سفر به عتبات در دوره قاجار | در طول سالیان متمادی موضوع زائرین به عراق همیشه یکی از موضوعات مطرح در روابط سیاسی و امنیتی در دو سوی مرزها بوده و همین مسئله در روابط دولتهای حاکم بر عراق با دولتهای قاجار در کشورمان خود نمائی و بطور مستقیم در روابط اقتصادی و اجتماعی دو کشور اثر گذار بوده است.
در دوره قاجار زائرین فقط از ایران به عراق مسافرت میکردهاند و گزارشاتی مبنی بر زیارت زائرین از سمت عراق به ایران گزارش نشده است. مسافرت انبوه و سازمان یافته مردمی به قصد زیارت عتبات از دوره صفویه آغاز شده و در دوره قاجار شتابان و تصاعدی گردیده که البته این روند خود نیز تابعی از روابط سیاسی و امنیتی دو کشور بوده است. از همین روی در کلیه مذاکرات و گفتوگوهای انجام شده بین دولتهای ایران و عراق موضوع زائرین در دستورکار قرار داشته است.
«علیالوردی» نویسنده عراقی در کتاب «لمحات اجتماعیه من تاریخ العراق الحدیث» آورده است: «از ابتدای سال 1821 میلادی (1200 شمسی) روابط عراق و ایران به صورت تدریجی، روندی رو به بهبود بوده، صلح میان دو دولت برقرار گردیده، مرزهای میان دو کشور تعیین شده و این امر موجب افزایش زوار و مهاجران ایرانی به عراق بوده است.»
با توجه به طولانی بودن مرزهای دو کشور و عدم تسلط کامل دولتهای عراق و ایران بر مرزها و همچنین نبود آمارهای مستند، تعیین تعداد زائرین به عراق در دوره قاجار مشکل بوده و فقط ناچار بایستی به ارقام و آمار ذکر شده در بعضی از سفرنامهها و گزارشات قناعت کرد. از این رو تلاش شده تا جهت آشنائی با پدیده زیارت عتبات عالیات در دوره قاجار به متون سفرنامهها اشاره کرد.
در کتاب «موسوعة العتبات المقدسة» اثر «جعفرالخلیلی» از قول یک گردشگر آلمانی چنین آمده است: «پیترمان گردشگر و مستشرق مشهور آلمان که در سال 1855 میلادی (1234 شمسی) از بغداد دیدن کرده، مینویسد: تعداد زائران ایرانی که به صورت مرتب به بغداد آمده و سپس به نجف و دیگر شهرهای عتبات عالیات میرفتند در سال 1855میلادی حدود 60 هزار تن بود.»
در سفرنامه عتبات ناصرالدین شاه قاجار که مسافرت شاه را در سال 1870 میلادی (1249 شمسی) بیان میکند، چنین آمده است: «در هنگام ورود به شهر کربلا دو طرف معبر یکسره آدم و تماشاچی ایستاده بود که بیشتر آنها ایرانی بود و چنان مینمود که به یکی از شهرهای ایران وارد شدهایم.»
«چارلز عیسوی» پژوهشگر مصری در کتاب خود تعداد زائرین ایرانی در عراق در سال 1870میلادی (1249 شمسی) یک صد هزار زائر برآورده کرده است.
دو گزارش متفاوت توسط کارگزاری حکومت ایران در عثمانی نیز که به سال 1258 شمسی تهیه شده، به کثرت عزیمت زائرین در این سال اشاره دارد. در گزارش دیگری توسط کارگزاری ایران در سال 1263 شمسی به کثرت عزیمت زوار به عتبات اشاره شده است.
در خصوص تعداد زایرین در سال 1274 شمسی در گزارش روزنامه «اختر» چنین آمده است: «فقط در مدت پنج ماه در فاصله ماه محرم تا جمادیالاول حدود 150 هزار زائر ایرانی به عتبات عالیات در عراق مشرف شدهاند.» به عبارت سادهتر به صورت متوسط هر ماه 30 هزار نفر به عتبات مشرف شدهاند و اگرتعداد زائران در هفت ماه دیگر سال را ماهی 10 هزار نفر در نظر بگیریم، در این سال حداقل بیش از 250هزار نفر به عتبات مشرف شدهاند که با توجه به جمعیت ایران، تعداد زائرین در این سال بسیار جالب توجه خواهد بود. در این زمان یعنی اواخر دوره سلطنت ناصرالدین شاه جمعیت تهران در حدود 147 هزار نفر بوده است.
روزنامه «ناصری» منتشره در تبریز در سال1895 میلادی (1274 شمسی) در خبری در ماه جمادیالثانی بدون ذکر عدد و آمار با اشاره به «ازدحام و كثرت زوار ايراني براي سفر به عتبات در ماه جماديالثاني» مینویسد: «کثرت جمعیت زوار به حدی است که طی 15 سال اخیر سابقه نداشته است.»
