ايرانشناسي در جمهوريهاي قفقاز و آسياي ميانه
اگرچه همه آكادميهاي علوم در جمهوريهاي شوروي سابق در مطالعات شرقشناسي فعال بودهاند ولي اين اواخر، در جمهوريهاي آسياي ميانه و قفقاز اهتمام جديتري نسبت به اين مهم و بهويژه نسبت به مطالعه و تحقيق درباره تاريخ ايران ابراز گرديده است.
در آكادميهاي علوم بعضي از جمهوريهاي تازه استقلاليافته شوروي به مطالعه و تحقيق دربارة تاريخ ايران اهتمام ميشود. اگرچه همة آكادميهاي مهم علوم جمهوريهاي شوروي سابق در سراسر دوران بعد از جنگ دوم فعّال بودهاند، امّا نقش آنها در اين اواخر ديگر باره مورد توجه قرار گرفته است. در گردهمآيي رهبران «انجمن شرقشناسان سراسر شوروي» در نوامبر 1984، پريماكف، رئيس وقت اين انجمن، بر ضرورت وجود مراكز علمي و تحقيقاتياي در ماوراي قفقاز و آسياي ميانه كه سياست و اقتصاد كشورهاي همجوار را بررسي و مطالعه كنند، تأكيد كرد. (وي وجود مراكزي در جاهاي ديگر اين كشور براي مطالعه دربارة شرق آسيا را نيز به همين سان ضروري ميدانست.) نظر پريماكف آن بود كه اين كار مستلزم يا متضمن مطالعه دربارة ملّتها و اقوام همسان يا خويشاوندي است كه در خارج از مرزهاي شوروي زندگي ميكنند. وي ضمناً چنين تحقيقاتي را براي تدارك حملة ضدتبليغاتي براي مقابله با آنچه وي پيامهاي ضد شوروي براي مردم و اقوام ساكن شوروي ميناميد، نيز مهمّ ميدانست.
مهمترين آكادمي علوم در سطح جمهوريهاي قفقاز و آسياي ميانه كه در زمينة تحقيقات و مطالعات ايراني به مراتب برجستهتر از آكادميهاي همتاي خويش است، آكادمي جمهوري آذربايجان است. اين آكادمي دربردارندة «مؤسسة خلقها (يا اقوام) خاورميانه و نزديك» نيز هست كه در سال 1958 تأسيس شده است. يكي ديگر از مؤسسات تشكيلدهندة اين آكادمي «مؤسسة ادبيات و زبان نظامي» است. اگرچه آثار بسياري از محققان آذربايجان به روسي منتشر ميشود، با اين حال برخي از اين آثار كه مربوط به ايران است تنها به زبان آذربايجاني انتشار مييابد. آثار مربوط به ايران كه در دورة بعد از جنگ دوم در «مؤسسة خلقها (يا اقوام) خاورميانه و نزديك» فراهم شدهاند عموماً به موضوعاتي نظير تحولات اجتماعي و اقتصادي ايران در قرون نوزده و بيست، مسائل سياسي مربوط به گروههاي چپ و اقليتهاي قومي ايران، و امور بينالمللي اين كشور پرداختهاند. در اين ميان، كار چنداني دربارة تحولات اقتصادي ايران انجام نشده است؛ و اين بدان سبب است كه اقتصاد حوزة بالنسبه جديدي را در رشتههاي تحقيقاتي اين مؤسسه تشكيل ميدهد. يكي از موضوعات تاريخي مورد توجه در آكادمي علوم آذربايجان همكاري [فرضي] ميان آذربايجانيها و ارمنستانيها در مقابله و مخالفت با سلطة ايران در اوايل قرن هجدهم (يعني در ايام جنگهاي پطركبير در اين منطقه و زوال و انحطاط امپراتوري صفويه) بوده است.
يكي از بندهايي كه اخيراً به دستور كار «مؤسسة خلقها (يا اقوام) خاورميانه و نزديك» افزوده شده، مطالعات اسلامي است كه هم تربيت اسلامشناسان را در برميگيرد و هم شامل تحقيق و مطالعه دربارة اسلام به عنوان يكي از عناصر جامعه در كشورهاي مورد بررسي اين مؤسسه ميشود.
زمينة مطالعاتي ديگري كه در سالهاي اخير در اين مؤسسه اهميت يافته و توجه زيادي را به خود معطوف داشته تحقيق دربارة آذربايجان ايران است. يكي از بخشهاي اين مؤسسه اختصاصاً مسؤول و متصدي پرداختن به جمهوري آذربايجان با آذربايجان ايران است؛ تاريخ تأسيس يا تشكيل اين بخش از مؤسسه معلوم نيست، ولي نخستين باري كه ذكري از آن در مطبوعات رفته، سال 1983 است. تاكنون چندان چيزي از فعاليتهاي اين بخش دانسته نيست. اگرچه در باكو سخن از پيوندهاي ميان دو آذربايجان زياد ميرود، اما بحثهاي عمومي دربارة اين موضوع عمدتاً در رسانههاي فرهنگي، ژورناليستي و تبليغاتي ميآيد تا در رسانهها و نشريات علمي محققانه.
|