امام خميني (ره) – مديريت و رهبري | علیرضا اژدری مقدمه :
يکي از مواردي که انقلاب ايران و به ثمر رسيدن جمهوري اسلامي ايران را از ساير انقلابهاي دنيا متمايز ساخته است، نحوه رهبري و مديريت آن بود. در آن زمان با توجه به امکانات ارتباطات جمعي و ساير وسائل ارتباطاتي و در تبعيد بودن رهبر اين انقلاب در خارج از کشور، ارتباط بسيار قوي بين امام خميني (ره) و توده ملت ايران برقرار شده بود و با سبک مديريت و رهبري خاص امام خميني (ره) که برخاسته از اسلام ناب محمدي و جهاد در برابر استعمار و ظلم و بي عدالتي بود بدست جوانان و مردم ايران به ثمر نشست و هيچ قدرتي نتوانست اين حرکت و انقلاب عظيم را متوقف کند و خون شهدا ضمانت اقتدار و ثبات اين انقلاب شد.
شما ملت ايران كه با خون خود، با جوانهاي خود، اسلام را بيمه كرديد، دست اجانب را قطع كرديد، شما بر همه ملت ما منت داريد، من از همه شما منت مي كشم، من خادم همه شما هستم. (1)
همچنين بعد از پيروزي انقلاب اسلامي با وجود تمام بحرانهاي که کشور را فرا گرفته بود با رهبري و مديريت عالمانه امام خميني(ره) کشور را با سرفرازي از بحرانها خارج ساخت.
رهبري از مباحثي است که در تمام طول تاريخ بشريت بويژه از دوران انقلاب صنعتي و بروز بحرانهاي مختلف ذهن متفکران و انديشمندان را به خود مشغول کرده است و در اين زمينه تئوري ها و الگوهاي متفاوتي از سوي صاحبنظران علم مديريت از غرب و شرق ارائه گرديده است ولي تاکنون هيچ يک از آنها نتوانسته بحرانهاي جهاني را مديريت کند و راه گشائي براي مشکلات خرد و کلان جوامع باشند. لذا در طول اين ساليان سبک رهبري و ويژگيهاي مديريتي امام در تاريخ انقلاب از لحظات آغازين انقلاب و مبارزات تا لحظه پيروزي آن و همچنين در طول دوران جنگ تحميلي با وجود بحرانهاي که يکي پس از ديگري از سوي دشمنان اين انقلاب ايجاد ميگرديد، مورد توجه انديشمندان و متفکران علم مديريت قرار گرفته است.
ويژگي هاي رهبري و مديريتي امام خميني (ره) و همچنين اخلاق فردي و خصوصيات ايشان در درجات بسيار عالي قرار داشت و از ايشان يک نمونه انسان کامل ساخته بود که بيان هر کدام از اين خصوصيات اخلاقي و مديريتي ايشان نياز به بحثي مستقل دارد. در اين مقاله سعي شده با توجه خصوصيات رهبري و سبک مديريتي ايشان، بطور مختصر به شرح بعضي از اين ويژگيها بپردازيم.
انديشه امام (ره) پيرامون رهبري و مديريت ولائي :
مديريت در ديدگاه ديني و اسلامي نوعي ولايت است، در تقسيم بندي کلي دو ديدگاه پيرامون رهبري قابل تصور است : ديدگاه الهي و ديدگاه غيرالهي، اگر کسي به شکل جامع الشرايط مديريت کند ولايت الهي را نمايندگي مي کند، طرح تئوري ولايت فقيه ديدگاهي نوين در تفکر سياسي نظريه ارتباط دين و سياست بود و انقلاب اسلامي با اين تئوري و اين ديدگاه نوين نهضت خود را با رهبري و مديريت امام (ره) آغاز کرد و انقلاب اسلامي را به ثمر رساند. نظريه امام تفکري است کاربردي و توانائي رقابت با ساير انديشه ها را دارد و مي تواند عظيم ترين حرکت ها را رهبري کند و راه گشايي براي بسياري از بحرانهاي مديريتي باشد.
