اسناد و تاريخ شفاهي معاصر ايران | رحيم نيكبخت «اسناد» و «اطلاعات شفاهي» دو منبعي هستند كه در كنار منابع كتابخانهاي و مكتوب از اهميت خاصي برخوردار بوده و هر يك كارآئي ويژهاي دارند. اطلاعاتي كه از اين دو منبع به دست ميآيد به سختي در منابع كتابخانهاي يافت ميشود ولي در تكميل اطلاعات گردآوري شده جايگاه برجستهاي دارند.
در پژوهشهاي جديد دو گونه منابع در كنار منابع كتابخانهاي اهميت و جايگاه خاصي يافتهاند؛ اين دو عبارت از اسناد و منابع شفاهي هستند كه هر يك كارايي ويژهاي دارد . اطلاعاتي كه در اين دوگونه منبع وجود دارد به سختي در ميان منابع كتابخانهاي يافت ميشود. استفاده از ضبط صوت براي گردآوري منابع شفاهي شيوهاي جديدي است كه دستاورد پيشرفت تكنولوژي ميباشد ليكن در گذشته تاريخي ايران نقل اقوال شفاهي و ثبت آنها متداول و مرسوم بوده است كه ثبت و نگارش همين اقوال شفاهي تاريخ مكتوب را به وجود آوردهاند، گرچه آنچه امروزه متداول و مرسوم است را نميتوان به گذشته تعميم داد.
آنچه در اين مقاله به آن خواهيم پرداخت بيان ارتباط و اهميت اسناد مكتوب در مراحل مختلف انجام تاريخ شفاهي است.
در وقوع حوادث تاريخي كه در حيطه پژوهش تاريخ شفاهي قرار ميگيرد خواه ناخواه اسنادي مكتوب توليد ميگرديده كه اين گزارشها به جهت تعيين زمان، مكان ونحوه وقوع حادثه كمك مهمي در تكميل پازل اطلاعات گردآمده توسط تاريخ شفاهي خواهند كرد. زيرا دردادههاي تاريخي شفاهي تعيين زمان و مكان و كيفيت و نحوه بروز حوادث به دقت اسناد توليد شده نميباشد، و با جايگاه راوي كيفيت و كميت دادهها متغير است. از سوي ديگر در تاريخ شفاهي چگونگي شكلگيري حادثه يا واقعهاي قبل از وقوع و همچنين آثار و نتايج حاصله از آن بعداز وقوع از زواياي مختلف بيان ميگردد. بدين لحاظ اسناد در تكميل دادههاي تاريخ شفاهي در مراحل مختلف انجام آن اهميت بسيار دارد چه در مرحله گردآوري اطلاعات شفاهي، چه شناسايي افراد دخيل در حادثه براي انجام مصاحبه و چه در مرحله تدوين و نگارش تاريخ شفاهي.
در اين نوشتار به اختصار نخست از اسناد و پژوهشهاي تاريخي و سپس از تاريخ شفاهي در ايران سخن خواهد رفت. در ادامه به بيان ارتباط وجايگاه اسناد در مراحل مختلف انجام تاريخ شفاهي خواهيم پرداخت. اين نوشتار ناقص تجربيات شخصي نگارنده از تدوين سه مجموعه تاريخ شفاهي و مسئوليت اداري ميباشد، از اين رهگذر برگ سبزي پيشكش ارباب پژوهش و تحقيق ميشود. تا چه قبول اُفتد و چه در نظر آيد.
اسناد و خاطرات شفاهي در پژوهشهاي تاريخي
پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357 ضمن آن كه تحولي مهم در عرصه سياست جهاني بود به لحاظ تاريخنگاري هم تأثيرات مهمي در عرصه پژوهش و تحقيق به بار آورد. ورود دو گونه منبع جديد به عرصه پژوهش، كه شامل اسناد دولتي نهادهاي سياسي امنيتي و خاطرات شفاهي هستند، انقلابي در اين عرصه به حساب ميآيد. تا پيش از انقلاب برخي از اسناد كه اغلب متعلق به خاندانهاي دوره قاجاره بودند مورد استفاده پژوهشگران بود. ليكن حجم انبوه اسناد سازماندهي شده در مركزي چون سازمان اسناد و كتابخانه ملي جمهوري اسلامي يا مراكز ديگري چون نهاد رياست جمهوري، مركز اسناد انقلاب اسلامي يا آرشيو وزارت امور خارجه به هيچ وجه با پيش از انقلاب اسلامي قابل مقايسه نيست. ضمن آن كه دستيابي به اسناد اين مراكز به سهولت امكانپذير است. دسترسي محققان و پژوهشگران به حجم انبوهي از اسناد ضمن آن كه زواياي بسياري از تاريخ معاصر ايران را روشن ميسازد به گونهاي پژوهش را به وجود آورده است كه اتكاي اصلي آن اسناد ميباشد و ميتوان آن را «پژوهشهاي اسنادي» نام داد.
