دفاع مقدس؛ دیروز و امروز
در ساعات میانی روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با حمله هوایی رژیم عراق به چند فرودگاه کشورمان، جنگ هشت ساله این رژیم علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز شد. جنگ تحمیلی به فاصله ۱۹ ماه پس از پیروزی انقلاب و یک هفته پس از آن اتفاق افتاد که صدامحسین رئیس رژیم بعثی عراق، پیمان الجزایر را در برابر دوربینهای تلویزیون بغداد پاره کرد(1) و سپس طی نطقی مالکیت مطلق کشورش بر اروند رود (که وی آن را شطالعرب مینامید) و تعلق جزایر ایرانی خلیج فارس به عراق را مورد تاکید قرار داد. او چند روز بعد، جنگ برنامهریزی شده و نیابتی خود را در زمین، هوا و دریا علیه کشورمان آغاز کرد.
این جنگ در شرایطی بر ما تحمیل شد که از یکسو ارتش باقیمانده از حکومت پهلوی هنوز به درستی بازسازی نشده بود، و از سوی دیگر دولت موقت پس از انقلاب، در حالی که صدام نیروهای ذخیره خود را هم احضار کرده بود و 12 لشکر و دهها تیپ پیاده را در پشت مرزهای ایران برای حمله سراسری خود تجهیز میکرد، مدتزمان سربازی را در داخل کشور از 24 ماه به 18 ماه کاهش داده و در فکر پسدادن هواپیماهای F-16 به آمریکا بود. اینگونه تصمیمات، البته زمینه هموارتری را برای حمله از پیش طراحی شده صدام به خاک ایران به وجود آورد.
در آن زمان مردم ایران دوران نقاهت پس از انقلاب اسلامی را میگذراندند و نیروهای مسلح کشورمان انتظار و آمادگی لازم برای درگیرشدن در یک جنگ بزرگ را نداشتند. به همین دلیل بود که عراقیها در ماههای اول پس از شروع حملات خود موفق به اشغال چند شهر مرزی در غرب و جنوب کشورمان شدند. با این حال رزمندگان اسلام توانستند طی چند عملیات سنگین و متهورانه، به تدریج اراضی اشغال شده کشورمان را در سالهای اولیه دهه شصت خورشیدی از وجود نیروهای متجاوز عراقی پاکسازی کنند.
در خلال جنگ تحمیلی، رژیم عراق از حمایت بیدریغ تسلیحاتی، مالی و سیاسی بینالمللی برخوردار بود. تمام دولتها و قدرتهایی که از سقوط شاه و پیروزی انقلاب اسلامی لطمه دیده و یا نمیتوانستند جمهوری اسلامی ایران را تحمل کنند، همه جانبه در پشت سر رژیم بغداد به یاری صدام شتافته و تامینکننده نیازهای جنگی وی و رژیمش شدند. فرانسه، شوروی، انگلستان و چین در صدر صادرکنندگان اسلحه مورد نیاز عراق قرار گرفتند. آلمان تامین کننده عمده جنگافزارهای شیمیایی عراق شد و رژیمهای عربی حوزه خلیج فارس تامینکننده عمده نیازهای نفتی، مالی و ترابری عراق شدند. بعضی شیخنشینهای عرب منطقه، از پالایشگاههای خود به حساب عراق نفت میفروختند و پول آن را به خزانه رژیم بعث واریز میکردند. غیر از این، آمریکاییها در موارد متعددی برای تضعیف ایران و کمک به جبهه عراقیها، مستقیماً به حملات وحشیانه علیه غیرنظامیان و منابع اقتصادی جمهوری اسلامی ایران پرداختند که حمله به پایانهها و چاههای نفتی ایران در خلیج فارس و ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایرباس ایران بر فراز این منطقه و کشتار ۳۰۰ مسافر و خدمه آن(2) دو نمونه برجسته این حملات بود. در تکمیل این حلقه، سازمان تروریستی مجاهدین خلق نیز که در پاریس مقرر داشت با حمایت دولت فرانسه بسیاری از اقدامات جنایتبار علیه مسئولان و افراد عادی کوچه و بازار ایران را در خلال جنگ هدایت میکرد.
رژیم بغداد اکثر قوانین و مقررات بینالمللی ویژه زمان جنگ را زیر پا نهاد. جنگ فقط در مرزهای کشورمان جریان نداشت بلکه خانهها و مناطق مسکونی مردم در بسیاری از شهرهای ایران آماج حملات موشکی عراقیها بود و هزاران نفر از تلفات مردمی جنگ، ناشی از همینگونه حملات بود. کشتیهای باری و نفتی که عازم بنادر ایران بودند در بخش عمده این هشت سال هدف حملات هوایی عراق در خلیج فارس قرار میگرفتند و هواپیماهای جاسوسی آمریکا موسوم به «آواکس» که در عربستان مستقر بودند جنگندههای عراقی را در هدفگیری این کشتیها و یا نشان دادن مقرهای تجمع قوای ایران، یاری فراوانی میدادند.
سلاحهای شیمیایی که کاربرد آنها از زمان جنگ اول جهانی در صحنه بینالمللی ممنوع اعلام شده بود، یا در عراق با کمک کارشناسان غربی ساخته میشد و یا از اروپا و آمریکا به این کشور ارسال میگردید و در هر عملیاتی مقادیری از آنها بر سر و روی مردم و نظامیان ما در جبههها و شهرها فرو ریخته میشد. بسیاری از مصدومان شیمیایی ما جهت درمان به کشورهای اروپایی اعزام میشدند و بسیاری در همان کشورها جان میباختند. ولی اینگونه فجایع، وجدان هیچ یک از این کشورها را آزار نمیداد. بعضی از بیماران شیمیایی ایران در آلمان، جایی که دولتش تامینکننده اصلی سلاحهای شیمیایی برای رژیم عراق بود، در برابر
|