امام در مديريت ولائي خويش اصولي را ترسيم کرد که همگي براي حفاظت از گوهر کرامت انساني پي ريزي شده است. در مطالعه دقيق نحوه رفتار مديريتي امام به اين نتيجه خواهيم رسيد که انديشه و عمل مديريتي امام منطبق بر نظريات دانشمندان و صاحبنظران علم مديريت است ولي بر اساس اخلاق و احساس تعهد دقيق و عميق ديني، و توجه به آيات الهي و کرامت انساني که اين موارد وجه تمايز ديدگاه مديريتي امام با ساير ديدگاههاي مديريتي مي شود.
در رهنمودها، پيامها و نوشته هاي امام درس هاي وجود دارد که نشانه هاي اصول رهبري مي باشند و بسيار از آنها ويژگيهاي يک مدير در جامعه اسلامي را نيز در بر دارند. در اين قسمت بطور مختصر به طرح بعضي از اين اصول که در بحث تربيت مديران بايد به آنها بيشتر توجه کرد مي پردازيم.
1- اسلام محوري :
تبعيت از تعاليم مقدس اسلام و بکار گيري همه اصول ديني در خط مشها و برنامه ريزي و شيوه هاي کابردي مبناي سبک مديريت امام ميباشد. امام خميني (ره) در تمام فرايندهاي رهبري و مديريتي تعاليم اسلامي را سرلوحه تصميمات و استراتژي خود قرار مي دادند، زيرا ولايت الهي بايد بر اساس اصول دين مقدس اسلام باشد و هميشه در سخنانشان به مديران و مسئولين حکومتي سرلوحه قرار دادن اسلام و تفکر اسلامي را تذکر مي دادند.
بايد همه ما اسلامي پيش برويم با برنامه اسلامي پيش برويم. پيروزي ما مرهون اسلام است. نه مرهون من است نه مرهون شما و نه مرهون هيچ قوه اي، مرهون اسلام است. اسلام به ما اين پيروزي را داده است. اين يك نعمتي است كه خداي تبارك و تعالي به ما اعطا كرده است و اين نعمت را چنانچه شكرگزاري نكنيم ممكن است كه يك وقتي خداي نخواسته از ما بگيرند. (2)
بسادگي مي توان دريافت که مديران در حکومت اسلامي به هيچ عنوان نبايد از مسير اسلام خارج شوند زيرا با وجود سير در مسير اسلامي مي توان به اهداف والائي دست يافت و از چالشهاي که امروزه بدليل مديريت غربي در اقصي نقاط جهان شاهد آن هستيم دور ماند زيرا فقط در دين مبين اسلام است که کرامت و ارزش واقعي انسان رعايت مي شود و انسان را از پوچي، تهي بيني و دنيائي مبتني بر ماديات دور نگه ميدارد و معنويات را وارد محيط زندگي و کار انسانها مي کند.
2-اصل خدمت :
کسي که خود را خادم ميداند ولو در هر منصبي باشد. امام خميني (ره) هميشه مديران و مسئولين دستگاههاي دولتي را خدمتگزاران مردم مي دانست و هيچگاه پست و مقام را مانع از خدمتگزاري به مردم نمي دانست. خدمت به ملت يکي از اصول اسلامي و جدائي ناپذير حکومت ولائي است و هميشه در فرمايشات امام بحث خدمت به ملت بسيار جدي و بطور مستمر توصيه ميگرديد.
