ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 137   فروردين ماه 1396
 

 
 

 
 
   شماره 137   فروردين ماه 1396


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
شاهنامه فعلی متعلق به فردوسی نیست

محمد علی فروغی حلقة واسط نسل کهن فراماسون‌های عهد قاجار (ملکم و مشیرالدوله‌ها) با فراماسون‌های نسل بعد بود. او در رأس حلقه‌ای از متفکران و برجستگان فراماسونری ایران (حسن پرنیا، تقی‌زاده، محمد جم، علی منصور، ابراهیم حکیم الملک و...) روح فراماسونری را، از طریق اهرم حکومت وسیاست، در کالبد فرهنگ جدید ایران، که در دوران پهلوی شکل گرفت، دمید. فروغی‌ در سال‌هایی که به‌ظاهر خانه‌نشین بود، به جذب استعدادهای برجسته علمی و فرهنگی پرداخت و با کمک‌های بی‌دریغ مادی و سیاسی آن‌ها را مورد حمایت قرار داد و بدین‌سان بر مشاهیر فرهنگی زمان خود نفوذ معنوی چشمگیر یافت.
فروغی اندیشه‌پرداز سلطنت پهلوی بود. نطق فروغی در مراسم تاج‌گذاری رضاخان، تمامی عناصر ایدئولوژی "شووینیسم شاهنشاهی" و "باستان‌گرایی" را، که بعدها توسط پیروان و شاگردان فروغی پرداخت شد، در برداشت. او در نطق خود رضاخان میرپنج را "پادشاهی پاک‌زاد و ایران‌نژاد" و "وارث تاج و تخت کیان" و ناجی ایران و احیاءگر شاهنشاهی باستان و غیره و غیره خواند. اشتباه است اگر نطق فروغی را یک خطابه تملّق‌آمیز تصور کنیم! فروغی به تملق‌گویی از رضاخان نیاز نداشت. او می‌خواست به دیگران بیاموزد که از این پس باید چگونه به خود بنگرد! رضاخان قزاق، دیگر "خان" و "میرپنج" و حتی "سردار سپه" نیست؛ او اینک "شاه شاهان" و "وارث تاج وتخت کیان" و جانشین کوروش و داریوش و نوشیروان است! انتخاب نام "پهلوی" نیز ابتکار فروغی بود و پهلوی‌هایی مجبور به تغییر نام خود شدند، تا رضاخان حتی در عرصة نام نیز "یگانه" و "بی‌همتا" بماند!
آری فروغی ایدئولوژی را پی‌گذارد که طی دوران سلطنت پهلوی اوّل و دوّم‌، با صرف هزینه‌های گزاف و با به‌کارگیری انبوهی از محقّقان و مصنّفان و دانشگاهیان درجه اوّل، پرداخت شد. این ایدئولوژی تجلّیات فرهنگی و سیاسی فراوان داشت. از جمله، سال شمار هجری حذف شد و به‌جای آن "تاریخ شاهنشاهی" ابداع گردید! "جشن‌های 2500ساله" با زرق و برق خیره کننده خود اوج نمود ماّدی و سیاسی این ایدئولوژی بود. این ایدئولوژی، سرانجام منجر به ادّعای گزاف شد که: "کز پهلوی شدایران صد ره بهتر زعهد باستان"!
برای تدوین و پرداخت این ایدئولوژی بود، که فراماسون با سواد و پرکاری چون حسن پیرنیا ( پسرمیرزا نصرالله خان مشیرالدوله، متوفی 1341ش.) به تألیف کتاب سه جلدی ایران باستان دست زد. این باستان گرایی، نه از سر علاقه علمی و تحقیقی و نه به‌خاطر دل‌سوختگی نسبت به احیای میراث فرهنگی ایران، بلکه با اهداف سیاسی مشخص بود. در مقابل، دوران اسلامی تاریخ ایران، که در واقع اوج تمدن ملّی ما است، آماج حملات محقّقین فراماسون قرار گرفت و با تلاش زیرکانه، وبا پوشش به‌ظاهر موجّه "عرب‌زدایی" تهی ساختن فرهنگ ملّی ایران از درون‌مایة اسلامی آن به اوج خود رسید.
علاقه عجیب فروغی به شاهنامة فردوسی در این راستا بود. فروغی بخش مهمی از وقت خود را صرف شاهنامه کرد و به تنظیم خلاصه دوجلدی و منتخب یک جلدی آن پرداخت. تلاش فروغی، بعدها توسّط شاگردان و پیروان " مکتب" او پی‌گرفته شد و حتی به افراط کشیده شد. در نتیجه، شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی به "کتاب مقدّس" ایدئولوژی شاهنشاهی بدل گردید. چیزی که روح حکیم فرزانة طوس، که شاهنامه خود را "ستم نامه عزل شاهان" و " دردنامه بی‌گناهان" می‌خواند، از‌ آن بیزار بود. استفاده جهت‌دار از اشعارفردوسی خارج کردن ابیات از متن و کاربد متملّقانة آن، و حتی تعریف فردوسی و جعل ابیات، به چنان ابتذالی کشید، که مرحوم ملک الشعرای بهار را به فریاد آورد. اوگفت:
