سهم ساواك در پيروزي انقلاب
در حاليكه سركوبگريهاي ساواك تا نيمه دهه 1350 ش به شدت ادامه داشت واقعهاي رخ داد كه شاه و ساواك را سخت نگران ساخت و آن انتخاب جيمي كارتر به رياست جمهوري آمريكا بود. كارتر از همان دوران تبليغات و مبارزه انتخاباتي با رقيب جمهوري خواهش وعده داده بود در مقام رياست جمهوري آمريكا از نقض حقوق بشر در كشورهاي مختلف و ازجمله ايران جلوگيري بهعمل آورده بر سبعيتهاي رژيمهاي مستبد و خودكامه لگام خواهد زد. اينكه اين شعار تبليغاتي در حيطه عمل تا چه اندازه مقرون به حقيقت شد اهميتي درجه دوم دارد. اما اين تهديدات كارتر در حالي كه آشكار شده بود شاه ايران براي جلوگيري از انتخاب او به رياست جمهوري تلاشهايي به انجام رسانيده است، به شدت شاه را نگران كرد. برهمين اساس ترديدي نبود كه لازم است او در تداوم برخي سياستهاي خشونتآميزش كه عمدتاً توسط ساواك اعمال ميشد، تجديدنظرهايي به عمل آورد. همزمان با آن اعلام فضاي باز سياسي، طليعه آغاز دوران جديد و در عين حال ويران كنندهاي براي نظام شاهنشاهي پهلوي بود. بهويژه اينكه، گفته ميشد رژيم بر آن است در حيطه رفتارهاي خشونتآميز ساواك محدوديتهايي اعمال كند. بگذريم از اينكه اين وعدهها به طور جدي مورد توجه قرار نگرفت و اصولاً ساواك روش ديگري نميشناخت تا جهت حفظ و تحكيم موقعيت به شدت متزلزل حكومت آن را جايگزين روشهاي سركوبگرانة پيشين سازد. در همان حال نه دولتمردان آمريكايي و نه حكومت ايران و ساواك براي در پيش گرفتن سياستي جديد، هيچگاه به جمعبندي واحدي دست نيافتند. ضمن اينكه در خود ساواك هم براي تجديدنظر در رفتارهاي خشونتآميز آن سازمان هماهنگي و اتفاقنظر وجود نداشت. بهويژه ارتشبد نعمتالله نصيري، رئيس وقت ساواك همچنان طرفدار تداوم سركوبگري خشونتآميز و سنگدلانه بود و تأسي به هر روش ديگري را در برابر مخالفان پرشمار حكومت كه به سرعت به سوي سنگرهاي حكومت در حال پيشروي بودند ناكارآمد و محكوم به شكست ميدانست. بدينترتيب، تا زماني كه نصيري در رأس ساواك باقي بود در دامنه خشونتها و دهشتآفرينيهاي ساواك تعديلي بهوجود نيامد. نصيري تا خرداد 1357 كه ديگر آشكار شده بود مخالفت عمومي با حاكميت پهلوي سقوط نهايي آن را نشانه رفته است، همچنان رئيس ساواك بود. تا هنگام آغاز تحركات انقلابي مردم ايران تصور ميرفت ساواك بر تمام مخالفتهاي سياسي ـ اجتماعي پايان داده و تا مدتي طولاني امكاني براي سر برآوردن مخالفان حكومت باقي نگذاشته است. محافل سياسي خارجي و كشورهاي همپيمان شاه هم تصور دقيقي از موقعيت مخالفان سياسي او نداشتند و اين اعتقاد وجود داشت كه ساواك چنانكه پيش از آن انجام داده بود، در آينده نيز نظام استبدادي حكومت را در برابر مخالفان تقويت كرده، تداوم خواهد بخشيد. اما اين حدس و گمانها فقط مدت كوتاهي پس از آغاز ناآراميهاي سياسي بي پايگياش به اثبات رسيد و سلسله حوادث خشونتآميزي كه از اواخر سال 1355 آغاز شد و در سال بعد ادامه يافت، نشان داد كه ساواك و روشهاي او در برابر مخالفان كارآمدي چنداني نخواهد داشت. اين در حالي بود كه بهرغم ايجاد فضاي به اصطلاح باز سياسي و حمايت كارتر از روشهاي ملايمتر برخورد با مخالفان، ساواك تعديلي در روشهاي خشونتآميز ايجاد نكرده بود. دامنه نارضايتيها و مخالفتخوانيها فراتر از آن بود كه در تصور شاه، ساواك و حاميان خارجي آنها (و بهويژه سيا و آمريكا) بگنجد. اينبار فقط مخالفان شناخته شده و مشهور حكومت نبودند كه قد برافراشتند؛ بلكه دامنه اعتراضات و انتقادات انقلابي در اقصي نقاط كشور اوج گرفته، كساني را به صحنه كشانيده بود كه پيش از آن علايق سياسي خاصي از آنان ظهور و بروز نكرده بود.
|