ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 142   شهريور ماه 1396
 

 
 

 
 
   شماره 142   شهريور ماه 1396


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
حزبی که بود و نبودش دردسر بود !

پس از کودتای ۲۸ مرداد و انحلال احزاب دوره مصدق و برقراری اختناق و سانسور و سرکوبی شدید، در اواسط دهه 1330 دو حزب وفادار به شاه به نام های «مردم» به رهبری اسدالله علم و «ملیون» به رهبری منوچهر اقبال ایجاد شدند که به خاطر حرف شنوی از شاه و تملق بیش از اندازه نسبت به او در میان مردم به احزاب «بله» و «بله قربان» مشهور شده بودند. لیکن در سال 1342 این نظام دو حزبی در عمل به صورت تک حزبی درآمد؛ چرا که حزب ملیون با نام جدید «حزب ایران نوین» تجدید سازمان شد که رهبری آن در ابتدا با حسنعلی منصور و سپس با امیر عباس هویدا، نخست وزیران وقت بود. اگرچه شاه قبلا در سخنانی اعلام کرده بود که فقط کشورهای کمونیست و فاشیست هستند که با یک حزب اداره می‌شوند؛ لیکن به طور ناگهانی در اسفند 1353 با عدول از حرف خود و با انحلال دو حزب موجود (مردم و ایران نوین) تاسیس «حزب رستاخیز ملت ایران» را اعلام کرد. شاه اظهار داشت که در آینده دولتی تک حزبی بر سر کار خواهد بود و کسانی که مایل به عضویت در حزب نباشند، می‌توانند بدون هیج هزینه‌ای پاسپورت گرفته و از کشور خارج شوند.
به این ترتیب عضویت در این حزب به بسیاری از نمایندگان مجلس شورای ملی و سنا، کارمندان و کارکنان دولت، دانشگاهیان و بسیاری از اقشار دیگر جامعه همچون کارگران و روستاییان و بازاریان تحمیل شد. شدط عضویت در این حزب داشتن ۱۸ سال تمام بود و افراد کمتر از ۱۸ سال عضو وابسته به حساب می‌آمدند. به علاوه وفاداری به نظام شاهنشاهی، انقلاب شاه و ملت و قانون اساسی مشروطه سلطنتی، از دیگر شروط اصلی عضویت در این حزب به شمار می‌رفت .
حزب رستاخیز را می توان راهکاری سیاسی برای تثبیت دیکتاتوری مطلق شاه بر کشور دانشت. آنچنان که سیاستگذاری در بسیاری از وزارتخانه ها را به کمک ساواک بر عهده گرفت و حکومتی پلیسی ایجاد کرد . عضو نشدن در حزب به منزله جرم تلقی می‌شد. این حزب سراسر سال 1354 را مشغول ایجاد سازمان سراسرى خود در کشور بود. ایجاد سازمانی برای زنان و کنگره ای برای کارگران و چاپ چند نشریه برای اقشار مختلف عضو در حزب، از فعالیتهای این حزب به شمار می‌رفت. تا پایان سال 1354حدود پنج میلیون نفر در شعبات مختلف حزب در سراسر کشور نام نویسی کردند. این گسترش حزب دو پیامد مهم به همراه داشت:
۱- تشدید سیطره دولت بر طبقه متوسط حقوق بگیر، طبقه کارگر شهری و تودههای روستایی.
۲- نفوذ نظام یافته دولت در طبقه متوسط به ویژه بازاریان و تشکیلات مذهبی."
به این ترتیب با دخالتهای وسیعی که حزب در کار این طبقات انجام داد، اعتراضات علیه فعالیت آن شروع شد و به تدریج شدت گرفت. عملکرد حزب، اعتراضات شدیدی را نیز در میان علما و روحانیون برانگیخت؛ تا آنجا که حوزه علمیه قم دروس خود را تعطیل کرد و امام خمینی از نجف به تمام مومنین واقعی پیغام داد تا از این حزب دوری کنند. سرانجام کار به جایی رسید که حزب رستاخیز که هدف وجودی آن تحکیم بنیان هایی حکومت پهلوی بود، به جای به حرکت درآوردن اکثریت مردم در حمایت از رژیم، به مقدار زیادی بر نارضایتیها افزود و انگیزه مردم را برای انقلاب علیه حکومت شاه افزایش داد. به طوری که حتی خود شاه نیز در اردیبهشت 1357 از عملکرد حزب ابراز نارضایتی کرد و تأکید نمود که این حزب به اهدافی که او برایش در نظر گرفته بود. دست نیافته است.
