دو روی یک سکه
وقتی تاریخچه روابط آمریکاییها با ایران را حداقل طی 80 سالی که از آغاز حکومت پهلوی دوم میگذرد، مورد بررسی قرار میدهیم، - چه در مقطعی که دوست و متحد حکومت ایران بودند (۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷) و چه مقطعی که رفتارشان با دولت و ملت ایران خصمانه بوده (۱۳۵7 تا 1399) - یک نکته اساسی را برجسته و قابل تامل مییابیم و آن اینکه به هیچ روی نمیتوان گفت که در این 80 سال کدام یک از دو حزب سیاسی حاکم بر آمریکا بیشتر از دیگری مرتکب جرم و جنایت علیه مردم ایران شدهاند.
از پاسخ سرد توام با بیاعتنایی فرانکلین روزولت دمکرات به نامه استمداد رضاشاه برای جلوگیری از ورود قوای روس و انگلیس به ایران(1) که بگذریم، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را دولت جمهوریخواه آیزنهاور با کمک انگلیسیها در ایران به راه انداخت. علاوه بر این، پیمان کنسرسیوم و ازسرگیری غارت منابع نفتی ایران و همچنین تاسیس ساواک بر پایه طرح «سیا»، محصول همین دوره بود.
بازداشت و تبعید امام خمینی(ره) در زمان دولت دمکرات لیندونجانسون به وقوع پیوست. انتقال بخش عظیمی از ذخایر نفتی ایران به آمریکا در ازای سرازیر کردن سیل سلاحهای آمریکایی - که بدون سرازیر شدن دهها هزار مستشار آمریکایی به ایران برای حکومت شاه قابل استفاده نبودند - و به عبارت دیگر، سلطه بر ارتش ایران، عمدتاً در دولت جمهوریخواه ریچارد نیکسون صورت گرفت.
دولت دمکرات جیمیکارتر تا آخرین نفس برای برقرار نگاه داشتن شاه در برابر موج خواست و اراده مردم ایران در انقلاب اسلامی تلاش کرد. علاوه بر این نقب زدن به لیبرالها و سیاستمداران محافظهکار برای مهار انقلاب، آغاز حصر اقتصادی ایران، بلوکه کردن داراییهای ایران، شروع تحریمها، حمایت از آشوبهای فرقهای در کردستان و خوزستان و.... عموماً در دوران حکومت چهارساله جیمیکارتر دموکرات صورت گرفت. راه اندازی کودتای نقاب(نوژه)، پیاده کردن قوای نظامی در خاک ایران(طبس)، و سپس تحریک عراق به جنگ علیه ایران نیز حاصل همین دوره بود.
در جریان جنگ تحمیلی رونالدریگان جمهوریخواه در فروردین سال ۱۳۶۳ فرستاده ویژه خود دونالد رامسفلد را به عراق فرستاد تا زمینه حمایت علنی آمریکا از رژیم صدام در جنگ را فراهم آورد. سپس در آذر همان سال دولت ریگان به تحریم سیاسی عراق خاتمه داد و روابط رسمی با دولت عراق برقرار کرد.(2) دولت ریگان پس از این تحول بلافاصله اعتباری به مبلغ ۸۴۰ میلیون دلار برای واردات مواد غذایی در اختیار حکومت صدام گذاشت و وامی به مبلغ یک میلیارد دلار نیز برای خرید و توانمندی در زمینه ساخت سلاح رژیم بغداد واگذار کرد. این در شرایطی بود که جمهوریخواهان آمریکا همه توان بینالمللی خود را برای جلوگیری از ارسال سلاح به ایران به کار بسته بودند.(3)
علاوه بر این در سالهای دفاع مقدس بسیاری از فرازهای برجسته جنگ از جمله حمله آمریکا به سکوهای نفتی ایران در خلیج فارس، حمله به کشتیها و ناوچههای ایرانی (سهند، سبلان، جوشن، و....) حمله به هواپیمای مسافربری ایران و کشتار ۳۰۰ مسافر و خدمه آن (۱۳۶۷) و یا انتقال اطلاعات جاسوسی هواپیماهای آواکس درباره محلهای تجمع نیروهای ایرانی به عراقیها، محصول تصمیمگیری دولتهای جمهوریخواه ریگان و بوش (پدر) بود.
پس از آن در دوران بیلکلینتون دمکرات، سنگینترین تحریمها که تصویب قانون موسوم به «مهار دوگانه» علیه ایران و عراق (4)، ممنوعیت همکاری شرکتهای آمریکایی با طرفهای ایرانی (5)، ممنوعیت کلیه معاملات تجاری با ایران (6)، تحریم دولتها و شرکتهای طرف معامله با منابع نفت و گاز ایران (7)، نمونههایی از آن به حساب میآمد، علیه جمهوری اسلامی ایران وضع گردید.
در دولت جمهوریخواه بوش (پسر)، علناً سخن از «براندازی» در ایران به میان آمد و برای تحقق این هدف، بودجههای سنگین سالانه در سنای این کشور به تصویب رسید، دولت ایران «محور شرارت» نامیده شد (8)، روابط علنی
|