تورقی در زندگی «ثابت پاسال» | حبیبالله ثابت (متولد ۱۲۸۲ تهران – مرگ: اول اسفند ۱۳۶۸ لس آنجلس) که به ثابتپاسال معروف است، یکی از کلان سرمایه داران ایران در روزگار محمدرضا پهلوی بود. به طوری که خودش در یک سخنرانی برای اعضای کلوپ رو تاری تهران در محل هتل پارک تهران ادعا می کرد فعالیت اقتصادی را از سطوح بسیار پایین و از دستفروشی آغاز کرده است. او در این سخنرانی که رئوس آن در روزنامهٔ کیهان (قبل از انقلاب) هم چاپ شد، پشتکار و نظم را عامل اصلی موفقیت خود میدانست، اما واقعیت چیزی دیگر است. حبیب ثابت پیرو فرقهٔ ضالهٔ بهاییت است و از بهایی زاده های بسیار متعصب هم بود. این شخص در سایه حمایت همه جانبه این فرقه و دوستان صهیونیست آنان، موفق شد تا خود را در عرصهٔ اقتصاد ایران نامدار کند. او تا آخر دهه ۱۳۲۰ در آمریکا به کار تجارت مشغول بود. جامعهٔ بهاییان ایران، او را به ایران دعوت کردند و سرپرستی فعالیتهای اقتصادی مربوط به این فرقه ضاله را به او سپردند.
حجم سرمایه ای که حبیبالله ثابت در اختیار داشت، آنقدر وسیع و گسترده بود که به هیچ وجه نمیتوان تصور کرد که یک آدم در فاصله یک عمر معمولی ۵۰ ساله - حتی اگر از ابتدای تولد به کار جمع آوری پول مشغول باشد، بتواند به چنین ثروتی دست یابد.
حبیبالله ثابت به مدد پولهای بیت المال بهاییان ایران به این ثروت کلان رسید. او در حقیقت عامل و نماینده بهاییان ایران بود. او شخصاً بهایی متعصبی بود و افزون بر آن عضو گروه «ایادی امرالله » به حساب میآمد. افرادی در فرقه ضاله بهاییت به عنوان «ایادی امرالله» میرسند، که همه گونه مراتب اخلاص خود را به مقامات ارشد بهایی اثبات کرده باشند.
در این که حبیبالله ثابت جزو افراد «ایادی امرالله» بود هیچ تردیدی وجود ندارد و شخصاً چندین نامه و فتوای به اصطلاح دینی مربوط به بهاییان هست که امضای حبیب ثابت را بر ذیل خود دارد. از جمله دستور اخراج سرهنگ راسخ و همسرش که صداقت همسر آمریکایی شوقی افندی را به زیر سؤال برده بودند و مکاتباتی فراتر از حد و موقعیت اجتماعی خویش با محافل مختلف بهایی انجام داده بودند. کتاب اسماعیل رایین پیرامون بهاییت و شوقی افندی چندین نمونه از این گونه دستورات دینی حبیب الله ثابت را به صورت سند، گراور کرده است. حبیب ثابت عضو مجموعه ای به نام «شرکت امنا» بود. اعضای این شرکت، مرکب از عده ای بهایی منتخب جامعهٔ بهاییان بودند که مأموریت ادارهٔ فعالیتهای اقتصادی مربوط به بهاییان را برعهده داشتند. «شرکت امنا» براساس مدارک موجود ثروت و نقدینگی فراوانی در اختیار داشت و تنها بانک وابسته به این گروه - که خیلی هم مخفی کار می کرد - در دهه چهل حداقل سالانه چهل میلیون تومان سود دهی داشت. شرکت امنا، قیم و سرپرست کلیه اموال و وجوه متعلق به بیت العدل الاعظم و وجوه متعلق به شوقی افندی سومین پیشوای فرقه ضاله بهاییت است. براساس اسناد و مدارک موجود در دادگستری، ثبت اسناد و املاک، فردی به نام حاجی امین در سال 1324 شمسی مبلغ دویست میلیارد دلار (بله دویست میلیارد) ثروت خود و کلیه املاک و اموال خود را به شوقی افندی میبخشد (رجوع شود به کتاب انشعاب در بهاییت). در زمره