اين ملت حق دارد، دست شما را گرفته آورده اين بالا نشانده ، شما بايد خدمت كنيد به اين مردم ؛ شما، ما، همه بايد خدمتگزار اينها باشيم . و شرافت همه ما به اين است كه خدمت به خلق خدا بكنيم . اينها بندگان خدا هستند، خداي تبارك و تعالي ، علاقه دارد به اين بندگان و ما مسئوليم ، بايد خدمت بكنيم.(3)
امام خدمت به مردم را تا جائي توصيه ميکردند که مردم قانع شوند و تاکيد امام در خدمت به مردم در حدي بود که لذت خدمتگزاري را به رهبري ترجيح ميدادند و در يکي از بياناتشان فرمودند : اگر به من خدمتگزار بگوئيد بيشتر لذت مي برم تا اينکه رهبرم بخوانيد.
مي توان اين برداشت را کرد که حکومت اسلامي حکومت خدمت و رفع مشکلات مردم است و مديران و مسئولين اين حکومت همگي خدمتگزار اين مردم هستند تا آنجا که رهبري همچون امام خميني (ره) خود را خدمتگزار اين ملت مي داند.
3- اصل ساده زيستي :
حضرت امام (ره) در اصل ساده زيستي هم خود مرد عمل بودند و هم کارگزاران را به شدت از اخلاق کاخ نشيني بر حذر و زيستن همانند مردم عادي و متوسط را توصيه مي کردند. امام بعنوان يک رهبر انقلابي بزرگ با ساده زيستي خود يک الگوي زندگي را به جامعه معرفي مي کند. انگيزه و نيت دروني در اين نوع ساده زيستي معنوي و قصد قربت الهي است که نمونه هاي از اين نوع ساده زيستي را ميتوان در سيره پيامبر اکرم (ص) و اميرالمومنين (ع) مشاهده کرد. در اينصورت مسئولين ميتوانند وضعيت معيشتي مردم را در اقشار مختلف مورد توجه قرار دهند و در پي حل مشکلات آنها بر آيند.
حضرت امام خميني (ره) در ارشادات کريمانه خود ساده زيستي و دوري از تشريفات را به مسئولين و مديران نظام توصيه مي کردند.
يكي از امور مهم هم اين است كه روحانيون بايد ساده زندگي كنند.آن چيزي كه روحانيت را پيش برده تا حالا و حفظ كرده است، اين است كه ساده زندگي مي كردند ، آنهائي كه منشاء آثار بزرگي بودند، در زندگي ساده زندگي كردند. اينهائي كه بين مردم موجّه بودند كه حرف آنها را مي شنيدند، اينها ساده زندگي كردند... هرچه برويد سراغ اينكه يك قدم برداريد براي اينكه خانه تان بهتر باشد، به همين مقدار از ارزشتان كاسته مي شود. ارزش انسان به خانه نيست به باغ نيست به اتومبيل نيست، اگر ارزش انسان به اينها بود انبياء بايد همين كار را بكنند.(4)
در خصوص رعايت ساده زيستي در مورد امام خميني (ره) ميتوان به مجله چيني زبان "گلوبال تايمز" اشاره کرد که مصادف با سي امين سالگرد تاسيس جمهوري اسلامي ايران مقاله اي را با عنوان ((امام خميني، بزرگمرد تاريخ ايران)) منتشر کرد که به قسمتهاي از اين مقاله اشاره مي کنيم :