با افزایش اعتراضات علیه رژیم شاه و سرعت گرفتن روند انقلاب، دولت شریف امامی روی کار آمد. وی سعی کرد تا با انجام اصلاحاتی، اعتراضات گسترده مردمی را آرام سازد. از این رو وی علاوه بر تبدیل تاریخ شاهنشاهی به هجری، بستن قمارخانه ها، برداشتن سانسور شدید از مطبوعات و ... صراحتا اعلام کرد که عضو هیچ حزبی نیست؛ و این در حالی بود که اغلب نمایندگان مجلس ، سناتورها و مقامات دولتی اجبارا عضو حزب رستاخیز بودند. سرانجام در دوم مهر 1357 حزب رستاخیز پس از ۴۳ ماه فعالیت، رسماً انحلال خود را اعلام کرد و بدین ترتیب حزبی که گمان می‌رفت با تاسیس و فعالیت آن موقعیت شاه و رژیم او تحکیم خواهد یافت، خود چند ماه زودتر دچار فروپاشی شد؛ اگرچه تبدیل به عاملی مهم و اثرگذار در سقوط نهایی شاه شده بود.
با توجه به مقدمه ای که گفته شد، در مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی دو سند وجود دارد که یکی مربوط به اوائل تاسیس رستاخیز و دیگری مربوط به مشکلات پس از انحلال آن است. سند اول مربوط به روزهای آغازین تشکیل حزب رستاخیز در اسفند ۵۳ است که در آن گروهی از کارمندان، کارگران و خدمتگزاران مجلس شورای ملی تقاضای پیوستگی به حزب را داشته اند و ناگفته پیداست که در چنان فضایی که شاه با سخنان تهدید آمیز خود درباره رستاخیز ایجاد کرده بود چه استقبال بی نظیری از این حزب شده بود. اما سند دوم مربوط به دوره پس از انحلال حزبی است . توضیح اینکه در بسیاری از شهرستانها و بخش ها، عده ای از کارمندان و کارگران که پیش از تاسیس در جاهای دیگر مشغول به کار بودند پس از تاسیس حزب و عضویتشان در آن، به خدمت تمام وقت در آن مشغول شدند و از کارهای خود استعفا دادند. این افراد پس از انحلال حزب بیکار شده و دست یاری به سوی نمایندگان مجلس دراز کرده بودند تا حداقل آنان را به کارهای سابق خودشان بازگردانند. بدین گونه انحلال حزب و بیکاری این احزاب در شرایط بحرانی آن روز جامعه ایران، خود به مقدار زیادی بر نارضایتی ها رژیم شاه افزود و باعث تسریع روند سقوط آن گردید.
سند شماره ۱: برگ اول
13 اسفند 1353
جناب آقای امیر عباس هویدا نخست وزیر و دبیر کل محترم حزب رستاخیز ملی ایران ، با احترام عین درخواست کارمندان، کارگران و خدمتگزاران مجلس شورای ملی را که به وسیله آقای هوشنگ عنقا مدیرکل امور مالی مجلس استدعای پوستگې به حزب رستاخیز ملی را نموده اند، برای مزید استحضار به پیوست ایفاد میدارد. خواهشمند است مقرر فرمایند تقاضای آنان را مورد توجه قرار دهند. با تجدید احترام [با امضای] رئیس مجلس شورای ملی - عبدالله ریاضی
سند شماره ۱: برگ دوم
مقام رفیع ریاست عالیه مجلس شورای ملی
با نهایت احترام بعرض میرساند چون قبول پیشنهاد شاهنشاه آریامهر در مورد سه اصلی نظام شاهنشاهی - قانون اساسی و انقلاب سفید شاه و ملت خواسته و آرزوی قلبی همه میهن پرستان واقعی است کلیه کارگران و کارمندان و خدمتگزاران مجلس شورای ملی مجتمعا به اینجانب مراجعه نموده از آن مقام عظمی استدعا می‌نمایند پیوستگی آنانرا به حزب رستاخیز ایران به مدیرکل محترم حزب مزبور اعلام و منعکس نمایند. از حضور مبارک تمنی دارد در انجاح مقصود و انجام تقاضای فوق دایر بر پیوستگی اینجانب و کلیه کارکنان مجلس شورای ملی امر به اقدام فرمایند. امر امر مبارک است. احترامات فائقه را تجدید مینماید. [ با امضای ] مدیرکل امور مالی
مجلس شورای ملی هوشنگ عنقا [ تاریخ ] 12 اسفند 1353