توجه به خاطرات شخصيتهاي دخيل در حوادث تاريخي در تاريخ ايران سابقهاي بس كهن دارد. بسياري از منابع مكتوب هم از به كتابت درآمدن ديدهها و شنيدها به وجود آمده است. درج اخباري متفاوت از راويان متعدد در واقعه اي واحد را در منابعي چون طبري ميتوان يافت. آنچه اين سنت قديمي را از تاريخ شفاهي يا Oral History كنوني متمايز ميسازد استفاده از خاطرات افراد مختلف در واقعهاي يا موضوع خاص در مراحل مختلف گردآوري اطلاعات از طريق مصاحبه، پيادهسازي و تدوين و نگارش است. در حالي كه در شيوه سنتي تاريخنگاري ما، آنچه از حوادث و وقايع از قول شفاهي به كتابت درآمده اقوال موجود بوده كه مورخ ثبت كرده است نه آن كه در پي آن باشد و شاهدان حادثه را يافته و از زبان ايشان موضوعي را روايت كند. ضبط صوتي يا تصويري خاطرات به صورت نوار كاست يا فيلم ويديوئي، و كيفيت و كميت ضبط آن، آرشيو و نحوه استفاده و ارجاع به آنها در تاريخ شفاهي از وجوه امتياز اين شيوه از گردآوري اطلاعات است.
انقلاب اسلامي همانگونه كه در عرصه پژوهشهاي اسناد انقلابي به وجود آورد در عرصه خاطرهنگاري و پيدايش يا تكامل و نضجگيري تاريخ شفاهي در داخل و خارج از ايران نقش عمده و اساسي داشت.
تاريخهاي شفاهي داخل و خارج از ايران داراي ويژگيهاي خاصي است كه مهمترين ويژگي يا وجه تمايز اين دو در هويت و ماهيت راويان تاريخ شفاهي است، راويان تاريخ شفاهي دانشگاه هاروارد يا تاريخ شفاهي جنبش چپ ايران، هر يك به گونه اي در رويارويي با انقلاب اسلامي موضع خصمانه دارند يا از هيأت حاكمه پهلوي بودهاند يا به لحاظ اعتقادي با نظام جمهوري اسلامي پس از استقرار آن مشكل پيدا كردهاند. در حالي كه در داخل ايران راويان را مردم انقلابي تشكيل ميدهند.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي يادنامههايي حاوي خاطرات كه در مناسبتهاي ويژه انقلاب اسلامي منتشر ميگرديد از جمله اولين فعاليتها ميباشد. اولين تلاش كه هم به لحاظ علمي و هم عملي در عرصه تاريخ شفاهي انقلاب اسلامي قابل توجه است، در مجله «ياد» از نشريات بنياد تاريخ انقلاب اسلامي صورت گرفته است. قدمهاي بعدي مستحكمتر برداشته شد. مجموعه «خاطرات 15 خرداد» شامل نُه دفتر، و آثاري چون تاريخهاي شفاهي انقلاب اسلامي كه در مركز اسناد انقلاب اسلامي به انجام رسيده، از جمله تلاشهاي بعدي است كه مسير تكاملي را طي كرده است.
اسناد و تاريخ شفاهي
اسنادي كه در نهادهاي انتظامي، امنيتي، يا سياسي و اداري توليد شدهاند بسته به نوع نهاد و سازمان توليد كننده، نزديكي يا دوري گزارش كننده به حادثه يا موضوع مورد مطالعه در تاريخ شفاهي، تعلقات دروني وي، اشراف بر موضوع مورد گزارش يا آموزش مأموران در موردنحوه تهيه گزارش ميتواند در كيفيت و كميت اطلاعات موجود در گزارشها مؤثر بوده و مرتبه اعتبار اسناد را افزايش دهد. پژوهشگر تاريخ ميبايست اشراف كاملي به آن داشته باشد؛ اسنادي كه در بررسيهاي لازم توسط محقق واجد اعتبار است در مراحل مختلف انجام تاريخ شفاهي كاربردهايي دارد كه به مواردي اشاره ميشود.
اول ـ كاربرد اسناد در تاريخ شفاهي براي تعيين دقيق زمان حادثه و مكان وقوع آن ميباشد. زيرا در تاريخ شفاهي در اغلب موارد نميتوان تاريخ دقيق وقوع را از اقوال مختلف استخراج نمود و روايات ضد و نقيض ديده ميشود.