«اشعار بی‌پدر و مادر را پهلوی هم قرارداده‌اند و اسم آن را شاهنامه گذاشته‌اند. بنده وقتی می‌گویم این شعر مال فردوسی نیست، می‌گویند تو وطن‌پرست نیستی... آقا این وضع زندگی نیست... افرادی می‌خواهند احساسات وطن‌پرستی مردم را بدین‌وسیله تحریک کنند و بالا بیاورند، هرچه دلشان خواست در آن می‌گنجانند و هر چه در‌ آن گنجانیده شده قبول می‌کنند و می‌گویند این شاهنامة ملّت ایران است.»
به راستی نیز باید با این قضاوت شاهرخ مسکوب موافق بود که: "در تاریخ سفله‌پرور ما بیدادی که بر فردوسی رفته است مانند ندارد."
همه این اقدامات یک هدف داشت: ترویج اندیشه روان‌شناسی مبنی بر ضرورت یک حکومت مقتدر و متمرکز، که در‌ آن شاه نه انسانی مانند سایر انسان‌ها، بلکه "ابرمرد" و حتی "نیمه خدا" است. زیرا، تنها چنین شاهی است که می‌تواند به عنوان یک دیکتاتور مطلق‌العنان بر تودة "عوام" فرمان راند وسلطة سیاسی ـ فرهنگی نو استعمار را تأمین کند. فروغی شخصاً بر چنین باوری بود و شکل حکومتی پادشاهی را تنها فُرم مناسب با فرهنگ و روان ایرانی جماعت می‌دانست!
در زمان حکومت رضاخان، شایع شد که ابوالحسن فروغی (برادر محمدعلی فروغی) مأموریت یافته تا یک فلسفه جدید "عرفانی" به سبک هگل، تدوین کند همان‌گونه که هگل سلطنت پروس را عالی‌ترین تجلّی "ایدةمطلق" می‌دانست، او نیز چنین کند و شاید مثلاً با تحریف میراث والای عرفان اسلامی (به‌ویژه حکمت اشراق) "شاهنشاهی ایران" را تحقّق "نورالانوار" بنمایاند! این "فلسفة سلطنتی" تدوین نشد، و شاید تنها علّت آن این بود که در میان محقّقان "مکتب فروغی" کسی هم‌سنگ هگل یافت نشد! ولی تلاش‌هایی در این راستا صورت گرفت. از جمله، اندیشه‌های حکیم مسلمان شیخ شهیدسهروردی، نه به عنوان شاخه پرباری از حکمت و عرفان اسلام، که به‌مثابه "میراث‌دانایان ایران باستان" و "اندیشه‌های حکماء پهلوی"! قلمداد شد و محقّق توانا و برجسته‌ای ترجمة خود را از حکمةالاشراق سهروردی به محمدرضا پهلوی تقدیم داشت، زیرا به زعم او "میراث شاهان بلند پایه به شاهان باز آید"!!
به هرروی، "عرفانی" که توسط "مکتب فروغی" اشاعه شد، نه عرفان اسلامی با مضامین غنی و تعالی بخش فردی و اجتماعی آن، بلکه نوعی صوفی منشی و"خرابات"نشینی بود، که با تعالیم فراماسونی و حتی بابی و بهائی هم‌خوانی داشت و تنها به درد "خانقاه"های فراماسون‌ها و دولتمردان و نظامیان بازنشسته می‌خورد، که در پیروی از‌آن به راستی نیز "خرابه" نشین بودند.
خلاصه این‌که در "مکتب فروغی" در برخورد به متون عرفانی این گنجینه والای فرهنگ اسلامی از مضمون تهی شد و تنها به قالب‌های زیبایی متعلق به گذشته‌های دور ردوبدل گردید، که گویا تنها در خور تنفیذ و تحشیه ادبی است و لاغیر. چنان "فلسفه" و "عرفان" مُغلق وکهنه و " فاضلانه‌"ای که طبعاً باید در برابر"حکمت اروپا" رنگ می‌باخت. نتیجة این تلاش‌ها اشاعة نوعی "جهان وطنی" فرهنگی به سود سیطرة فرهنگ مغرب زمین بود.
فروغی به عنوان یک محقّق و اندیشه‌پرداز دارای تصنیفات متعددی است. او به عنوان یک دولت‌مرد، نماینده دوره‌های اوّل و دوّم و سوّم مجلس شورای ملی بود و در مجلس دوّم چندیبه مقام ریاست نیز رسید. پنج بار وزیرخارجه، چهار بار وزیردارایی، سه بار وزیر دادگستری، چهاربار وزیرجنگ، یک بار وزیر اقتصاد و چهار بار نخست‌وزیر شد. فروغی در 5 آذر 1321 هنگامی که وزیر دربار محمدرضا پهلوی بود، در اثر عارضه قلبی درگذشت.

منبع:فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج دوم، انتشارات اطلاعات، 1370، ص 41 تا 45

این مطلب تاکنون 2918 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir