نگاهی به سفرهای شاهان قاجار به فرنگ | روز 27 ذي الحجه سال 1319 ه. ق (17 فروردین 1281) مظفرالدين شاه و همراهان: اتابك اعظم، حكيم الملك، موثق الدوله، اسحاق ميرزا، احتشام السلطنه و چند تن از رجال و درباريان و خدمتكاران راهي سفر شدند و از طريق بندر انزلي به بادكوبه و از آنجا به اتريش رسيدند.
شاه براي اينكه مانند سفر گذشته خود از آب و هواي كوهستاني شهر «كارلسباد» جهت مداواي خويش استفاده كند مدتي را در آن شهر سپري كرد و سپس روانه اتريش شد. به هنگام اقامت در آن كشور طي مذاكراتي با مقامات كشوري مبادرت به خريد مقداري وسايل توپ سازي از كارخانه شرنبل اتريش كرد. سپس به ايتاليا و آلمان رفت و در آن كشورها مورد استقبال مقامات دولتي قرار گرفت. پس از عبور از كشور بلژيك به توصيه پزشكان براي نوشيدن آب معدني عازم شهر كنتركسويل شد و مدتي را به استراحت و گردش گذراند. سپس اين گروه وارد انگلستان شدند و پس از يك هفته جهت بازگشت به ايران از طريق اتريش و روسيه به شهرهاي قفقاز، بادكوبه به آستارا و بندرانزلي وارد شدند.
مظفرالدين شاه پس از بازگشت از سفر دوم با حركت هاي مخالفي ضد اتابك اعظم رو به رو شد. افلاس مالي كشور، عدم پرداخت حقوق كاركنان دولت، وام خواهي اتابك اعظم از بانك استقراضي جهت تامين هزينه سفر شاه به اروپا، اعطاي امتيازات به بيگانگان از جمله امتياز نفت جنوب به ويليام ناكس دارسي (1319ه. ق) و امتياز راه آهن جلفا به قزوين، ازدياد نفوذ روسيه در ايران، گراني ارزاق عمومي، سلطه اقتصادي بيگانگان بر بازرگانان ايران و... باعث شد شاه اتابك اعظم را از مسند قدرت بركنار سازد و به جاي او عين الدوله را به صدارت منصوب نمايد. مظفر الدين شاه بدون توجه به وضعيت سياسي آشفته و اوضاع نابسامان اقتصادي مملكت به بهانه معالجه خويش و از سويي، نگراني از جنبش مشروطه خواهي، براي دور بودن از كشور ترجيح داد بار ديگر به اروپا سفر كند.
در سال 1323 ه. ق شاه به اتفاق عين الدوله(صدراعظم)، موثق الدوله، نصرت السلطنه، مهندس الممالك، اميربهادر جنگ و تني چند از رجال و درباريان عازم سفر اروپا شد و از طريق گرگان و مرز ايران و روسيه وارد كشور لهستان شد و از آنجا به آلمان، اتريش و بلژيك رهسپار گرديد. مانند گذشته براي مداواي بيماري خود كه شدت يافته بود به شهر ييلاقي كنتركسويل فرانسه وارد شد. مدتي را به استراحت در آن شهر گذراند، سپس از طريق خاك روسيه ـ بادكوبه به ايران بازگشت.سفرهاي پرهزينه مظفرالدين شاه قاجار مانند سفرهاي پدرش به اروپا در شرايط فقر و آشفتگي اقتصادي و سياسي مردم ايران صورت گرفت و تا سر حد امكان به نارضايتي در جامعه دامن زد.
ناصرالدين شاه، چهارمين پادشاه سلسله قاجار نزديك نيم قرن، از تاريخ 14 شوال 1264 ه. ق(22 شهریور 1227) تا 17 ذي القعده 1313ه. ق(12 اردیبشت 1275) در ايران سلطنت كرد. وي علاقه بسياري به خوشگذراني و عيش ونوش داشت، به طوري كه چندين سفر كوتاه و بلند در داخل كشور و نيز سه سفر به اروپا كرد. در سفر اول در سال 1290 ه. ق كه مدت پنج ماه و نه روز طول كشيد از شهرها و كشورهاي قفقاز، تفليس، روسيه، آلمان، انگلستان، پاريس، ايتاليا، اتريش، استانبول (عثماني) ديدن كرد. در سفر دوم به سال 1295 ه. ق كه چهار ماه و چند روز به طول انجاميد از شهرهاي قفقاز، ايروان، تفليس و كشورهاي روسيه، لهستان، اتريش، آلمان، فرانسه ديدار نمود، سفر سوم و آخرين سفرش به اروپا در سال 1306ه. ق به مدت شش ماه و دوازده روز طول كشيد و او از شهرها و كشورهاي ايروان، تفليس، مسكو، آلمان، بلژيك، فرانسه، انگلستان، پاريس، اتريش ديدار كرد.
ناصرالدين شاه در تمام اين سفرها به تفريح و خوشگذراني، بازديد مراكز ديدني و سيرك، باغ وحش، شركت در مجالس رقص و موسيقي و لهو و لعب، تماس با مقامات بلندپايه كشورهاي ميزبان، تماس با رهبران گروه هاي يهودي و امضاي پيمان هاي واگذاري امتيازات اقتصادي سرگرم بود.
سفرهاي شاه به اروپا در موقعيتي صورت مي گرفت كه ايران تحت نفوذ مستقيم دولت هاي روس و انگليس بود زيرا چندين سال قبل، از طرف دولت روسيه معاهده گلستان و تركمانچاي و از سوي دولت انگليس معاهده پاريس بر ايران تحميل شده بود و بيگانگان با اطلاع كامل از اوضاع مالي و داخلي كشور در مقابل پرداخت وجوه بسيار اندكي براي هزينه سفر شاه به اروپا، موفق به اخذ امتيازات فراواني مي شدند و شاه در برابر هر امتيازي كه به دولت انگليس مي داد براي رضايت دولت رقيب آن كشور، يعني روسيه، امتيازي نيز به اين دولت مي داد. در دادن امتياز به بيگانگان هيچ گاه رعايت منافع ايران و مقتضيات مملكت نمي شد. سفر اوليه شاه به اروپا كه به مذاقش بسيار خوش آمده بود باعث شد تا دائما وي به فكر تكرار ديدارهايش از فرنگ به بهانه اخذ تمدن و يا احيانا معالجه بيفتد.
ناصرالدين شاه در جريان يكي از سفرهاي خود به اروپا در يكي از ميهماني ها كه در شهر برايتون انگليس برگزار شده بود با يكي از دوستان لرد ساليسبوري نخست وزير انگليس به نام تالبوت آشنا شد. جرالد تالبوت، با كمك امين السلطان، موافقت شاه رادر خصوص كسب امتياز توتون و تنباكو و صدور دخانيات ايران جلب نمود. اين قرارداد كه هنگام سفر سوم شاه به اروپا بسته شد با موج عظيم مخالفت اقشار مختلف مردم و روحانيان رو به رو گرديد و خوشبختانه با هوشياري مردم و رهبري روحانيون پس از مدتي لغو شد. اين مساله در تاريخ سياسي ايران نقطه عطفي است و نهضت ها و جنبش هاي مشروطه خواهي از همين جا آغاز مي شود.
سفرهاي شاه به اروپا مخارج زيادي در برداشت. (فهرست مخارج سه سفر شاه به اروپا در مركز اسناد مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر موجود مي باشد.) وي پس از بازگشت از سومين يا آخرين سفر خود امتيازات بي شماري به اتباع خارجي داد. لردكرزن مي نويسد: «بعد از مراجعت شاه از سفر سوم فرنگستان نمايندگان سرمايه داران اروپايي براي گرفتن امتيازات مانند مور و ملخ به تهران هجوم آوردند.»
بارون ژوليوس رويتر پس از لغو امتياز رويتر همچنان دعاوي خود را دنبال نمود به طوري كه پسر خود به نام جرج رويتر را براي پيگيري دعاوي خود به ايران فرستاد و با پافشاري بسيار موفق به كسب امتياز جديدي شد كه همان امتياز تاسيس بانك شاهنشاهي در ايران به مدت شصت سال بود. ناصرالدين شاه در اينجا با مخالفت شديد دولت روس مواجه شد و مجبور گرديد براي رضايت آن دولت امتياز بانك استقراضي ـ رهني را به روس بدهد. شاه از آن پس امتيازات بي شماري به دولت هاي بيگانه داد.
به نقل از منابع مختلف، هدف اطرافيان شاه از ترتيب دادن سفرهاي خارجي، آشنا ساختن شاه با تحولات اروپا و از سوي ديگر متقاعد كردن وي به اقتباس بي چون و چراي تمدن غربي بود و اينان درهاي كشور را به روي موسسات و شركت هاي اروپايي گشودند و بدينوسيله انعقاد قراردادها و اعطاي امتيازاتي را باعث شدند كه بسياري از آنها به زيان كشور بود. منبع:روزنامه دنياي اقتصاد این مطلب تاکنون 3293 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|