نقبی به یک کتاب |
بیشتر اندیشمندان و کارشناسان مسائل تحریم که در زمینه تحریمهای ایران مطالعه و تحقیق کردهاند تایید میکنند که تحریمهای آمریکا تاثیری در تغییر رفتار ایران در جهت اهداف آمریکا نداشته است. این مطالعات به خوبی کارآمد نبودن این تحریمها را نشان میدهد. اگر سیاستگذاران آمریکایی اطلاعات کافی از نظریه تحریمها ندارند، بهتر است برخی از این مطالب محققانه و تحلیلی را مطالعه کنند که تقریباً همه آنها بر این نظرند که تحریمهای یکجانبه آمریکا نه تنها بی تاثیر بوده بلکه به منافع آمریکا نیز لطمه زده است. یکی از منابع برجسته در این خصوص کتاب «ارنست . اچ . پرینگ» به نام «احساس مطلوب یا کار مطلوب با تحریمها» است. نویسنده به گونهای متقاعد کننده و مستدل نشان میدهد که هیچیک از تحریمهای وضع شده آمریکا علیه ایران به اهداف مورد نظر نائل نشده، بلکه تاثیر نامطلوبی بر منافع آمریکا برجای گذارده است.
در سال 1997 «مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی» مستقر در واشنگتن طرح مطالعاتی گستردهای را در زمینه تحریمهای یکجانبه اقتصادی آمریکا اجرا کرد. هدف این طرح این بود که منافع و هزینههای این تحریمها را بررسی و جایگزینهای موثری برای تغییر سیاست تحریم تدوین و توصیه کند.
اعضای کمیته هماهنگی برای این طرح، مقامات اجرایی، کارکنان کنگره آمریکا، استادان، متخصصان، تحلیلگران سیاسی و رهبران غیر دولتی بودند. ریاست این کمیته را اعضای کنگره از هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه و از مجلس نمایندگان و سنا بر عهده داشتند. این کمیته دو گزارش جالب در این باره منتشر کرد. کتاب برجسته فوقالذکر نتیجه کار این کمیته است. این تحقیق نتیجه میگیرد که همه تحریمهای یکجانبه با ناکارآمدی مواجه شده است. در این گزارشها توصیه شده که برقراری ارتباط سازنده با کشورهایی که رفتارشان ناخوشآیند است اثربخشتر بوده و ضرر آن به منافع آمریکا کمتر از هنگامی بوده که ارتباطات سیاسی و اقتصادی از طریق تحمیل تحریمهای فراگیر یکجانبه قطع شده است.
در کتاب «احساس مطلوب یا کار مطلوب با تحریمها» در واقع جزئیات طرح مطالعاتی «مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی واشنگتن» تشریح شده است و در آن جنبههای مختلف تحریمهای فراگیر یکجانبه آمریکا در گذشته، حال و آینده نزدیک تشریح شده است. در این کتاب به طور خاص، ویتنام به عنوان قربانی پیشین تحریمهای آمریکا، ایران و کوبا به عنوان اهداف کنونی و چین و میانمار به عنوان قربانیان احتمالی این تحریمها در آینده مورد بررسی قرار گرفتهاند. ارزیابی فنی و بحثهای گستردهای که در سراسر این مطالعه عرضه میشود، به خوبی روشنمیسازد که هیچیک از پنج مورد تحریمهای یکجانبه به اهداف اولیه خود دست نیافتهاند و در آینده نیز نخواهند یافت. در این تحقیق تاثیر سیاسی و اقتصادی این تحریمها بر ایران و منافع تجاری و امنیتی آمریکا به تفصیل بررسی شده است. در این باره آمده است:
« تحریمهای یکجانبه آمریکا بر ایران از اوایل سال 1999 بدون آنکه واقعاً ارزشی داشته باشد، بازتاب نامطلوبی بر منافع آمریکا داشته است. تاثیر این تحریمها بر ایران، به ویژه تحریم واردات آمریکا از ایران بسیار اندک بوده است. تحریم صادرات آمریکا و سرمایهگذاری در ایران بر منافع تجاری آمریکا تاثیر نامطلوب کوتاهمدت و احتمالً تاثیر نامطلوبتر در دراز مدت خواهد داشت. محروم شدن شرکتهای آمریکایی از فعالیت در بخش نفت ایران بر موقعیت ژئوپلیتیک آمریکا در آسیای مرکزی نیز تاثیر منفی داشته است.»
اگر بیشتر تحلیلگران به این نتیجه رسیدهاند که کارآیی تحریمهای یکجانبه آمریکا بر اقتصاد ایران ناچیز بوده و در مقابل ضرر آمریکا بر اثر این تدابیر بیشتر بوده است، پس در این صورت منطق حکم میکند که آمریکا در جهت منافع خود این تحریمهای یکجانبه را لغو کند. البته در چشمانداز نزدیک به نظر نمیرسد که آمریکا تحریمهای یکجانبه خود علیه ایران را لغو کند. هنوز سایه هولناک کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل (ایپک) بالای سر بسیاری از قانونگذاران آمریکایی هست و نمایندگان کنگره به رایهایی که به احزابشان داده میشود، بیش از هدفی معقول در سیاست خارجی میاندیشند. بنابراین لغو تحریمها در آینده نزدیک بعید به نظر میرسد. منبع:دکتر حسین علیخانی، تحریم ایران، شکست یک سیاست، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، پاییز 1386، ص 314 تا 316
این مطلب تاکنون 2257 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|