خبرنگار اين مجله با اشاره به سفر اخير خود به تهران و بازديد از حسينيه جماران، زندگي امام خميني را زندگي "بسيار ساده" و خانه آن حضرت را خانه اي "محقر" توصيف کرد و نوشت : با عبور از چندين خيابان نه چندان عريض به خانه محقر امام خميني در منطقه جماران مي رسيم. "ابتدا هرکسي تصور مي کند که با توجه به عزت و افتخار امام خميني (ره)، زندگي و منزل او نيز بايد بسيار مجلل باشد اما هر بيننده اي با تماشاي خانه کوچک و بي آلايش امام پي به عظمت اين مرد مي برد." نويسنده در گزارش خود مي افزايد : يکي از نکات قابل تامل اين است که زندگي امام خميني از ابتدا تا پايان عمر نيز در همين سادگي و بي آلايشي سپري شده است. خبرنگار چيني در گزارش خود از مشاهداتش از اتاق مخصوص اقامت و محل کار امام مي نويسد : اين اتاق فقط 12 متر مربع وسعت دارد و اين اتاق محل کار ايشان نيز بوده است. "ما شائو لين" با ذکر اين مطلب که " صلا نمي توان باور کرد که خانه امام خميني آنقدر ساده و بي آلايش و کوچک بوده است "مي نويسد : در اتاق امام يک جلد قرآن کريم کتاب مقدس مسلمانان، يک سجاده و يک تسبيح مشاهده مي شود و همه مال و دارايي امام خميني را همين وسايل تشکيل مي دهند".(5)
يكي از بزرگترين ويژگيهاي حضرت امام خميني، ساده زيستي ايشان بود. ايشان يكي از بهترين راهكارهاي مبارزه با استكبار و ابرقدرتها را ساده زيستن ميدانستند به طوري كه ميفرمودند: اگر بخواهيد بيخوف و هراس در مقابل باطل بايستيد و از حق دفــاع كنيد و ابر قدرتان و سلاحهاي پيشرفته آنان و شياطين و توطئههـاي آنان در روح شما اثـر نگذارد و شما را از ميدان بدر نكند، خود را به«ساده زيستن» عادت دهيد و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهيزيد. مردان بزرگ كه خدمتهاي بزرگ براي ملتهاي خود كرده اند، اكثرا «ساده زيست» و بيعلاقه به زخارف دنيا بودهاند... چرا كه با زندگاني اشرافي و مصرفي نميتوان ارزشهاي انساني و اسلامي را حفظ كرد.(6)
به اين نتيجه با ارزش ميرسيم که ساده زيستي در زندگي افراد بويژه مسئولين و مديران آنها را با معنويات و مردم عادي نزديکتر ميکند و دوري از ساده زيستي ميتواند باعث تعلقات قلبي و روحي به جاه و مقام و ماديات و دوري از مردم گردد و انسان در برابر نيروهاي شيطاني شکست خورده و از مسير الهي خارج شود.
4-برقراري عدالت :
حضرت امام خميني (ره) به عدالت اجتماعي و عدالت ديني و قانون گرائي بسيار تاکيد داشتند و عدالت گرائي نزد ايشان از جايگاه و ارزش خاصي برخوردار بود و همه دولتمردان و مسئولين را ملزم به رعايت قانون ميکردند و از آنها ميخواست تا در برقراري عدالت پيش قدم باشند و هيچ گونه قصور و غفلتي در گريز از عدالت براي ايشان قابل توجيه نبود. امام بر عدالت اجتماعي و زندگي عادلانه براي همه مردم اصرار داشتند و هميشه در سخنان ايشان عدالت اجتماعي مورد تاکيد قرار ميگرفت زيرا ايشان معتقد بودند عدالت فطري است و هميشه بايد در نهاد انسان آن را زنده نگه داشت. امام (ره) در کتاب ولايت فقيه، در تاکيد بر عدالت نوشته اند:
حكمت آفريدگار بر اين تعلق گرفته است كه مردم به طريقه عادلانه زندگي كنند و در حدود احكام الهي قدم بردارند. اين حكمت هميشگي و از سنتهاي خداوند متعال و تغييرناپذير است.(7)
تعابير حضرت امام خميني (ره) در مورد عدالت به قرار زير است(8)
الف) عدالت به معناي قايل نشدن امتياز براي قشرهاي (خاص) است، مگر به امتيازات انساني که خود آنها دارند.
