با اين شناخت است كه ميتوانيم ترسيمي واقعبينانه از امكانات و تواناييهاي فرهنگي، انساني و استعدادهاي خود داشته باشيم و بر آن اساس بتوانيم گذشته را چراغ راه آينده نماييم و براي آينده برنامهريزي كنيم و براي دستيابي به اهداف و برنامههاي پيشبيني شده موانع را رفع و نقاط قوت را رشد داده و در جهت اعتلاي جامعه و پيشرفت مادي و معنوي آن به توفيقات قابل قبول و اطمينانبخشي دست يابيم. این مهم زمانی عملی میشود که تاریخ را علم زنده، کاربردی، پویا و موثر در زندگی خود و جامعه خویش بدانیم و آن را آنگونه که از معنا و مفهومش برمیآید، چیزی متعلق به گذشته ندانیم.
.
|