پانزده خرداد در مطبوعات داخلی | ميرزا باقر علياننژاد تاريخ مطبوعات ايران در تناسب با تاريخ سياسي و سپس تاريخ فرهنگي كشور، قابل ارزيابي است. چه بسا اين تناسب در دوره پهلوي روشنتر از ديگر ادوار باشد; چرا كه فراز و فرود امور سياسي، چه در دوره رضاشاه و چه در زمان سلطنت پسرش، و متعاقب آن دگرگونيهاي فرهنگي، به نحوي چشمگير بود كه نخستين امواج آن ابتدا به صفحات جرايد ميرسيد و سپس ديگر صحنههاي جامعه را در بر ميگرفت. وابستگي سياسي، رشد و فراگير شدن اختناق و سانسور از يك طرف و رشد نايافتگي و كم تجربگي جامعه مطبوعات از سوي ديگر، بويژه در زمان پهلوي دوم، مطبوعات را تبديل به فرمايشيترين بخش فرهنگي كشور كرده بود. روزنامهها آيينه دربار بودند و در آزادترين شكل خود، نمايشگر كشمكشهاي سازمان يافته احزاب دولتي. در چنين فضايي، چرخ مطبوعات، تواني جز كشيدن ارابه نظام شاهنشاهي را نداشت و به همين جهت پس از كودتاي 28 مرداد 1332 و تحكيم پايههاي ديكتاتوري محمدرضا پهلوي، آفتاب مطبوعات تا 25 سال بعد، در غروبي تحميلي فروخفت و ادبياتي كه از روشنايي حقيقت به دور بود، زبان جرايد كشور گرديد. در چنين فضايي، تبليغ از آنچه كه به «اصلاحات» مشهور شد و بعدها «انقلاب شاه و ملت» لقب گرفت، آغاز گرديد. سياستهاي امريكا براي ملحق كردن ايران به جهان سرمايهداري و تبديل آن به يكي از بلوكهاي دنياي غرب ـ چه از لحاظ سياسي و چه از نظر اقتصادي ـ ايجاد بازار مصرف، حضور بنگاههاي اقتصادي در ايران، تأمين امنيت براي صدور انرژي از خليج فارس و بالاخره پشتيباني از دولت اسرائيل، واقعيتهايي بودند كه مطبوعات وقت به نام دگرگون كردن ايران، عبور از سنت و رسيدن به مدرنيسم (دروازههاي تمدن) و بالاخره پيشرفت و آباداني معرفي كردند و به همين نسبت، مخالفان را مخالف تمدن، مرتجع، عقب مانده و دشمن اصلاحات ناميدند. با نگاهي گذرا به مطبوعات ايران در اوايل دهه چهل، بويژه پس از درگذشت آيتالله سيد محمدحسين طباطبايي بروجردي، در مييابيم كه در رفتاري مشابه و هماهنگ به تبليغ برنامههاي محمدرضا پهلوي در نوسازي (!) كشور پرداختند و زماني كه صداي مخالفان و پيشگام آنان امام خميني در نقد و سپس افشاي پشت پرده اين طرحها بلند شد، مواضع رسمي حكومت را كه همانا تحقير و سركوب معنوي اين گروه بود، منعكس كردند.
نكته ديگر آنكه شخصيت سياسي اصحاب مطبوعات در ماهيت موضعگيري جرايد بسيار مؤثر بود. بيشتر آنان وابسته به سياست رسمي و رشد يافته حمايت حكومت بودند. براي نمونه عباس مسعودي، مدير روزنامه اطلاعات از سناتورهاي انتصابي محمدرضا پهلوي در مجلس سنا بود. مصطفي مصباحزاده، مدير روزنامه كيهان ـ كه جايگزين عبدالرحمن فرامرزي از گردانندگان اداره سانسور وزارت فرهنگ شده بود ـ غير از نمايندگي مجلس شوراي ملي در دورههاي 15، 16، 17 و 21، و سناتوري دوره هفتم مجلس سنا، از اعضاي شبكه جاسوسي بدامن بود. و يا عبدالله والا مدير وقت تهران مصور، روابط نزديكي با دربار و ساواك داشت. علي بهزادي مدير مجله سپيد و سياه كه اخبار مربوط به خاندان سلطنتي را با تفصيل و توصيف بسيار نقل ميكرد. عضو لژهاي فراماسونري خيام، كوروش، نور، آسيا و رازي بود. او به نشان تاج اهدايي از طرف شاه ميباليد و با اميرعباس هويدا دوستي تنگاتنگي داشت. علياصغر اميراني صاحب امتياز مجله خواندنيها، براي ماندگاري خود و جريدهاش از دادن هر امتيازي به حكومت ابا نداشت و خوردن نان به نرخ روز را عيب نميپنداشت. تلون مطبوعاتي او موجب شد كه نشانهاي همايون، تاجگذاري و اصلاحات ارضي بگيرد و مخالفخوانيهاي ظاهري او تأثيري در توجه مثبت حكومت به او نداشت. همكاري او با اسرائيل و ساواك از سياهترين نقاط پرونده سياسياش به شمار ميرود.
اين مقاله گزارشي است از انعكاس واقعه 15 خرداد در آيينه مطبوعات; مطبوعاتي كه پيش از آن از زير تيغ دولت اسدالله علم گذشته و بيش از 50 جريده به تعطيلي كشانده شده بود.
در 15 خرداد 1342 تيتر اصلي اكثر مطبوعات به حوادث اين روز، خصوصاً بازداشت آيتالله خميني اختصاص داشت. تيتر برخي نشريات در 15 خرداد 1342 چنين بود:
□ آيتالله خميني و آيتالله قمي دستگير شدند. (اطلاعات، 15/3/1342). □ سرلشكر پاكروان (رئيس سازمان اطلاعات و امنيت كشور): آقايان خميني و قمي توقيف شدند. (پيغام امروز ـ 15/3/1342).
□ اظهارات تيمسار سرلشكر پاكروان معاون نخستوزير و رئيس سازمان امنيت كشور درباره حوادث دو روز اخير كشور. (كيهان ـ 15/3/1342).
□ اعلاميه شهرباني كل كشور; تعقيب متخلفين از قانون. (كوشش ـ 15/3/1342). □ به موجب اعلاميه شهرباني كل كشور به دنبال دادن شعارهاي سياسي به وسيله بعضي دستجات، تظاهرات در خيابانهاي تهران ممنوع شد. (اطلاعات ـ 15/3/1342). □ عزاداري به تظاهرات سياسي تبديل شد، شهرباني كل كشور. (كيهان ـ 15/3/1342). □ نخستوزير: مخالفان اصلاحات ارضي تنبيه ميشوند. (بامشاد ـ 15/3/1342).
محور اصلي مطالب مطبوعات در روز 15 خرداد 1342 مصاحبه پاكروان بود. اين مصاحبه در اكثر روزنامهها به صورت كامل به چاپ رسيد. پاكروان، ساعتي پيش از شركت در اين مصاحبه، در نامهاي به رياست اداره دادرسي ارتش، درخواست صدور قرار بازداشت آيتالله خميني را امضأ كرده بود. روزنامه كيهان در گزارشي از كنفرانس مطبوعاتي پاكروان نوشت:
«ساعت يك و نيم بعد از ظهر امروز تيمسار سرلشكر پاكروان معاون نخستوزير و سرپرست سازمان اطلاعات و امنيت كشور طي يك كنفرانس مطبوعاتي كه در كاخ نخستوزيري با حضور خبرنگاران خارجي و داخلي تشكيل شده بود، پيرامون جريانات روز و تظاهرات دو روز اخير اطلاعاتي به خبرنگاران داد.»
پاكروان در ابتداي اين مصاحبه به خبرنگاران گفت:
«مذهب رسمي ايران مذهب شيعه اثني عشري است. مذهب ما مانند مليت و سلطنت از تجليات موجوديت ايراني ماست. هيچ كدام از اين تجليات نميتوانند از هم ديگر تفكيك گردد و ما سربازان ارتش شاهنشاهي همان طور كه براي شاه و كشور حاضريم جان خود را فدا كنيم براي دفاع از مذهبمان تا آخرين قطره خون خود ايستادگي خواهيم كرد...»
پاكروان در ادامه سخنان خود گفت:
«طبقه روحانيون براي اينكه محترم باشند بايد به وظيفه معنوي خود عمل نموده و از هر طمعي و هر جاهطلبي و هر هوسراني دوري كنند. احتياج به گفتن نيست كه چون روحاني بشر است، در طبقه روحانيون خوب و بد وجود دارد ولي خوشبختانه روحانيون ايران عموماً اشخاص با تقوي و با فضيلت هستند و بيشتر آنها مورد احترام و علاقه عامه قرار گرفتهاند. اخيراً روش بعضي از روحانيون طوري بوده است كه اشكالات قابل ملاحظهاي ايجاد كرده است و اوليأ امور براي حفظ مصالح عاليه كشور اقدام نمايند.» پاكروان سپس شرحي از روند اصلاحات ارضي و ديگر اقدامات رژيم شاه داد و مدعي شد:
«عده بسيار محدودي از روحانيون با همدستي عناصر بسيار پليد خواستهاند از نفوذ معنوي خود يك تلاش مذبوحانه به كار برند و برخلاف اراده تمام ملت جلو اقدامات آزاديبخش اعليحضرت همايون را گرفته و اميال پليد خود را ارضا كنند.»
پاكروان با محكوم كردن مخالفان اصلاحات ارضي در ايران آنان را متهم به زد و بند با دشمنان خارجي ايران كرد و گفت: «آقاي خميني با مشاهده اين وضع تصور ميكرد كه بتواند با بهرهبرداري از عوامل مرتجع و خائن از اين راه بزرگ شود و در عالم تشيع به مقامي برسد، علمدار يك نقشه خائنانه شد. ابتدا به طور مذبوحانه سعي كرد جلو اصلاحات را بگيرد اما وقتي كه ديد تمام ملت در اين راه از شاهنشاه پشتيباني مينمايند فهميد تنها راه موفقيت اين است كه با دشمنان داخلي و خارجي ايران زد و بند نمايد.» پاكروان در بخش ديگري از اين مصاحبه گفت: «آقاي خميني و آقاي قمي و عده زيادي دستگير شدهاند. اين اشخاص با وجود مقام خيلي ارجمندي كه در عالم روحانيت پيدا كردهاند خواستهاند بلوايي به راه اندازند و شايد در بعضي موارد موفق شدهاند. اين افراد بدون در نظر گرفتن مصالح عاليه كشور و بدون رعايت منافع طبقات محروم، با تمام عناصر مرتجع همدست شدهاند و متوالياً تحريك كردند و از هيچ كار و تهمت كوتاهي نكردند و كار به جايي رسيد كه با عوامل خارجي تماس گرفتند.» پاكروان در ادامه تأكيد كرد كه اين بار سران وقايع اخير تعقيب خواهند شد. پاكروان همچنين در پاسخ به سئوالي درباره دخالت جمال عبدالناصر در وقايع اخير گفت: «ما كار را در خارج موردنظر قرار دادهايم و براي ما يقين حاصل شده كه مقدار زيادي پول از خارج كشور در اختيار خميني گذاشته شده و جمال عبدالناصر در جريانات اخير نظر داشته است.» پاكروان در ادامه از محاكمه و مجازات متهمان وقايع اخير خبر داد و اعلام كرد تاكنون سي نفر بازداشت شدهاند و عده ديگري نيز بازداشت خواهند شد. پاكروان همچنين گفت به دنبال بازداشت خميني در قم و تجريش نيز تحريكات و اغتشاشاتي ايجاد كردهاند. پاكروان در پاسخ به سئوال خبرنگاران درباره دستگيري رهبران جبهه ملي پاسخ داد هيچ كدام از آنها بازداشت نشدهاند. وي همچنين اعلام كرد لزومي براي اعلام حكومت نظامي نميبيند.»
مصاحبه پاكروان خوراك تبليغاتي مطبوعات در روزهاي بعد بود و آنها قيام 15 خرداد را حركتي ارتجاعي كه با كمك مالي جمال عبدالناصر، رئيسجمهور وقت مصر، طراحي شده بود، معرفي كردند. حجم خبرهاي مربوط به حادثه 15 خرداد، در مطبوعات روز بعد گستردهتر بود. روزنامهها در اين روز ضمن پرداختن به وقايع 15 خرداد، از اعلام حكومت نظامي در تهران و شيراز و... خبر دادند. برخي از عناوين مطبوعات در روز 16 خرداد 1342 بدين شرح بود:
□ نزاع بزرگ در قم. (كيهان ـ 16/3/1342).
□ در تظاهرات ديروز و امروز عدهاي كشته شدند و مؤسسات و مغازهها و سينماها مورد هجوم و آتشسوزي قرار گرفت. (اطلاعات ـ 16/3/1342).
□ حمله پليس به تظاهركنندگان. (كيهان ـ 16/3/1342).
□ پاسبانها سوختند. (كيهان ـ 16/3/1342).
□ كتابخانه پاركشهر آتش گرفت. (كيهان ـ 16/3/1342).
□ تظاهرات در قم، مشهد، شيراز؛ در قم عدهاي كشته شدند و در شيراز حكومت نظامي اعلام شد. (اطلاعات ـ 16/3/1342).
□ در تهران و شيراز حكومت نظامي اعلام شد. (پست تهران ـ 16/3/1342). □ اعلاميه شماره يك فرمانداري نظامي؛ نصيري. (اطلاعات ـ 16/3/1342). □ نخستوزير: توطئه خطرناكي كه به موقع كشف شد. (اطلاعات ـ 16/3/1342). □ نخستوزير؛ دشمنان ايران توطئه و تشنج ايجاد ميكنند. (كيهان ـ 16/3/1342). □ نطفه آشوب و غوغاي ديروز در كجا بود؟ (بامشاد ـ 16/3/1342). □ انتقام ارتجاع. (پست تهران ـ 16/3/1342).
□ انعكاس وقايع ايران در دنيا؛ خبرگزاريهاي خارجي وقايع دو روزه اخير ايران را به دنيا مخابره كردند. (اطلاعات ـ 16/3/1342).
□ تاس؛ تظاهرات ديروز تهران را ارتجاعي اعلام كرد. (كيهان ـ 16/3/42).
روزنامه پست تهران درباره وقايع روز گذشته نوشت:
«دامنه تظاهرات صبح ديروز بالا گرفت و تظاهركنندگان در خيابانهاي بوذرجمهري، سيروس، مولوي، ميدان ارك، جلو وزارت دارايي و دادگستري و چهارراه گلوبندك، جلو پارك شهر، ناصرخسرو و باب همايون پراكنده شدند و دست به تظاهرات زيادي زدند و با چوبدستيهايي كه در دست داشتند به هر چه ميرسيدند ميزدند و ميشكستند. تظاهركنندگان كه هنوز به طور آزاد در خيابانها حركت ميكردند در ابتدا به چند دكان در خيابانها و محلات مذكور كه باز بوده حمله كردند و شيشههاي آنها را خرد كردند و پس از حركت اين دستجات در خيابانها، دكانها و مؤسسات به حالت تعطيل درآمد و دكانها از ترس حملهكنندگان بسته شد.»
اين روزنامه در ادامه از تعطيلي مؤسسات دولتي و بانكها در اثر ازدحام مردم خبر داد و نوشت: «مقارن ظهر ديروز كه تظاهرات خياباني به حد اعلاي خود رسيده بود و تظاهركنندگان در اثر مواجه شدن با قواي انتظامي در خيابانهاي تهران پراكنده شده بودند عبور و مرور در نقاط مركزي و حدود بازار و اغلب خيابانهاي تهران به كلي قطع شد و علت اين امر اين بود كه متظاهرين كليه وسايط نقليه دولتي، شخصي و اتوبوسها را خرد ميكردند و بدين علت رفت و آمد اتومبيلها و وسايط نقليه در خيابانها به كلي قطع شد.»
پست تهران در ادامه گزارش خود، از آتشسوزيهاي گسترده در شهر تهران و همچنين به آتش كشيده شدن كتابخانه پاركشهر خبر داد. به نوشته اين روزنامه، عدهاي نيز به باشگاه ورزشي جعفري ]متعلق به شعبان جعفري[ حمله و شيشههاي آن را خرد كردند و كتابخانه باشگاه را به آتش كشيدند. همچنين در خيابان شاهپور و خيابان خراسان نيز چند اتوبوس به آتش كشيده شد و شيشههاي سينماهاي سعدي و حافظ خرد شد. در برخي از نقاط شهر نيز چراغهاي راهنمايي و كيوسكهاي تلفن نيز تخريب شدند. پست تهران در پايان گزارش خود از تهران نوشت:
«تظاهرات خياباني در تهران تا بعد از ظهر ديروز به طور پراكنده در نقاط مختلف شهر تهران و در خيابانهاي سيروس، شوش شرقي، ميدان خراسان و شهناز ادامه داشت و بعد از ظهر ديروز با مستقر شدن نيروهاي انتظامي در خيابانها، وضع شهر تقريباً به حالت عادي درآمد ولي تظاهركنندگان به خيابانهاي جنوبي شهر هجوم بردند و در خيابانهاي شوش و سيروس و ميدان شاه و بيسيم نجفآباد دست به تظاهرات عميقي زدند و چون وسايل سازمان آب براي لولهكشي قسمت جنوب شهر در ميدان شوش انبار شده بود، تظاهركنندگان لولههاي چدني را برداشته و با اين لولهها به دكانها و اتومبيلها حمله كردند و چند باجه فروش بليت اتوبوس به وسيله اين لولهها ويران شد...» ديگر روزنامهها نيز گزارشهايي از وقايع روز گذشته منتشر كرده بودند كه تقريباً همانند گزارش پست تهران بود. روزنامه كيهان نيز از مصاحبه كوتاه نخستوزير خبر داد. اسدالله علم در اين مصاحبه به خبرنگاران گفت:
«لازم است اين مطلب به اطلاع عموم برسد كه حوادث اخير مسلماً به منظور ارعاب مردم بود تا از آن نتيجه سياسي گرفته شود و مطابق اطلاعاتي كه ما در دست داريم اگر در نتيجه پيشبيني دولت حالا اتفاق نميافتاد در دو هفته ديگر به صورت دامنهدارتري ظاهر ميشد كه مشكلات دولت و زيان ملت بيشتر ميگرديد. اكنون به هيچ صورتي اشكالي در بين نيست و به همميهنان عزيز خود اطمينان ميدهم اشخاصي كه باعث ناراحتي مردم ميشوند به شديدترين وجهي تنبيه خواهند شد و جاي هيچگونه نگراني نيست.»
علم در ادامه اين مصاحبه افزود:
«امروز عده زيادي از طبقات مختلف مردم به من مراجعه كردند. و ميخواستند از طرف دولت در برابر آشوبگران و خرابكاران شدت عمل بيشتري به خرج داده شود اما شدت عمل بيشتري ضرورت ندارد خاصه اينكه جريان به صورت عادي برگشته است و قواي انتظامي تسلط كامل بر اوضاع دارند.»
اسدالله علم در پايان اين مصاحبه گفت:
«اين نكته را نيز يادآور ميشوم كه در هر نقطهاي از كشور لازم باشد با شدت عمل از اين گونه عمليات مخرب و مزاحم مردم شرافتمند و اصلاحطلب ايران جلوگيري خواهيم كرد ولي خوشبختانه در هيچ نقطهاي از كشور چنين احتياجي براي شدت عمل پيدا نشده است و مردم در آرامش و سكوت به سر ميبرند و چون لازم بود كه در شيراز چند نفر فوراً محاكمه نظامي شوند در آنجا حكومت نظامي اعلان شد تا مقررات حكومت نظامي به موقع اجرا درآيد.»
روزنامه پست تهران نيز از جلسه عصر روز گذشته هيئت دولت خبر داد و نوشت: «دولت به رياست آقاي نخستوزير تشكيل شد. در اين جلسه موضوع حوادث دو روز اخير مورد بررسي قرار گرفت. در اطراف اين جريانات بحث شد، در اين جلسه هيئت دولت مقررات حكومت نظامي در تهران و حومه را تعقيب كردند و تيمسار سپهبد نصيري رئيس شهرباني كل كشور با حفظ سمت به فرمانداري نظامي تهران منصوب و مشغول به كار شد.»
اما از سوي ديگر، راديو ايران نيز ساعت 7 بعد از ظهر ديروز اعلام كرد كه مقررات حكومت نظامي از ساعت 8 بعد از ظهر در تهران و حومه برقرار است. مطبوعات امروز به انعكاس گسترده متن اعلاميه شماره يك فرمانداري نظامي تهران و حومه پرداختند. در اين اعلاميه آمده بود: «چون به موجب تصويبنامه هيئت دولت به منظور حفظ آرامش و امنيت عمومي و رفاه اهالي محترم پايتخت و حومه و جلوگيري از اعمال سوء و اخلالگري عناصر مفسدهجو، مقررات حكومت نظامي در تهران و حومه برقرار ميگردد و تصويبنامه دولت نيز از راديو به استحضار عامه رسيده است، اينك لازم ميدانم موارد زير را جهت اطلاع اهالي محترم پايتخت اعلام و انتظار دارد كه در حفظ نظم و آرامش با مأمورين انتظامي جهت همكاري كوشش فرمايند. 1ـ از اين تاريخ تا صدور اعلاميه قانوني از ساعت 22 (10 شب) تا 5 صبح عبور و مرور در شهر و حومه مطلقاً ممنوع است و چنانچه به دستور توقف مأمورين انتظامي توجه ننمايند به سوي آنان تيراندازي خواهد شد.
2ـ اجتماعات به كلي قدغن است و افراد و اشخاص حق توقف و اجتماع در معابر را نداشته و با اولين اخطار مأمورين انتظامي بايد فوراً متوقف شوند.
3ـ افرادي كه شغل و كار آنها ايجاب ميكند هنگام شب از خانه خارج شوند از قبيل اطبأ و داروسازان و غيره بايد اجازه مخصوص از فرمانداري نظامي تحصيل نمايند...» به دنبال انتشار اين اعلاميه، پست تهران از انتصابات جديد در فرمانداري نظامي تهران خبر داد و نوشت:
«تيمسار سرلشكر اويسي فرمانده لشكر يك گارد به معاونت فرمانداري نظامي و سركار سرهنگ ستاد صمديانپور رئيس اداره اطلاعات شهرباني كل با حفظ سمت به رياست ستاد فرمانداري و تيمسار سرتيپ محسن بهآفريد به سمت دادستان فرمانداري نظامي منصوب شدند.» خبرنگار روزنامه كيهان نيز از شيراز خبر داد:
«به دنبال تظاهرات امروز مردم شيراز از طرف لشكر 10 پياده فارس در سراسر شيراز و حومه حكومت نظامي اعلام گرديد. در جريان تظاهرات امروز چند نفر كشته و زخمي شدند. تظاهركنندگان در خيابان زند، سينما حافظ و چند مشروبفروشي و يك جيپ شهرباني را آتش زدند.» فرمانداري نظامي شيراز و حومه كه به فرماندهي تيمسار سرتيپ ابوالقاسم سهرابپور ـ فرمانده لشكر 10 پياده فارس ـ تشكيل شده بود امروز اولين اعلاميه خود را منتشر كرد.
متن اين اعلاميه به نقل از روزنامه كيهان اين چنين بود:
«از آنجايي كه چند نفر ماجراجو از چندي به اين طرف با جمع نمودن عدهاي سادهلوح به دور خود قصد اخلال در نظم عمومي را داشتهاند به منظور جلوگيري از هرگونه بينظمي و اخلال در امنيت عمومي از ساعت 8 بعد ازظهر امروز 16/3/1342 در شيراز و حومه مقررات فرمانداري نظامي به مورد اجرا گذاشته خواهد شد. طبق ماده 10 قانون فرمانداري نظامي، در مدت فرمانداري نظامي كليه اجتماعات و انجمنها بايستي به كلي متوقف و متروك گردد. از كليه اهالي شاهدوست و ميهنپرست شيراز و حومه انتظار دارد در حفظ مقررات مربوط به فرمانداري نظامي با مأمورين انتظامي همكاري نمايند والا طبق مقررات شديداً تعقيب خواهند شد. ضمناً تا اعلام ثانوي عبور و مرور در شيراز و حومه از ساعت 10 شب تا 5 صبح ممنوع خواهد بود.» امروز در حالي در دو شهر تهران و شيراز حكومت نظامي اعلام شد كه پاكروان، رئيس ساواك، در مصاحبه ديروز خود مدعي بود كه با توجه به تسلط قواي نظامي به اوضاع، حكومت نظامي منتفي است. روزنامههاي امروز ايران به انعكاس وقايع اخير در خبرگزاريهاي خارجي نيز پرداختند. روزنامه كيهان به نقل از خبرگزاري رويتر نوشت:
«پس از اعلام حكومت نظامي، كاميونهاي سربازان مسلح به مسلسل و همچنين جيپهاي حامل پليس به خيابانهاي تهران سرازير شدند. دولت خبر داير بر كشته شدن هزار نفر را تكذيب كرد. گفته ميشود كه توقيف آيتالله روحالله خميني و بيست نفر از پيروانش موجب تظاهرات ديروز شده است. رفت و آمد بين ساعت ده شب تا 5 صبح ممنوع شده است. تعدادي تانك زرهپوش، جيپهاي ارتشي و نيروهاي كلاه خودسر با تفنگهاي سرنيزهدار و مسلسل، در ميدانهاي اصلي و نقاط تقاطع محلي تهران و اطراف بازار موضع گرفتهاند.»
روزنامه كيهان در شماره امروز خود به نقل از راديو لندن نيز نوشت: «پيرو اغتشاشات امروز ضددولت، حكومت نظامي در تهران اعلام شده است. بيانيه دولت ميگويد مقررات رفت و آمد از ساعت 22 است. اغتشاشات امروز متعاقب دستگيري يك رهبر مذهبي مسلمان [آيتالله خميني] است كه پس از تظاهرات ديروز عليه طرح اعليحضرت شاهنشاه براي پيشرفت بانوان و اصلاحات ارضي صورت گرفت.»
خبرگزاري يونايتدپرس نيز از كشته شدن 26 نفر و مجروح شدن شصت نفر خبر داد. اين خبرگزاري به مصاحبه پاكروان و علم نيز اشاره كرده بود و به نقل از علم گفت كه سي نفر و از جمله آيتالله روحالله خميني يكي از رهبران برجسته شيعه دستگير شدهاند. خبرگزاري فرانسه نيز از تهران گزارش داد كه در تظاهرات تهران جسد يك زن هم ديده ميشود. كمونيستهاي شوروي نيز چون ديگر تيغه قيچي، همان رويه غربيها را با حادثه 15 خرداد در پيش گرفتند. روزنامه پست تهران در شماره امروز خود به نقل از خبرنگار خبرگزاري رسمي شوروي، تاس، نوشت:
«عناصر ارتجاعي كه از اصلاحات ارضي و آزادي زنان به شدت ناراضي هستند، روز گذشته دست به تظاهرات زيادي در خيابانهاي تهران زدند.»
خبرنگار تاس در ادامه گزارش خود افزود:
«هدف اصلي تظاهركنندگان عبارت از مختل كردن برنامههاي اصلاحاتي است كه اكنون از طرف دولت ايران در دست اجرا و يا در دست تهيه است. در شهرهاي قم و ري و مشهد نيز كه از مراكز بزرگ مذهبي ايران هستند تظاهرات مشابهي به وقوع پيوسته است.» خبرنگار تاس در پايان گزارش خود افزود: «بدون شك تمهيدات مخالفان اصلاحات در ايران با شكست روبهرو خواهد شد و اصلاحات اساسي كه مورد طرفداري اكثريت مردم ايران است طبق ميل يك مشت غيرمسئول و آشوبگر دچار توقف نخواهد گرديد.»
روزنامه اطلاعات نيز در شماره امروز خود به انعكاس وقايع ايران در خارج از كشور پرداخت. خبرگزاري آسوشيتدپرس اعلام كرد كه در تظاهرات 15 خرداد عده زيادي كشته شده و هزار نفر مجروح شدند. اين خبرگزاري به نقل از سخنگوي سفارت امريكا در تهران از حمله تظاهركنندگان به كانون ايران و امريكا در مقابل دانشگاه تهران خبر داد. در ادامه گزارش آسوشيتدپرس آمده بود كه تظاهرات 15 خرداد شديدترين تظاهرات ضددولتي از سال 1953م بوده است و اولين حكومت نظامي پس از ده سال در تهران اعلام شده است. خبرگزاري فرانسه نيز از حمله تظاهركنندگان به وزارت كشور و اداره انتشارات و راديو خبر داد و اعلام كرد:
«اين اغتشاشات به دنبال عزاداري ماه محرم و شهادت حضرت امام حسين(ع) روي داده و گفته ميشود رهبري اغتشاشات را گروهي از روحانيون كه با سياست دولت مخالف هستند به عهده دارند. در كريدورهاي نخستوزيري ايران گفته ميشود تظاهرات شديدي كه اكنون در تهران جريان دارد بر اثر دستگيري چند نفر از رهبران مذهبي از جمله آيتالله خميني و فلسفي يكي از وعاظ معروف است».
اين خبرگزاري از كشته شدن هشتادنفر خبر داد و اعلام داشت افراد مسلح ارتش با جيپهاي مجهز به بلندگو و با اسكورت تانكها آغاز حكومت نظامي را اعلام داشتند. اين خبرگزاري در پايان گزارش خود افزود:
«در اين تظاهرات تعداد كمي از دانشجويان شركت داشتند و اعضاي جبهه ملي و روشنفكران ترقيخواه خود را از جريان بركنار داشته بودند.»
خبرنگار يونايتدپرس نيز از اوضاع تهران در 15 خرداد 1342 چنين گزارش داد: «تظاهرات در حوالي بازار با شدت بيشتري جريان داشت و تظاهركنندگان به سوي مأمورين حمله ميكردند و سربازان با خونسردي با سلاحهايشان آتش مينمودند. مردي را ديدم كه درست در جلو من به زمين افتاد. ولي تظاهركنندگان هنوز هم جلو ميآمدند و سربازان هم به شليك خود ادامه ميدادند[...] بالاخره تيراندازي متوقف شد و دودها محو گرديد[...] به اطرافم مينگريستم. قلب تهران مانند صبح بعد از وقوع يك گردباد عظيم به نظر ميرسيد. همه چيز تكه تكه و خرد شده بود. من در بيست سال گذشته هرگز صحنهاي بدتر از اين واقعه نديده بودم.» در پايان گزارش يونايتدپرس نيز آمده بود:
«در جلو كاخ شاه هفت رديف سرباز كه با مسلسل مسلح هستند صف بستهاند. سربازان ديگر تمام راههاي اصلي را كه به كاخ شاه و عمارات دولتي ختم ميشود محاصره كردهاند. تمام ادارات دولتي تعطيل شده است و شهر مانند يك قلعه محاصره شده ميماند.»
روزنامه خراسان كه جمعهها نيز منتشر ميشد در 17 خرداد 1342 مقالهاي تحت عنوان «ابراز انزجار» به چاپ رساند.
مطبوعات در طول هفته اول بعد از قيام 15 خرداد يعني از 18 خرداد 1342 تا 24 خرداد 1342 با محور قرار دادن اظهارات پاكروان و نخستوزير و برخي ديگر از مقامات رژيم شاه، قيام 15 خرداد را آشوب و بلوا خواندند كه حاصل تلاش آدمهاي اجير شده 25 ريالي است، كه از خارج پول دريافت كردهاند. علاوه بر اين اخبار و تصاوير مربوط به حوادث روز 15 خرداد نيز انعكاس گستردهاي در مطبوعات داشت.
مهمترين اخبار در طول اين هفته عبارت بودند از:
□ آيتالله حاج سيدعبدالحسين دستغيب در شيراز دستگير و به تهران منتقل شد. (اطلاعات ـ 18/3/1342).
□ خبرگزاريهاي خارجي گزارش ميدهند: محاكمه نظامي 15 نفر از روحانيون بزودي آغاز ميشود. (كيهان ـ 18/3/1342).
□ بازداشتشدگان محاكمه نظامي ميشوند. (كيهان ـ 18/3/1342).
□ طبق آمار رسمي دولت، تعداد مقتولين [در تهران و قم] 86 نفر و مجروحين 193 نفر اعلام شد، تا شش هفته ديگر مقررات حكومت نظامي برقرار خواهد بود. (كيهان ـ 18/3/1342). □ نخستوزير: انقلاب عظيم ملت با هيچ تحريكي متوقف نخواهد شد. (اطلاعات ـ 18/3/1342). □ نخستوزير: توطئه اخير را با پول راه انداختند. (پست تهران ـ 18/3/1342). □ دستهاي خارجي در حوادث چند روزه اخير. (پيغام امروز ـ 18/3/1342). □ نخستوزير: ما شديداً عمل ميكنيم. (كيهان ـ 18/3/1342).
□ اسلام اجازه نميدهد. (كيهان ـ 18/3/1342).
□ بدون رتوش: حوادث تأسفآور، ع اميراني. (خواندنيها ـ 18/3/1342).
□ عزاداري عاشورا به تظاهرات سياسي و نمايشهاي خياباني تبديل شد. آيتالله خميني و آيتالله قمي و فلسفي و عدهاي از وعاظ بازداشت شدند. (آسياي جوان ـ 19/3/1342). □ اخبار و عكسهاي بلواي تهران. (آسياي جوان ـ 19/3/1342).
□ 418 نفر در تهران دستگير شدهاند. (اطلاعات ـ 19/3/1342).
□ آدم دانهاي 25 ريال. (پيغام امروز ـ 19/3/1342).
□ بحران فرونشست. (كيهان ـ 19/3/1342).
□ شاه: ارتجاع سياه با همه مظاهر تمدن مخالف است. (بامشاد ـ 19/3/1342). □ شاه: تجلي روح مرتجعين سياه را در روز 15 خرداد در تهران ديدم. (صداي مردم ـ 19/3/1342). □ شاه: ملت آماده قرباني دادن است. (پست تهران ـ 19/3/1342). □ شاه: نيت ارتجاع سياه اين است. (كوشش ـ 19/3/1342).
□ نخستوزير: بهلولهاي تازه در سياست ميخواستند ظاهر شوند، ارتباط بعضي مراجع روحاني قم و مشهد با اشرار فارس براي ما مسلم گرديد. (پست تهران ـ 19/3/1342). □ نخستوزير: جاسوسها و پولهاي به دست آمده در چند روز آينده با اسم و رسم و منبع كسب پول براي اطلاع عموم معرفي ميشوند. (اطلاعات ـ 19/3/1342).
□ باقر مجلسي: دنيا ديگر اجازه اين حرفها و تظاهرات غير معقولانه را نميدهد. (كوشش ـ 19/3/1342). □ فئودالهاي ايران به خاطر منافع خود ميخواهند سعادت ملت ايران را فدا كنند. (اطلاعات ـ 19/3/1342).
□ روحانيون مورد احترام و توجه دولت هستند. (اطلاعات ـ 19/3/1342)
□ آشوب و بلوا و خونريزي در تهران و قم و چند نقطه ديگر. (صبح امروز ـ 20/3/1342). □ پس از ده سال سكوت و آرامش يك بار ديگر تهران شاهد حوادث خونيني شد. (صبح امروز ـ 20/3/1342).
□ شاه: به ياري خداوند و پشتيباني ملت ايران، انقلاب عظيم ملي را به ثمر ميرسانيم و با ارتجاع سياه و مخالفان سعادت ملت مقابله ميشود. (بامشاد ـ 20/3/1342).
□ شاه: هرگز اجازه نخواهيم داد ارتجاع سياه راه انقلاب ملت ايران را سد كند. (پيغام امروز ـ 20/3/1342).
□ دكترالموتي: اين (ناامنيها) به زيان مملكت است. (صبح امروز ـ 20/3/1342). □ ارتجاع سياه نقشههاي شومي داشت. (اطلاعات ـ 20/3/1342).
□ چه نامسلمانيها كه به اسم مسلماني شد. (خوشه ـ 20/3/1342).
□ تهران: پانزدهم خرداد 1342. (فردوسي ـ 21/3/1342).
□ چهارشنبه خونين. (خواندنيها ـ 21/3/1342).
□ آقاپوله گريخت. (اطلاعات ـ 21/3/1342).
□ شاه: جاي تأسف دارد كه عدهاي آلت دست خارجي شدند و به ايجاد بلوا دست زدند. (خراسان ـ 21/3/1342).
□ شعبان جعفري: من تا آخرين نفس ميگويم شاه، شاه، حسودان باشگاه را آتش زدند. (پست تهران ـ 21/3/1342).
□ اعلاميه دولت: دولت به كمك خسارت ديدگان ميشتابد. (پست تهران ـ 21/3/1342).
□ با اين ميكرب مبارزه كنيد. (اطلاعات ـ 22/3/1342).
□ بازار تهران هم امروز وضع عادي به خود گرفت. (اطلاعات ـ 22/3/1342).
□ استفاده از گرد آتشزا در تظاهرات 15 خرداد (اطلاعات ـ 23/3/1342). □ تظاهركنندگان، پيراهنهاي سياه در برداشته و به چوب و كارد مسلح بودند. (روشنفكر ـ 23/3/1342). □ روسياهي زغال. (بامشاد ـ 23/3/1342).
□ ناگهان عزاداري به ميتينگ مبدل شد. (اميد ايران ـ 24/3/1342). □ هفته خونيني كه بر تهران گذشت: رپورتاژ جامعي از حوادث تأثرانگيز چند روزه اخير تهران. (سپيد و سياه ـ 24/3/1342).
□ آمدند، كشتند، سوختند، رفتند،... (اميد ايران ـ 24/3/1342). □ 35 هزار كلمه خبر از حوادث 15 خرداد به سراسر جهان مخابره شد. (سپيد و سياه ـ 24/3/1342). تبليغات مطبوعات عليه قيام 15 خرداد تا پايان خردادماه نيز ادامه پيدا كرد. مقامات دولتي اظهارات خود را درباره دخالت مصر در امور داخلي ايران تكرار كردند. مطبوعات در مقالات خود عوامل قيام 15 خرداد را مرتجعان و آشوبگران مخالف دهقان و كارگر نام نهادند. برخي از عناوين مطبوعات در روزهاي پاياني خرداد چنين بود:
□ سازمان امنيت امروز از يك گوشه اسرار حوادث اخير پرده برداشت. (اطلاعات ـ 25/3/1342). □ اسناد توطئه پانزدهم خرداد فاش شد. (اطلاعات ـ 25/3/1342). □ نكتهها و خبرهاي پشت پرده; جاي وساطت يك مقام روحاني مثل مرحوم آيتالله بروجردي بين دولت و مخالفين خالي است. (خوشه ـ 25/3/1342).
□ همه با هم در تشييع تابوت ارتجاع (اراده آذربايجان ـ 25/3/1342).
□ سرلشكر پاكروان، معاون نخستوزير و رئيس سازمان اطلاعات و امنيت: دو تن از عمال ناصر به نام محمد القيسي و عبدالقادر رباط ظرف يك سال، بيش از پنج ميليون تومان در تهران خرج كردند. (كوشش ـ 26/3/1342).
□ محمد القيسي: پنج ميليون تومان پول به حاج جواد نقرهچي تحويل دادم. (صداي مردم ـ 26/3/1342).
□ انزجار و تنفر شديد نسبت به مسببين حادثه 15 خرداد. (كوشش ـ 26/3/1342).
□ شكست عبدالناصر در ايران مطبوعات قاهره را خشمگين كرده است. (اطلاعات ـ 27/3/1342). □ آشوبگران 15 خرداد دشمن دهقان و كارگر بودند. (اطلاعات ـ 27/3/1342). □ روحانيون واقعي از افكار مترقي در چهارچوب تعاليم اسلامي پشتيباني ميكنند. (اطلاعات بانوان ـ 27/3/1342).
□ اين اطلاعات را در هيچ روزنامه ديگر نخواهيد خواند، يك آمار دقيق از ضايعات و خسارات. (اتحاد ملي ـ 28/3/1342).
□ ديوار ارتجاع شكست خورده است. (فردوسي ـ 28/3/1342).
□ اظهارنامههاي خسارت ديدگان در واقعه 15 خرداد از امروز مورد رسيدگي قرار گرفت. (اطلاعات ـ 29/3/1342).
□ نخستوزير: حوادث 15 خرداد دو هفته تمام در شئون مملكت وقفه ايجاد كرد. (پيغام امروز ـ 30/3/1342).
□ عبدالناصر در فدراسيون نيم بند. (اطلاعات ـ 30/3/1342).
□ آرام، وزير امور خارجه: اشاره به عمال ناصري در حوادث اخير به هيچ وجه متوجه برادران مسلمان عرب كشورهاي عربي نيست. (پيغام امروز ـ 30/3/1342).
□ نامهها، تلگرافات و ميتينگهاي مردم در پشتيباني از اصلاحات ملي; زنان ايران از اطراف پرچم اصلاحات كنار نميروند. (اطلاعات ـ 30/3/1342).
□ اسدالله علم (نخستوزير): ما نميتوانيم از قافله تمدن دور بمانيم و اكنون كه با شما صحبت ميكنم زنان كشورهاي ديگر در گردش آسماني هستند. (خراسان ـ 31/3/1342). جنگ تبليغاتي مطبوعات در طول هفتههاي بعد نيز ادامه پيدا كرد. محور اصلي اين تبليغات نيز دخالت عوامل خارجي در حادثه 15 خرداد بود. مطبوعات حتي در سالگرد قيام 15 خرداد نيز بر مطالب سال گذشته خود استوار بودند و به آنها تأكيد ورزيدند. □ يادي از يك حادثه شوم. (فردوسي ـ 12/3/1343).
□ يادي از واقعه شوم پانزدهم خرداد: آشوب كور خرداد. (پست تهران ـ 14/3/1343). □ يادي از يك واقعه تأسفآور. (دنيا ـ 16/3/1343).
پيآمد
بررسي اخبار، گزارشها، مقالات،... مندرج در مطبوعات از 15 خرداد 1342 تا سالگرد اين قيام، چنين ميرساند كه:
1ـ مطبوعات همچنان قيام 15 خرداد را با عناوين: آشوب، بلوا، غوغا،... ميناميدند. 2 - تظاهركنندگان را با عناوين آشوبگر و عوامل ارتجاع سياه و... ميخواندند. 3 - همچنان مدعي ارتباط برخي از روحانيان با عناصر خارجي براي ايجاد آشوب در كشور بودند. 4 - بر كمك مالي جمال عبدالناصر به مخالفان جهت ايجاد آشوب در كشور تأكيد ميكردند. 5 - تظاهركنندگان 15 خرداد را اجيرشدگاني براي دريافت 25 ريال پول ميدانستند. 6 - عامل اصلي قيام را سوءاستفاده سياسي برخي روحانيان از مراسم مذهبي برميشمردند. 7ـ از قيام 15 خرداد در سالگرد آن تحت عناوين: حادثه شوم، واقعه تأسفآور، آشوب كور... ياد ميكردند.
منبع:فصلنامه مطالعات تاریخی، سال دوم، شماره7، (ویژه نامه 15 خرداد) بهار 1384 این مطلب تاکنون 4091 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|