ب) عدالت به معناي اين که : طبقات مختلف به طبقه پايين ظلم نکنند. بايد حق فقرا، حق مستمندان داده شود... در نظام عادلانه ي (جمهوري اسلامي) اينطور مسائلي که زورگويي باشد نيست. طبقه ي غني نمي تواند بر طبقه ي فقير زور بگويد، نمي تواند استثمار بکند، نمي تواند آن ها را با اجر کم وادار به عمل هاي زياد بکند... بايد مستضعفين حمايت شوند، تقويت بشوند، مستکبر بايد مستضعف شود، بلکه همه با هم برادر وار در اين مملکت همه با هم باشند."
ج) عدالت به معناي " قيام انسانها به قسط " که به معناي " رفع ستمگري ها و چپاول گري ها" است.
د) اقامه ي عدل يعني " نجات مستمندان از زير بار ستمگران" و " کوتاه کردن دست ستمکاران".
ه) بسط عدالت يعني " رفع ايادي ظالمه و تامين استقلال و آزادي، تعديل ثروت به طور عاقلانه و قابل عمل و عينيت در اسلام".
با توجه به اينکه اصل برقراري عدالت هم يکي از اصول رهبري و ولايت در ديدگاه امام بوده و گسترش عدالت بويژه عدالت اجتماعي را موجب پيشرفت و تعالي انسانها ميدانستند مديران امروز هم بايد نسبت به گسترش عدالت در محدوده مسئوليتشان توجه ويژه داشته باشند.
اصول مديريت نوين در شيوه مديريتي امام(ره) :
با مطالعه شيوه هاي مديريتي امام خميني (ره) در طول دوران رهبري انقلاب، ميتوان دريافت کليه اصول و مباني دانش مديريت از قبيل هدف گذاري، برنامه ريزي، سازماندهي، تقسيم سازي، تصميم گيري، کنترل و نظارت در تمام تصميماتشان بکار گرفته شده است و از آنها در سياست کلان کشور و امر توسعه و سياست خارجي و عدالت اجتماعي در کنار آرمانهاي اسلامي و انقلابي و اصول ديني بخوبي استفاده کرده اند. مديريت سيستميک بحرانهاي سياسي و جنگ و همچنين مديريت کاريزماتيک بحرانهاي سياسي برايند چنين مديريتي بود که توانست مردم را در تمام صحنه هاي انقلاب حفظ کند.
امام خميني (ره) با برخورداري از بينش عميق نسبت به انسان، هستي و رابطه آن با يکديگر و نقش اسلام و توجه به کرامت انسان و الهي بودن و رهبري بر توده هاي مردم مديريت مي کردند. ايشان معتقد بودند تا زماني که انسان بر نفس خويش مديريت پيدا نکند نمي تواند بر ديگران مديريت نمايد و در آنها نفوذ نمايد.
امام خميني (ره) در دوران رهبري خويش بر انقلاب نشان دادند که در تمام زمينه هاي علم مديريت نوين تسلط کامل دارند و تمام تئوريها و نظريات اين علوم را در قالب اسلام بصورت عملي و علمي اجرا کرده اند که از مهمترين آنها مي توان به (مديريت بحران) اشاره کرد. امروزه مديريت بحران يکي از اجزاي بلاتفکيک و از مشغله هاي عمده در سطوح عالي مديريت امنيتي محسوب ميگردد.
با پيروزي انقلاب اسلامي، دشمنان داخلي و خارجي در تلاش بودند تا از پيشرفتها و پيروزهاي چشمگير اين انقلاب به هر نحو ممکن جلوگيري کنند، لذا دست به اقداماتي از قبيل ايجاد نا امني، آشوب، کودتا، تفرقه افکني و تحريم ميزدند که امام هوشمندانه با اعتماد به نفس و با استعانت از قدرت بي منتهاي الهي و با پشتيباني مردم متدين موفق به اداره اين بحرانها گرديدند و در شرايط دشوار جنگ تحميلي و وجود تحريمهاي اقتصادي و نظامي با درايت و استراتژي خاص ايشان با کمترين فشار به مردم توانستند موانع را پشت سرگذارند و جهانيان را متعجب و دشمنان را مايوس نمايند.
