ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 112   اسفند ماه 1393
 

 
 

 
 
   شماره 112   اسفند ماه 1393


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
بهائیت و صهیونیسم ، ابزار سلطه استعماری انگلیس

مجتبي عطارزاده
ايران به لحاظ موقعيت استراتژيك خاص ناشي از هم‌جواري با امپراتوري روسيه، همواره چونان سپر بلايي در برابر دست‌اندازي به سرزمين هند، در رويكرد سياسي انگلستان از اهميت سرشاري برخوردار بود. از اين رو، حضور و نفوذ در دربار قاجار مي‌توانست در ايفاي نقش مورد انتظار از ايران مؤثر واقع گردد. از اين رو براي اداره مستعمرات خود به نيروهاي محلي نياز داشتند.
انگلستان بار ديگر سياست معروف «تفرقه بينداز و حكومت كن» را كه همواره آزموده بود و كارآمدي‌اش در عرصه تأمين منافع آن كشور به اثبات رسيده بود، به كار گرفت. ايجاد اختلاف مذهبي و در نتيجه دامن زدن به تفرقه مذهبي پيش‌تر در عثماني آزمايش شده و انگلستان را براي سلطه بر آن كشور، قرين توفيق ساخته بود. البته در اين كاربرد دوباره، انگلستان با استفاده از اثر رواني ناشي از احساس اقليت بودن بر استحكام كاركرد، سياست بهره‌گيري از اقليتهاي مذهبي را به منظور دستيابي به هدف موردنظر در دستور كار قرار داد و با عنايت به خدماتش در ايجاد كشور مستقل يهود، نخست جبران تلاشهاي مذكور را از رهگذر فعاليت اقليت يهودي ساكن در ايران به انتظار نشست. دشمني يهوديان با مسلمانان به دليل پيشينه تاريخي ـ اعتقادي، قابليت لازم براي ورود آنان به عرصه بازي و تأمين اهداف سياسي موردنظر انگلستان را با خود داشت.
اتكاي انگلستان به يهود به منظور كارگزاري سياست نفوذ خود در ايران، حساسيت علماي مذهبي ايران را به دنبال آورد و در نتيجه انگليسيها بر آن شدند تا از رهگذر فرقه‌اي در چارچوب باورهاي اسلامي، نيل به مقصود خود را با آرامش بيشتري دنبال كنند. اينجا هم باز اين گمشده را يهوديان به انگليسيها نماياندند. يكي از مظاهر دشمنی ديرين يهوديان نسبت به مسلمانان اين بود كه از هر نيروي ضداسلامي حمايت مي‌كردند. پيگيري اين نقشه پس از پايان جنگ اول جهاني آغاز شد. پس از سقوط و تجزيه امپراتوري عثماني، فلسطين تحت قيمومت بريتانيا قرار گرفت تا چرچيل (وزير مستعمرات انگليس كه خود را «يك صهيونيست ريشه‌دار» مي‌خواند) به عنوان كمك به ايجاد ‌«كانون ملي يهود» در فلسطين، مقدمات تأسيس دولت اسرائيل را فراهم سازد. آن‌گاه كه شوراي عالي متفقين، قيموميت فلسطين را به دولت بريتانيا واگذارد، در 30 ژوئن 1920 سرهربرت ساموئل به عنوان نخستين كميسر عالي فلسطين در اين سرزمين مستقر شد. ساموئل از انديشمندان و فعالان برجسته و نامدار صهيونيسم و از خانواده معروف ساموئل ـ مونتاگ بود. در دوران قيموميت، تشكيلات بهائيت در فلسطين از تسهيلات و امتيازات ويژه‌اي برخوردار گشت. در دوران پنج ساله حكومت مقتدرانه «شاه ساموئل» در فلسطين (نامي كه چرچيل بر او نهاده بود) دوستي و همكاري نزديكي ميان او و عباس افندي (پشتوانه فرقه