ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 204   آذر ماه 1401
 

 
 

 
 
   شماره 204   آذر ماه 1401


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
خفیه‌نگاری

از دوايري كه در اواخر دوران سلطنت ناصرالدين شاه تشكيل شد «دايره خفيه‌‌‌نگاري» است كه وظيفه اوليه آن كشف جرايم و جلوگيري از اعمال تروريستي و بمب‌گذاري بود. هدف اين بود كه از سوءقصد احتمالي به جان شاه و ساير رجال و دولتمردان درجه اول كشور جلوگيري شود و از طريق دايره خفيه‌‌‌نگاري، توطئه‌كنندگان قبل از انجام هرگونه اقدام سوء شناسايي و دستگير شوند. تشكيلات دايره خفيه‌نگاري تا سالها بعد به فعاليت خود ادامه مي‌داد و اسناد و مدارك موجود، از فعاليت آن در دوره سلطنت مظفرالدين شاه، محمدعلي شاه و پس از آن نيز حكايت دارد. حيطه عمل و وظايف خفيه‌نويسان كه تشكيلات آن تحت كنترل نظميه قرار گرفت، به تدريج گسترش يافت. در بيشتر محافل و مجالس سياسي، مذهبي و گروه‌هاي مختلف اجتماعي، اقتصادي و ... افرادي از آن ـ پيدا يا پنهان ـ حضور داشتند و گزارشهاي مخفيانه بسياري از حوزه فعاليت خود تهيه مي‌كردند و به مركز مي‌فرستادند. بسياري از مأموران اداره خفيه‌نويسي به عنوان نوكر، فراش، آشپز و ... در بخشهاي مختلف انجام وظيفه مي‌كردند و هويت آنان مخفي بود.
با آغاز تحركات مشروطه‌خواهي، گزارشهاي خفيه‌نويسان افزايش چشمگيري يافتند. آنها در ميان افراد و جمعيتهاي مخالف حضور مي‌يافتند و ديده‌ها و شنيده‌هاي خود را طي گزارشهاي مكتوبي در اختيار مسئولان قرار مي‌دادند.
از نوآوريهاي ناصرالدين‌ شاه، كه به نوعي در زمرة امور اطلاعاتي ـ امنيتي و خبررساني قرار مي‌گرفت، تشكيل صندوق عرايض در شهرها و ايالات مختلف بود. ظاهراً نظارت بر اين صندوقها كه معمولاً در ميدانهاي اصلي شهرها و ايالات نصب مي‌شد، از عهده حكمران و دواير رسمي محلي خارج بود و معتمدين مستقلي از سوي حكومت مركزي بر آنان گماشته شده بود. قرار بود مردمي كه به دلايلي قادر نيستند شكايات و خواسته‌هاي خود را با حكومت محلي مطرح سازند و يا خواسته‌ها و حقوقشان از سوي كارگزاران حكومتي ناديده گرفته و پايمال شده است و يا اخبار و اطلاعاتي از سوء جريان امور در اختيار دارند، طي عريضه‌هايي كه مستقيماً در اختيار حكومت مركزي قرار مي‌گرفت، دادخواهي كنند و شكايت نزد شاه برند. اما اين صندوقهاي عرايض به دليل اعمال قدرت حكومتهاي محلي، در مدت زماني كوتاه كارآيي خود را از دست دادند. به رغم دستورات حكومت مركزي، مأموران حكومت محلي دورادور بر آن نظارت داشتند و پيش از آنكه عريضه‌نويسان، عريضه‌هاي خود را در صندوقها بيندازند، تهديد و تنبيه شده، نامه‌هاي آنان گشوده و اسرار آن برملا مي‌شد؛ در نهايت نيز از ارسال آن جلوگيري مي‌شد.
