تاملي در اصالت رجال پهلوي اول و دوم ! | حزب ايران و جبهه ملي عموماً به امريكا وصل بودند و رهبرانشان، اقبال، شاپور بختيار، اللهيار صالح و... با لانه جاسوسي ارتباط تنگاتنگ داشتند حزب زحمتكشان ملت ايران نيز به رهبري دكتر مظفر بقايي كرماني، حزبي بود كه در آغاز محافل انگليسي و بعدها به امريكا وابسته شد.
بخش اعظم رجال سياسي، درباري و حتي نظامي در لژهاي ماسوني «انگليس» و «امريكا» عضو بودند. و آنچنان اين تشكيلات جهنمي در كنار جريان «بهائيت» و «صهيونيسم» مدافع و حافظ منافع غرب بود كه هيچ اميدي و نقطة روشني در سيستم پهلوي ديده نميشد. و اين اوضاع اسفبار را در سال 1340 شادروان جلال آلاحمد با انتشار غربزدگي به خوبي به تصوير كشيد. اين كار شايد اولين ضربه كاري بر پيكر پوسيده رژيم پهلوي بود و دومين آن، با انتشار «در خدمت و خيانت روشنفكران» بود. در اين كتاب، جلال تمام جريانات بهائيگري، باستانگرايي، كسرويگري، فردوسيبازي، اسلامزدايي، دلبستگي و چسبندگي روشنفكران به دربار... را به خوبي روشن كرد بهگونهاي كه هنوز هم مورد بغض و كينة جريانغربگرايي است و متهم به تندروي!...
و در طي سالهاي 1340 ـ 1357 حضرت امام خميني با طرح «اسلام ناب محمدي (ص)» حقيقت اسلام، رسالت اسلام، مسئوليت مسلمانان، سيستم حكومتي اسلامي را روشن كرد و از سوي ديگر «جريان شرقگرايي» و «غربگرايي» را مورد توجه و يادآوري قرار داد. تا آنجا كه در سالهاي 1357 ـ 1360 جريان اسلامگرايي به صورت يك ايدئولوژي مستقل از التقاط و گرايش به شرق و غرب حاكميت يافت و بساط ساحران ماسون، صهيون و بهائي و روشنفكري وابسته را برچيد و آنان را منزوي كرد و در همان سالها كه اين جريان به صورت تشكلهاي چپ، راست و التقاط خودنمايي ميكرد و تمامي منورالفكران ضد اسلام، ضد ايران سرنوشت خود را با احزاب گره زده بودند، منهدم شد.
منبع: آرشيو مقالات موسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي
|
|
|