سند شماره 2
جناب آقای دکتر الموتی نایب رئیس محترم مجلس شورای ملی احتراماً به استحضار عالی میرساند در مراکز شهرستانها و بخش ها عده‌ا‌ی به عنوان سرپرست و کارمند در خدمت حزب رستاخیز انجام وظیفه مینمودند و این اشخاص قبلا در ادارات دولتی و بخش های خصوصی دارای کار بوده و بعلت آمدن به حزب رستاخیز و منحل شدن آن فعلا بیکار مانده و بنا بود یا خدمت این اشخاصی را بازخرید نمایند یا آنهایی که مایل به کار هستند در ادارات دولتی به کار گمارده شوند. متاسفانه تاکنون نسبت به روشن شدن وضع آنها تصمیمی اتخاذ نگردیده و تصدیق میفرمائید با هزینه سنگین زندگی نمی توانند جوابگوی عائله خود باشند. خواهشمند است به هر نحو که مقتضی است هر چه زودتر تکلیف این گونه اشخاص را چه از لحاظ بازخرید شغل و چه ارجاع کار به آنها روشن فرمایند که عده ای دیگر به ناراضیان مملکت اضافه نشود. ضمنا اسامی اشخاصی که به اینجانب مراجعه نموده اند با سمت آنها را به اطلاع حضرتعالی میرساند - با تقدیم احترام - با امضای غلامرضا اعظمی باوند پور نماینده مجلس شورای ملی
1 - عبدالله کیانی کارمند تمام وقت حزب رستاخیز در شهرستان شاه آباد غرب.
2 - علیرضا اعظمی سرپرست حزب رستاخیز بخش گیلان غرب.
۳- فرامرز میهن زاده کارمند حزب رستاخیز نفت شاه و سومار،
پی نوشت:
1- مقاومت شکننده، تاریخ تحولات اجتماعی ایران از صفویه تا سالهای پس از انقلاب اسلامی؛ جان فوران، ترجمه احمد تدین، موسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپ هشتم، تهران، ۱۳۸۷، ص467
2- ریشه های انقلاب ایران؛ نیکی آر. کدی، ترجمه عبدالرحیم گواهی، نشر علم، چاپ اول، تهران، ۱۳۸۹، ص ۳۰۹.
3- سایت WWW. yazdfarda.Com مقاله حزب رستاخیز از مهدی جنگروی.
4- ایران بین دو انقلاب از مشروطه تا انقلاب اسلامی؛ یرواند آبراهامیان، ترجمه کاظم شمس آوری و دیگران، نشر مرکز، تهران، ۱۳۸۶، ص 405
5- مقاله حزب رستاخیز از سایت علمی دانشجویان ایران به آدرس WWW.daneshju.ir.
6- سند اول: مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، دوره 24، کارتن ۲۵۳، پوشه ۲، برگه های ۳۷ و ۳۸.
7- سند دوم: مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی ، دوره 24، کارتن ۲۵۳، پوشه ۱، برگه ۱۰۱








منبع:پیام بهارستان، دوره دوم، سال دوم، شماره پنجم، پاییز 1388، ص 517 تا 519

این مطلب تاکنون 9986 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir