ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 137   فروردين ماه 1396
 

 
 

 
 
   شماره 137   فروردين ماه 1396


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
معیارهای دوگانه در بررسی های اسنادی

بـرخورد دوگانه با اسناد ساواک در ميان مخالفين نظام، در داخل و خارج کشور، به رويه اي معمول تبديل شده است. هرگاه اسناد پرده از فساد يا وابستگي رجال و احزاب و تشکيلات ضد انقلاب بردارند آن را ناديده گرفته و پيرامونش سکوت مي‌کنند، اما اگر به صورت مبهم يا تلويحي عليه رجال انقلابي يا جمهوري اسلامي مطلبي داشته باشند آن را در بوق و کرنا کرده و از کاه کوه مي‌سازند. اين نگاه دوگانه به اسناد براي پژوهشگران منصف اين سوال را ايجاد مي‌کند که تا کجا مي‌توان اين شیوه رفتار تیلیغاتی را ادامه و افکار عمومي را به سخره گرفت. در جديدترين اقدام از اين نوع «صداي آمريکا» در برنامه «صفحه آخر» با مجريگري «مهدي فلاحتي» سراغ اسناد ساواک رفته و کوشيده است تا با استناد به آنها «حجت الاسلام شجوني» را مورد انتقاد و حمله قرار دهد. اين برنامه چند روز بعد از ارتحال ايشان تهيه شده است که بيانگر دشمني و کينه ضد انقلاب از روحانيون مبارز و طرفدار نظام است.
در اين برنامه بخشهايي از کتاب «در دامگه حادثه»، مصاحبه «عرفان قانعي فرد» با «پرويز ثابتي»، نقل و اتهامات ثابتي بدون هيچ شبهه و ترديدي به عنوان واقعيت روايت شده است. در اين برنامه راوي مي‌گويد:
« پرويز ثابتي، مسئول امنيت داخلي ساواک در کتاب خود با عنوان "در دامگه حادثه"، توضيح داده است که ساواک زناني را مسئول ارتباط با برخي از آخوندها از جمله محمد تقي فلسفي، جعفر شجوني، محمود قمي و محمد صادق لواساني کرده بود.»
در اينجا لازم است تا نکاتي چند پيرامون عملکرد ساواک در خصوص سندسازي و انتشار اعلاميه هاي جعلي عليه ياران امام(ره) و اصولاٌ به انحراف کشيدن انقلاب را مورد بررسي قرار دهيم. از آنجايي که اين سازمان اساساً ماهيتي ضد ديني و غيرمعنوي داشت، لذا در اجراي منويات خود هرگونه اقدامي را حتي اگر با موازين شرعي، انساني و اخلاقي منافات داشت جايز مي‌دانست. اين ديدگاه ماحصل همکاري با سرويس هاي ديگر خصوصاً موساد بود. ساواک برخلاف ادعاهاي طرفداران رژيم که آن را در خدمت منافع ملي کشور مي دانند در سال 1357 از ايجاد اختلافات قومي و جنگ داخلي براي حفظ رژيم و کمک به بيگانگان اباء نداشت و صراحتاً دستوراتي صادر مي‌کرد که در آن از منابع مي‌خواست تا ميان ترکها و فارسها اختلاف ايجاد کنند، يا مردم را از انقلاب بترسانند. در سندي به تاريخ 6/10/1357 شماره 1578/346 از منابع خواسته شده است تا کشاورزان را نسبت به انقلاب بدبين کنند:
«خواهشمند است دستور فرمائيد با توجه به نظريه يکشنبه با استفاده از کليه امکانات و منابع موجود در آن سازمان با طرحي دقيق نسبت به اشاعه شايعه مزبور که چنانچه وضع موجود عوض شود کليه زمينهاي مزروعي کشاورزان و زارعين از آنان توسط اربابان سابق و خوانين باز پس گرفته خواهد شد نظر اين افراد را جلب و به طور کاملاً غيرمحسوس با افراد بانفوذ و کشاورزان آن منطقه ايجاد رابطه گرديده و از نتايج حاصله مستمراً اين اداره کل را آگاه سازند» [ر.ک: انقلاب اسلامي به روايت اسناد ساواک، 25 جلد، تهران، مرکز بررسي اسناد تاريخي]
در مورد چهره هاي انقلابي به دليل جايگاه مذهبي اين افراد و عرف حاکم بر جامعه، ساواک از طرح مسائل اخلاقي، اتهامات مالي و شايعه همکاري با ساواک عليه آنها استفاده مي‌کرد. يکي از حربه‌هاي ساواک انتشار عکسهاي جعلي و مونتاژشده روحانيوني بود که حاضر به همکاري با رژيم نبودند. روش کار معمولاً به اين صورت بود که اين افراد چندين بار تهديد به همکاري يا تغيير رويه شده و پس از نتيجه نگرفتن عکسها در بازار، مساجد يا از طريق پست در سطح جامعه پخش مي‌شدند. صرفنظر از مواجهه معقول و توام با متانت روحانيون با اين ماجرا، بي اعتنايي مردم به اين تبليغات قابل تامل است. از جمله کساني که از اين طريق مورد حمله ساواک قرار گرفتند مي‌توان: آيت‌الله سيد محمدصادق لواساني، حجت‌الاسلام و المسلمين محمدتقي فلسفي، حجت‌الاسلام جعفر جواد شجوني، حجت‌الاسلام عبدالجليل جليلي کرمانشاهي، سيد مهدي گلپايگاني و برخي ديگر از چهره هاي مطرح انقلاب را نام برد.
خوشبختانه با سقوط رژيم پهلوي و دستيابي نيروهاي انقلابي به اسناد ساواک ابعاد اين جنگ رواني کاملاً آشکار شده و مردم با ترفندهاي رژيم و غيرواقعي بودن آنها بيشتر آشنا شدند. در اينجا چند سند که پرونده‌سازي و اعلاميه‌نويسي ساواک عليه چهره‌هاي انقلابي را نشان مي‌دهد آمده است. سند اول گزارشي است به تاريخ 11/9/1352 شماره 9306/312 راجع به انتشار شبنامه عليه آيت‌الله سيد محمدصادق لواساني:
«400 برگ اعلاميه که عليه نامبرده تهيه شده است به پيوست ايفاد مي‌گردد، خواهشمند است دستور فرمائيد به نحو کاملاً غيرمحسوس و به نحوي که دخالت ساواک در توزيع آن مشخص نشود نسبت به انتشار اعلاميه و گفتگوهايي که در اين زمينه بين متعصبين مذهبي صورت خواهد گرفت اعلام دارند»
در سند ديگري آمده است:
«بدين وسيله 700 برگ اعلاميه عليه نامبرده بالا[آيت الله لواساني] که يکي از روحانيون افراطي و نماينده مورد اعتماد [امام] خميني در مورد جمع‌آوري سهم امام از متعصبين مذهبي است به پيوست ارسال مي‌گردد. خواهشمند است دستور فرمائيد از طريق منابع و همکاران به نحو کاملاً غيرمحسوس و به طوري که دخالت ساواک در توزيع آن مشخص نشود نسبت به انتشار اعلاميه‌هاي مورد بحث بين روحانيون، متعصبين مذهبي، مجامع و محافل مذهبي اقدام و نتيجه را همراه با تعيين عکس‌العمل دريافت کنندگان اعلاميه‌هاي مزبور به اين اداره کل اعلام نمايند»
به‌رغم صراحت ساواک در بي‌تأثير بودن اين اعلاميه‌ها و اتهامات، اکنون پس از چند دهه رسانه‌هاي ضد انقلاب اين اسناد ساختگي را به عنوان کشفي بزرگ و واقعيتي انکار ناپذير در تريبونها بيان مي‌کنند. در سندي از ساواک آمده است:
«چون موضوع پخش اينگونه اعلاميه‌ها چند بار تکرار گرديده مردم را به موضوع بي‌اعتنا کرده است»
حجت‌الاسلام فلسفي به دليل سخنرانيهاي تندش عليه رژيم پهلوي به شدت مورد نفرت ساواک بود. به همين دليل ساواک عکس‌هايي مونتاژ شده از ايشان را در سطح وسيع منتشر و براي بسياري از شخصيت‌هاي سياسي و مذهبي ارسال کرد. حجت‌الاسلام فلسفي در گفت و گويي که ساواک آن را گزارش کرده است، منشاء و کانون اين توطئه‌ها را به درستي تشخيص داده و راجع به آن گفته است:
«تعدادي از عکسهاي فلسفي باحالتهاي مختلف بين وزارتخانه‌ها و اشخاص توزيع شده که روز 4/11/1350 يکي از آنها به دست شهردار تهران رسيده است. پسر آيت‌الله کمره‌اي در شهرداري اظهار داشته روز 3/11/50 از عکسهاي مذکور به دست وي رسيده، لذا چگونگي موضوع را تلفني استفسار مشاراليه پاسخ داده اين عکسها از طرف يهودي‌هايي که من عليه آنها صحبت کرده‌ام و دشمنان من هستند توزيع گرديده است.»
اين بيان دقيق که حاکي از هوشمندي و دشمن‌شناسي مرحوم فلسفي است، هم اکنون نيز به روشني قابل مشاهده است و مي‌توان ديد که چگونه رسانه‌هاي وابسته به صهيونيسم همان خط سير اسلاف خود را ادامه مي‌دهند.
در سندي به تاريخ 12/11/1350 شماره 140739/20ﻫ12 به عکس‌هاي آقاي شجوني نيز اشاره شده و صراحتاً بر بي‌تأثير بودن اين اقدامات تأکيد شده است:
«نظريه شنبه: چنانچه اين عکسها را دستگاه منتشر کرده باشد به صلاح نبوده زيرا مردم به علت کثرت سن فلسفي قبول نمي‌کنند و از طرفي در مورد حجازي و شجوني هم که قبلاً عکس آنها را منتشر کرده‌اند مردم ترديد کرده و آنها باور ندارند»

منبع:آرشیو موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی

این مطلب تاکنون 2734 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir