ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 178   شهريور ماه 1399
 

 
 

 
 
   شماره 178   شهريور ماه 1399


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
گزارش «رجبعلی منصور» از اشغال ایران

رجبعلی منصور نخست وزیر وقت ایران ماجرای اشغال کشور ما را چنین بیان کرده است:
دولت ایران اصول و وظایف سیاست بی‌طرفی را که در زمان وقوع جنگ دوم جهانی اعلام داشته بود با تمام قوا مراعات می‌کرد تا به هیچ وجه خطری متوجه ایران نگردد. با وجود این سفارت انگلیس از وجود یک عده آلمانی که در نتیجه معاملات اقتصادی در ایران کار می‌کردند ابراز نگرانی می نمود و آنها را جاسوس و عوامل تحریک می دانست. در عین حال به تحریکات عناصر روسی هم ابراز بدبینی می‌کرد. چون در آن موقع روابط دوستی آلمان و شوروی برقرار بود. از طرف دولت ایران همواره اطمینان کافی داده می‌شد. پس از وقوع جنگ بین آلمان و شوروی، این بار انگلستان و شوروی متفقاً ابراز نگرانی می‌کردند. به آنها گفته شد که اصولاً دولت ایران مایل به حضور اتباع خارجی در کشور نمی‌باشد. به همین جهت مقررات شدیدی برای همه اتباع خارجی اجرا می‌نماید. ولی چون آلمانی‌ها با معاملات پایاپای، تسهیلاتی فراهم ساخته بودند، تعدادی متخصص آلمانی در ایران بودند و با وجود شروع به کار ذوب آهن ایران به ملاحظات سیاسی مایل به افزایش تعداد آلمانی‌ها نگردید.
در تیرماه ۱۳۲۲ سفیر شوروی از اعلام بی طرفی ایران در جنگ آلمان و شوروی ابراز خوشوقتی نمود و گفت چون شوروی در حمل محمولات ذوب آهن ایران از طریق ترانزیتی کمک می‌کند متقابلاً انتظار دارد ایران هم برای حمل بعضی از محمولات شوروی از جنوب کشور اجازه ترانزیت بدهد. دولت ایران هم گفت تا حدی که بی‌طرفی ایران رعایت شود مساعدت خواهد کرد.
در تیر ماه ۱۳۲0 شوروی و وزیر مختار انگلیس متفقاً تقاضای تعلیق کارشناسان آلمانی را کردند. چون استنباط گردید که این اظهار نگرانی بهانه است و در نواحی مرزی نقل و انتقالات نظامی انگلستان شوروی مشاهده گردیده، رضاشاه اجازه داد که با وزیر مختار آلمان صحبت کنیم که نسبت به تقلیل کارشناسان آلمانی اقدام گردد. او هم مراتب را به ما گزارش داده و پاسخ رسید که دولت آلمان برای حفظ رابطه دوستانه با ایران با احضار کلیه آلمانی های مقیم ایران موافقت می‌کند. وزیر مختار آلمان گفت دولتین روس و انگلیس نقشه های دیگری دارند که با این اقدام دولت ایران، از آن مقاصد دست نخواهند کشید. شاه از نتیجه اقدام خوشحال شد که با اخراج آلمانی ها از ایران، دولت آلمان با ما قطع رابطه نخواهد کرد. به همین جهت روز ۲۰ مرداد ۱۳۲۴ تصمیم به اخراج کلیه اتباع آلمانی از ایران به طور رسمی به سفارتخانه‌های انگلیس و شوروی اطلاع داده شد. سفارت آلمان از اوایل مرداد به تدریج وسیله مراجعت آلمانی‌ها را فراهم ساخت. با وجود این اقدام معهذا در ساعت ۴ صبح روز دوشنبه سوم شهریور ۱۳۲۰ سفرای شوروی و انگلیس خبر دادند که به مرزهای ایران تجاوز کرده و از هوا و زمین شهرهای ایران را مورد حمله قرار داده‌اند.
همین که یادداشت را دریافت کردم به سفرای آنها اعتراض کردم و تقاضا داشتم که تجاوز را متوقف سازند، ولی هر دو نماینده گفتند دستورالعمل قطعی است و نمی‌توانند داخل مذاکره شوند. بلافاصله به کاخ سعدآباد رفتم و جریان را به عرض رساندم. وزیر مختار آمریکا هم در جریان گذاشته شد. سفیر ترکیه هم در جریان بود که معلوم شد زمامداران ترکیه با اینکه در پیمان سعدآباد بودند، طبق میل دولتهای انگلیس و شوروی عمل می‌کردند و حتی رادیو آنکارا در قسمت‌های فارسی خود تبلیغات آنها را منعکس می‌کرد. مراتب به مجلس شورای ملی و رئیس جمهور آمریکا اطلاع داده شد.
وزیر مختار انگلیس به اینجانب گفت روزولت مرتباً در جریان اوضاع می باشد. به دستور شاه عده‌ای از اعضای دولت و فرماندهان نظامی در باشگاه افسران تشکیل جلسه داده و رای به ترک مقاومت دادند و صورتجلسه به عرض ملوکانه رسید که تصویب فرمودند و عصر روز چهارم شهریور به کلیه پادگان‌ها ابلاغ گردید. عصر روز چهارم شهریور شاه هیئت دولت را به کاخ سعدآباد احضار کرد و گفت با وجود مساعی که برای احتراز از وقوع حوادث ناگوار جنگ مبذول گردید، برخلاف اصول بین‌المللی و موازین اخلاقی از طرف دو همسایه به ایران تجاوز شده، خواستند اوضاع مملکت را که با زحمات فراوان سر و صورتی یافته به هم بزنند و در باطن هم با من طرفیت دارند که نگاه دارنده این مرز و بوم هستم. چون میل ندارم که وجود من باعث عداوت و حدوث بدبختی برای کشور و ملت ایران بشود در نظر گرفتم به خارج بروم. به همین جهت ترتیب لازم را بدهید. بدون تامل متذکر شدم که چنین نظری منافی و مخالف اصلاح و بقای کشور است. آنگاه گفتند هیئت دولت رای خود را بدهد و از جلسه خارج شدند.
در غیاب شاه مذاکره ادامه یافت و به اتفاق آراء نظر نخست وزیر تایید شد. سپس شاه همراه ولیعهد وارد جلسه هیئت دولت شدند. به عرض رساندم که کناره گیری و عزیمت شما به مصلحت نیست. چون بی‌طرفی دولت دیگر عملی نمی‌باشد مقتضی است استعفای دولت را بپذیرند و دولت دیگر تعیین تا با دول مهاجم وارد مذاکره شود و همچنین یک جلسه مشاوره هم از رجال مجرب و خیرخواه تشکیل و تبادل‌نظر گردد. شاه گفت تا فردا مطالعه خواهم کرد. فردا صبح گفت منصرف شدم.
با سفرهای شوروی و انگلیس مرتباً تماس برقرار بود وزیر مختار انگلیس گفت پرونده تحت نظر شخص چرچیل نخست وزیر می‌باشد. با این طرز، دولت مستعفی و آقای فروغی روز ششم شهریور به ریاست دولت منصوب گردید که اقدامات دولت فروغی منجر به عقد قرارداد شد.
منبع: سعید قانعی و محمدعلی علمی، نخست‌وزیران ایران از صدر مشروطه تا فروپاشی دولت بختیار، انتشارات علمی و انتشارات آسونه، 1391، ص 377 تا 380

این مطلب تاکنون 1188 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir