان ماه در پیام تلویزیونی برای مردم ایران قرائت کرده است، نتیجه‌ای در بر نداشته و بیشتر موجب انسجام مردم و رهبری انقلاب برای سرنگونی شاه شده است. به همین دلیل شاه نتوانست‌ بیشتر از یک‌ ماه‌ در کشور بماند و با تشکیل‌ دولت‌ بختیار، از کشور خارج ‌شد.
راهپیمایی اربعین حسینی
در واپسین روزهای عمر نظام شاهنشاهی، سه روز پس از آنکه محمدرضا پهلوی از ایران خارج شد، ۲۰ صفر ۱۳۹۹ (۲۹ دی ۱۳۵۷)، اربعین حضرت اباعبدالله الحسین(ع) از راه رسید. امام خمینی در پیامی که از نوفل لوشاتوی فرانسه فرستاده بودند، خطاب به مردم ایران گفتند:
«امسال اربعین امام امت درخلال اربعین‌های پیروان و شیعیان آن بزرگمرد اسلام واقع شده و گویی خون شهیدان ما امتداد خون شهیدان کربلاست و اربعین اخیر برادران ما بازتاب اربعین آن دلاوران می‌باشد... اربعین امسال استثنایی و نمونه است. راهپیمایی و تظاهرات پرشور در این اربعین وظیفه شرعی و ملی است.»(12)
به همین دلیل و با پیش بینی حضور گسترده مردم در راهپیمایی روز اربعین حسینی، شورای امنیت کشور در آستانۀ‌ این روز به دعوت شاپور بختیار تشکیل جلسه داد. در این جلسه که با حضور اکثر مقامات نظامی و سیاسی کشور ترتیب یافت، بختیار استدلال کرد: «در وضعیت فعلی با توجه به احساسات مردم از راهپیمایی آنها نمی‌توان جلوگیری کرد.» بدین ترتیب پس از مذاکراتی، همگی با عدم مقابله با برگزاری راهپیمایی اربعین موافقت کردند.(13)
از طرف دیگر در این مقطع «ژنرال‌هایزر» آمریکایی نیز در تهران حضور و مأموریت داشت که از فروپاشی ارتش بعد از فرار محمدرضا پهلوی جلوگیری و آن را برای حمایت از دولت بختیار هماهنگ کند. وی در راستای این سیاست، یک روز قبل از اربعین ‌یعنی در 28 دی ماه جلسه‌ای با فرماندهان ارتش تشکیل داد و به بررسی اوضاع کشور و پیامدهای راهپیمایی اربعین پرداخت. (14)
در این جلسه برخی از مقامات همچون سپهبد مقدم اعتقاد داشتند که دولت بختیار در روز اربعین سقوط خواهد کرد و حداقل دو میلیون نفر در تظاهرات شهر تهران شرکت می‌کنند. آنها در این جلسه از نقش ارتش برای کنترل اوضاع صحبت کردند. ‌هایزر پیشنهاد کرد که همه‌ سربازان از خیابان‌ها جمع‌آوری شوند و حضور آنها فقط محدود به مناطق حساس نظامی‌ و غیرنظامی ‌باشد تا اگر اتفاقی رخ داد تأسیسات حیاتی حفظ شود.‌ هایزر حتی به بختیار پیشنهاد کرد که مقررات تظاهرات را در مطبوعات، رادیو و تلویزیون اعلام کنند و به انقلابیون اخطار دهد که با هرگونه خشونتی به سختی برخورد خواهد شد. بختیار به توصیه‌ی وی عمل کرد و در یک سخنرانی تلویزیونی بر لزوم برخورد با هرگونه‌ حرکتِ خارج از نظم در روز اربعین تأکید نمود.(15)
به هر حال مردم ایران با شنیدن پیام امام خمینی(ره) و تأکید صریح ایشان مبنی بر اینکه «راهپیمایی و تظاهرات پرشور در این اربعین وظیفه شرعی و ملی است»، یکپارچه در 29 دی 1357 به خیابان‌ها آمدند و همچون تاسوعا و عاشورای حسینی اقدام به راهپیمایی گسترده‌ای علیه حکومت پهلوی در اکثر شهرهای ایران کردند. از بامداد این روز، تهران و سایر شهرهای ایران شاهد یکی از بزرگترین راهپیمایی‌های تاریخ ایران بود. در تهران بیش از دو میلیون نفر در راهپیمایی شرکت کردند. آنها در این مراسم عظیم به دولت بختیار رأی منفی دادند و خواستار سرنگونی حکومت پهلوی و دولت دست‌نشاندۀ‌ بختیار، برقراری حکومت اسلامی ‌و بازگشت امام(ره) به میهن شدند. به گزارش خبرگزاری‌ها، راهپیمایی اربعین از لحاظ جمعیت و نظم از راهپیمایی‌های تاسوعا و عاشورا به مراتب بیشتر و منظم‌تر و منسجم‌تر بود. سیل جمعیت حاضر در این روز به حدی بود که روزنامه‌ کیهان در تیتر اول خود از این راهپیمایی با عنوان «عظیم‌ترین راهپیمایی مذهبی و سیاسی تاریخ» نام برد.