وهن فرهنگ و هنر ایران توسط ملکه | یکی از جشنهایی که در عصر پهلوی دوم در شیراز برگزار شد و به منزله توهین به فرهنگ و اعتقادات جامعه ایران بود، «جشن هنر شیراز» نام داشت.
فرح پهلوی درباره این که فکر برپایی جشن هنر شیراز از کجا آمده است میگوید: «حقیقت این است که جرقه برگزاری این جشنها اول در مغز مادرم زده شده بود. مادرم یک روز به اتفاق خاله باجی و عدهای از دوستانش به سفر شیراز میرود و در ضمن مسافرت یک شب به رستورانی در مقابل فرودگاه شیراز رفته و آنجا هنرنمایی یک گروه دورهگرد موسیقی را میبیند که آهنگهای محلی شیرازی را نواخته و آوازهای قشقایی میخواندهاند. مادرم از ساز و نوای این گروه خوشش آمد و در تهران مطلب را به عنوان خاطرهای برایم تعریف کرد و گفت خوب است یک فستیوال هنری مخصوص ساز و آوازهای بومی ایران همه ساله برگزار شود. من این فکر را پسندیدم و وقتی در شیراز بودم با دوستانم صحبت کردیم و قرار شد این کار را سازماندهی کنیم. در ضمن صحبتها هر یک از دوستان چیزی به آن افزودند و نتیجه آن شد که آقای فرخ غفاری گفت به آن تئاتر هم اضافه کنیم و بعضیهای دیگر هم هر یک پیشنهادهایی به آن افزودند و در نهایت من گفتم حالا که چنین است بهتر آن که به آن ابعاد بینالمللی بدهیم و هنرمندان را از سراسر دنیا دعوت کنیم».
او پیرامون هدف از برگزاری جشن هنر شیراز توضیحاتی میدهد که تا حدی اهداف پس پرده را آشکار میکند: «ما جشن هنر را برگزار کردیم و در برگزاری آن به کارهای جسورانه پرداختیم و حتی نمایشهایی را روی صحنه آوردیم که در اروپا و امریکا نمایش آنها مقدور نبود! حالا چرا مقدور نبود برای آن که در اروپا و امریکای آن زمان هیچ هنرپیشهای نمیتوانست در حضور تماشاگران لخت و برهنه بدون هیچ پوششی به ایفای نقش بپردازد! خوشبختانه در این زمان امنیت حاکم بر کشور طوری مستحکم بود که بنیادگرایان و فناتیکها نمیتوانستند در برابر اقدامات مترقیانه (!) ما عرض اندام کنند. ما در صدد بودیم آزادیهای فردی و اجتماعی را در ایران به حداکثر و در سطحی حتی بالاتر از اروپا و امریکا برسانیم!»
فرح پهلوی همچنین درباره بازتاب جشن هنر شیراز در ایران و جهان غرب میگوید: «ما در جشن هنر به گروههای تئاتری غربی اجازه دادیم در ضمن نمایشهایی که روی صحنه میآورند خصوصیترین اعمال جنسی را هم نمایش بدهند. اگر چه این کار در داخل ایران با مخالفتهایی روبهرو شد اما در غرب مورد توجه قرار گرفت و بسیاری از منتقدان، ما را به خاطر شکستن حریمهای متعصبانه و کور ستودند! من که از برگزاری جشنهای مختلف و باشکوه همیشه لذت میبردم، غرق شعف و شادی میشوم».
ویلیام شوکراس روزنامهنگار و نویسنده انگلیسی نیز درباره تأثیر جشن هنر شیراز مینویسد:
«ملکه، ریاست جشن هنر شیراز را نیز بر عهده داشت. در اواسط سالهای 70 جشن مزبور یکی از پرجنجالترین رویدادهای فرهنگی کشور به شمار میرفت... جنجالهای جشن هنر وقتی به اوج خود رسید که در سال 1977 یک گروه هنرپیشه دکانی را در یکی از خیابانهای اصلی شیراز در نزدیکی مسجد گرفت و در درون دکان و در پیادهروی جلو آن نمایشی اجرا کرد که شامل یک هتک ناموس تمام عیار و اعمال شهوتانگیز بین هنرپیشگان زن و مرد بود. چنین نمایشی در خیابانهای هر شهرک انگلیسی یا امریکایی جنجال بر پا میکرد (و منجر به بازداشت هنرپیشگان میشد.) وقتی نمایش مزبور در شیراز اجرا شد، خشم و آزردگی فراوانی برانگیخت.
فرح پهلوی با وجود تأثیرات نامطلوب جشن هنر شیراز بر مردم ایران حتی در تبعید نیز حاضر نیست اشتباهش را بپذیرد. شوکراس خاطره خود در این مورد را چنین نقل میکند که:
«بعدها در تبعید، فرح از جشن هنر دفاع کرد و اظهار داشت این جشن، هنر اصیل و سنتی تمام نقاط جهان را به ایران آورد! او که از جزئیات نمایشها بیاطلاع بوده و یکی دو نمایش توهینآمیز در آن یافته بوده، میگوید: «در هر جشنوارهای مشکل میتوان مانع از بیان آزاد هنرمندان شد و انتظار داشت مورد پسند گروههای مختلف اجتماعی قرار بگیرد».
منبع:جامجم، ایام، ویژه تاریخ معاصر، شماره 8، شهریور 1384 این مطلب تاکنون 3616 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|