تحقیر ابدی کاخ سفید
روز 19 فروردین، سالگرد اقدام جیمیکارتر رئیس جمهور وقت آمریکا در قطع رابطه با ایران است. رابطهای که امام خمینی(ره) در باره آن گفته بودند: «اگر کارتر درعمر خود یک کار کرده باشد که بتوان گفت به خیر و صلاح مظلوم است، همین قطع رابطه است. رابطه بین یک ملت به پا خاسته برای رهایی از چنگال چپاولگران بینالمللی با یک چپاولگر عالَمخوار، همیشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است. ما این قطع رابطه را به فال نیک میگیریم.»(1)
تعبیر امام در مورد روابط ایران و آمریکا قطعاً معطوف به رابطه دو کشور طی سالهای حکومت پهلوی و به ویژه 15 سال آخر آن میباشد. هرچند آمریکاییها در یکی دو سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تلاش کردند تا رابطه را به حالت قبل بازگردانند و در این راه هزینههای زیادی نیز پرداخت کردند و به هر بهانه و دستاویزی نیز برای ادامه دشمنی علیه ملت ایران توسل جستند.
اعتراض به مجازات کارگزاران حکومت پهلوی، اعتراض به تسخیر لانه جاسوسی، اعتراض به تلاش ایران برای صدور انقلاب به بیرون از مرزها، اعتراض به نقض حقوق بشر، اعتراض به انباشتن سلاحهای کشتار جمعی، اعتراض به تلاش برای نابودی رژیم صهیونیستی، اعتراض به حمایت ایران از حزبالله لبنان، اعتراض به روند روبه توسعه تولید فناوری هستهای، اعتراض به روند تولید موشکهای بالستیک و .... از جمله دلایل دشمنی با جمهوری اسلامی ایران بوده است.
در راستای این دشمنی، آمریکاییها به قطع رابطه با جمهوری اسلامی ایران، بلوکه کردن داراییهای ایران، حمله نظامی به طبس، طراحی کودتا، پشتیبانی از تروریسم داخلی، تحریف انقلاب در خارج از کشور، به راه انداختن جنگ تحمیلی علیه ایران، حمایت همهجانبه از صدام در جنگ، حمله به اسکلههای نفتی و کشتیهای ایران، حمله به هواپیمای مسافری ایران، طراحی دهها یا صدها مورد از تحریمهای اقتصادی، مالی، فنی، فردی و.... مبادرت کردهاند.
در این 40 سال 8 رئیس جمهور در آمریکا حکومت کردند ولی عملکرد هر یک از آنها پستتر و زشتتر از عملکرد سلف وی نسبت به ایران بوده است. 22 سال از این 40 سال جمهوریخواهان و 18 سال آن در اختیار دموکراتها بوده، ولی در پرونده هیچیک و هیچ حزبی در حکومت آمریکا یک برگ قابل دفاع در رفتار با مردم ایران وجود ندارد. 40 سال عملکرد دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا به منزله 40 سال جنایت و آزار و نامردی نسبت به ملت ایران بوده است؛ ملتی که میخواهد آزاد باشد و آزاد زندگی کند؛ ملتی که نمیخواهد مانند عصر پهلوی زیر سلطه دیگران تحقیر شود.
آمریکاییها احساس میکنند استقلال و آزادیخواهی ملتها، مترادف است با تحقیر کاخ سفید. به همین دلیل است که در سالهای پس از جنگ دوم جهانی تاکنون، حس آزادیطلبی و استقلالخواهی هیچ ملتی را برنتابیدهاند.
بنابراین ریشه همه خصومتهای آمریکا در مقابل ملت ایران را باید در همین واژه جست و جو کرد. انقلاب اسلامی سبب تحقیر حاکمان آمریکایی است و لذا برای آنان قابل تحمل نیست. بهترین تعبیر را در این رابطه «گري سيك» مشاور پيشين امنيت ملي آمريكا داشته است. گريسيك از كارمندان فعال كاخ سفيد و شاغل در بخش امنيت ملي آمريكا در دوران كارتر و كسي است كه پيش و پس از آن هم در سياست خارجي امريكا فعاليت ميكرده است. وي كه دوران سخت از دست دادن ايران را براي امريكا در كاخ سفيد بوده است، خاطرات خود را درباره موضع امريكا در ارتباط با انقلاب اسلامي و شكلگيري آن نوشته است. وی برای این اثر عنوان «همه چيز فرو ميريزد» را برگزیده است. گری سیک در این کتاب مینویسد: «انقلاب اسلامي ايران يك شكست بزرگ و تحقير ابدي براي آمريكا بود. به همين دليل تبديل به يك عقده رواني براي امريكا و امريكاييها شده و تاكنون آنان را آزار ميدهد. سياستهاي تند امريكا تا به امروز براي جبران آن شكست است....»(2)
---------------------------------------
1 - صحیفه امام، ج 12، ص 233
2 - کتاب «همهچيز فرو ميريزد»، ترجمه: علي بختياريزاده ، مركز اسناد انقلاب اسلامي
|