محرم در عصر قاجار | در دوره قاجار مراسم تعزیه برای سالار شهیدان کربلا که عناصری از آن در دورههای صفویه و زندیه به وجود آمده بود، به اوج شکوفایی خود رسید. حکم معروف مرحوم میرزای قمی در زمان آغامحمدخان قاجار در خصوص بلامانع بودن اجرای مراسم تعزیه از لحاظ شرعی، موجب ترویج این شکل از عزاداری شد. در دوران فتحعلی شاه قاجار بر شکوه عزاداری و تعزیه افزوده شد و تکیه های ثابت برپا گردید. به گزارش جهانگیر میرزا (تاریخنگار و شاهزاده ایرانی، فرزند عباس میرزا نایبالسلطنه - ولیعهد فتحعلی شاه قاجار) در محرم ۱۲۴۲ قمری در حالی که ایران درگیر جنگهای دوره دوم با روسیه بود، در اردوگاههای جنگی واقع در قفقاز تکایا بسته شد و مراسم عزاداری اقامه گردید و لشکریان ایران تحت تاثیر حماسه عاشورا آماده جانبازی بودند.
در دوره محمد شاه قاجار نیز به علت علاقه و اعتقاد شاه و حاج میرزا آقاسی، مراسم عزاداری به ویژه اجرای تعزیه رونق گرفت. همچنین ساختن تکایا نیز در این دوره گسترش یافت. «کنتدوسرسی» سفیر فوق العاده فرانسه که در ۱۲۵۵ قمری به ایران آمده بود، به رغم برداشت سطحی که از آداب و رسوم ایرانیان دارد، اما راجع به مراسم محرم میگوید: ایرانیان ایام عزاداری ماه محرم را با تشریفات رسمی و زیاد انجام میدهند. «اوژنفلاندن» نیز که یک سال بعد از دوسرسی در زمان محمد شاه به ایران آمده بود، در آرامگاه شاهزاده حسین قزوینی با سینهزنی مردم مواجه میشود و بدون اینکه پی ببرد این مراسم به چه منظور انجام میشود در خاطرات خود به سینهزنی، زنجیرزنی، شفاگرفتن بیماران و ... میپردازد. وی همچنین از برپایی تعزیه در زیر چادرهایی که در معابر عمومی، حیاط مساجد و یا درون قصرهای بزرگ در تهران برافراشته شده خبر میدهد.
بر اساس آمار موجود در سال ۱۲۶۸ قمری یعنی چهار سال پس از مرگ محمد شاه در سالهای اولیه سلطنت ناصرالدینشاه، تهران به عنوان پایتخت ایران دارای 155736 نفر جمعیت بود. این جمعیت عمدتاً در پنج محله تهران و تعدادی نیز در خارج از دروازه های شهر سکونت داشتند. برای این تعداد در آن زمان ۵۴ تکیه، ۱۰۷ مسجد و 5 امامزاده وجود داشت که در ایام عزاداری و مراسم مذهبی، مردم در آنها تجمع مینمودند. این تعداد تکیه و مسجد به خوبی بیانگر روح مذهبی حاکم بر تهران در سالهای اولیه سلطنت ناصرالدینشاه است. گفتنی است که این آمار شامل تکایای سیار و روضه خوانیهای منازل نمیشود.
«کنت دوگوبینو» (نویسنده، خاورشناس، شاعر، تاریخ نگار، پژوهشگر و سیاستمدار فرانسوی) تصویر روشنی از وضعیت ایران عصر قاجار در ایام محرم ارائه میدهد. او ضمن تشریح ویژگیهای تعزیه و جایگاه تعزیهخوانان و گستردگی فعالیت آنان در ایام عزا مینویسد:
«...خیابان در ماه محرم لبریز از چهرههای غمگین است. روضهخوانها در ارتباط تنگاتنگ با مردم بوده و همواره مورد تکریم و احترام آنها قرار داشته و در راه اندازی دستهها نیز نقش بسزایی دارند. این دستهها متشکل از مردان و کودکانی هستند که علمهای سیاه یا سبز را در دست دارند. این دستهها شب هنگام، مشعل به دست با قدمهای شتابان از کوچهها میگذرند و پشت سر هم از تکیهای به تکیه دیگر میروند و ضمن چرخیدن به نوحه سرایی میپردازند . آنها که همواره کودکان و زنان به دنبالشان روانند در کوچهها با صدای بلند فریاد یاحسین یاعباس سر میدهند و در مساجد مقابل جایگاه روضه خوانان یا مداحان قرار گرفته به شیوهای بسیار موثر همراه با آنان به نوحه خوانی میپردازند. در طول دهه ماه محرم تمام ملت عزادارند. امرا، وزرا و کارمندان لباسهای تیره میپوشند...»