با بررسی گزارشات و ارقام ارایه شده از سال 1821م (1200 شمسی) تا سال 1895م(1274 شمسی) و ثبات نسبی در روابط سیاسی دو کشور، رفت و آمدهای نسبتا آسان بین دو کشور بخصوص در مرزهای جنوبی و وجود پیوندهای اجتماعی و مذهبی قوی بین آنان، مسافرت ناصرالدین شاه به عراق و رفع بعضی از مشکلات موجود در خصوص زیارت زائرین، وجود گزارشات حداقل شصت هزار نفری در گزارش مستشرق آلمانی در سال 1234 شمسی و اشاره ناصرالدین در سفرنامه خود (1249 شمسی) از ازدحام مردم ایرانی در استقبال از وی، آمار 100 هزار نفری زائرین ایرانی در سال 1249 شمسی در کتاب چارلز عیسوی و برآورد 250 هزار نفری بر اساس گزارش روزنامه اختر در سال 1274 شمسی می توان چنین استنباط کرد:
در طول این دوره که بر اساس گزارشهای تاریخی (از جمله گزارش «روالینس» در سال 1850 میلادی/1229 شمسی) جمعیت ایران حدود 10 میلیون نفر بوده است در هر سال بطور متوسط 180 هزار نفر به عتبات عالیات مشرف شده اند.
یکی از مطالب قابل بررسی در موضوع زیارت عتبات «مسافت و مسیرهای تردد زائرین» از کشورمان به عراق است. از شهرهای مرزی در استانهایی مثل خوزستان، ایلام،کرمانشاه بطور متوسط 350 کیلومتر و شهرهای مرکزی و از جمله تهران حدود 930 کیلومتر و استانها و شهرهای شرقی کشور بیش از 1500 کیلومتر تا کربلا فاصله است.
مسیر تهران به بغداد توسط کاروانهای عتبات حداقل 28 روز طی طریق میکردهاند. لرد کرزن در کتاب «ایران و قضیه ایران» در خصوص کالا و اجناسی که به بغداد وارد و از آن جا به تهران منتقل میشده اشاره کرده است: «میتوان این مطلب را به موضوع زائرین نیز عمومیت داد... بعد از وصول اجناس در بغداد و انجام تشریفات گمرکی کاروانها کالاها را از طریق خانقین به مقصد ایران در کرمانشاه، همدان و تهران میبرند. کاروان مسافت 500 مایل را در 28 روز طی میکند.»
محمد علی جمالزاده نیز در «گنج شایگان» آورده است: «از بغداد به کرمانشاه (از راه قصر شیرین به کرمانشاه) مسافت تقریبا 50 فرسنگ و مدت زمان 13 روز (6 روز از بغداد به قصرشیرین و 7 روز از قصرشیرین به کرمانشاه است.»
«ادوارد پولاک» از پزشکان مخصوص دربار قاجار مینویسد: «بهزحمت میتوان یک نفر ایرانی متدین را پیدا کرد که یک یا چندین بار به زیارت حرم امام حسین (ع) نرفته باشد».
در دوره قاجار ۲ مسیر اصلی برای سفر ایرانیان به عتبات عالیات وجود داشت. یک مسیر، جاده غرب کشور که در واقع جاده تهران به کرمانشاه بود. این مسیر بهدلیل نزدیکی، برای زائران تمام نقاط ایران به غیر از جنوب کشور مقرون به صرفهتر بود و جاده اصلی عتبات محسوب میشد. مسیر دیگر از جنوب کشور بود که به سمت بهبهان و اهواز و خرمشهر میرفت. زائران کربلا از منطقه مرزی در مسیر آبی به بصره و از آنجا به کربلا میرفتند.
کاروانهای تهرانی نیز معمولا از تهران و از حرم حضرت عبدالعظیم (ع) و شهرری حرکت میکردند و سپس از حسنآباد و روستای علیآباد و از کاروانسرای منظریه وارد قم گردیده و از آنجا به تاجخاتون و سیاوشان و ولاشگرد رهسپار میشدند. منازل بعد از آن بهترتیب، روستای ساروق، دیزآباد، قوزان، گردنه ننج، اسدآباد، کنگاور، صحنه، بیستون، کرمانشاه، ماهیدشت، هارونآباد، کرند، پایینطاق، میانطاق و پل ذهاب و در نهایت به قصر شیرین در مرز ایران میرسیدند. زائران پس از گذشتن از گمرک خانقین وارد خاک عراق گردیده و به قزلرباط و شهربان یا مقدادیه، بعقوبه، خانامیریه و شهر کاظمین و بغداد و از آنجا به محمودیه و مصیب و به کربلا میرسیدند.
