ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 162 ارديبهشت ماه 1398

تاثیر شناخت تاریخ در بصیرت ملتها
امروزه دهها بنیاد در کشورهای غربی و به ویژه آمریکا، در حال بازنویسی تاریخ معاصر و تاریخ انقلاب اسلامی برطبق خواست مستکبرین هستند. واقعیت‌های انقلاب از جمله خاستگاه آن و انگیزه‌های مردم را با تحریف و تغییر اعلام می‌دارند. دستاوردهای آن را کمرنگ می‌کنند، خسارت‌های آن را بزرگ جلوه می‌دهند، ملی‌گراها، لیبرال‌ها و منافقین را صاحب حق در انقلاب معرفی می‌کنند و رخدادها را به نفع دشمنان تفسیر می‌کنند تا هم برای نسل گذشته امر را مشتبه کنند و هم به نسل جدید بفهمانند که چیز قبل دفاعی وجود ندارد!

روایت آمریکایی از یک تعرض
از وقوع عملیات اعزام قوای آمریکا به خاک ایران، جز کارتر رئیس جمهور و معدودی انگشت‌شمار از سران کاخ سفید کسی در آن کشور اطلاع نداشت. از این رو هیچیک از آنها حاضر به پذیرفتن مسئولیت اطلاع‌رسانی به خانواده قربانیان این عملیات شکست خورده نگردید. در نتیجه کار‌تر در اوج استیصال، نسخه‌ای از نطق «جان اف کندی» پس از شکست حمله به خلیج خوک‌ها را درخواست کرد تا از متن آن برای توجیه فضاحت نظامی خود استفاده کند.

لحظه‌های شکست یک تجاوز از زبان متجاوز
هامیلتون جوردن رئیس ستاد کاخ سفیددر دوران ریاست جمهوری کارتر: برایم غیر قابل تحمل بود که بشنوم هلیکوپترهای ما در ایران از کار بیفتند، هواپیمایمان آتش بگیرد، سربازانمان در کویر جان دهند و بمیرند، وزیر خارجه مان استعفا دهد و.......

حکومت فراماسونها بر ایران
در سال 1351، علاوه بر هویدا نخست وزیر، 8 نفر از اعضای هیئت وزیران، 24 نفر از اعضای مجلس سنا، 54 نفر از وکلای مجلس شورای ملی و 24 نفر از مقامات وزارت خارجه عضو لژهای فراماسونری بودند. علاوه‌براین تعداد زیادی سرمایه‌داران، بانکداران و مدیران درجه اول و دوم کشور فراماسون بودند و در نهادهای حساسی چون وزارت دادگستری و علوم و .... نفوذ و اشتغال داشتند.

اطرافیان شاه
انصاری: رجالی که از دهه چهل به بعد، مقامات بالاي مملكت را به عهده گرفتند، آدمهايي بودند كه تربيت غربي و مخصوصاً امريكايي داشتند و ايران و فرهنگ ايران را نمي‌شناختند. اگر همه رجال 15 سال آخر سلطنت شاه رادر نظر بياوريم، كمتر به آدم استخوان‌داري بر مي‌خوريم كه سرش به تنش بيارزد. آن‌ها نوعاً كم ظرفيت و از نظر فكر و تعقل سياسي آدمهاي درجه‌ دومي بودند كه مشاغل درجه اول را اشغال كرده بودند. به همین دلیل در سال 1357، فرد با درایتی وجود نداشت که بتواند با طوفان انقلاب مقابله كند.

گزارش یک حقارت
پس از عزل رضاخان از سلطنت، محمدرضا پهلوی تکلیف خود را از یک مامور اطلاعاتی انگلیس سئوال می‌کند. سفارت انگلیس به وی اطلاع می‌دهد كه گوش كردن به رادیو برلین و فتوحات و متصرفات ارتش آلمان مانع از انتصاب وی به عنوان شاه ایران خواهد شد. پس از این پیام، محمدرضا پهلوی دیگر گوش كردن به رادیو برلین را برای همیشه كنار گذاشت.....!

چند اعتراف
جيمي كارتر گفته بود: «سرنوشت انتخابات ما نه در ميشيگان يا پنسيلوانيا و يا در نيويورك، بلكه در ايران تعيين می‌شود!» و مشاور او نیز گفته بود: «همه چیز علیه ماست و فقط موضوع گروگانهاست که باعث شده این بلاها سرمان بیاید» رئیس ستاد کاخ سفید نیز می‌گوید: «اگر می‌خواهیم از سوی مطبوعات متهم نشویم که از بحران برای پیشبرد مقاصد انتخاباتی خود بهره‌برداری می‌کنیم لازم است کارهای خود را بی سر و صدا انجام دهیم.» !

خاطره
زماني كه حرف زدن و نوشتن در كشوري دچار محدوديت و سانسور شديد باشد چه اتفاقات عجيب و غريبي كه رخ نمي دهد. خصوصا زمانی كه شخصي مانند رضا شاه بر جامعه سلطنت كند و تصميم بگيرد که همه چيز همسو با خواسته هاي او پيش برود. در چنين شرايطي اتفاقات به گونه اي رخ مي دهد كه بعدها تاريخ آن را به عنوان «طنز»هاي خود به مردم نشان مي دهد.

دو رنگی
بررسی مواضع رسمی دکتر شاپور بختیار ـ پیش از دولت 37 روزه او ـ و مقایسه آن با اظهارات بی‌پرده‌ای که در دیدارهایش با سپهبد ناصر مقدم رئیس ساواک بیان داشته، بیانگر «دورنگی» کامل این چهره مرموز است. متن زیر گزیده‌هایی از دو سند با فاصله کمتر از 10 روز از یکدیگر است

معرفی دو کتاب
مطالعه دو کتاب «بحران» و «هدف، تهران» صرفنظر از مواضع سیاسی نویسندگان آنها، می‌تواند اطلاعات مفیدی از تاثیر دو حادثه «تسخیر لانه جاسوسی» و «مداخله نظامی در طبس» در ایجاد سرشکستگی و سرافکندگی آمریکا در برابر افکار عمومی جهان در اختیار پژوهشگران و محققان تحولات معاصر ایران قرار دهد.

لغو یک باج‌خواهی
روز 23 اردیبهشت 1358 شوراي انقلاب، موضوع لغو قانون كاپيتولاسيون مصوب مهر 1343 را به تصويب رساند.
حق قضاوت كنسولي اگرچه نوعي امتياز سياسي مرسوم بين دولتهاي ماقبل قرن بيستم بود، اما تصويب مجدد آن در سال 1343 توسط دولت و مجلس حکومت پهلوی، حکایت از يك واپسگرايي غيرقابل قبول داشت. درحالي‌كه رضاشاه پس از به‌سلطنت‌رسيدن خود، كاپيتولاسيون را (البته با اهدافی خاص) در کشور لغو کرد، فرزندش براي گرفتن يك وام، این قانون استعماری را مجدداً برقرار ساخت.
رضاشاه در پوشش «نوسازی در دادگستری» به پیگیری هدف اصلی خود یعنی زدودن نفوذ سنتی روحانیون در نظام قضایی کشور همت گماشت و برای جلوگیری از عکس العمل آنان موضوع لغو کاپیتولاسیون را نیز در این «نوسازی» گنجاند و سپس بر طبل این الغاء کوبید و برای آن چند شبانه روز جشن گرفت. اما به هر حال در تبلیغات جاری در کشور توانست امتیاز «خاتمه دادن به موضوع قضاوت کنسولی» را در عملکرد خود به ثبت برساند. اما محمد رضا پهلوی با بهایی بسیار نازل، كاپيتولاسيون را دوباره احیا کرد و در اين راه از بركناركردن نخست‌وزيران غيرفعال هم ابائي نداشت!
در جریان رای‌گیری در مجلس شورای ملی، کسب آراء موافق نمایندگان بر مبنای اكثريت نسبي انجام شد و رئيس و برخي از نمايندگان، غيبت را بر حضور در آن مجلس ترجيح دادند و با بهانه‌هاي مختلف براي معالجه يا مسافرت! سعي كردند دامان خودشان را از ننگ امضاءكردن قرارداد مذكور پاک نگاه‌دارند.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي هيچ يك از بازماندگان حكومت پيشين، حتي بدنام‌ترينشان حاضر نشدند دخالت خود را در تصويب اين لايحه بپذيرند و حداكثر به ذكر اين نكته كه تصويب اين لايحه، موضوع جديدي نبوده و امتياز قابل توجهي به شمار نمي‌رود، قصد داشتند با مرتبط کردن اين لايحه به «كنوانسيون وين راجع به مزاياي ديپلماتهاي خارجي»، از زير بار مسؤوليت خود شانه خالي كنند. در حالی که برقراری مصونیت برای دیپلمات های مقیم هر کشور رویه حقوقی پذیرفته شده برای همه دیپلمات ها است ونه الزاماً مستشاران خارجی مقیم یک کشور. از اینرو اعطای حقی به نام «قضاوت کنسولی» یا «کاپیتولاسیون» به بیگانگان، هیچ مفهومی جز باج دادن به آنان ندارد.
با مروری بر عملکرد مستشاران نظامی آمریکا در ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بخوبی در‌می‌یابیم که این تنها امریکایی ها بودند که از حق مصونیت کنسولی برخوردار بودند در حالی که نظامیان ایران که برای آموزش خلبانی و یا سایر تخصص ها به آمریکا می رفتند از حق قضاوت کنسولی بهره مند نبودند.
در واقع مستشاران آمریکایی با استفاده از وابستگی رژیم پهلوی ، توانسته بودند به چنین مصونیت یکطرفه ای دست پیدا کنند . در صورتی که چنین اقدامی بخاطر آثار و نتایجی که در پی داشت ، تحقیر ملت ایران بشمار می رفت. به همین دلیل بود که امام خمینی (رحمت الله علیه) از کاپیتولاسیون با عناوینی چون «سند بردگی ملت ایران»، «اقراری به مستعمره بودن ایران»، «سند وحشی بودن ملت‏‎ ‎‏مسلمان»، «قلمی سیاه بر جمیع مفاخر اسلامی و ملی ما» و ... یاد کردند.
تصويب لايحه كاپيتولاسيون در ايران يكي از مهمترين عوامل پيدايش مقاومت سياسي عليه شاه و از جمله دلایل اصلی شكل‌گيري و استمرار نهضت امام خمیني بود. امريكا حق نامشروع و نامألوفي را از ملت ايران گرفت و البته این امر همراه با عوامل دیگر باعث شد چندسال بعد تمامي منافع خود را در ايران از دست بدهد.
از این رو از مصوبه اردیبهشت‌ماه 1358 شورای انقلاب باید به عنوان یکی از صفحات درخشان عملکرد این شورا در هدایت انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران به سوی استقلال و قطع سلطه استعماری آمریکا از مقدرات ملت ایران یاد کرد.
سردبیر