دکتر «ویلز» در سفرنامه خود در خصوص عزاداری ماه محرم در اصفهان در دوره ظلالسلطان مینویسد: «در سرتاسر ماه محرم اغلب شیعیان به احترام امام مورد علاقه خود با حسننیت در عزاداریها و سینهزنیها شرکت میکنند و لباس آنان عبارت است از پوشش سیاه رنگ مخصوص عزا. بیشتر مردم حتی چند روز قبل از آغاز محرم ملبس به این لباسها میشوند و تا هفتهها بعد از خاتمه این ماه، همچنان سیاهپوشند. قبل از آغاز تعزیه یک نفر روحانی به بالای منبر میرود و شروع به موعظه و شرح مصیبت امام حسین(ع) و دلیل قیام او علیه طاغوت میکند. به محض ذکر نام امام حسین(ع) ناگهان فریاد ناله حاضران بلند میشود و سینه زنان ماتم میکنند. صدای حسینجان توام با ناله و اشک آنان ولوله عجیبی ایجاد میکند.»
اهتمام علما و عشق و علاقه مردم به خاندان عصمت و طهارت باعث شد عزاداری در دوره ناصری رونق بیشتری پیدا کند. نگاهی به منابع اصلی ناصری بیانگر گسترش مراسم مذهبی در این دوره است. محمدحسنخان اعتمادالسلطنه در روزنامه «خاطرات»، به دفعات به برگزاری مراسم سوگواری و خامس آل عبا اشاره مینماید. اهتمام مردم به برگزاری عزاداری و برپایی جلسات روضه و برپاداشتن مراسم روضه در مدرسه خان مروی به سرپرستی آیتالله حاج ملاعلی کنی، شرکت شاه در مراسم روضه و تعزیه برنامههای تکیه دولت و.... مطالبی است که در خلال روزنامه «خاطرات» میتوان به آن پی برد.
اعتمادالسلطنه با تصریح و تاکید بر اینکه «تنها چیزی که از برای خود، اسباب نجات دنیا و آخرت میدانم خدمت به خامس آل عبا سیدالشهدا(ع) است» اقدام به برپایی روضه مینمود. بنابر گزارش او در سال ۱۳۰۵ قمری ترکها دسته باشکوهی در تهران به راه انداختند. شور حاکم بر این دست به حدی بود که شاه به نایبالسلطنه دستور داد که دسته فوق متوقف شود زیرا وحشت از شورش آنان داشت.» عزاداری مختص به دهه اول ماه محرم نبود. در دهههای بعد و در ماه صفر نیز جلسات متعدد روضه برپا میشد. در سال ۱۳۱۰ قمری مرض وبا در چند شهر از جمله تهران شایع شد و متاسفانه تعداد زیادی از هموطنان ما به دیار باقی شتافتند. به رغم بروز این بیماری مهلک، مردم تهران که در شهر مانده و یا به شمیرانات رفته بودند و حتی کسانی که به مناطق خارج از تهران گریخته بودند، در ایام محرم به عزاداری پرداختند.
عینالسلطنه مینویسد: «همه چیز گران است. هیچ چیز پیدا نمیشود. اگر هم پیدا شود خیلی گران است. ولی روضه خوانی و خیرات به حدی در تهران و شمیرانات زیاد است که چه بنویسم.... آش امام زین العابدین(ع) در تمام کوچهها و گذرها طبخ میشود. دستهجات سینهزنی متصل در گردش است....»
به علت شیوع وبا در سال 1311 ق، در تبریز 8 هزار و در تهران بیش از ۲۰ هزار نفر جان باختند. با این وجود مجالس عزا و تعزیه بسیار باشکوهی برگزار شد. به گزارش عینالسلطنه «در مسجد شیخ عبدالحسین طی ۳ سال گذشته، روضهخوانی مفصلی برپا کردند. مسجد سیدعزیزالله را اصفهانی ها و مسجد جمعه را تجار کاشانی تکیه بسته بودند. جمعیت زیاد بود و دستهجات سینهزنی فراوان. دوشنبه دهم محرم مسجد شیخ عبدالحسین رفتیم معرکه غریبی بود از کثرت جمعیت. راه عبور مسدود بود. خیلیخیلی شور داشت. ترکها معرکه کردند. شهر به هیجان آمد. خیلیخیلی تماشا داشت. الحق نیکو عزاداری کردند.»