يکي ديگر از توانائي هاي حضرت امام خميني (ره) که انديشمندان را و سياستمداران را به تامل واداشته بود (مديريت راهبردي و مديريت سياست خارجي) ايشان بود. امام بر اساس جهان بيني اسلامي به انقلاب مي نگريست و آن را محدود و محصور در مرزهاي ايران نمي دانست و در جهت احياي امت اسلامي واحد و ساخت حکومت الگو و ام القري براي جهان اسلام و ساير کشورهاي آزاديخواه و مستضعفين از هيچ اقدامي فروگذار نکردند. امام نگاهي جهاني داشتند و اعتقاد به ارزشهاي اسلامي را مبين نوعي احساس مسئوليت نسبت به جامعه جهاني تلقي مي کردند، تاکيد بر نفي ظلم و ظلم پذيري و نفي سلطه و سلطه گري از مباني فکري امام بود.
نمونه از اين مديريت سياست خارجي ميتوان به ارشادات کريمانه امام (ره) در نامه معروف خود به گورباچف آخرين رهبر شوروي سابق اشاره کرد. امام در اين نامه دريا و دنيائي از کرامت را براي جهانيان به نمايش گذاشت و همچنين حاوي يک پيش بيني بود که پس از چندي تمام اين پيش بيني ها تحقق يافت.
امام خميني (ره) در نگاه انديشمندان و صاحبنظران شرق و غرب(9)
انديشمندان و صاحب نظران معتقدند با پيروزي انقلاب اسلامي و نشر اصول الهي آن و رهبري امام خميني (ره) دين و دينداري در جهان گسترش يافته است و كليساها جان تازه گرفته اند و حتي مذهبي بودن در اروپا ارزش و معناي تازه اي پيدا کرده است. عصر امام، عصر احياي دين و معنويت در جهان معاصر مي باشد.
پرفسور حميد مولانا که رئيس و بنيان گذار بخش ارتباطات بين المللي دانشگاه امريكن در واشنگتن دي سي است اظهار ميدارد: به عقيده من هيچ صدايي در قرن بيستم مثل صداي امام خميني (ره) جهان را به لرزه در نياورد. امام خميني (ره) پس از جنگ جهاني اولين شخصيتي بودند كه به صورت جهاني طلسم سكوت را در مقابل طاغوت و ظلم شكستند. اگر اين طلسم نشكسته بود امروز شوروي زنده بود.
روزنامه هرالد تريبون هم درباره امام خميني (ره) لب به اعتراف مي گشايد و مي نويسد : آيت الله خميني يك انقلابي خستگي ناپذير بود كه تا آخرين لحظه حيات به آرزوي خود براي پي ريزي يك جامعه اسلامي و حكومت اسلامي در ايران وفادار ماند . آيت الله خميني در آنچه براي سرزمين باستاني اش مي خواست لحظه اي درنگ نكرد. وي خود را مأمور مي دانست كه مي بايد ايران را از آنچه فساد و انحطاط غرب مي ديد پاك كند و خلوص اسلامي را به ملت بازگرداند.
روزنامه تايمز لندن كه به سخن گوي دويست ساله دولت استعماري انگليس معروف بوده است، در توصيف امام خميني (ره) مي نويسد: امام خميني (ره) مردي بود كه توده ها را با كلام خود مسحور مي كرد . وي به زبان مردم عادي سخن مي گفت و به طرفداران فقير و محروم خود اعتماد به نفس مي بخشيد. اين احساس آنها را قادر ساخت تا هر كسي را كه سر راهشان باشد از بين ببرند. وي به مردم نشان داد كه حتي مي توان در برابر قدرت هايي مثل آمريكا ايستاد و نهراسيد.
***
ولي امروز، آن رهبر الهي، اکنون در ميان ما نيست و در بستر رضوان الهي آرميده است، اما پيامش، آرامش و راهش و ارزشهايي که آفريد در دست ما به امانت باقي است.
