ارسنجاني : اهانت به آمريكا راز كسب محبوبيت است
« ... اگر سياستمداري بخواهد بين مردم محبوبيت پيدا کند سادهترين راه ، حمله به آمريکاييهاست. زيرا اکثر مردم ايران آنها را مسئول تداوم رژيمي غيرمردمي و ستمکار در کشورشان ميدانند....»
عبارت فوق بخشي از اظهارات حسن ارسنجاني طراح اصلي اصلاحات ارضي رژيم شاه است . كسي كه تمامي اجزاي طرحش برگرفته از نسخه هاي هيات حاكمه آمريكا به سركردگي « جان كندي » است . ساواك در يكي از گزارشهاي خود، ارسنجاني را از سياستمداران وابسته به انگليس ميداند كه به ظاهر ميخواست خود را به سياست امريكا نزديك كند . ولي هرچه هست در اينكه ارسنجاني همواره در صدد كسب جايگاه و منزلت نزد آمريكا بوده و راه ترقي خود را در اين رهگذر ميجسته است ترديد نيست . حتي طرح اصلاحات ارضي وي اساسا طرحي دستوري از جانب آمريكاييها به حكومت شاه بوده است .
اين طرح روز ششم دي 1340 به تصويب هيأت وزيران و به امضاي شاه رسيد. در 20 بهمن همان سال «چسترپاولز» مشاور كندي براي نظارت بر اجراي اين مصوبه به تهران آمد. مشاور كندي براي تامين مخارج «اصلاحات ارضي» خواستار افزايش توليد نفت ايران شد و محدود كردن فروش سلاح به ايران نيز توصيه اي بود كه آمريكائيها براي فراهم ساختن زمينه صرفهجوئي مالي دولت جهت تامين هزينه اصلاحات ارضي پيشنهاد كردند.
پروژهاي كه با نام «اصلاحات ارضي» توسط ارسنجاني طراحي و به وسيله دولت اميني مطرح شده بود، در دوران علم نيز پيگيري گرديد. در اين پروژه مطابق نظر آمريكايي ها املاك و اراضي عمدهاي كه خانها، فئودالها و زمينداران بزرگ به خاطر نوع خاص ارتباطهاي خود با حكومتها از عصر قاجار به بعد به چنگ آورده و نسل به نسل حفظ كرده يا توسعه داده بودند، توسط دولت از آنان خريداري شده و به روستائيان فروخته ميشد. اين طرح و شيوه اجراي آن سبب شد از يكسو مالكان با وجوه بدست آورده رهسپار شهرها شوند و به اقدامات تجاري سودآور براي خود بپردازند و يا در بهترين شرائط، توان اقتصادي خود را در خدمت رونق شهري قرار دهند و روستاها را رها سازند و از سوي ديگر روستائيان نيز به دليل نداشتن سرمايه لازم براي كار و محروم ماندن از ابزار و وسائل لازم جهت زراعت بر روي اراضي بدست آمده، زندگي در محيط روستا را ترك كرده و به شهرها روي آوردند. دستاورد اين سياست، نابودي تدريجي كشاورزي و رشد قارچگونه مشاغل كاذب در كشور بود. روند مهاجرتهاي ناشي از قانون اصلاحات ارضي از 3/15 درصد در 1335 به ميزان 8/18 درصد در 1345 و به 43 درصد در 1351 افزايش يافت. با اين همه، مهاجرت راه درمان درد روستائيان نبود. آنان در حالي به سرزمين ناشناخته پاي مينهادند كه براي خود تصوراتي از زندگي بهتر را داشتند ولي تنگناهاي فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي روستائيان سبب شد آنان با حاشيهنشيني و محروميت از بسياري مواهب زندگي شهري به نوعي زندگي تحقيرآميزدر كنار ساير ساكنان شهرها تن دهند. در نتيجه پس از اجراي طرح موسوم به «اصلاحات ارضي» شاهد رشد زاغهنشيني، آلونك نشيني و حلبي آبادها در حاشيه شهرها بوديم. اين حاصل و نتيجه طرحي بود كه آمريكاييها دستور اجراي آن را به محمد رضا پهلوي داده و ارسنجاني داوطلب اجراي آن شده بود .
عملكرد آمريكائي ها در ايران به حدي استعماري و غير قابل تحمل بوده كه حتي گاهي مقامات بلند پايه رژيم محمد رضا پهلوي نيز كه متحد كاخ سفيد و ژاندارم آمريكا در منطقه بوده است ابايي از بيان عمق تنفر مردم از آن كشور در خود نمي ديدند .
|