فتحعلی شاه قاجار برای تأمین امنیت زائران ایرانی عهدنامهای با حکومت عثمانی منعقد کرده بود تا برای جلوگیری از راهزنی اقدامات لازم انجام گیرد و از زائران مالیات و باج نیز گرفته نشود. بعدها در دوره ناصری وضعیت بهتر شد و یکنمونهاش اینکه ناصرالدین قاجار صد هزار تومان بودجه برای بهسازی راه تهران به جنوب ایران اختصاص داد و قرار شد یک راه مناسب نیز به محمره یا همان خرمشهر ساخته شود. طبق اسناد تاریخی پیش از سفر ناصرالدین به کربلا بخش عمده مسیر تهران تا خانقین بهسازی و بازسازی و بهقول خودشان «مسطح و هموار و عرادهرو» شد.
خوبی مسیر عتبات عالیات این بود که از قدیم کاروانرو بود و تا حدی امنیت داشت. از قدیم مسیر عتبات همان مسیر قدیمی مبادلات محصولات کشاورزی مانند غلات و برنج و میوههای تولید شهرهای بین راه و صنایع دستی همانند قالی بود. با این حال اقدامات احتیاطی هم لازم بود و از عهد ناصری تا اواخر دوره قاجار بهنقل از «کارل بروگش» آلمانی اینگونه بود: «از اقدامات دیگر دولت قاجار گماشتن سرباز در گردنهها بود. برای مثال در گردنه اسدآباد که تمام مسافران مسیر عتبات باید از این گردنه عبور میکردند، موقعیت مناسبی برای حمله و غارت راهزنان بود، از این رو قریب شصت تن سرباز برای محافظت از این گردنه در آنجا مستقر میشدند... برای مسافران دولتی و سیاحان خارجی گذرنامه همراه کاروان صادر میشد که ممهور به مهر دولتی بود تا نشان دهد آنها دارای مصونیت امنیتی و سیاسی خاص هستند. البته کاروانهای دولتی غالبا با خود سلاح حمل میکردند تا در صورتی که مورد حمله راهزنان قرار گرفتند، بتوانند از خود و اموال و اثاثیه کاروان دفاع و محافظت کنند».
بخشی از امنیت مسیر نیز به طایفهها یا ساکنان مناطق اطراف راهها سپرده میشد. در برخی مناطق پرخطر و در مسیرهای شلوغتر هم از نیروهای نظامی رسمی استفاده میشد. از سوی حکومت قاجار در مسیر کرمانشاه به قصر شیرین و از سوی حکومت عثمانی در مسیر خانقین به بغداد و کربلا سربازانی را برای محافظت از کاروانهای زائرین گماشته میشدند یا سربازانی با کاروانها در مسیرهای پرخطر اعزام میشدند.
در مسیر رسیدن به عتبات عالیات کاروانسراهایی بودند که خودشان نعمتی بزرگ بودند و بخشی از امنیت زوار را تأمین میکردند. این کاروانسراها کارکردهای مختلفی داشتند. آنها تا صد سال پیش در تمام فصول سال پناهگاه کاروانیان بودند. ابنیه پراکنده در جادهها در رفع خستگی مسافران در برابر ناسازگاری و قهر طبیعت مانند طوفانهای مهیب شن، برف و بوران و سرمای شدید گردنه کوهها و گرمای سوزان ایران و عراق آسایشگاه خوبی بودند و حتی کاروانسراها پناهگاه امنی برای کاروانیان در برابر دزدان و راهزنان بود که پیوسته در کمین کاروانها بودند... هنگام وجود خطر راهزنی یا تعرض به کاروانها، حکمران منطقه مانع از خروج کاروانها در زمانهای مشخص از شهر میشدند. خود کاروانسراها نیز امنیت داشتند. آنها شامل باربندها، اتاقها، حیاط و محوطهای برای نگهداری چهارپایان و احشام بودند و تمام این مجموعه بهوسیله دیوارها و برجهای بلندی محصور میگشت... کاروانسراها برای افزایش امنیت تنها یک راه خروجی و ورودی داشتند تا نظارت لازم بر تردد صورت پذیرد.
«ادوارد براون» خاورشناس بریتانیایی در مورد مهمترین عامل امنیت زائران کربلا و عتبات عالیات نوشته است: «عامل مهم دیگر در رونقگرفتن امر زیارت عتبات و فراوانی کاروانهای زیارتی، شیعهمذهب بودن اکثریت مردمان ساکن در نواحی واقع در مسیر قم به قصرشیرین بود... از این رو، هم بهعنوان عملی مذهبی به کاروانها ارائه خدمات میشد و هم کاروانها حتیالامکان بهعنوان زائران عتبات تحت امنیت ساکنان آن نواحی قرار میگرفتند».
با استفاده از: تابناک، فارس، و خبرآنلاین
این مطلب تاکنون 1249 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|