(16) در این تظاهرات اثری از نیروی پلیس و ارتش در مسیر تظاهرکنندگان دیده نمی‌شد. شرکت کنندگان در راهپیمایی قطعنامه‌ای در 10 ماده انتشار دادند(17) که طی آن بر لزوم غیر قانونی شناخته شدن سلطنت و خلع شاه، برقراری حکومت جمهوری اسلامی، تشکیل شورای انقلاب اسلامی، برکناری دولت بختیار، پیوستن قوای نظامی به ملت، تأکید بر روابط حسنه با همه ملتها، استعفای وکلای مجلسین و استعفای اعضای شورای سلطنت تأکید شده بود.(18)
مردم شهرستان‌ها و شهرها نیز به خیابانها آمدند و با عزاداری برای شهیدان کربلا خواهان بازگشت هرچه زودتر امام خمینی به وطن شدند و در شعارهایشان شورای سلطنت و دولت شاپور بختیار را محکوم کردند. آن روز گرچه عده زیادی از نظامیان وفادار به شاه هنوز در کشور بودند، اما با مردم درگیر نشدند و با کمترین تلفات، راهپیمایی‌های ۲۹ دی برگزار شد و آخرین امیدهای نظام شاهنشاهی را برای ادامه سلطنت با یأس روبه رو کرد. جملات زیر نمونه‌ای از شعارهای راهپیمایی روز اربعین 1357 است:
تا خون در رگ ماست، خمینی رهبر ماست
نظام شاهنشاهی عامل هر فساد است/ جمهوری اسلامی مظهر عدل و داد است
فرموده خمینی، برچیدن یزید است/ کابینۀ بختیار یک حیلۀ جدید است
ما پیرو قرآنیم، سلطنت نمی‌خواهیم
در طلوع آزادی، جای شهدا خالی
ما همه سرباز توایم خمینی، گوش به فرمان توایم خمینی (19)
تظاهرات روز اربعین به حدی عظیم بود که هایزر آن روز را «بدتر از روز فرار محمدرضا پهلوی از ایران» توصیف کرد. وی درباره عظمت تظاهرات روز 29 دی در خاطرات خود می‌نویسد:
«گزارش‌های رسیده حاکی از آن بود که راهپیمایی شتاب گرفته است. می‌توانستم خیابان‌های اطراف ستاد را ببینم که پر از جمعیت بود.»(20)
اربعین سال 57 تیر خلاص را بر پیکر رو به زوال رژیم پهلوی وارد کرد و تنها 22 روز بعد از این تظاهرات عظیم انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. ارتشبد قره‌باغی در خاطراتش درباره‌ پیامدهای تظاهرات اربعین 57 چنین نوشته است:
«این راهپیمایی نیز مانند تظاهرات روزهای تاسوعا و عاشورا برای مخالفین موفقیت بزرگی محسوب می‌شد و به علت وجود حکومت نظامی ‌در کشور، دلیل دیگری بر ضعف و ناتوانی دولت و شکست مجدد نیروهای مسلح در برابر آنها منظور گردید.»(21)
امام خمینی راهپیمایی اربعین حسینی سال 57 را به مثابه یک رفراندوم عمومی در مورد تشکیل حکومت اسلامی قلمداد کردند.(22)
راهپیمایی ششم بهمن 57
راهپیمایی و تظاهرات روز جمعه ششم بهمن 1357 را نیز باید در فهرست راهپیمایی‌های بزرگ دوران انقلاب اسلامی قرار داد. این راهپیمایی یک روز پس از اعلام بسته شدن فرودگاه‌های کشور توسط شاپور بختیار آخرین نخست وزیر عصر پهلوی صورت گرفت. بختیار مدعی شده بود که به خاطر ایجاد امنیت مناسب، اقدام به تعطیلی فرودگاه‌ها کرده است. رابرت هایزر، فرستاده ویژه آمریکا به ایران نیز که در آن زمان در تهران به‌سر می‌برد، از اعلام تعطیل شدن فرودگاه‌ها ابراز خشنودی کرد. اقدام بختیار در بستن فرودگاه در اصل به منظور به تعویق انداختن بازگشت امام خمینی به کشور صورت گرفت. این اقدام بختیار خشم مردم را در سراسر کشور برانگیخت. در تهران صدها هزار نفر در میدان آزادی اجتماع کردند(23) و با شعارهایی چون: «وای به حالت بختیار، اگر خمینی دیر بیاد» و «مرگ بر بختیار نوکر بی اختیار»، خشم و نفرت خود را از اقدام وی در بستن فرودگاه‌ها اعلام کردند.