اموال و املاکی که این شخص به رهبر بهاییان جهان میبخشد، مقادیر زیادی هم زمین و خانه بود. از جمله کليه زمینهای امیرآباد شمالی که از ابتدای ضلع شمالی و بالاتر از رآکتور اتمی امتداد مییابد، که این اراضی بین بهاییان توزیع شد و مازاد آن به فروش رسید. شوقی افندی اختیار بهره برداری از این ثروت کلان را در اختیار بهاییان ایران قرارداد و بهاییان با حضور عده ای از «ایادی امرالله» شرکتی به نام «شرکت امنا» را ایجاد کردند و این سرمایه کلان را در عرصه های اقتصادی به کار انداختند. آنها از طریق این سرمایهٔ کلان، تمام اقتصاد ایران و منطقه را کنترل می کردند و برابر مکاتباتی که موجود است، حتی دیناری مالیات به دولت ایران نمی دادند. «هیات امنـا» برای اینکه شناخته نشود و حساسيت برنینگیزد، هیچ گاه به نام خود و فرقه بهایی وارد فعالیتهای اقتصادی نمی شد. این هیات این وجوه را در اختیار معتمدان خود قرار می داد و آنها به نام خود به تجارت مشغول میشدند. یکی از این افراد «حبیب الله ثابت» و نمونهٔ دیگر آن هژبر یزدانی بود. همگان تصور می کردند که این ثروت عظیم با رقمهای نجومی متعلق به هژبر یزدانی است، در حالی که چنین نبود و او کارگزار هیأت امنای بهاییان بود.
حبیب الله ثابت در اواسط دورهٔ رضاشاه و بویژه در دوران پس از شهریور ۱۳۲۰ با برخورداری از این سرمایهٔ کلان وارد عرصهٔ تلاشهای اقتصادی ایران شد و به دلیل برخورداری از نقدینگی خیلی وسیع خود، به بزرگترین قدرت در این عرصه مبدل گردید. او از ابتدای دههٔ ۱۳۳۰ از آمریکا به ایران مهاجرت کرد. وی ظاهراً مالک «شرکت سهامی فیروز» بود، نمایندگی انحصاری فولکس واگن در ایران را داشت، صاحب کانال سه تلویزیون و ایستگاه تلویزیونی شهرستان آبادان بود، مالک کارخانجات پپسی کولا در تهران و مشهد و دیگر شهرهای ایران بود، صاحب کارخانجات عظیم لاستیک سازی جنرال و سهامدار عمدهٔ شرکت لاستیک سازی «بی.اف.گودریچ» بود. برای اینکه از ابعاد ثروت عظیمی که در اختیار حبیب الله ثابت بود اطلاع پیدا کنید گفتنی است که شرکت سهامی فیروز بیش از پنجاه شرکت اقماری را به عنوان زیرمجموعه خود داشت و هر شرکت آن نمایندهٔ انحصاری صدها قلم جنس بود. به طور مثال انواع و اقسام لوازم آرایش زنانه که هر شب از تلویزیون ایران پیرامون آنها تبلیغ می شد، متعلق به شرکت فیروز و حبیب الله ثابت بود. در اواسط دههٔ چهل زمانی که حبیب الله ثابت پا به سن گذاشته بود و دیگر توانایی کافی برای تلاش در عرصه های اقتصادی را نداشت، با توافق خود او این وظیفه را به هژبر یزدانی منتقل کردند و از آن تاریخ به بعد تمام املاک و آسمانخراشها و بانکهایی که هژبر یزدانی خریداری کرد، همه متعلق به «هیأت امنا» و بهاییان بود. خوب است بدانید که هژبر یزدانی تمام کارخانجات قند موجود در ایران و صددرصد سرمایهٔ بانک ایرانیان و ۶۵ درصد سرمایهٔ بانک صادرات ایران را برای «هیأت امنا» خریده بود. هژبر یزدانی ساختمان «پلاسکو» در تهران را به مبلغ دویست میلیون تومان از حبیب القانیان خریداری کرده بود. منبع:روزنامه کیهان، 9 شهریور 1376 این مطلب تاکنون 2871 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|