***
نتيجه گيري :
مديريت و رهبري موضوعي است که تقريباً به عمر تاريخ قدمت دارد. اهميت اين موضوع در بسياري از حرکت هاي اجتماعي و وقايع تاريخي به خوبي نمايان است. ولي چگونه مي شود انديشه اي جاودانه مي ماند و سرلوحه عملکرد و تفکر بسياري از انديشمندان و آزاد انديشان اين جهان مي شود. بقاي اين جاودانگي در رفتار مديريتي و رهبري امام خميني (ره) بر ميگردد، به نگرش الهي و قرآني و آزاديخواهانه امام که موجب تقويت نفوذ ايشان بر قلب هاي مستضعفين جهان شد و لرزه بر بنيان کاخ ظالمان انداخت.
کتاب کشف الاسرار امام خميني (ره) که به ترسيم اهداف به صورت بيان ارزشها، بايدها و نبايدها پرداخته است و مي تواند پاسخگوي بسياري از سئوالات ما باشد که مطالعه آن به دانشجويان و دانش پژوهان گرامي توصيه مي شود و مي تواند بر ديدگاه مديران تاثير ژرفي بگذارد.
پي نوشت ها:
______________________
1- صحيفه امام خميني (ره) – جلد ششم صفحه 269
2- صحيفحه امام خميني (ره) – جلد دوازدهم صفحه 348
3- صحيفه امام خميني (ره) – جلد پانزدهم صفحه 76
4- صحيفهي نورـ ج 19 ص 157 تا 158 ـ ناشر : سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي / 1369
5- پايگاه اطلاع رساني و خبري جماران
6- كتاب آئين انقلاب اسلامي گزيده اي از انديشه و آرا امام خميني « ره » ص 174
7- امام خميني(ره)، ولايت فقيه، قم: انتشارات آزادي، ص31
8- صحيفه نور جلد8 ص114-جلد5 ص237-جلد15ص186-جلد18ص31-جلد2ص19
9- حقدوست،حامد– مقاله : امام خميني در نگاه صاحبنظران شرق و غرب - خبرگزاري فارس ـ 17/4/86
منابع و مآخذ :
1- ابوالحسن حسين زاده – منشور اخلاقي امام خميني در مديريت
روزنامه کيهان شماره 19380 مورخ 18/03/1388
2- حامد حق دوست – امام خميني در نگاه صاحبنظران شرق و غرب – خبرگزاري فارس 17/04/1386
3- مديريت امام خميني و جنبش نرم افزاري و نهضت آزاد انديشي –
موسسه فرهنگي پژوهشي روح الله (ره)
4- کرامت انساني در ديدگاه امام مورخ 13/03/1387- وبلاگ اطلاع رساني پايگاه مقاومت شهيددهنوي
5- حسين شيدائيان – رهبري معنوي امام خميني در دفاع مقدس - سايت جامع دفاع مقدس
6- محسن ايماني / سيدمهرداد حسيني - مجله تربيت شماره 4 دي 1384
7- صحيفه نور جلدهاي 2 - 5 – 6 – 8 – 12 – 15 – 18 – 19 – 23
8- منشور اخلاقي امام خميني (ره) – مجله دين و سياست شماره 11 و 12
9- سردبير – مجله حوزه شماره 49
10- ديدگاه هاي امام خميني درباره مراقبت هاي پنجگانه اخلاقي و سياسي در نظام مديريت اسلامي
سايت آفتاب – 23 خرداد 1388
11- پايگاه اطلاع رساني و خبري جماران – مقاله امام خميني، بزرگمرد تاريخ ايران –
روزنامه چيني زبان گلوبال تايمز (سي امين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي)
12- كتاب آئين انقلاب اسلامي گزيده اي از انديشه و آرا امام خميني (ره)
13- امام خميني(ره)، ولايت فقيه، قم: انتشارات آزادي، این مطلب تاکنون 7601 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|