حاشیهای بر دو سند | حزب رستاخيز در دي 1356 كنگرهاي پر سر و صدا در تهران برگزار كرد. اما متعاقب این کنگره، انتشار مقاله «ايران و استعمار سرخ و سياه» به نقطه عطفي در گسترش حركت سياسي مخالفان حكومت تبديل شد. ساواك و ساير نيروهاي امنيتي و انتظامي، با معترضين درگير شدند و گروهي از تظاهركنندگان شهید و تعداد قابلتوجهي نيز دستگير، محاكمه، زنداني و يا به نقاط دوردست تبعيد شدند و در اين ماجرا ساواك نقش اصلي را داشت.(4)
برخي كارشناسان ساواك درج اين مقاله را اقدام نادرستي ارزيابي كرده و با اشاره به محبوبيتي كه امام خميني(ره) در بين مردم داشت آن را گامي در مسير گسترش بحران سياسي در كشور دانستند. ساواك قم كه گزارشهاي بسياري درباره چگونگي گسترش بحران و ناآراميهاي سياسي در قم به ساواك تهران ارسال ميكرد، ضمن اشاره به برخورد شديد با تظاهركنندگان، نسبت به ادامه انتشار مقالات و نوشتههايي از اين دست و تبعات سوئي كه ميتوانست براي حكومت پهلوي در پي داشته باشد، هشدار داده بود.(5) با اين وجود برخي منابع نشان ميدهند كه اطلاعات لازم براي تدوين اين مقاله از ساواك دريافت شده بود. هر چند مقاله به دستور شاه تهيه شده بود، اما ساواك در فراهم شدن زمینههای انتشار آن نقش داشت.(6)
جمشيد آموزگار ـ نخستوزير وقت ـ نیز درج مقاله را توطئه مشترك هويدا و ساواك (بهويژه پرويز ثابتي) بر ضد خود ارزيابي ميكرد و اعتقاد داشت این دو تلاش داشتند نخستوزيري او را با بحران روبرو كنند. در شهريور 1357، روزنامه اطلاعات طي مطلبي به طور تلويحي اشاره كرد كه مقاله توهین به امام را در 17 دي 1356 فقط با فشار ساواك و وزارت اطلاعات و جهانگردي چاپ كرده است.(7) به دنبال مخالفتهاي محافل سياسي و مذهبي در قم، تهران و ساير شهرها، ساواك با توسل به محافل روحاني چون آيتالله شريعتمداري، درصدد برآمد بحران پيشآمده را مهار كند. در همان حال با كمك برخي مراجع دولتي نظير حزب رستاخيز، طرحهايي براي مقابله با ناآراميهاي سياسي و اجتماعي به مورد اجرا گذاشته شد.(8) البته تحولات موجود نشان داد كه به تدريج كنترل اوضاع از دست حكومت پهلوي و بهويژه ساواك خارج شده و دولت آموزگار نیز با بحرانی حل ناشدني مواجه شده است. با اين احوال، متعاقب واقعه 19 دي 1356 در قم، شاه به ساواك دستور داد در سركوب مخالفان ترديدي به خود راه ندهد و از هر راه ممكن از گسترش ناآراميها جلوگيري كند.(9)
با همه این اوصاف، همانطور که ساواك قم در دو سند یادشده پيشبيني ميكرد، مقاله روزنامه اطلاعات، انفجار در انبار باروت بود. ناآراميها در حادثه 19 دي 1356 قم متوقف نشد و در فضاي ملتهب آن روز، در چهلمين روز شهيدان آن واقعه، مردم تبريز تظاهرات گستردهاي بر پا كرده و با ساواك و نيروهاي انتظامي درگير شدند. بدين ترتيب موضوع برگزاري مراسم چهلم شهيدان در جريان تظاهرات شهرهاي مختلف، زنجيرهوار بر دامنه اعتراضات افزود.
تظاهرات اعتراض آمیز مردم قم در 19 دی 1356 البته دستاوردهایی نیز داشت که مهم ترین آنها عبارتند از:
1 - ثابت شد شعار «فضای باز سیاسی» که شاه تلاش فراوان داشت تا در صحنه بینالمللی آن را به سود خود تبلیغ کند و نشانه دموکراسی و آزادی در ایران بنامد، دروغ است.
2 - هراس شاه از حرکت مذهبی ـ سیاسی مردم به رهبری روحانیت و در رأس آنها، امام خمینی، بیش از هر حرکت سیاسی دیگر به نمایش گذاشته شد.
3 - با قیام 19 دی قم، نهضت امام خمینی(ره) در مسیر جدیدی قرار گرفت که چهلمهای شهدا بعد از آن، در عمل ترفندهای رژیم شاه را برای کنترل حرکت انقلاب اسلامی در ایران بی نتیجه گذاشت.
4 - قیام 19 دی، نهضت امام خمینی(ره) را که به صورت باالقوه در جامعه ریشه داشت، به باالفعل تبدیل کرد، آن را شتاب و سرعت داد، و هویت مردمی و اسلامی آن را آشکار نمود.
5 - قیام 19 دی، باعث شد مردم به لرزان بودن و ضعف حکومت شاه علیرغم تصویری که از آن در جامعه ترسیم شده بود پی ببرند.
6 - قیام 19 دی، متحجرین و مروجان جدایی دین از سیاست را منزوی کرد. پس از این قیام، امواج انقلاب اسلامی شدت گرفت و با چهلمهای پی در پی مردمِ نقاطِ مختلف ایران، دامنه انقلاب فراگیر شد و در نهایت به سرنگونی رژیم پهلوی انجامید.
پینوشت:
1 – الف لام خمینی، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، زمستان 1396، ص798
2 – همان، ص 794
3 - مظفر شاهدی، ساواک، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 671
4 - روزشمار انقلاب اسلامي، ج 2، صص 442 ـ 444 و ص 527؛ علي شيرخاني، حماسه 19 دي 1356، صص 104 ـ 106.
5 - انقلاب اسلامي به روايت اسناد ساواك، ج 2، صص 5 ـ 7 و صص 20 ـ 21؛ امير اصلان افشار، پيشين، صص 130 ـ 141 و صص 154 ـ 155.
6 - اردشير زاهدي، 25 سال در كنار پادشاه، صص 302 ـ 304.
7 - روزشمار انقلاب اسلامي، ج 5، صص 114 ـ 116.
8 - انقلاب اسلامي به روايت اسناد ساواك، ج 2، صص 278 ـ 283؛ اسنادي از همكاري شريعتمداري با رژيم شاه، صص 12 ـ 13.
9 - فرازهايي از تاريخ انقلاب به روايت اسناد ساواك و امريكا، صص 19 ـ 21؛ انقلاب اسلامي به روايت اسناد ساواك، ج 4، ص 334.
سردبیر
|
|
|