در همین حال علما و روحانیون نیز خود را برای یک تحصن فراگیر علیه دولت بختیار آماده می‌کردند.(24) جمع بزرگی از مردم در تظاهراتی به طول 10 کیلومتر و جمعیتی قریب یک میلیون نفر رهسپار بهشت زهرا شدند و در آنجا پای سخنرانی آیت‌الله سید محمود طالقانی نشستند.(25) در قطعنامه پایانی مراسم بهشت زهرا نیز اقدام بختیار در بستن فرودگاه‌ها محکوم شده بود. در این روز در جریان حمله مأموران به مردم معترض در شهرهای تبریز، اصفهان، سنندج و مشهد، دهها نفر جان خود را از دست دادند.(26) در اصفهان 200 نفر از درجه‌داران در محل گردان خود علیه دولت بختیار تظاهرات کردند.(27)
راهپیمایی 28 صفر
روز ۷ بهمن به مناسبت سالگرد رحلت رسول اکرم(ص) و به خاطر بزرگداشت شهدای انقلاب، تهران برای چهارمین بار در عرض دو ماه صحنه یک راهپیمایی بزرگ مذهبی- سیاسی بود. این راهپیمایی به دعوت جامعه روحانیت و با شرکت میلیونها نفر از مردم تهران و شهرستانها که برای استقبال از مقدم امام خمینی به تهران آمده بودند برگزار گردید. از جمله اهداف مهم این راهپیمایی ابراز خشم از ادامۀ بسته ماندن فرودگاه مهرآباد تهران بود.
گروههای مردمی که از نقاط مختلف کشور به سوی تهران به راه افتادند، همراه با مردم تهران اجتماع میلیونی تازه‌ای را رقم زدند. آنان شعارهای مذهبی - سیاسی می‌دادند و عکس‌های بزرگی از امام خمینی و شهدا و شعارهای پارچه‌ای در دست داشتند. در خیابان انقلاب و آزادی که گذرگاه اصلی راهپیمایی بود به یکدیگر پیوستند و به طرف میدان آزادی به راه افتادند. در میدان انقلاب (۲4 اسفند سابق) گروهی از سربازان که تمثال‌های بزرگی از امام خمینی را در دست داشتند، با مردم همصدا شدند و جمعیت راه خود را به طرف میدان آزادی ادامه داد. در این روز تعداد زیادی از افراد نیروی هوایی و افسران و درجه‌داران نیروی زمینی نیز که به مردم پیوسته بودند، در راهپیمایی شرکت داشتند .(28)
هنگامی‌ که انبوه جمعیت به میدان آزادی رسید، بخشی از این جمعیت عظیم قصد ادامه مسیر به طرف فرودگاه مهرآباد با هدف باز کردن قهری آن را داشتند ولی برگزارکنندگان راهپیمایی از این اقدام آنان جلوگیری کردند. با این همه راهپیمایی هفتم بهمن و سپس اعتصاب بزرگ علما و روحانیون در دانشگاه تهران که با هدف فشار بر بختیار صورت گرفت، نقش مؤثری در واداشتن وی به بازکردن فرودگاه مهرآباد داشت. امام در خصوص ادامۀ بسته ماندن فرودگاه مهرآباد، در همین روز طی نطقی در نوفل لوشاتو هشدار دادند: «....بستن فرودگاه‌ها و جلوگیری از رفتن ما به ایران، ثبات را بیش از پیش بر هم می‌زند، نه‏‎ ‎‏آنکه اوضاع را تثبیت نماید. از جانب نیروهای طرفدار من خواسته شده است که اذن‏‎ ‎‏بدهم بروند فرودگاه را باز کنند با زور؛ اما من هنوز چنین اذنی نداده ام...» (29)
با اقدام برگزارکنندگان راهپیمایی هفتم بهمن در جلوگیری از حرکت مردم به طرف فرودگاه مهرآباد، این راهپیمایی نیز مانند راهپیمایی‌های تاسوعا و عاشورا و اربعین حسینی در میدان آزادی متوقف گردید. چند تن از روحانیون شرکت‌کننده در مراسم میدان آزادی سخنرانی کردند و تصریح کردند که ملت تا پیروزی نهایی همچنان پایداری خواهد کرد. پس از اتمام سخنرانی‌ها قطعنامه‌ای در ۸ ماده قرائت گردید. برخی از اصول قطعنامه راهپیمایی روز ۲۸ صفرچنین بود:
- ماکلیه مواد قطعنامه راهپیمایی‌های تاسوعا و عاشورا و اربعین را که به تصویب میلیون‌ها نفر از اهالی تهران و سراسر کشور رسیده است، بار دیگر تأیید و تأکید می‌کنیم.
- افتخار راندن شاه مخلوع از کشور و نجات مملکت از شر دودمان پهلوی متعلق به ملت ایران و جنبش عظیم اسلامی است که رهبر آگاه ملت از پانزده سال پیش آن را شعار مبارزه قرار داده است.
- مردم ایران مشتاقانه و بی‌صبرانه در انتظار قدوم پیشوای محبوب و رهبر عظیم‌الشأن دقیقه شماری می‌کنند و هیچ‌گونه بهانه و عذری را در مورد جلوگیری از ورود ایشان به کشور نمی‌پذیرند و برای رسیدن به این آرزوی مقدس برای خویش حق توسل به هر وسیله و هر شیوه را حفظ می‌کنند.
- مبارزات پیگیر و بی‌امان و همه جانبه ما تا رسیدن به نظام عدل اسلامی که هدف نهایی اعلام شده جنبش است، ادامه خواهد داشت و در این راه از همه امکانات و شیوه‌های مناسب در مراحل و شرایط مختلف استفاده خواهیم کرد.
نمونه‌هایی از شعارهای راهپیمایی روز ۲۸ صفر چنین بود:
- اگر خمینی دیر بیاد، مسلسل‌ها بیرون میاد - نه آمریکا، نه شوروی، مرگ بر رژیم پهلوی - کار شاه تمام است، خمینی امام است - نیروی هوایی، عقاب آسمان‌ها، تو نور چشم مایی - مرگ بر بختیار نوکر بی‌اختیار - بختیار، بختیار با بستن فرودگاه گور خودت را کندی - تنها ره سعادت، ایمان، جهاد، شهادت - ما بت‌ها را شکستیم خمینی، منتظر تو هستیم خمینی و...
راهپیمایی 12 بهمن
شاید بتوان راهپیمایی روز 12 بهمن 1357 را باشکوه ترین و پرجمعیت ترین راهپیمایی در دوران انقلاب اسلامی به شمار آورد؛ زیرا در این روز از فرودگاه مهرآباد تا قطعه شهدا در بهشت زهرا صحنه نمایش میلیون‌ها نفر از کسانی بود که از سراسر کشور برای شرکت در مراسم استقبال از امام خمینی به تهران آمده بودند. بسیاری از مردم شب را در این مسیر به صبح رسانده بودند. (30)
امام در پایان یک هجرت 14 ساله، صبح روز 12 بهمن وارد تهران شدند. ایشان پس از انجام آیین استقبال در فرودگاه طی سخنانی فرمودند: «ما باید از همه طبقات ملت تشکر کنیم که این پیروزی تا اینجا به واسطه وحدت کلمه بوده است. وحدت کلمه مسلمین، همه، وحدت کلمه اقلیت‌های مذهبی با مسلمین، وحدت دانشگاه و مدرسه علمی، وحدت روحانی و جناح سیاسی. ما باید همه این رمز را بفهمیم که وحدت کلمه، رمز پیروزی است و این رمز پیروزی را از دست ندهیم.» (31)
امام پس از سخنان خود در فرودگاه در میان استقبال چند میلیونی مردم که در سرتاسر مسیر فرودگاه تا بهشت زهرا، گرد آمده بودند به سوی این مکان به راه افتادند. جمعیت میلیونی مردم سبب شده بود اداره امور حتی از توان کمیته 70 هزار نفری استقبال نیز خارج شود. فاصله 33 کیلومتری میدان آزادی تا بهشت زهرا مملو از جمعیت بود و ماشین حامل امام قادر به طی مسیر نبود. بناچار از بالگرد استفاده شد و در نهایت، قطعه شهدا برای فرود امام در نظر گرفته شد. چون قرار بود سخنان امام در این مکان ایراد شود، گروه زیادی از مردم از شب قبل در این قطعه حضور داشتند. امام طی سخنرانی خود در مزار شهدای انقلاب اسلامی، دولت بختیار، مجلسین، وزیران و سلطنت پهلوی را غیر قانونی خواندند و وعده تعیین دولت جدید را به مردم دادند. امام فرمودند:
«... محمدرضای پهلوی، این خائن خبیث همه‏‎ ‎‏چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد، قبرستان‌های ما را آباد کرد. مملکت ما را از‏‎ ‎‏ناحیۀ اقتصاد خراب کرد. تمام اقتصاد ما الآن خراب است و از هم ریخته است. اگر‏‎ ‎‏بخواهیم این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سالهای طولانی با همتِ همۀ مردم، نه‏‎ ‎‏یک دولت این کار را می‌تواند بکند و نه یک قشر از اقشار مردم این کار را می‌توانند‏‎ ‎‏بکنند؛ تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمی‌توانند این به هم ریختگی اقتصاد را از‏‎ ‎‏بین ببرند... قضیۀ اصلاحات ارضی یک لطمه‌ای بر مملکت ما وارد کرده است که شاید‏‎ ‎‏تا بیست سال دیگر ما نتوانیم این را جبرانش بکنیم؛ مگر همۀ ملت دست به هم بدهند و‏‎ ‎‏کمک کنند... تمام نفت ما را به غیر دادند! به امریکا و غیر از امریکا دادند. آنی که به‏‎ ‎‏امریکا دادند عوض، چه گرفتند؟ عوض، یک اسلحه‌هایی برای پایگاه درست کردنِ برای‏‎ امریکا! ما هم نفت دادیم و هم پایگاه برای آنها درست کردیم!...»(32)
امام در همین روز در پیامی از همۀ ارتشیان و افسران و درجه داران خواستند صف خود را از دولت غاصب جدا کنند و به صفوف ملت بپیوندند.(33)
بعد از پایان مراسم در حالی که هنوز التهاب و هیجان مردم فروکش نکرده بود، اعضای کمیته استقبال برای انتقال امام به مدرسه علوی که برای اقامت ایشان درنظر گرفته شده بود، اقدام کردند. اما ظرفیت مدرسه مذکور گنجایش دیدارهای عمومی امام را نداشت و به ناچار امام به مدرسه رفاه انتقال داده شد. بدین ترتیب از ورود امام ۱۰ روز تاریخی که بعدها «دهه فجر انقلاب اسلامی» نام گرفت، سپری شد تا طومار رژیم پهلوی و ۲۵۰۰ سال استبداد شاهنشاهی برای همیشه در هم پیچیده شود.
نطق مهم امام خمینی در بهشت زهرا به منزلۀ اعلام انحلال رژیم شاهنشاهی بود. این سخنرانی در همان روز 12 بهمن در همۀ خبرگزاری‌های بین المللی بازتاب یافت. اکثر رسانه‌ها قسمت‌هایی از این نطق را همراه با تصاویری از صفوف میلیونی راهپیمایان 12 بهمن بازتاب دادند.
راهپیمایی 19 بهمن
از دیگر راهپیمایی‌های بزرگ و میلیونی مردم در سال انقلاب، راهپیمایی روز 19 بهمن 1357 بود. این راهپیمایی متعاقب درخواست حضرت امام خمینی از مردم برای ابراز دیدگاه و نظر خود، نسبت به مهندس مهدی بازرگان صورت گرفت.(34) امام روز دوشنبه 16 بهمن و در شرایطی که هنوز شاپور بختیار به عنوان آخرین نخست‌وزیر عصر پهلوی حکمرانی می‌کرد، مهندس بازرگان را به پیشنهاد شورای انقلاب، به عنوان نخست‌وزیر دولت موقت انقلاب اسلامی تعیین کردند. امام در همین روز از مردم خواستند از طریق مطبوعات و تظاهرات آرام، در باره بازرگان نظر دهند. امام در سخنان خود که در مدرسه علوی و در برابر چهارصد نفر از خبرنگاران داخلی و خارجی ایراد کردند فرمودند:
«...من بعد از تشکر از ملت ایران که در این مدت طولانی رنج و زحمت بردند و با دادن خون‏‎ ‎‏خودشان برای اسلام خدمت کردند، مطلبی هست که می‌خواهم به عرض ملت برسانم و‏‎ ‎‏آن این است که نظر خودشان را دربارۀ دولت آقای مهندس بازرگان که دولت شرعی و‏‎ ‎‏اسلامی است اعلام کنند؛ هم به وسیلۀ مطبوعات، هم تظاهرات آرام در شهرها و در‏‎ ‎‏دهات و هر جا که مسلمان هست، نظر خودشان را راجع به دولت اسلامی آقای مهندس‏‎ ‎‏بازرگان اظهار کنند....»(35)‏
درپی درخواست امام خمینی و به دعوت جامعه روحانیت، روز پنجشنبه 19 بهمن 1357 تهران و شهرستان‌ها شاهد برگزاری راهپیمایی‌های عظیم و سراسری در حمایت از اقدام امام در معرفی دولت موقت بود. میلیون‌ها تن از مردم برای ابراز حمایت از امام و دولت موقت اسلامی به خیابان‌ها آمدند و راهپیمایی گسترده‌ای در سرتاسر ایران برپا نمودند. تنها در تهران متجاوز از دو میلیون نفر در این راهپیمایی شرکت داشتند. شعارهایی چون «ما همه سرباز توایم خمینی، گوش به فرمان تو‌ایم خمینی»، «بازرگان، بازرگان، نخست‌وزیر ایران»، «درود بر خمینی، سلام بر بازرگان»، «جمهوری اسلامی آری، حکومت خودکامان هرگز» و... بیشتر از سایر شعارها در تظاهرات 19 بهمن سر داده می‌شد. غیر از تمام طبقات مردم، روحانیون، اصناف، احزاب سیاسی و حتی همافران در این راهپیمایی شرکت داشتند.
روزنامه اطلاعات در صفحه اول روز پنجشنبه 19 بهمن 1357 خود نوشت: گروه زیادی از همافران در راهپیمایی امروز با لباس رسمی نظامی شرکت داشتند.(36) در همین روز بود که صدها تن از کارکنان نیروی هوایی ارتش و همافران با لباس و یونیفورم نظامی به مدرسه علوی رفته و به صورت رژه نظامی با امام خمینی بیعت کردند. در این روز عکاسان حاضر در صحنه، تصاویری از حضور پرسنل نظامی در کنار امام تهیه و بلافاصله در روزنامه‌ها منتشر نمودند. این واقعه که از جمله رویدادهای ماندگار و تاریخی انقلاب بود با واکنش‌های بسیاری در میان مردم، نظامیان، عناصر رژیم پهلوی و... روبرو شد. این ملاقات بسیار مهم، در شرایطی صورت گرفت که شایعه کودتای ارتش در آن روزهای سرنوشت ساز هر روز فراگیرتر می‌شد. از این رو باعث گردید که روز 19 بهمن به عنوان روز نیروی هوایی شناخته شود.
در پایان راهپیمایی تهران، قطعنامه‌ای در ۷ ماده قرائت شد و مردم یکپارچه آن را تأیید کردند. در این قطعنامه ضمن تأکید بر لزوم ادامۀ مبارزه تا محو کامل نظام استبداد و استقرار جمهوری اسلامی، از اقدام امام خمینی در تعیین دولت موقت حمایت شده و از نیروهای انتظامی، ارتش، ژاندارمری و شهربانی موکداً خواسته شده به ملت بپیوندند و از دولت موقت اطاعت کنند.
سه روز بعد از راهپیمایی 19 بهمن 1357، انقلاب اسلامی ایران در ساعات میانی یوم الله 22 بهمن به پیروزی رسید.
حضور مردم در خیابانها در روزهای 21 و 22 بهمن، علیرغم حکومت نظامی
حضور پر رنگ و حماسه‌ساز مردم در روزهای 21 و 22 بهمن 1357 آن هم در شرایط مقررات جدید حکومت نظامی، ناشی از صدور فرمان امام خمینی در ضرورت نادیده گرفتن این مقررات بوده است. امام در این پیام که روز 21 بهمن صادر کردند، اخطار کردند:
«...من با آنکه هنوز دستور جهاد مقدس نداده‌ام و نیز مایلم تا مسالمت حفظ و قضایا‏‎ ‎‏موافق آرای ملت و موازین قانون عمل شود لکن نمی‌توانم تحمل این وحشیگری‌ها را‏‎ ‎‏بکنم؛ و اخطار می‌کنم که اگر دست از این برادرکشی بر ندارند و لشکر گارد به محل‏‎ ‎‏خودش برنگردد و از طرف مقامات ارتشی از این تعدیات جلوگیری نشود، تصمیم آخر‏‎ ‎‏خود را به امید خدا می‌گیرم و مسئولیت آن با متجاسرین‏‎ و متجاوزین است... اعلامیۀ امروز حکومت نظامی، خدعه و خلاف شرع‏‎ ‎‏است و مردم به هیچ‌وجه به آن اعتنا نکنند... هراسی به خود راه ندهید که به خواست خداوند تعالی‏‎ ‎‏حق پیروز است...»(37)
مقصود امام از اعلامیه حکومت نظامی، اشاره به اعلامیه شماره 40 فرمانداری نظامی تهران بود که روز 21 بهمن انتشار یافت و طی آن ساعات منع رفت و آمد مردم از ساعت16:30 هر روز تا ساعت 5 بامداد روز بعد تعیین شد. پس از انتشار این اعلامیه، بلافاصله اعلامیه شماره 41 فرمانداری نظامی نیز منتشر گردید که تصریح داشت ساعات منع عبور و مرور تا ساعت 12 ظهر هر روز تمدید گردیده است. به عبارت دیگر طبق اعلامیه 41، مردم برای انجام امور روزمره خود فقط از ساعت 12 هر روز تا ساعت 16:30 همان روز اجازه خروج از منزل را داشتند که پیام امام سبب نادیده گرفتن آن گردید.