بهاييت) برقرار بود؛ و در اوايل حكومت ساموئل در فلسطين، دربار بريتانيا عنوان «شهسوار طريقت امپراتوري بريتانيا» را به عباس افندي اعطا كرد. اعطاي اين نشان به پاس قدرداني از خدمات و كاركردهاي اطلاعاتي جدي بهاييان به سود دولت بريتانيا در دوران جنگ بود. به نوشته شوقي افندي: در آن دوران، «شعبه‌اي به نام موقوفات بهايي در فلسطين داير گشت» و «هر چيزي كه به نام مقام متبركه بهايي از اطراف عالم به اراضي مقدسه مي‌رسيد، از پرداخت عوارض و حقوق گمركي معاف بود و همچنين موقوفات بهايي از پرداخت ماليات معاف بودند...» پيداست كه استعمار «سوداگر و فزونخواه» بريتانيا اين امتيازات را رايگان در اختيار بهاييت قرار نمي‌دهد.
اندكي بعد، كودتاي سوم اسفند 1299 رضاخان ميرپنج و سيدضياءالدين طباطبايي با حمايت مستقيم انگلستان در ايران رخ داد و بستري براي فعاليت ستون پنجم استعمار انگليس با هدف هدم اسلام و برداشتن اين مانع از سر راه منافع آن كشور بيش از پيش فراهم و مهيا گشت. تاريخ معاصر ايران در زمينه تشكيل بهاييت حاكي از آن است كه تعداد زيادي از جديدالاسلامهاي يهودي در همان اوايل كار بابيت و بهاييت به اين فرقه پيوستند و به تقويت بدنه اجتماعي اين گروه پرداختند. اين امر حاكي از دو نكته است: اول اينكه بابيت در ميان مردم چندانجايي نيافته بود و عوام‌الناس به آن گرايش چنداني پيدا نكرده بودند. چه در غير اين صورت نيازي به سياهي لشكر و تهيه طرفداران دروغيني از ميان يهوديان نبود و همين امر كه عده‌اي كثير از يهوديان گروه گروه اسلام مي‌آورند و بعد هم ادعاي طرفداري از باب را مي‌كنند و از ميان اين همه فرق اسلامي به اين فرقه ضاله غيراسلامي معتقد مي‌شوند، حاكي از آن است كه بابيت در ايجاد بدنه اجتماعي موردنياز خود ناتوان بوده است.
نكته دوم اينكه باب كاملاً مورد حمايت و دست‌پرورده كانونهاي زرسالار يهودي صهيونيست بوده است، چرا كه ‌آنان با نگراني از نبود طرفداران مردمي براي باب به يك سري از نيروهاي تحت امر خود در ميان جامعه يهود ايران دستور تغيير دروغين آيين خود را داده‌اند كه اين يهوديان به دروغ اظهار اسلام، سپس اظهار بهاييت و پذيرش دعوي بابي‌گري كنند. اگر بابي‌گري و ادعاي علي‌محمد شيرازي دست‌ساخته استعمارگران و يهوديان نبود، هرگز در مراحل اوليه اين ادعا، چنين از آن حمايت نمي‌شد و يهوديان با تغيير ظاهري دين خود به حمايت از آن نمي‌شتافتند به نحوي كه به اعتقاد برخي تاريخ‌دانان «گرويدن وسيع يهوديان به بهايي‌گري سبب افزايش كمي و كيفي اين فرقه و گسترش جدي آن در ايران شد.»
پس از تكوين و تقويت ساختار بهاييت در ايران، نوبت به اجراي مرحله دوم نقشه نفوذ مؤثر رسيد كه دستيابي به مقامات عالي اجرايي كشور بود و تحقق آن، دغدغه فكري انگلستان از تأمين منافع خود را در ايران براي هميشه راحت مي‌كرد تا آنجا كه به اذعان «سرآنتوني پارسونز» آخرين سفير انگلستان در ايران قبل از انقلاب، ايران دوران پهلوي براي انگلستان به صورت يك متحد با ارزش و هم يك بازار وسيع و پرمنفعت درآمد.

بهره‌وري از مذهب در فرآيند استعمار
اغلب جنبشهاي اجتماعي معاصر ايران، به نوعي از دين بهره گرفته‌اند، اما اين واقعيت كه براي ايجاد تغييرات سياسي در اين سرزمين، مي‌توان از علايق مذهبي مردم آن بهره برد، حكم شمشير دو لبه را دارد زيرا هم مي‌تواند از جانب اصلاح‌گران و در جهت بهبود اوضاع به كار گرفته شود و هم مي‌‌تواند به عنوان برگ برنده در اختيار استعمارگران قرار گيرد تا با شناختي كه از تاريخ و علايق مذهبي مردم كشور ما دارند، به اهداف خود نزديك شوند. در مورد اخير از مذهب براي جذب مردم استفاده مي‌شد و استعمارگران هدف خود را با نام دين پيش مي‌برند.
استعمارگران از بدعت‌گذاري در دين ملت ايران و ايجاد انشعاب مذهبي ميان آنها چه نفعي مي‌بردند؟ به عبارت ديگر، وحدت ديني مردم چه مانعي در مقابل استعمارگران به وجود مي‌آورد؟
پاسخ به اين سئوالها را بايد در مقطعي از تاريخ جست‌وجو كنيم كه به «عصر امتيازات» معروف است. دوره‌اي كه ظهور سرمايه‌داري در غرب موجب شد كشورهاي صنعتي هر كدام به ميزان توانايي خود، براي به دست آوردن مواد اوليه و بازار مصرف، به آسيا و افريقا چنگ‌ اندازي كنند و اين درست مقارن با دوره زمامداري شاهان بي‌كفايت قاجار بود. بزودي كشور ما صحنه رقابتهاي استعماري سه كشور فرانسه، انگلستان و روسيه گرديد و هر يك از آنها طي معاهدات و قراردادهاي سياسي يا اقتصادي، گوشه‌اي از خاكش را تصاحب كردند، يا ثروتي را به غارت بردند.
پذيرش معاهدات ننگيني چون پاريس، گلستان و تركمانچاي و واگذاري امتيازات گزافي چون تأسيس بانك شاهي، كشتيراني بر كارون، رويتر و اكتشاف معادن ايران به انگلستان؛ تأسيس بانك استقراضي، ماهيگيري در درياي خزر، احداث خط تلفن، احداث خط راه شوسه و سرانجام اجازه تأسيس بريگاد مستقل قزاق كه در حقيقت تسلط بر نيروي نظامي كشور بود ، نشان از ذلت دولت ايران در برابر استعمارگران بود و توان مقاومت در مقابل زياده‌خواهي آنان را نداشت. اما به رغم دريوزگي دولت، شواهد محكمي مبني براستقامت ملت و مقابله با اين دزديهاي آشكار وجود دارد. نمونه‌هاي بارز اين تقابل، فتواي جهاد توسط علما و بسيج مردم در جنگهاي ايران و روس و پيروزيهاي شگفت حاصل از آن، مقاومت نهضت تنگستان عليه نيروهاي نظامي انگليس و سرانجام نهضت تنباكو به رهبري علما و با حمايت مردم در مقابل واگذاري امتياز رويتر است.
بنابراين، با آنكه استعمارگران با اعطاي وامهاي كلان، دولتيان ايران را خريده بودند يا از بي‌كفايتي رجال آن بهره مي‌گرفتند، در مقابل ملت پابرهنه، اما متحد ايران، هيچ توفيقي به دست نياورده بودند. ملتي كه به زور اسلحه تسليم نمي‌شد، با اتكاي به دين و آيين، با دست خالي، در مقابل بيگانگان مي‌جنگيد. نقش عظيم روحانيت، بويژه علماي شيعه، در ايجاد وحدت و پيشبرد اهداف مردم، چيزي نبود كه از نگاه تيزبين استعمارگران به دور مانده باشد. آنان مي‌ديدند كه صدور فتوا از جانب يك روحاني سالخورده، مي‌تواند چه موج عظيمي ميان مردم ايجاد كند و قوي‌ترين سدها را بشكند. وحدت ديني و همبستگي مردم با اتكا به علماي مذهبي، تنها مانع براي نفوذ هر چه بيشتر استعمارگران در ايران بود، مانعي كه مي‌بايست پيش از سرايت به ساير مستعمرات، چاره‌اي براي آن انديشيد.
استفاده از رويكردهاي به ظاهر مذهبي نظير صهيونيزم ريشه گرفته از ميان يهوديان كه اهداف آنان در جهت تأمين منافع قدرتهاي استعماري بود و يا حمايت از بدعتهاي مذهبي نظير بهاييت كه با حمله به اصول عقايد توده‌ها كه منشأ تحريك عليه منافع استعمار بود و ايجاد ترديد و تزلزل در آنها، مي‌توانست در جهت سست نمودن اين بنيان قوي و استوار مؤثر واقع گردد.

منبع:مجموعه مقالات ایران و استعمار انگلیس ، همایش اول ، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ، بهار 1388 ص 393 تا 396 ، مقدمه مقاله «ايجاد اختلافات مذهبي و تداوم سلطه پنهان انگليس در ايران»

این مطلب تاکنون 3685 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir