تاملی در «اعلامیه جهانی حقوق بشر»
روز ۱۹ آذر 1327 در تاریخ سیاسی جهان به عنوان «روز چهانی حقوق بشر» نامگذاری شده است.
اندیشه حمایت از «حقوق بشر» از دیرباز به عنوان محملی برای مبارزه با ظلم و بی عدالتی مطرح بوده و در آثار برجای مانده از فلاسفه یونان باستان: سقراط، افلاطون، ارسطو و .... به حقوق شخصی و اجتماعی انسانها اشارات فراوانی رفته است.
با ظهور اسلام، پیامبر اکرم(ص) به عنوان مصلح بزرگ، رهاییبخش انسانها، بازکننده زنجیرهای اسارت و مظالم حاکمان جور، بر تارک عصر جاهلیت درخشید و پیرو آن، مبحث حقوق بشر عینیت بیشتری یافت. این نخستین بار بود که بشر عصر جاهلی با پدیدهای به نام «حقوق بشر» و آزادی های شخصی و فردی، و مهمتر از آن با مبارزهای جدی و فراگیر برای احیاء این ارزشها آشنا میشد.
جنگ جهانی اول و متعاقب آن تدوین «میثاق جامعه ملل» (۲۸ ژوئن ۱۹۱۹) و سپس تأسیس نهاد «جامعه ملل» (10 ژانویه ۱۹۲۰)، سرآغازی بر اجرای منشوری با هدف احیای حقوق فردی و اجتماعی انسانها تحت عنوان «حقوق بشر» گردید. تدوین این منشور، نتیجه فشار افکار عمومی جهان برای فرار از ظلم و ستم طولانی دولتهای استعماری بود. آمریکا، انگلستان و فرانسه از جمله کشورهایی بودند که در آنها حقوق اقلیتها و به خصوص حقوق زنان، به شدت مورد بی اعتنایی بود .
در آمریکا در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی، زنان از حقوق مساوی با مردان برخوردار نبودند و از حق رای دادن محروم بودند. در اعلامیه استقلال ایالات متحده امریکا (ژوئیه ۱۷۷۶) که از سوی توماس جفرسون یکی از متفکرین اصلی و بنیانگذاران امریکا نگاشته شده بود، هیچ اشارهای به حقوق زنان نشده بود. در این کشور از زمان استقلال آمریکا (سپتامبر 1783) تا پایان جنگ جهانی اول، نه تنها زنان، بلکه بومیان امریکایی و افراد رنگین پوست نیز مجبور بودند که مدتهای طولانی برای حقوق بشری و مدنی خود انتظار بکشند. آنان از حق رای برخوردار نبودند و در نظرخواهیهای اجتماعی به حساب نمیآمدند. در این کشور و همچنین در انگلیس، سیاهپوستان، شهروندان درجه 2 محسوب میشدند.
با پایان یافتن جنگ جهانی اول در «میثاق جامعه ملل»، دولتهای عضو متعهد شدند که برای تامین و حفظ شرایط عادلانه و انسانی کار برای مردان، زنان و کودکان و همچنین رفتار عادلانه با بومیان مستعمرات خود صرف نظر از جنسیت و رنگ پوست آنان تلاش کنند. با همین هدف بود که ابتدا «سازمان بینالمللی کار» به وجود آمد.(۱۹۱۹) هدف از تاسیس این سازمان تلاش برای بهبود شرایط زندگی و کار میلیونها کارگر در سراسر جهان و تدوین مقررات لازمالاجرا برای این منظور بود تا راه نیل به عدالت اجتماعی و حقوق انسانی تامین گردد. در ادامه این تحولات، در سال 1920 نیز سیستم حقوق اقلیتها ایجاد شد.
بنابراین توجه افکار عمومی به مقوله حقوق بشر، ریشه در ظلمی داشته که در قرون گذشته توسط دولتهای غربی از جمله آمریکا و چند کشور دیگر اروپایی علیه زنان، کارگران، کودکان، سیاه پوستان، رنگینپوستان و .... اعمال میشد. این فشار جهانی سبب شد در سالهای جنگ دوم جهانی و پس از آن، مقوله حقوق بشر مکتوب و لازم الاجرا شناخته شود.
هنگامی که منشور سازمان ملل در شهر سانفرانسیسکو در دست تدوین بود (۲۵ آوریل تا ۲۶ ژوئن ۱۹۴۵)، موضوع احترام به حقوق بشر و آزادیهای سیاسی مردم، با فشار افکار عمومی جهان در متن منشور لحاظ گردید. هم در مقدمه منشور و هم در ۶ ماده آن به موضوع حقوق بشر توجه شد. پس از چندی سازمان ملل با اصرار اعضا ساز و کاری را به وجود آورد که این حقوق، همه جا و برای همه ملتها قابل اجرا باشد. به این ترتیب «کمیسیون بینالمللی حقوق بشر» وابسته به سازمان ملل در ژوئن ۱۹۴۶ شکل گرفت. این کمیسیون چند ماه بعد در اول ژانویه ۱۹۴۷ در پی یک رشته مطالعه و بررسی در قوانین اساسی کشورها و بحث و گفتگو در کمیسیونهای مختلف، لایحهای را به مجمع عمومی سازمان ملل تقدیم کرد که این مجمع آن را در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ (۱۹ آذر ۱۳27) با 48 رای مثبت و 8 رای ممتنع، تحت عنوان «اعلامیه جهانی حقوق بشر» تصویب کرد و این روز را به احترام این مصوبه و به احترام حقوق همه ملتها و نژادها و زنان و کودکانی که طی سالها و قرنهای متمادی تحت ظلم و ستم و تعدی استعمارگران بودند، «روز جهانی حقوق بشر» نام نهاد.
«اعلامیه جهانی حقوق بشر» بیش از سایر متونی که تا آن زمان درباره حقوق انسانها در کشورهای مختلف جهان منتشر شده بود، مقبولیت عام یافت. این اعلامیه که دارای یک مقدمه و 30 ماده است، اثرات عمدهای در تدوین قوانین
|