با این حال اهمیت اعلامیه حکومت نظامی در نقشه‌ای بود که در پس این اعلامیه دنبال می‌شد. در آن زمان رژیم در پی طراحی یک کودتای نظامی بود، سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران و حومه از یگان‌های تابع خود خواسته بود تا در سایه مقررات جدید حکومت نظامی و خلوت شدن خیابان‌ها بی درنگ تمام رهبران نهضت را دستگیر و با هواپیما به یکی از جزیره‌ها منتقل کنند. به همراه این دستور، فهرستی از نام صدها تن که باید بازداشت شوند، اعلام شده بود که در این فهرست نام امام خمینی، آیت‌الله طالقانی و مهدی بازرگان نیز به چشم می‌خورد.(38)
از دیگر اهداف وضع مقررات حکومت نظامی و افزایش مدت زمان آن به حدود 20 ساعت، استفاده از خلوتی شهر و نبود مردم در خیابان‌ها برای انتقامگیری خونین لشکر گارد از همافران نیروی هوایی به خاطر بیعت آنان با امام خمینی در 19 بهمن بود. با این حال و علی‌رغم آنکه پیام امام این دو نقشه را خنثی کرد ولی جمعی از گاردی‌ها به طرف پادگان نیروی هوایی در خیابان پیروزی به راه افتادند و این پادگان را مورد حمله شدید قرار دادند؛ به طوری که روز 21 بهمن پادگان نیروی هوایی صحنه رویارویی خونین همافران و هزاران نفر از مردم حامی آنان علیه لشکریان گارد بود.(39) اسناد ساواک بر همراهی مردم با همافران تاکید داشتند(40)
به هر حال در سایه حضور مردم در خیابان‌ها طی دو روز 21 و 22 بهمن 1357 تمامی دژهای حکومت پهلوی در هم فروریخت و جنگ‌های خیابانی و سپس اعلام عقب نشینی ارتش به سوی پادگانها به عمر آخرین سلسله سلطنتی در تاریخ ایران خاتمه داد. (41)
در پایان ذکر این نکته ضروری است که اگر عنصر «راهپیمایی» یا «تظاهرات مردمی» له یا علیه نظامهای سیاسی، به میزان بسیار زیادی در تعیین سرنوشت آنها مؤثر است، بدان دلیل است که هر راهپیمایی عمومی و هر تجمع مردمی، زاییده وحدت مردم در جامعه است. اگر وحدت ملی حاصل نباشد، تجمع مردمی نیز به وجود نمی‌آید. «هنر» و «رسالت» امام خمینی در انقلاب اسلامی این بود که تا زمان رحلت خویش در جهت وحدت اسلامی مردم می‌کوشید و راهپیمایی‌های مهم و اثرگذار و تاریخی انقلاب نیز نتیجه مستقیم همین رسالت و همین هنر است.
نتیجه گیری
انقلاب اسلامی با حضور گسترده مردم و رهبری روحانیت و در رأس آنها امام خمینی و با اتکا بر اندیشه اسلام ناب محمدی توانست در بهمن 1357 به پیروزی نهایی برسد. گرچه این پیروزی حاصل مبارزات سیاسی بود که از نهضت سال‌های 1341 به بعد آغاز شده بود؛ اما در این مسیر، نه مبارزه مسلحانه و نه مبارزه حزبی و پارلمانی، بلکه حضور عامه مردم در متن مبارزه علیه رژیم ستمشاهی در خیابان‌ها تحت هدایت و زعامت امام خمینی به نتیجه رسید. این حرکت برق آسا در ظرف کمتر از دو سال طومار نظام شاهنشاهی 2500 ساله را درهم پیچید.
انقلاب اسلامی ایران نه مانند انقلاب روسیه بود که بلشویکها هدایتگر آن باشند، نه مانند انقلاب ویتنام بود که ویت‌کنگها نیروی اصلی حرکت باشند، نه مانند انقلاب فرانسه بود که ژاکوبن‌ها برنامه ریز اصلی انقلاب باشند و نه مانند انقلاب چین بود که مائو رهبر آن می‌گفت قدرت تنها از لوله تفنگ بدست می‌آید.
انقلاب اسلامی با هیچ‌یک از انقلاب‌های بزرگی که در تاریخ معاصر جهان به وقوع پیوسته، شباهتی نداشت، از هیچ انقلابی الگو نگرفته بود و هیچ حزب و سازمان داخلی در به وجود آوردن و به ثمر رساندنِ آن سهمی نداشت. حزب توده، جبهه ملی، نهضت آزادی، فدائیان خلق، مجاهدین خلق و... هر یک مدعی بودند و برای سقوط شاه و اجرای برنامه‌های خود مبارزه کردند. ولی عملاً یا سرکوب شدند و یا آرمان‌های‌شان از اقبال مردمی برخوردار نگردید و لذا کاری از پیش نبردند.
در این میان روحانیت که به ویژه از پایگاه‌های نیرومند اعتقادی در میان مردم برخوردار بود، با استفاده از خلأ به وجود آمده، به سازمان دهی مبارزات مردم پرداخت و با الهام از ارزشهای دینی، آنان را در راه مبارزه با ظلم و استبداد و احیای فرهنگ اسلامی به حرکت درآورد و این حرکت را به یک «انقلاب اسلامی» مبدل ساخت. گروه‌ها و احزاب داخلی مخالف شاه که اقبال مردم را از رهبری امام خمینی می‌دیدند مجبور شدند برای آنکه از قافله انقلاب عقب نمانند، رهبری امام و روحانیت مبارز را بپذیرند. از این رو در نهایت همه آنها مجبور شدند به موج جمعیت در راهپیمایی‌های گسترده‌ای بپیوندند که شرح مبسوط آن در این مقال توضیح داده شد.
طبعاً بدلیل حضور اکثریت مردم در موج مبارزه علیه رژیم پهلوی، مراکز تبلیغاتی این رژیم نمی‌توانستند توده مردم را به وابستگی به بیگانگان متهم کنند. به همین دلیل از یکسو می‌کوشیدند با اصلاحات ظاهری مسیر انقلاب را منحرف کنند و از سوی دیگر با دستگیری افراد مؤثر در جریان انقلاب، مانع از فروپاشی نظام استبدادی شاه گردند.
انقلاب اسلامی با تکیه بر روش مبارزاتی خاص خود، یعنی راهپیمایی و تظاهرات مسالمت آمیز خیابانی مردم تحت رهبری روحانیت بیدار به رهبری امام خمینی شکل گرفت و دوام و اعتبار آن طی چهل سال اخیر نیز مرهون مراجعه مکرر نظام به آراء و اراده مردم در هر انتخابات، و تظاهرات حمایتی در تمامی مقاطع حساس کشور بوده است.
پی نوشت:
1 - سند شماره 1 پیوست
2 - راهپیمایی‌های دوران انقلاب، از 13 شهریور 1357 تا 22 بهمن 1358، ص 24
3 - ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1393، ج1، ص 590
4 - علی محمد بشارتی، پرتال جامع علوم انسانی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، مقاله «راهپیمایی تاریخی مردم در تاسوعا و عاشورای 57»
5 - اعترافات ژنرال، خاطرات ارتشبد قره باغي، نشر ني، 1365، ص 73
6 - روزشمار انقلاب اسلامی، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، جلد 8
7 - روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، باقر عاقلی، نشر تامک، 1384، ج 2، ص 378
8 - علی محمد بشارتی، همان
9 - صحیفه امام ج 5، ص206
10 - صحیفه امام ج 5، ص211
11 - صحیفه امام، ج5، ص 212
12 - صحیفه امام، ج 5 ص 477
13 - اعترافات ژنرال، خاطرات ارتشبد عباس قره‌باقی، 1365، ص 203
14 - مقاله «تأثیر راهپیمایی اربعین حسینی در پیروزی انقلاب اسلامی+اسناد» خبرگزاری فارس
15 - مأموریت به تهران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص 194-193
16 - روزنامه‌ کیهان، شنبه، 30 دی 1357، ص 1
17 - سند شماره 2 پیوست
18 - محرم و انقلاب اسلامی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص 285-284
19 - راهپیمایی‌های دوران انقلاب، از 13 شهریور 1357 تا 22 بهمن 1358، ص 24
20 - مأموریت به تهران، همان، ص 202
21 - عباس قره‌باغی، اعترافات ژنرال، تهران: نی، ص 206
22 - صحیفه امام، ج 5، ص 498
23 - سند شماره 3 پیوست
24 - این تحصن صبح روز هشتم بهمن در مسجد دانشگاه تهران آغاز و هر لحظه بر تعداد متحصنین افزوده شد.
25 - راهپیماییهای دوران انقلاب، همان، ص 29
26 - روزشمار انقلاب اسلامی، سایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
27 - روزشمار انقلاب اسلامی، سایت 22 بهمن، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی
28 - سند شماره 4 پیوست
29 - صحیفه امام، ج 5، ص 537
30 - سند شماره 5 پیوست
31 - صحیفه امام، ج 6، ص 9
32 - صحیفه امام، ج 6، ص 14 و 15
33 - صحیفه امام، ج 6، ص 20
34 - سند شماره 6 پیوست
35 - صحیفه امام، ج 6، ص 61
36 - روزنامه اطلاعات 19 بهمن 1357
37 - صحیفه امام، ج 6، ص 121
38 - ایرنا، مقاله «21 بهمن 1357؛ طراحی کودتای نظامی توسط عوامل رژیم پهلوی»، 1394
39 - روزنامه اطلاعات، روزهای 21 و 22 بهمن 1357
40 - سند شماره 7 پیوست
41 - سند شماره 8 پیوست

این مطلب تاکنون 2736 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir