«بانك استقراضي» ابزار سلطه روسيه | بانك استقراضي روسيه عليرغم تعريف ظاهري خود، به ابزاري براي دخالت روسيه تزاري در دربار و مراكز حساس ايران، مداخله نمايندگيهاي روسيه در زندگي روزمره مردم و زمينهساز تجزيه بخشهاي شمالي كشور تبديل شده بود.
***
بانك استقراضي در 1308 ق، اندكي پس از بانك شاهنشاهي، تأسيس شد. پولياكف (Poliakov) از اتباع روسيه، تأسيس آن را به ناصرالدين شاه پيشنهاد داد؛ ناصرالدين شاه كه علاقة زيادي به پولياكف داشت، اجازه تأسيس شركتي را صادر كرد كه به معاملات رهني بپردازد و امور بانكي را نيز بر عهده داشته باشد. به موجب مفاد امتيازنامه، ناصرالدين شاه به پولياكف، رايزن عمومي (جنرال كنسول) ايران، و روشر (Roscher) و عدهاي ديگر اجازه ميداد تا شركتي استقراضي به اعتبار رهن و يك مغازة حراج، با اعتبار 75 ساله، تأسيس كنند. اين امتياز نامه را ناصرالدين شاه، امينالسلطان صدر اعظم و قوامالدوله وزير خارجه امضا كردند. پولياكف بخشي از سهام را به سرمايهداران روسي و بلژيكي فروخت و مؤسسه، با سرماية ابتدايي دو كرور و دويست و پنجاه هزار منات مسكوك طلا تخميناً معادل ششصد هزار تومان پول نقرة ايران، شروع به كار كرد. مركز آن در دارالخلافة تهران و شعب ديگرش بيشتر در شهرهاي واقع در منطقه نفوذ روسيه ـ تبريز، اروميه، جلفا، رشت، انزلي، شهرهاي استان مازندران، همدان، كرمانشاه، قزوين، اصفهان، مشهد، سبزوار، قوچان و زابل ـ بود.
در پي درخواست پولياكف، دولت ايران طبق اعلان رسمي در 1309 ق، نام اين مؤسسه را از انجمن استقراض به بانك استقراضي تغيير داد و آن را به استحضار دولت روسيه نيز رسانيد. در 1311، به دليل عدم سودآوري بانك استقراضي، نمايندة آن در ايران، پيشنهاد انحلال آن را داد؛ اما دولت روسيه كه در تمام زمينهها، از جمله بانك، با بريتانيا رقابت داشت، از تعطيل آن جلوگيري كرد و با مداخلة وزارت مالية آن كشور در كار بانك، كلية سهام آن به بانك پطرزبورگ منتقل شد. از آن پس، بانك استقراضي عامل اجراي مقاصد سياسي دولت روسيه شد و اهداف اقتصاديش تحتالشعاع هدفهاي سياسي آن كشور قرار گرفت و به همان نسبت كه مداخلة روسيه در ايران بيشتر ميشد سرماية بانك فزوني مييافت. براي هماهنگي ميان سياست دولت روسيه و بانك، وابستة بازرگاني سفارت روسيه در تهران، مسئوليت بانك را به عهده گرفت و سرماية آن در اختيار رايزنيهاي وابسته در ولايات قرار گرفت تا در موقع لزوم از آن استفاده شود. از اهداف ديگر مديران بانك استقراضي، ترويج كالاهاي روسي در ايران و تهية موارد مورد نياز روسيه از ايران بود. اين بانك با افزايش حجم بازرگاني بين دو كشور، ميخواست معاملات ايران را در جهتي سوق دهد كه مكمل اقتصاد روسيه باشد. بانك استقراضي، براي رسيدن به اهداف سياسي خود، به دولتمردان، سياستمداران، بازرگانان و اشخاص سرشناس وامهايي با شرايط سهل ميداد؛ اعطاي اين وامها اهداف متفاوتي را دنبال ميكرد؛ از جمله آنكه با انعطاف در برابر بدهكاران سرشناس و وارد آوردن فشار به انواع حيلهها امكان مداخله دولت تزاري در دربار و مراكز حساس را فراهم سازد و علاوه بر آن، با پرداخت وام و گرو گرفتن املاك و مستغلات، به ويژه در شمال كشور، مداخلة نمايندگيهاي روسيه در زندگي روزمرة مردم را تشديد و زمينة مادي تجزيه قسمتهاي شمالي را آماده كند. بانك استقراضي از لحاظ سياست بانكي موفق نبود، زيرا كل سرماية خود را صرف معاملات رهني كرده بود و از سي ميليون منات، تنها سه ميليون در حساب بانك باقي مانده بود. سپردة مردم به بانك بسيار اندك و ناچيز بود و دليل آن، ناچيزي بهرهاي بود كه بانك ميپرداخت؛ به حسابهاي يكساله 5%، دو ساله 5/5% و سه ساله 6% سود تعلق ميگرفت.
بانك استقراضي در مقابل مشكل مالي دولت ايران و استقراضِ دولت از آن، در زمانهاي مختلف، رفتارهاي متفاوتي داشت. سياستهاي توسعهطلبي بانك ادامه داشت تا آنكه، پس از سقوط حكومت تزاري، به موجب مادة 19 عهدنامه 1921 بين ايران و شوروي، بانك استقراضي روس به ملت ايران واگذار و قرار شد كه فقط رايزنيهاي (كنسولگريها) شوروي، با اجازة دولت ايران، از ابينه و عمارات و ساير ملزومات آن، استفاده كنند. اين عهدنامه را چيچرين (Chicherian)، كاراخان (Kara khan) و مشاورالممالك در 1339ق/1921 م امضا كردند و در زمان عقد آن، از كل دارايي بانك تنها 05/76 قران در صندوق موجود بود. اين بانك، پس از واگذاري به دولت ايران، بانك ايران نام گرفت و از آن پس، كوشش متصديان آن صرف تصفية محاسبات شد و بالاخره در 1312 ش، به موجب اجازة تأسيس بانك فلاحتي و صنعتي (بانك كشاورزي ايران)، به دليل فقدان سرماية نقدي و مشكلات زياد در وصول مطالبات، بانك ايران ضميمة بانك كشاورزي ايران شد.منبع:روزشمار تاريخ معاصر ايران ، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، ج اول، ص 86 این مطلب تاکنون 6278 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|