مشروطه شناسی | واقعیت امر این است که جنبشی روی داد و هر کس از زاویه موردنظر خود به آن اقبال نشان داد: یکی برای تضعیف موقعیت روسیه در ایران، دیگری برای یافتن فرصتی جهت استقرار اصول شرع، سومی برای ادغام ایران در نظام جهانی سرمایهداری، آن یکی برای تضعیف و مآلاً نابودی حکومت قاجار و ...
باید لایههای مختلف در مشروطه ایران بازشناسی شوند و هر کدام به تفکیک مورد نقد و ارزیابی قرار گیرند. باید انگیزه نیروهای درگیر در مشروطه ایران بازکاوی شوند و هرکدام با معیار منافع و مصالح ملی ایران به سنجش درآیند. بدیهی است در آن تكاپوی فراگیر هیچ گروهی اقدامات خود را مغایر با منافع ایران نمیشمرد؛ طبعاً باید سخنان هر گروه سیاسی با عمل آنان سنجیده شود تا مشخص گردد کدام بيان و عمل سیاسی بیشتر با مصالح ایران سازگار بوده است؟ شرایط تاریخی ایران در آستانه مشروطه باید مورد بازبینی قرار گرفته و اوضاع بینالمللی آن روزگار تحلیل شود، و نقش انجمنهای سری و مجامع دیگر در همین راستا ارزیابی و مواضع احزاب سیاسی به بوته نقد گذارده شود. در این جریان بهطور کلی دو خط متمایز از هم، یکی به رهبری انجمنهای سرّی و دیگری به رهبری روحانیان مقیم نجف، بهطور مشروح باید مورد بررسی قرار گیرد.
تحلیل مشروطه ایران با ابزاری واحد غیر ممکن است و برای ایضاح هر بخش آن باید روششناسی خاص همان بخش مورد عنایت قرار گیرد. مثلاً در باب مخالفت برخی روحانیون با مشروطه از ابزار فکری خاص خود آنان استفاده شود و در باب شرکتهای چند ملیتی و یا احزاب سیاسی، نظریههای رایج در اقتصاد سیاسی و تحزب مورد توجه قرار گیرد.
فهم هر پاره از مشروطه ایران در گرو نقد اجزای مرتبط با آن است. در این ارتباط باید به صورت متقاطع تحولات مربوط به هر حادثه با اتکاء به منابع اصلی همان حادثه مورد موشکافی قرار ميگيرد. اگر قرار است تاریخ را به مثابه چراغ راه آینده بدانيم لازم است تحولات را آنگونه که روی دادهاند عرضه نماییم نه آنگونه که خود میخواهیم. ما برای هرگونه برنامهریزی جهت آینده کشور نیازمند این هستیم که واقعیات اجتماعی خود را همانگونه که بودهاند بازسازی نماییم، در غیر این صورت چیزی جز مشغول كردن خود عاید مورخ نخواهد شد. مهم این نیست که محقق تاریخ چه چیزی را میپسندد؛ مهم این است که آیا او توانسته است آنچه را که در گذشته روی داده فارغ از تعلقات فردی خود منعکس سازد یا خیر؟ در حقیقت، شناخت واقعیات گذشته به همانگونه که رخ دادهاند راه را بر شناخت تاریخی درست و تحلیل سیاسی واقعبینانه میگشاید و افق و امکانات پیش روی را به منظور برنامهریزی در اختیار برنامهریزان و سیاستمداران قرار میدهد.
دکتر حسین آبادیان ، بحران مشروطیت در ایران ، برگرفته از بخش مقدمه
|
|
|