علاوه بر آنکه بیماری وبا در تهران شیوع پیدا کرده بود، فرنگیمآبی نیز بیماری دیگری بود که در این سالها به قصد غارت ایمان مردم شایع شده بود.
در دوره سلطنت مظفرالدین شاه قاجار نیز عزاداری ماه محرم همچنان باشکوه برگزار میشد. در سال ۱۳۱۶ قمری به خاطر معتدل بودن هوا مجالس روضه خوانی بیشتر شده بود. عینالسلطنه در ارزیابی عزاداری محرم در این سال اظهار میدارد: «... مراسم تا خیلی از بعدازظهرها طول میکشید. ذکر این نکته ضروری است که در سالهای سلطنت مظفرالدین شاه فعالیت منورالفکران غربی و فرقههای ضاله گسترش یافته بود و این امر در سالهای بعد تاثیر فراوانی بر تحولات ایران گذاشت. در محرم ۱۳1۷ قمری در تهران و خراسان نان کمیاب و گران بود. در صفر همین سال در مشهد شورش شد. اما عزاداریها در شهر برپا بود. محرم ۱۳۲۱ قمری نیز به همین منوال گذشت. محرم ۱۳۲۲ قمری مصادف با نوروز بود. در این سال شاه عید نگرفت و مراسم عزاداری باشکوه برگزار شد.» عزیزالسلطان از برپایی مراسم تعزیه و عزاداری در درب خانه و منزل امیر بهادر جنگ چنین خبر میدهد: «سهشنبه ۴ محرم الحرام ۱۳۲۲ رفتم تعزیه عینالدوله وزیر اعظم. جمعیت زیادی از زن و مرد بودند. خوب تعزیه میخواندند. تشریفات تعزیه بسیار کم بود. ولی خوب گریه میکردند. جمعه هفتم محرم رفتم منزل امیر بهادر جنگ، پای روضه. شب ها و صبحها روضه میخواندند. جمعیت زیادی بودند از زن و مرد.
محرم سال ۱۳۲۳ به جهت آغاز ناآرامیهایی که منجر به نهضت مشروطیت شد، ویژگی خاصی داشت. فرارسیدن ماه محرم و برپایی مجالس عزا فرصت خوبی بود برای افشای نفوذ خارجیان در ارکان کشور. در این سال مسئله مجلس بالماسکه مسیو نوز و لزوم عزل وی، سایر موضوعات را تحت الشعاع قرار داده بود. ملکالمورخین در این زمینه مینویسد: «سوم ماه محرم ۱۳۲۳ در منزل بهبهانی روضه خوانی و هنگامهای برپا بود. مسئله مسیو نوز مانع از روضه خوانی بود. روز بعد نیز خانه علما همین بساط بود. در عاشورای این سال دولت راه انداختن دسته را ممنوع کرد. اما تاثیری نداشت و مردم براه افتادند. ناچار دولت در خانه فرنگیها را سرباز و قزاق گذاشت و گفت هیچ فرنگی از خانه بیرون نیاید و قشون شب و روز پاس دادند. در دهه اول محرم اعلانات بسیاری بر ضد عینالدوله و مسیو نوز و سعید السلطنه وزیر پلیس در شهر پراکنده شده بود.»
شاه در تکیه دولت مراسم سوگواری برپا داشته بود و در پایان دهه چندین هزار تومان به واعظین و ذاکرین و خدام آن داد. عینالدوله نیز در طول دهه اول محرم مراسم تعزیه خامس آل عبا را در منزل جدید التاسیس خود منعقد کرده بود. در چهاردهم محرم نیز سال نو شمسی تحویل شد. ولی به احترام سیدالشهدا(ع) مراسم تحویل سال نو از سوی دولت و ملت علنی نشد.
ناآرامی اوضاع سیاسی کشور باعث شد در روز آخر عاشورا تزیینات تکیه دولت از ترس بروز بلوا و غارت اشیای نفیس برچیده شود. در این سال تکیه دولت با بلور آلات تزیین شده بود. همچنین در محرم ۱۳۲۴ قمری علما در حضرت عبدالعظیم تحصن نموده و از شاه خواستار برقراری حکومت قانون بودند که مورد موافقت شاه قرار گرفت. تحصن علمای گیلان نیز در پنجم محرم همین سال با پذیرش شرایط آنها توسط حاکم گیلان خاتمه یافت. در این سال به دستور شاه مراسم تعزیه در تکیه دولت منعقد شد. عینالدوله صدراعظم نیز در دهه اول محرم مراسم روضهخوانی داشت. در ۱۷ محرم ۱۳۲۴ عین الدوله از زحمات غلامحسینخان وزیر مخصوص جهت برقراری نظم و آرامش در روز عاشورا و برگزاری مراسم عزاداری تشکر کرد. در همین روز در تکیه درخونگاه در مجلس روضه سید محمد طباطبایی، شریفالواعظین قمی از غربت اسلام و تلاش علما در یاری دین صحبت کرد و شایعات مربوط به عدم شرکت علمای بزرگ تهران در تحصن حضرت عبدالعظیم را تکذیب کرد. 25محرم ۱۳۲۴ قمری دو ساعت مانده به غروب، سال ۱۲۸۵ شمسی تحویل شد و شاه و مردم به احترام محرم عید نگرفتند. در همین سال مظفرالدین شاه از دنیا رفت و محمد علی شاه به سلطنت رسید. سال ۱۳۲۵ قمری نیز با محوریت مسائل مشروطه آغاز شد. در ابتدای این سال مجلس تعطیل بود و مردم هم مشغول عزاداری بودند. سیدجمال واعظ، ملکالمتکلمین، شیخ علی زرندی و بهاءالواعظین در مجالس روضه اول محرم در مورد ترغیب مردم به عدالت و حفظ قانون سخن گفتند. در اول محرم ۱۳۲۵ در تبریز در دستههای سینهزنی آشوب و اغتشاش شد و حاجی میرزا حسن میلانی و چهار طرف دیگر بر اثر تیراندازی کشته شدند. در عین حال مراسم عزاداری کم و بیش در سایر نقاط کشور برگزار شد و ناظمالاسلام نوشت: «به این ترتیب شایعات مستبدین که گفته بودند امسال به خاطر مشروطه شدن مملکت عزاداری صورت نمیگیرد، باطل شد.»
در روز تاسوعا سیدجمال واعظ در حسینیه طباطبایی به منبر رفت و در خصوص حفظ قانون و عدالت و مساوات سخنرانی کرد و در ۱۷ محرم جریده «ندای وطن» گزارش داد که مراسم عزاداری دهه عاشورا در تهران با کمال آرامش برگزار شد.
در ۲۷ جمادی الثانی ۱۳۲۷ تهران به دست مشروطهخواهان تسخیر شد و چند ماه بعد محرم سال ۱۳۲۸ قمری هنگامی فرا رسید که تهران در سلطه مشروطهخواهان بود. عزیزالسلطان درباره محرم ۱۳۲۸ قمری مینویسد: «دوشنبه پنجم محرم الحرام ۱۳۲۸ اغلب جاها که روضه است عوض ذکر مصیبت تعریف و تمجید سپهدار حاج علیقلی خان (سردار اسعد) و نجفقلی خان صمصام است. ذکر مصیبت کم است»
پس از فتح تهران برای چند سال در مجلس شورای ملی هم جلسه روضه برقرار میشد و دستههای تهران نیز به مجلس شورا میآمدند. در سال ۱۳۲۸ همانند سال ۱۳۲۷ پرماجرا و پرتنش بود. سیدعبدالله بهبهانی در این سال ترور شد، واقعه پارک اتابک، گلولهباران کردن ستارخان و باقرخان و مشروطهخواهان آذربایجانی نیز در این سال رخ داد. آشکار شدن ثبات غیردینی دموکراتهای افراطی و مقاومت نیروهای مذهبی شرایط خاصی در کشور به وجود آورده بود. محرم ۱۳۲۹ قمری در چنین شرایطی از راه رسید. در این سال به طور مشخص در منزل سید احمد و سید محمد طباطبایی و مجلس شورای ملی مراسم عزاداری برپا بود.