دوم ـ پس از مشخص شدن زمان و مكان وقوع حادثه در شناسايي منابع شفاهي، اسناد اهميت مضاعفي پيدا ميكند براساس اسناد مشخص ميشود چه افرادي يا گروههايي در هنگام حادثه حضور داشتهاند. در شناسايي افراد براي انجام مصاحبه (اعم از شفاهي يا مكتوب) هم اسناد به كار ميآيند.
سوم ـ در جريان مصاحبه و طرح سئوال از شاهدان حادثه سئوالهايي كه محقق از منابع ديگر در مورد موضوع مورد تحقيق خود استخراج كرده باز هم اسناد جايگاهي ويژه مييابد زيرا با دادههايي كه از خلال اسناد از كميت و كيفيت واقعه وجود دارد محقق به زواياي مبهم و سئوال برانگيز واقعه ميپردازد.
چهارم ـ پس از انجام مصاحبه و مراحل آمادهسازي خاطرات شفاهي جهت استفاده و تدوين تاريخ شفاهي، باز هم اسناد براي سازماندهي فصول و مطالب به ياري محقق ميآيد. زيرا براساس خاطرات نميتوان ترتيب وقوع حوادث را به دقت مشخص ساخت چه بسا در نقل روايات اين تسلسل پس و پيش شدهاند. در حالي كه در اسناد تاريخ دقيق حادثه اغلب موارد يافت ميشود و براساس اين قوميت تاريخي ميتوان مطالب و خاطرات شفاهي را مرتب كرد.
سرانجام مهمترين كاربرد اسناد در تدوين تاريخ شفاهي است. بيشك عدم استفاده از اسناد كه محقق به صحت آنها يقين يافته تدوين تاريخ شفاهي در تاريخ معاصر و به ويژه انقلاب اسلامي را ناقص خواهد كرد. خاطرات شفاهي كه از راويان مختلف حول محور يك موضوع خاص گرد آمده است همچون اسناد كه براساس دوري و نزديكي به حادثه و مسايل ديگر كه در مورد اسناد گفته شد طبقهبندي و اعتبارگذاري ميشود و صحت و سقم اين دادهها با راههاي گوناگوني قابل بررسي است كه محقق تاريخ شفاهي ناگزير از انجام آن است.
در تاريخ شفاهي به حوادث قبل از وقوع، (پشت صحنه حادثه) چگونگي شكلگيري، زمينهها، ماهيت موضوع، عوامل تأثيرگذار در موضوع، وقوع حادثه (با تسامح در زمان، مكان و تسلسل تاريخي آن) پي آمدهاي آني و بلندمدت موضوع پرداخته ميشود. اسناد در كنار اين مسايل به لحظه وقوع، كميت و كيفيت حادثه، افراد حاضردر صحنه، پيگيريهاي صورت گرفته و اقدامات انجام شده، عكسالعمل نهادهاي ذيربط را با ترتيب تاريخي روشن مينمايد. در برخي موارد هم كه برخي حوادث از ياد شاهدان رفته يا كمرنگ شده است اسناد به تكميل اين «از ياد رفتهها» ميپردازند.
فرجام سخن آن كه پيروزي انقلاب اسلامي تأثير شگرفي در شيوههاي تاريخ شفاهي نهاد (چه در داخل و چه در خارج) در داخل باز شدن آرشيوهاي نهادهايي چون سازمان اطلاعات و امنيت كشور (ساواك)، شهرباني كل كشور، سازمان قضايي نيروهاي مسلح بر روي محققان فعاليت چشمگير مراكزي چون مركزي اسناد انقلاب اسلامي، سازمان اسناد و كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران، مركز اسناد نهاد رياست جمهوري و ... پژوهشهاي سند محوري را در وسعتي غير قابل قياس با گذشته رايج گردانيد. از سوي ديگر ماهيت انقلاب و مردمي بودن آن با حضور اغلب عناصر اصلي اين حركت اصيل اسلامي اين امكان را داد كه خاطرات شفاهي به شكل بيسابقهاي مورد توجه قرار گيرد. همزمان ضرورت تدوين مجموعههائي تاريخي براساس خاطرات شفاهي هم احساس گرديد. در نتيجه نزديكي اين دو يعني اسناد و تاريخ شفاهي گونه تكامل يافتهتري از پژوهشها به عرصه آمده است كه مركز اسناد انقلاب اسلامي مبدع آن است.منبع:كتابخانه تخصصي اسلام و ايران این مطلب تاکنون 3937 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|