در دوره ناصرالدين شاه اداره محابس و زندانهاي كشور هم (به ويژه در پايتخت) در اختيار نظميه قرار گرفت. شعبات و دواير نظميه، به تدريج علاوه بر تهران در برخي شهرهاي مهم كشور نيز تشكيل شد كه در مقياسي كوچك‌تر همان وظايف نظميه پايتخت را عهده‌دار بودند. زندانهاي عصر قاجار وضع اسفباري داشت و از نظر بهداشتي و نيز تغذيه داراي حداقل امكانات بود. دو نوع زندان در دوران ناصرالدين شاه و پس از آن قابل شناسايي است. قسم اول مختص زندانيان عادي بود كه تحت عنوان انبار شناخته مي‌شد و ديگري زندان قلعه بود كه به مخالفان و محكومان سياسي اختصاص داشت. ضمن اينكه متهمان سياسي تا تعيين نهايي ميزان مجازات، عمدتاً در منازل حكام محلي و متنفذان و غيره نگهداري مي‌شدند. در دوره قاجار، شكنجه زندانيان و متهمان سياسي و غيره بسيار معمول بود و براي اقرار گرفتن از متهمان، سخت‌ترين تنبيهات و شكنجه‌ها اعمال مي‌شد. در دوره صدارت حاج ميرزا آقاسي و اميركبير، تلاشهايي براي جلوگيري از شكنجه شديد زندانيان و متهمان صورت گرفت و مقرراتي وضع شد، اما اين مقررات هيچگاه ضمانت اجرايي نيافت و به ويژه در ايالات و شهرهاي مختلف، حكام محلي و كارگزاران حكومتي هرگز به دستورهاي صادر شده در منع شكنجه‌ متهمان توجه نكردند. در همان حال، مجازاتهاي سنگين و غيرانساني محكومان در دوره ناصرالدين شاه و پس از آن كماكان ادامه يافت و پس از انقلاب مشروطيت و تحولات پس از آن بود كه به تدريج در نوع مجازاتها تعديلي به وجود آمد.
از ديگر اقدامات نظميه و دستگاه اطلاعاتي ـ امنيتي قاجارها، سانسور مطبوعات و كنترل و نظارت بر نشر روزنامه و كتاب بود. از آغاز امر، سانسور و نظارت بر نشر مطبوعات از سوي اداره كل انطباعات به رياست محمدحسن خان صنيع‌الدوله صورت مي‌گرفت و مطبوعات و كتابها قبل از انتشار توسط بازبينان اداره انطباعات مورد بررسي و مطالعه قرار مي‌گرفتند و هرگاه مطالبي برخلاف مصالح حكومتي تشخيص داده نمي‌شد مجوز نشر صادر مي‌گرديد.
از هنگام تشكيل اداره سانسور ـ نوزدهم ربيع‌الثاني 1302 ـ بر كتابها و نشريات منتشره در كشورهاي خارجي و ورود و توزيع آن در كشور، كنترل شديدي اعمال شد، به تبع آن نيز «سخت‌گيري در امور ارتباطات پستي و ارسال مراسلات افزايش يافت».
با قتل ناصرالدين شاه و آغاز سلطنت مظفرالدين شاه، كنترل و نظارت و نيز سانسور مطبوعات و كتاب، نوساناتي از سر گذرانيد. ميرزا علي‌اصغر خان امين‌السلطان از سانسور و كنترل مطبوعات و كتاب پشتيباني مي‌كرد، به همين دليل در دوران صدارت عظماي او اداره انطباعات و نظميه در كار سانسور جديّت بيشتري به خرج مي‌دادند؛ اما در دوران ميرزا علي خان امين‌الدوله، سختگيري بر مطبوعات و نشر كتاب كاهش چشمگيري يافت. بدين ترتيب، هر چه از دوران سلطنت مظفرالدين شاه زمان بيشتري سپري مي‌شد، كار نظارت و سانسور مطبوعات و كتاب در داخل و خارج كشور كاهش مي‌يافت؛ تا جايي كه در آستانه انقلاب مشروطيت، نشريات و روزنامه‌هاي بسياري در گوشه و كنار كشور منتشر مي‌شد كه نسبت به حكومت قاجار و نظام استبدادي حاكم بر كشور، انتقادات تند و صريحي داشتند و حكومت و كارگزاران آن هم به ندرت قادر بودند از نشر و توزيع آن جلوگيري كنند.

منبع:مظفر شاهدی، ساواک، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، بهار 1386، ص 26 تا 29

این مطلب تاکنون 1144 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir