سبقت فساد از استبداد | به بیان دیگر طی 13 سال درآمد نفت صادراتی دولت ایران 51 میلیارد دلار بود که 38 میلیارد آن طی سه سال 1353 تا 1356 بوده است. بخش عمده این درآمد صرف اجرای برنامه های رفرم «انقلاب شاه و ملت» گردید. شاه با ابداع طرحهای جاه طلبانه قصد داشت ظرف مدت کوتاهی ایران را به یک قدرت صنعتی مدرن تبدیل کند، بی آنکه در صحنه سیاسی و آزادسازی قدم بردارد.در این دوره همه قدرت در دست شاه بود. توسعه و پیشرفت، تمایل و امر شخصی شمرده میشد و «رسالت» یک فرد بود. طرحها و برنامهها تابع خواسته ها و هوسهای او قرار داشت. مشاورانش تکنوکراتهایی بودند که اوامر «ارباب» را بی چون و چرا اجرا میکردند. به نظر شاه جامعه ایران ابزاری بود که باید در دستهای او به عنوان یک «شخصیت تاریخی» شکل میگرفت و در جهت «تمدن بزرگ» برای او و رژیمش افتخار ابدی تضمین میکرد. خواسته و نظر مردم و مشارکت آنها در امور مملکت و برنامه توسعه و پیشرفت، اهمیت نداشت. ملت باید به زور در جهتی که او انتخاب کرده بود به پیش رانده شود.
هرچند بخشی از درآمدهای حاصل از فروش نفت صرف اجرای برنامه توسعه و پیشرفت شد و در زمینه تولیدات صنعتی و رشد اقتصادی، خدمات، نوسازی و آموزش و پرورش و ایجاد مدارس عالی موفقیتهایی به دست آمد، ولی بخش عمده آن به مصرف خرید جنگافزارهای مدرن، که تهیه آن برای برخی کشورهای عضو ناتو دشوار بود رسید. صدها میلیون دلار نیز حیف و میل شد و یا به جیب دست اندرکاران رفت.
از دستگاه برنامه ریزی کشور یک خوان یغما ساخته شده بود. مجریان و دست اندرکاران برنامه ها منابع مالی مملکت را دارایی شخصی خود میدانستند. خیل مقاطعهکاران خارجی و داخلی، دلالان و رابطین آنها که با افراد خانواده سلطنتی و مقامات ذینفع ارتباط برقرار کرده بودند، از این خوان یغما بهره فراوان بردند. تعجب نداشت که بزرگترین موارد فساد، از استبداد سبقت گرفته بود.
حدود یک دهه و نیم پس از اعلام «انقلاب سفید» در ایران، طبقهای ثروتمند، حریص، بی عاطفه و فاسد به وجود آمد که تنها هدف آن نزدیک شدن به مرکز قدرت و مال اندوزی تا حد غارت مملکت بود. این طبقه، تخم فساد و بی ایمانی و نادرستی را در جامعه پراکنده و بارور ساخت و در نهایت رژیمی را که به آن وابسته بود، بیش از پیش ضعیف و بی اعتبار کرد.
منبع: تاریخ سیاسی 25 ساله ایران، سرهنگ غلامرضا نجاتی، ص 484 تا 487
|
|
|