در سال ۱۳۳۰ قمری دعوای دموکراتها و اعتدالیها بالا گرفت. ناصرالملک نایبالسلطنه در ۱۳۲۹ قمری با بستن مجلس شورای ملی اقدامات دموکراتها را مختل کرده بود. لذا در برخی مجالس روضه محرم ۱۳۳۰ قمری حملات فراوانی به وی میشد. از ابتدای محرم در مسجد شیخ عبدالحسین به واسطه بسته شدن مجلس به ناصرالملک فحش میدادند. ناصرالملک هم در منزل خود مراسم عزاداری جداگانهای به پا کرده بود. اما وضع عاشورا در تبریز به گونه دیگری بود. قوای متجاوز روسیه پس از اشغال تبریز ثقةالاسلام تبریزی و چند تن دیگر از مبارزان را در روز عاشورای ۱۳۳۲ به دار کشیده و به شهادت رساندند. در مهر ماه ۱۳۳۱ نیز مراسم عزاداری در شهرهای ایران برپا بود. در تهران آقا سید احمد مجتهد طباطبایی مجلس خوبی برپا کرده بود. به علت خرابی وضعیت توزیع نان در تهران در پنجم محرم، زنها به بازار رفته و فحش زیادی به کاسبها داده بودند که شماها رفتید سفارت پلو خوردید و ما را به این روز سیاه نشاندید.
عاشورای آن سال هم دستههای زیادی در شهر بود و اتفاق خاصی هم روی نداد. گزارش موجود حاکی از آن است که محرم سال ۱۳۳2و ۱۳۳۳ قمری نیز مجلس عزا از سوی مردم با شکوه برپا شده بود. دستههای سینهزنی و مجالس روضه خوانی در ۱۳۳۳ قمری فراوان بود. در روز عاشورا این سال با هر دسته تعدادی ژاندارم پلیس و قزاق حرکت میکردند.
لازم به ذکر است که در سال ۱۳۳۲ قمری جنگ جهانی اول آغاز شد و دولت ایران در ذیحجه همان سال با انتشار اطلاعیهای اعلام بیطرفی در جنگ نمود. در محرم سال ۱۳۳۳ قوای عثمانی به مناطق مرزی ایران در غرب و شمال غربی هجوم آورده سپس شمال و جنوب ایران را قوای روس و انگلیس اشغال کردند و روسها تا آستانه اشغال تهران پیش آمدند. در محرم ۱۳۳۴ قمری کشور ما همچنان در تب و تهاجمات نظامی بیگانگان قرار داشت و با توجه به اخطاریهای که روسیه و انگلیس به ایران دادند و پایتخت را تهدید نمودند اوضاع کشور به هم ریخت. در تهران مردم مسلح شدند و شهر حالت اضطراری به خود گرفت. قوای روس که تا آستانه ورود به پایتخت پیش آمده بودند بنابر ملاحظاتی از اشغال تهران منصرف شدند.
در مهر ماه ۱۳۳۵ قمری احمدشاه قاجار در حیاط کریمخانی جلسه روضه برپا کرد. عزیز السلطان که همچنان در تبریز به سر میبرد گزارش مفصلی از عزاداری دهه محرم در این شهر ارائه کرد که بیانگر برگزاری باشکوه عزاداری در آن سال در تبریز بود. در ۱۳۳۶ نیز عزاداری برای شهدای کربلا در ایران برپا بود.
در آستانه محرم ۱۳۳۸ ایران در تب و تاب مبارزه با «قرارداد ۱۹۱۹» میسوخت. در ذیحجه ۱۳۳۷ قمری محصلین تهرانی با انتشار اعلامیهای از علما خواستند که مساجد را سیاهپوش کنند و عموم مردم را به قیام بر علیه قرارداد ترغیب و دعوت نمایند. جمعی از وعاظ نیز در مجالس روضه خوانی در مسجد شیخ عبدالحسین بر علیه قرارداد سخنرانی کردند.
با وقوع کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ روندی جدیدی در عرصه سیاسی و فرهنگی ایران آغاز شد که شرح آن در این مجموعه نمیگنجد.
منبع: موسی حقانی، مقاله محرم از نگاه تاریخ و تصویر، فصلنامه تاریخ معاصر ایران، سال 6،
شماره 21 و 22، بهار و تابستان 1381، ص 505 تا 522 ،
این مطلب تاکنون 1867 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|